یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

"نگاهی به تاریخچه رسمیت زبان ترکی در ایران" - مهران باهارلی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : peerooz

عنوان : لاله ساغر گیرو نرگس مست و بر ما نام فسق - داوری دارم بسی یارب که را داور کنم ؟
جناب باهارلی،
ممنون که خیال ما را راحت کردید. ما تا کنون خیال میکردیم تمام بدبختی های ایران از فارسها و مخصوصا رضا شاه و پسرش است که معلوم میشود " رضاخان در دیدار رسمی با آتاترک طی سفر خود به ترکیه، به زبان ترکی سلیس صحبت کرده است " و " در منابع تاریخی شرکت رضاخان (سرادر سپه) در مراسم عزاداری عاشورا در مسجد ترکان (مسجد شیخ عبدالحسین) و خواندن نوحه ترکی توسط وی ثبت شده است" . پس این یکی را هم که ما فارس حساب میکردیم - و چون ترکی گفتن دلیل ترک بودن است - ترک از آب درآمد و عروسش هم که ترک بود .

به تاریخ هم که نگاه میکنی کورش توسط ترکان ماورا نهر کشته شد و اشکانیان و ساسانیان هم دائما با هیاطله در جنگ بودند. پس از انهم اعراب دویست سیصد سالی ارباب بودند و سپس نوبت غزنویان و سلجوقیان و مغولها و تیموریان و ایلخانی ها و بقیه سلاطین ترک بود تا آنکه صفویه و افشاریه و قاجاریه ریاست کردند و آخرینشان هم پهلوی ها بودند که عرض شد . نمیدانم گناه فارسها بین این همه ترک چه بود که همه کاسه کوزه ها - حتی در دوران خامنه ای و موسوی که همچو فارسی هم نیستند - سر فارسها شکسته میشود؟
٣۱۴۹۷ - تاریخ انتشار : ۲٣ مهر ۱٣٨۹       

    از : رحمت رحمانی

عنوان : چرا دروغ؟
این مقاله هیچ منبع مستند ندارد و برپایه خیالات پانترکیستی است. سالاریان و سجادیان و شروانشاهیان و ساسانیان و بنی ساج هیچ کدام سلسله ترک نبودند که زبان رسمیشان ترکی باشد! یا حتی اگر برخی از دیگر سلسله ها ترک بودند اما حتی یک آثار ترکی از دوران آنها وجود ندارد! مانند: سنقریان (احمد یلیان)، اتابکان آزربایجان (ایلدنیزیان). برای نمونه نظامی و مجیرالدین بیلقانی در دوران این سلاسل بودند و یک آثار ترکی از قلمرو این دو سلسله وجود ندارد!

در ضمن ترکی خود یک خانواده زبان است و نمیتوان ترکی ایغوری را یکی دانست با ترکی آذربایجانی. هرخبری هم الزاما صحیح نیست مانند خبر اینکه بهرام گور به زبان ترکی نیز واقف بود. این اخبارها صدها سال پس از ساسانیان نوشته شدند.

زبان رسمی به زبانی میگویند که مملکت را به ان اداه میکنند و نه زبان شاهان. اگر زبان ترکی, زبان رسمی غزنویان و سلجوقیان و غیره بود, پس آثاری از این زبان از دوره اینها باید وجود داشته باشد. آنهم آثاری به اندازه فارسی و عربی.
زبان گفتاری را زبان رسمی نمیگویند. این درست است که چندتن از شاهان صفوی به ترکی نیز سرودند ولی انها نیز اشعار فارسی دارند. مهمتر از همه, زبان رسمی همان زبانی است که میرزایان و در دیوان بکار میرود. بنابراین ترکی زبان دیوان نبوده است و برای همین زبان رسمی نیست.

زبان رسمی صفویان نیز فارسی بوده است و زبان دربار پادشاه با زبان رسمی فرق دارد. زبان رسمی به آن زبانی میگویند که برای ادارگی کشور بکار رود.

Roemer, H. R. (۱۹۸۶). "The Safavid Period". The Cambridge History of Iran, Vol. ۶: The Timurid and Safavid Periods. Cambridge: Cambridge University Press. pp. ۱۸۹–۳۵۰. ISBN ۰-۵۲۱-۲۰۰۹۴-۶. Excerpt from Page ۳۳۱:"Depressing though the condition in the country may have been at the time of the fall of Safavids, they cannot be allowed to overshadow the achievements of the dynasty, which was in many respects to prove essential factors in the development of Persia in modern times. These include the maintanence of Persian as the official language and of the present-day boundaries of the country, adherence to the Twelever Shi"i, the monarchical system, the planning and architectural feartures of the urban centers, the centralised administration of the state, the alliance of the Shi"i Ulama with the merchant bazaars, and the symbiosis of the Persian-speaking population with important non-Persian, especially Turkish speaking minorities"

Rudi Matthee, "Safavids" in Encyclopædia Iranica accessed on April ۴, ۲۰۱۰: [۲]. Excerpts: "The Persian focus is also reflected in the fact that theological works also began to be composed in the Persian language and in that Persian verses replaced Arabic on the coins." and "The political system that emerged under them had overlapping political and religious boundaries and a core language, Persian, which served as the literary tongue, and even began to replace Arabic as the vehicle for theological discourse"

لطفا در آینده با منابع معتبر صحبت کنید و نام چند دانشمند را بیاورید که زبان رسمی این سلاسل را ترکی بداند. زبان دربار/ارتش با زبان رسمی (زبان ادارگی و دیوان) فرق دارد.
٣۱۴۹۵ - تاریخ انتشار : ۲٣ مهر ۱٣٨۹       

    از : رحمانلو

عنوان : از زبان لذت ببرید و از آن بعنوان یک وسیله ارتباطی بین انسانها نگاه کنید و نه اینکه زبان را ناموس خود کنید.
از حمله اعراب به این طرف از دوره سامانیان به بعد زبان علمی و ادبی و رسمی کشور فارسی بوده است. فارسی با اینکه ریشه در زبان پهلوی قبل از حمله اعراب دارد ولی زبانی است متفاوت. تاریخ سیستان دوره سامانیان، قرآنی که در آنزمان بفارسی ترجه شد و چندی پیش از موزه ای در ایران به سرقت رفت، نامه های بابک خرمدین به خلیفه عباسی، شاهنامه فردوسی، اشعار مولوی، گلستان و بوستان سعدی، غزلیات حافظ، کتابهای ابو ریحان بیرونی و زکریا رازی و ابو علی سینا، عبید زاکانی، خاطرات ناصالدین شاه و دخترش .... همه به فارسی هستند. در زمان حافظ هر کسی اگر در کنار فارسی به عربی مسلط نبود بیسواد محسوب می شد. بسیاری از اندیشمندان و دانشمندان ایرانی به عربی می نوشتند و یا بفارسی و نه به ترکی با اینکه حکومت ها از حمله چنگیز خان به ایران اغلب ترک و نرک تبار بودند. اینها هیچ تعصبی نسبت به زبان نداشتند و فرزندانشان بوسیله ایرانیان و با زبان فارسی و فرهنگ ایرانی پرورش می یافتند. پس از حمله ی اعراب به ایران زبانهای فارسی، عربی و لاتین زبانهای بین المللی جهان بودند همانطور که امروزه انگلیسی و اسپانیایی زبانهای بین المللی هستند. مارکو پلو با دانش خود از زبا فارسی توانست تا چین و ماچین برود و ارتباط برقرار کند. در قرن ۱۵ وقتی مغولها از افغانستان به هند حمله کردند و آن کشور را تسخیر کردند زبان فارسی را زبان رسمی و ادبی هند قرار دادند. تا سیصد سال زبان فارسی در هند رواج داشت تا انگلیسی ها زبان خود را جایگزین فارسی در هند کردند. ترکان عثمانی زبان فارسی را دوست می داشتند و تمام مینیاتورهای آنها که اشعار مولوی را در آن می بینیم به زبان فارسی است با همان خط خوش.یکی از سلاطین قرن ۱۲ یا ۱۳ میلادی فکر کنم نامش سلطان سلیم یا سلیمان بود که به فارسی شعر می گفت. در هند هم همه ی مینیاتورها و سر درها و ... دوره مغول به زبان فارسی هستند. سرود ملی پاکستان به زبان فارسی است و کتابهای سعدی در آنجا بسیار رواج داشت...... هیچکسی امروزه روز از زبان انگلیسی متنفر نیست چون زبان بین المللی است. زبان ترکی هیچوقت زبان بین المللی نشد همانطور که ژاپنی و چینی نشدند. نویسنده مقاله جا دارد که عواملی را که باعث شدند برخی زبانها بین المللی شوند را دریابند. از زبان لذت ببرید و از آن بعنوان یک وسیله ارتباطی بین انسانها نگاه کنید و نه اینکه زبان را ناموس خود کنید.پیروز باشید.

مقاله ی آقای مقدم برخلاف این مقاله با رجوع به منابع معتبر که در پای مقاله اش دیده می شود نوشته شده است. نویسنده ی این مقاله چند وبلاگ را در پایین مقاله ی خود گذاشته است که منبع معتبر نمی تواند محسوب شود.
٣۱۴۹۲ - تاریخ انتشار : ۲٣ مهر ۱٣٨۹       

  

 
چاپ کن

نظرات (۶٣)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست