از : رهگذر
عنوان : دلخوشی به شعار بدون عمل، شما را به هیچ وضعیت بهتری رهنمون نمیکند
در پاسخ «احمد» کامنت گذاری که به دیگران توهین میکند: جناب یا متوجه نظر من نیستید و یا چپنمایی میکنید. حکومتی ۳۰ سال است زندگی اکثریت مردم را به تباهی کشیده و عوامل رنگارنگش در صدد تخطئه هرگونه جنبشی بر علیه این جلادان ضد بشر هستند. بنای سوسیالیزم نیاز به مردمان آگاه و متشکل دارد. لطف بفرمایید بگویید در شرایط فعلی با استبداد خونریز حاکم در ایران که خودیهای سابق را هم تحمل نمیکند، گام اول در راستای سوسیالیزم چیست؟ اگر قادر نیستید ۱۰-۲۰ کارگر را در ایران سازماندهی کنید، چگونه میخواهید به جامعه آرمانی جهش کنید؟ دلخوشی به شعار بدون عمل، شما را به هیچ وضعیت بهتری رهنمون نمیکند.
٣۲۱٨٣ - تاریخ انتشار : ۱٣ آبان ۱٣٨۹
|
از : احمد
عنوان : از شب هنوز مانده دو دانگی
رضا سالاری گرامی- توده ای های سابق و واداده های فعلی شاغل در بانک جهانی هر روز داد می زنند که سوسیالیزم یک پروژه رویائی بود که در نهایت استالین می زاید. انسان موجودی است طماع و برتری جو و آنچه که شایسته وی است همین نظام نا برابر است. در آمریکا زحمتکشان بیکار شده نا خواسته باید گاهی با تغییر اوباما برقصند و گاه با تی پارتی برای اینکه تجربه جناب سالاری و رفقای توده ای شان این را می گوید که در این لحظه تلاش برای دنیای بهتر فقط از کانال ستایش دست آوردهای سرمایه داری می گذرد. آقای سالاری نرمالایز نشدن آمار را اشتباه غیر قابل بخشش نویسنده می خواند ولی ضرب و جرح کارگر فرانسوی را نرمالایز نمی کند تا به عمق توحش پی ببرد.
بهر روی نظر جناب سالاری این است که بر اساس اولویت ها ابتدا قره گوزلو را باید خفه کرد و حتی اگر بحثی آماری نویسنده ارائه می دهد با یک جمله باید کارش را ساخت بینش قره گوزلوئی منقرض شده است اما تا مقاله ای از قره گوزلو در می آید رهگذر و سالاری انجا هستند تا مگر کسی منحرف شود!!
مصداق آنجه که قره گوزلو می خواهد بگوید را شاملو اینگونه بیان کرده
یاوه،
خلائق!
مستید و منگ؟
یا به تظاهر
تزویر می کنید؟
از شب هنوز مانده دو دانگی
ور تائبید و پاک و مسلمان،
نماز را
از چاوشان نیامده بانگی «!
هر گاو گند چاله دهانی
آتشفشان روشن خشمی شد:
این گول بین، که روشنی آفتاب را »
« از ما دلیل می طلبد
توفان خنده ها...
خورشید را گذاشته، -»
می خواهد
با اتکا به ساعت شماطه دار خویش
بیچاره خلق را متقاعد کند
که شب
«. از نیمه نیز بر نگذشته ست
توفان خنده ها...
من
درد در رگانم
حسرت در استخوانم
چیزی نظیر آتش در جانم
پیچید.
سرتاسر وجود مرا
گوئی
چیزی به هم فشرد
تا قطره ئی به تفتگی خورشید
جوشید از دو چشمم.
از تلخی تمامی دریاها
٣۲۱۷۶ - تاریخ انتشار : ۱٣ آبان ۱٣٨۹
|
از : رهگذر
عنوان : چند سئوال
جناب قراگوزلو، در مورد اقتصاد در دهه ۶۰ نوشتهاید. لطفا برای تدقیق مقاله، در نوشتار بعد به سئولات زیر پاسخ دهید:
وزیران طرفدار بازار سنتی (توکلی، عسگراولادی، مرتضی نبوی، ناطق نوری، رفیقدوست،... ) چرا از دولت موسوی در سال ۶۲، ۶۴و ۶۶ اخراج شدند؟
چرا خامنهای از معرفی موسوی در سال ۶۴ برای نخستوزیری خودداری میکرد؟ اختلاف آنها چه بود؟
در دهه ۶۰ چه کسانی خواهان آزادی بدون محدودیت واردات بودند و چه کسانی از تولید ملی دفاع میکردند؟
در تخصیص بودجه جنگ ویرانگر، چه کسانی خواهان تخصیص تمام منابع ارزی در جنگ و تداوم آن بودند؟ دعوای رفیقدوست و موسوی بر سر چه بود؟
موضع خامنهای و احمدینژاد و همکاران فعلیاش درآن موقع چه بود؟
سئوالات فراوان است، ولی پاسخ شما به این چند سئوال به شفافیت موضع سرکار کمک میکند.
٣۲۱۷۲ - تاریخ انتشار : ۱٣ آبان ۱٣٨۹
|
از : رهگذر
عنوان : ملتی اسیر دست یک حکومت فاسد و تبهکار است و جایی برای دفاع مستقیم یا تلویحی از جانیان حاکم نمیماند
مدیران محترم اخبار روز، با سلام. بنده نظری بر مقاله آقای قراگوزلو گذاشتم که درج نشده است. سئوالاتی از ایشان کرده بودم که میتوانست به شناخت بیشتر مواضع جریانهای سیاسی درون حکومت ایران در دهه ۶۰ کمک کند. اگر نظر بنده حاوی اهانتی به جناب قراگوزلو است، میتوانید با جرح و تعدیل منتشر نمایید. دوستان عزیز، ملتی اسیر دست یک حکومت فاسد و تبهکار است و جایی برای دفاع مستقیم یا تلویحی از جانیان حاکم نمیماند. لطفا به مصاحبه آقای قراگوزلو با رادیو برابری گوش بدهید. او هیچ پاسخی در مورد وظایف چپ در شرایط فعلی ایران ندارد. زدن جنبش موجود و عدم ارایه راهکار جایگزین، ترویج یأس و بیعملی و خدمت به باند جنایتکار خامنهای-سپاه است. لطفا به نوشتههای جناب قراگوزلو دقت فرمایید. ایشان تمامی مخالفین حکومت را به زیر ضرب میگیرد. او حتی به سکولارها حمله میکند. آیا ما خواهان تداوم حکومت دینی هستیم؟ چه کسانی جز حکومتگران در میهن ما از سکولاریزم نفرت دارند؟ مقالات پیدر پی آقای قراگوزلو در حمله به جنبش موجود، حاوی کدهایی است که نباید مورد غفلت قرار گیرد. حتی این نکات در نظرات مدافعین ایشان در ذیل مقاله مشاهده میشود، یکی به فحاشی به احمدینژاد اشاره میکند و دیگری با سکولاریزم مخالف است. دوستان عزیز، مخالفت با جنبش موجود از موضع چپ در شرایط موجود کشور ما که امکان فعالیت چپ و ایجاد تشکیلات صنفی نیست، ترویج پاسیویسم و بیعملی است. هشیار باشیم که خطای چهرههای معروف چپ نظیر جیمز پتراس را در مورد حکومت ضد مردمی کشورمان را تکرار نکنیم.
٣۲۱۶٣ - تاریخ انتشار : ۱٣ آبان ۱٣٨۹
|
از : رضا سالاری
عنوان : بجای سوا کردن و جنگ با مردم، با آنها بسازید
آقاسعید محترم،
بله درست است مشکل مشکل سرمایه داری جهانی است، ولی مشکلی است که راه حلش امروز و و امشب بدین شکل رویایی حل نمیشود.
اگر از درآمد سرشار نفت برای مدتی بگذرید و صرف نظر کنید، که فقط حکومتهای مختلف ایران را این چنین مستبد و گستاخ تاریخی کرده، ایران عقب تر از ترکیه که هیچ، بسیار عقب تر از همین افغانستان طالبانی می بود. اینکه حتی با همین درآمد بی حساب نفت از ترکیه امروز هم عقب تراست، مورد توافق بسیاری صاحب نظران اقتصادی است.
با هر معیار سنجش علمی که شما دوست دارید بکار برده شود، فرانسه و فرانسویان بطور معدلی از ایران و ایرانیان بسیار جلوتر و پیشرفته ترند. مطمئن باشید در یک حکومت کمونیتستی ایده آل شما هم جای کتک زدن مردم بکلی خالی نخواهد بود. همیشه به بهانه امنیت بقیه افراد کشور، و حفط تمامیت ارضی و جلوگیری از ظهور و رشد ضد انقلاب کارگری، مجوز کتک که چه عرض کنم، بفرمایید شکنجه و قتل و کشتار و دار زدن عده ای بیگناه وجود داشته و خواهد داشت. بهانه کتک زدن مردم فقط در ممالک سرمایه داری اتفاق نمی افتد!
نیم قرن پیش بسیار بهتر از نویسنده محترم و بقیه قلم زنان و چپ های تندرو امروز، توده ای های اصیل و انقلابی، منظور نظریه و تئوری پرداز های مارکسیسم اصیل و غیر وابسته، بسیار گفتند و نوشتند و تبلیغ کردند و توانستند جمعی هم بدور خود جمع کنند و همان راه حل هژمونی ناب پرولتاریایی نویسنده محترم را در رفع طبقات جامعه سرمایه داری نوید و امید برپایی دهند. اما در عمل تئوری مارکسیسم در روسیه بدست لنین و دوستانش راهی دیگر میرفت و براین مومنین اولیه و واقعی تاریخ کمونیست کشور ما فشار میاوردند که تئوری در عمل قابل اجرا نیست و احتیاج به رویزیون و تجدید نظر دارد! سخت نیست فکر و جستجو کنید چرا تئوری از همان روز اول در روسیه با تناقض مواجه شد و هیچکس نتوانست به اهداف تئوریزه شده دست یابد؟
همینطور که تکامل و تغییرات طبیعی و زیست شناختی انواع موجودات، پدیده و عملی است تدریجی، بعلت و دلیل تطبیق و سازگاری کامل با محیط زیست و جلوگیری از بروز هرنوع تضاد و تناقض و رشد عوامل ضد تکامل، تغییرات اجتماعی نیز باید تدریجی، تکاملی، پله پله، همراه با عوامل محیطی و اجتماعی بشکلی کاملاً سازگار و واقع گرا و محسوس برای عموم صورت گیرد.
همانطوری که نویسنده محترم در مورد جان و مال و قلم خویش نهایت دقت تدریجی و پله پله و محافظه کاری حساب شده ای را به خرج میدهند تا برایشان بهیچوجه دردسر شغلی و کاری و اجتماعی ایجاد نشود، تا ایشان اطمینان کامل حاصل فرمایند که در کار تداوم قلم زدن و رساندن پیامشان به شما و طرفدارانشان همواره موفق و پیروز شده اند، مردم هم دیگر برخلاف گذشته دیگر ریسک های خطرناک اعتراضی نمیکنند، یعنی آنها هم معمولاً ترجیح میدهند باکمترین هزینه و بسیار آگاهانه و تدریجی و محتاطانه حرکت کنند تا موفقیت و پیروزی در هر مرحله پیدا و قطعی باشد.
راه حل مردم بسیار قابل لمس و عملی است و همه دران شرکت دارند، حتی کارگران و زحمتکشان مورد عنایت خود شما. اما راه حل شما؟ شما که فرمودید: مشکل فعلی ایران رهبری و احمدی نژاد کاملاً شاهد و موجود نیست، بلکه مشکل فقط سرمایه داری جهانی است که بایستی از پیش پا برداشته شود!
دست مریزاد! پس کل دستگاه رهبری و حکومت را که ول کن! بگو ۲۰٪ مردم. بورژوا و لیبرال ها رو هم ول کن چون دشمن اصلی شما هستند! بگو ۱۰٪ ، خورده بورژوا ها را هم که مرتب زیگزاگ میزنند و نهایتاً میرند جانب اصلاح طلب هارو میگیرند باز ول کن! اینم بگو ۵۰ درصد، میماند ۲۰٪ کارگر و زحمتکش که نه طرفدار شماست و نه حرفهای شمارا گوش میده و یا می فهمه. حالا فرض کنیم شما همه اینهارو به راه راست خودتون هدایت کردید و طرفدار چپ تندرو ایران شدند. با این ۲۰٪، ویا هر درصد واقعی دیگری، شما میخواهید نظام سرمایه داری ایران و یا کل نظام امپریالیسم جهانی را از پیش پا بردارید؟ دست مریزاد!
٣۲۱۶۲ - تاریخ انتشار : ۱٣ آبان ۱٣٨۹
|
از : Hadi Shahab
عنوان : برای این عده حکومت اسلامی مشگل گرانی ، بیکاری ، و ... را نداشته اند.
برای عده ای مهم نیست که چه بلایی به سر این مردم به واسطه حکومت جمهوری اسلامی از آغاز تا به امروز آمده.
برای این عده این جمهوری اسلامی در دورهی "بخوان وزارت موسوی و ..." شکوفایی فراوان داشته.
برای این عده حکومت اسلامی مشگل گرانی ، بیکاری ، و ... را نداشته اند. کسانی
که امروز از موسوی و خامنه ا یی یا احمدی نژاد آگاهانه حمایت میکنند خود جز کسانی بوده اند که این مشکلات را برای
مردم زحمتکش بوجود آورده اند.
آقای قراگوزگو بدرستی سیستم اقتصادی ایران را به بررسی گرفته و بدرستی نوشته که اگر موسوی انتخاب میشد "بله از سوی رهبر همانند
۳۰ سال گذشته انتخاب میشد" هیچ تغییری برای طبقات زحمتکش بوجود نمیامد.
تجربه را تجربه کردن برای ما خطاست اما برای این عده "اصلاح طلب" که قدرتشان در حکومت اسلامی کم شده از دید خودشان تجربه را تجربه کردن
بسیار خوب نیز هاست. به همین این عده دشمنی با مقاله قراگوزگو دارند.
سر نگون باد جمهوری اسلامی
هادی شهاب
٣۲۱۵۷ - تاریخ انتشار : ۱٣ آبان ۱٣٨۹
|
از : سعید فولادوند
عنوان : به آقا رضا
آقا رضا سلام و خسته نباشید به خاطر این همه رشد و ارشاد. واقعا ما را مستفیض و مست فیض فرمایشات تان فرمودید. اگر مشکل شما با کنار رفتن " رهبر " کلا حل می شود بفرمایید زیر چتر اسماعیل نوری علا و سکولارها. اصلا تشریف ببرید به ترکیه و آدربایجان که نه استبداد فقیه دارند و نه احمدی نژاد و محمد رضا خاتمی هم گفته اگه موسوی می آمد ایران ترکیه می شد. اون جا کسی را شلاق نمی زنند و آب جو و کازینو کاباره هم آزاد است و آنتالیا هم دارندو خوش بگذره اما اما اما اما
دوست خوب بدان و آگاه باش که حتا در فرانسه هم که رهبر ندارند کارگران و زحمت کشان در خیابان کتک می خورند و روز به روز عرصه زندگی برایشان تنگ تر میشود. مشکل در جاکمیت سرمایه داری ست نه حکومت فلان فرد و بهمان خان یا آفا. موفق باشی.
٣۲۱۴۹ - تاریخ انتشار : ۱٣ آبان ۱٣٨۹
|
از : رضا سالاری
عنوان : علاقه به نویسنده ای نباید استقلال بینش و نقد ما را تار و متعصب کند؟
شیمای محترم
این نویسنده معبود شماست که باید مقاله اش را چندین بار قبل از ارائه ای شتابزده بخواند تا مطمئن باشد هیچ اشتباه علمی و سهوی در آن رخ نداده باشد، نه خوانندگان!
روان شناختی و افکار و روحیات متهورانه و یا محافظه کارانه هر نویسنده ای توسط زبان و قلمش بیان می شود و هر خواننده ای حق دارد در هرجمله و یا هر کلمه ای که دوست دارد وارد شود. آل احمد با استفاده از کلمه غربزدگی دنیا و آخرت را بر خود ویران کرد.
درست است که مقاله زحمت کشیده یکسری آمار و اعداد را از منابع مختلف اخذ و یا کپی کند، ولی از نظر نقد اقتصادی بسیار ضعیف ارائه شده.
من به هیچوجه طرفدار دولت و حکومت و اقتصاد موسوی و امثال او نبوده و نخواهم بود ولی سد اول من ولایت مطلق، همان رهبری محترم جناب نویسنده محترم، است که بایستی برداشته شود.
شما خود از ارائه کردن اعدادی خام و پروسه و نرمالیزه نشده، فرضاً با شاخص های جمعیت و تورم و غیره، برای صادرات و واردات کشور در دو دوره مجزا با فاصله بیست سال زمانی چه می فهمید؟
٣۲۱۴۶ - تاریخ انتشار : ۱٣ آبان ۱٣٨۹
|
از : احمد عظیما
عنوان : دست کم گرفتن نیروهای بالقوه و بالفعل
چون در این نوشته آقای قراگوزگو بحث «وابسته گی » و «استقلال بورژوازی » را اساسا مهمل می دانند، تو گوئی این مبحث از جنبه نظری و عملی بر همه روشن ست یا بقول معروف «اظهر من الشمس » شده ست ،از «امثال » مسعود احمد زاده ها نیز شاهد میاورد که بورژوازی مستقل ملی یاوه ای بیش نیست.
عین فرمایش آقای قراگوزلو چنین ست:« واردات و وابسته گی
نگفته پیداست که ورود به مبحث "وابسته گی" و "استقلال بورژوازی" حالا دیگر اساساً بحث مهملی است. کما این که ۳۲ سال پیش نیز بوده است. پیشروان جنبش فدائی – امثال مسعود احمدزاده – نیز می دانستند که بورژوازی مستقلِ ملی مترقی یاوه یی بیش نیست. پس؛ غرض ما از طرح این مبحث و ارائه ی آمار مربوط، به هیچ وجه اثبات وابسته گی بورژوازی ایران – در این جا دولت موسوی – نیست. خطاب ما به جماعتی است که هنوز آرمان جنبش سوسیالیستی (لغو مالکیت + لغو کارمزدی) را با اهداف استقلال طلبانه و ناسیونالیستیِ جمال عبدالناصری و نهروئی اشتباه گرفته اند و برای انکشاف سرمایه داری، پشت سر "بورژوازی ملی" مرتجع و ضد انقلاب صف بسته اند»
یک - قبل از ۵۰ و بعداز آن ادبیات چپ در داخل و خارج از کشور مشحون از واژه های سرمایه داری وابسته ، دلال ، کمپرادور و چه و چه بود. اما مردم و زحمتکشان فقط شاه و دستگاه سرکوب او را می شناختند . چگونه روند مبارزات و تحلیل چپ در «حذف » شاه بعنوان مانع اصلی رسیدن زحمتکشان به حاکمیت تبدیل شد و در نهایت به شعار «شاه باید برود » خلاصه شد ؟
دو - آیا در آن شرائط بعداز جنگ دوم کشورهای امپریالیستی ژاپن ، آلمان ، فرانسه ، انگلستان و.. مستقل بودند یا کشورهای سرمایه داری سوئد و اسپانیا مستقل ملی ؟
سه - شعار «اصلاحات آری - دیکتاتوری نه » در آن شرایط ایران درست بود یا غلط؟
قریب ۵۰ -۴۰ سال از آن زمان گذشته هنوز هم در باره ی سرمایه داری و بلیات آن با همان متدلوژی بحث می کنیم .
با همان روشی که لنین در ضعیف ترین حلقه ی «امپریالیسم جهانی آخرین مرحله ی سرمایه داری» اولین انقلاب سوسیالیستی جهان را رهبری کرد.
فرض می کنیم تمام امکانات مادی ، فنی و عینی برای تغییر مناسبت سرمایه داری در ایران فراهم ست .
هنر رهبری میخواهد که با سازمان دادن مبارزان و آگاه کردن زحمتکشان کسب قدرت نمود ولی این طور که ما می بینیم فقط پراکندن نیروها و دست کم گرفتن
نیروهای بالقوه و بالفعل مطرح ست.
٣۲۱٣۴ - تاریخ انتشار : ۱۲ آبان ۱٣٨۹
|
از : شیما گنابادی
عنوان : مقاله را درست بخوان بعد نظر بده
ما ایرانی چماعت عادت داریم که خود را نخود هر آش کنیم و وارد مقولاتی شویم که اصول اولیه اش را نمی دانیم. آقایی از شاخص جمعیت افاضه فرموده اما نخوانده که میزان دستمزد بر مبنای شاخص چمعیت تعیین نمی شود و نخوانده که در همین مقاله از نسبت چمعیت به پزشک و تخت بیمارستان صحبت شده. اگر مخالف از پیش و دشمن حرفه اب نویسنده هستید که خوب آن بحث دیگری اگر منتقدید که عزیز جان بخوان وبعد اگر دو واحد اقتصاد خوانده ای نظر بده.
قرار نیست همه اقتصاد دان باشد حالا یکی پیدا شده و به اعتبار آمار ثبت شده میگه ژست کارگر پناهی موسوی و مشارکت فریب بوده او را باید به باد ناسزا گرفت . دوست پروفسور ! شما بردار و در دفاع از اقتصاد موسوی مفاله بنویس کسی مانعت شده؟ چرا استالینی بر خورد می کنید؟آن یکی می گوید چرا فقط به موسوی پرداخته؟ آقا یا خانم محترم اگر شما پیش از خواندن مقاله تصمیم به نظر پراکنی نکرده باشی اگر فقط نیمی از مقاله را هم خوانده باشی می بینی که ابتدا وضع موجود به اعتبار آمار مورد نقد قرار گرفته. واقعا شرم آوذ است که انسان دشمنی با افراد را به جای نقد بگذارد و مقاله نخوانده ای را رد کند. دیگری گفته چرا ننوشته خامنه یی و نوشته رهبری.!! واقعا برادر دانشمند ضعف مقاله ای با این درجه آمار و اطلاعات همین بود اگر می خواهی به خامنه ای فحش بشنوی لطفا ۲۴ ساعت مرخصی بگیر و بشین پای تلویزیون مریم و مسعود. تا دلت بخواد خنک می شوی! آخه این هم شد نقد. دیگری گفته چرا آقای قراگوزلو گیر داده به موسویو لیبرال ها و اصلاح طلبان؟ خوب عزیز جان این ها می خواهند کشور را آباد کنند گویا و این جماعت ادعای مستضعف می کنند و در همان حال در لندن و بی بی سی لمیده اند. فحش دادن به احمدی نژاد را در کوچه ها تمرین کنید و یاد بگیرید گاهی اوقات برای خودتان هم که شده یک مقاله جدی بخوانید. می دانم سخت است
٣۲۱٣٣ - تاریخ انتشار : ۱۲ آبان ۱٣٨۹
|