از : حافظه تاریخ
عنوان : باندازه تعداد آدمهای روی زمین «خدا» وجود دارد.
خمیرمایه «خدا» و «خود آ» در اصل از گوهر واحدی خاستگاه دارد. خدا در نزد ایرانیان بمعنی «خود آ» و بخود آمدن و غرق شدن در بی نیازی از قدرت مطلق است.بی سبب نیست که انسان برای خلقت «خدا» متعلق بخویش تمام خصوصیات ماورای تصور و «کشف» رمز و رازهای نهانی «هستی» را در حد بی نهایت آن صفت می بخشد. رسیدن به مرز و تا نزدیکترین نقطه مماس با آن «بینهایت» مطلق، بصوفی گری و ریاضت دست میزند. بامید رسیدن در حد «کمال»، خدا را جز انسان «تکامل یافته» در حد بینهایت نمی بیند. بعبارت دیگر «خدا» و انسان تکامل یافته «خود آ» در بینهایت بهم مماس و منطبق میشوند. معیار مرز و حدود «بینهایت» را انسان بفراخور «توانایی» عنصر تفکر خویش آنقدر «دور» ترسیم کرد که رسیدن بآن از «محالات» موجود باسم انسان است. هر «خودی» متآثر از ضمیر خویش است و دارای تصور «خدای» خاص است که مورد ستایش وی قرار میگیرد و برای رسیدن بآن «سراب» درست و یا نادرست در «شکل و قوام» آوردن «خدای» خویش بجدیت عمری را سپر مینماید (بد ویا خوب). و با مرگ هر «خود»، «خدای» او هم با او بمیرد. زیرا ما در این دنیا، بدو موجود انسانی برخورد نخواهیم کرد که دارای «تصور» واحد و منطبق بهم از «خدا» و یا «خود آ» باشند. وارثان ادیان مختلف در پرورش «خدا» مختلف و متنوع هم بی نیاز از «کالبد شکافی» جدی برای اثبات وجود «خدا»ی منحصر بفرد است. باندازه تعداد آدمهای روی زمین «خدا» وجود دارد.
٣۲۹۴۴ - تاریخ انتشار : ۱٨ آذر ۱٣٨۹
|