از : باور داور
عنوان : سپاس
با سلام و با سپاس از آقای نگهدار که وقت گذاشته و به نظرهای خوانندگان پاسخ می دهند.
تا آنجا که من اخبار سازمان اکثریت را دنبال کردم در این سازمان بعد از دوران سرکوب دهه شصت
خورشیدی دو نوع نگاه به مسایل وجود داشت و دارد .
نگاهی که خودرا به اشتباه رادیکال تر یا چپ تر میدید و سعی در سرنگونی و یا پایان دادن به حاکمیت جمهوری
اسلامی داشت . این نوع نگاه باعث شد که پیروانش در هیچکدام از رویدادهای بزرگ ایران تحلیل درستی از شرایط نداشته باشند و اغلب
غافلگیران میدان سیاست ایران باشند.( سوم خرداد و ....) تا به امروز .
نگاه دیگر نگا ه اصلاحات بود که آقای نگهدار به باور من در این سو قرار دارد.
آقای نگهدار همیشه نظرات خود را در عرصه عمومی منتشر کرده اند وبا نقدهاییکه به نوشته ایشان شده سعی در صیقل
دادن نظراتشان شده اند. متاسفانه هستند کسانی که بجای نقد نظرات به شخص نگهدار حمله میکنند یا خود ازگذشته سیاسی خویش
پشیمانند و میخواهند آقای نگهدار رامسئول نا کامیهای خود جلوه دهند .
نامه آقایان تابان و پورمند بسیار کودکانه بود. کسی چنین نامه ای مینویسد که در نهان خود به وجود انسانهای بالغ اعتقاد نداشته باشد.
با تبری جستن از همراه دیروز به خود و دیگران وانمود کند که من آن نیستم . ولی کاش این دو دلاور مینوشتند چه هستند. و چه میخواهند
و چگونه به آنجا و با چه نیرویی میخواهند برسند.
٣۴۱۷۰ - تاریخ انتشار : ۲ بهمن ۱٣٨۹
|
از : حق
عنوان : به آقای نگهدار
آقای نگهدار محترم، واقعا جای تاسف است که بجای پاسخ دادن به چند پرسش ساده، شما مرا بدنبال نخود سیاه می فرستید. همه نظرات داده شده دوستان را بدقت خوانده ام و به این نتیجه رسیده ام که نه تنها شما نسبت به یاران قدیمی و نسلهای گذشته بی توجه هستید بلکه نسبت به نسلهای کنونی ایران هم هم بی توجهید. بنظر می رسد شما خواهان ارتباط با رسانه های بیگانه هستید و نه ارتباط اینچنینی با هموطنانتان. پاسخ انها را می دهید ولی ما را در اینجا یا بی پاسخ می گذارید و یا طفره می روید. چه شما و سازمان اکثریت بخواهد و نخواهد حقیقت این است که مردم با چهره شما از طریق رسانه های بیگانه آشنایی کامل دارند و شما را نماینده و سخنگوی سازمان فدائیان اکثریت تلقی می کنند. شما هم این توهم در مردم را تقویت می کنید، چرا؟ چرا هم شما و هم سازمان اجازه می دهد که چنین سردرگمی ای ایجاد شود. نفع این کار به کی می رسد، مسلما به ملت ایران نمی رسد. چرا شفاف عمل نمی کنید تا کسی گیج نشود؟ این دیگر چه صیغه ای در سیاست است؟ آخر یک حداقلی درجه ای از صداقت در سیاست باید رعایت شود تا اعتماد مردم را بخود جلب کند. واقع متاسفم که این اولین تجربه من با شما انقدر ناامید کننده بوده است. اگر شما در امر سیاست جدی و مدرن بودید با سئوالات هم نسلان من اینگونه برخورد نمی کردید، نسلی که با دیدن چهره شما در رسانه های بیگانه، شما را بعنوان یکی از مهره های اصلی سازمان اکثریت و سخنگوی آنها می شناسد. چرا در همان رسانه ها نمی گویید که شما شخصا هم لیبرال هم سوسیال دمکرات و هم کمونیست و هم اصلاح طلب حکومتی و هم دلسوز خامنه ای و احمدی نژاد هستید تا ما تکلیف خود را با شما یکبار برای همیشه معین کنیم؟ چرا در همین رسانه ها اعلام نمی کنید که این رژیم توتالیتر و فاشیست مذهبی نیست و بنابراین قابل اصلاح است فقط کافیست یک ۲۰ یا ۳۰ سال دیگر صبر کنید و دندان روی جگر بگذارید؟ درک و نگرش شما نسبت به اقتصاد با حمایتی که از طرح احمدی نژاد کرده اید تفاوت چندانی با نگرش و درک خمینی ندارد که هیچی از اقتصاد نمی فهمید. نه آنموقع که او گفت اقتصاد مال خر است به او ایراد گرفتید و حالا نه تنها به طرح احمدی نژاد ایراد نمی گیرید بلکه در صدای امریکا در مقابل حسن داعی حمایتی از این طرح کرده اید که حتی خامنه ای و جنتی هم به گرد پای شما هنوز نرسیده اند. واقع که برایتان متاسفم که هم این نظام را برخلاف همه ی شواهد عینی اصلاح پذیر می دانید و هم از طرح غلط اقتصادی جناح حاکم با چنین شدت و حدتی دفاع می کنید. اینکارهای شما در کجای جهان رسم است؟ می دانم که از شما پاسخی دریافت نخواهم کرد که بدردم بخورد ولی از این فرصت استفاده کردم تا شما را از گوشه ای از آنچه در افکارم اخیرا نسبت به شما گذشته است آگاه کنم.
٣۴۱۶۹ - تاریخ انتشار : ۲ بهمن ۱٣٨۹
|
از : میهن دوست
عنوان : بحث بر ای بحث، تخصص "فدائیان" چه اقلیت چه اکثریت، چه چپ و چه از نوع اتحاد و چه بی پسوند!
واقعا متعجبم که می بینم کسانی که تحولات داخل کشور را گذرا و کوتاه و با احکام تکراری "همه سر وته یک کرباسند"، "این هم دستش به خون آغشته است" ووو محکوم به شکست می نامند، برای پرداختن به نامه یک فرد، که اتفاقا تنها کسی است از این جمع که شاید در بین اندک مردمان آن خاک و بوم هنوز نامکی داشته باشد، چنین بر می آشوبند و وقت و انرژی صرف می کنند و بجای پرداختن به مسائل حاد داخل ایران اینچنین با وجد به حمایت از "برائت نامه نویسان" که بیشتر به شیوه آریامهری و ولایی عمل کرده اند، می پردازتد.
مثل سی سال و اندی گذشته حرفه این گروه همان بحث کردن برای بحث است و الحق که به حرفه خود تسلطی مثال زدنی دارند.
البته احتمال سانسور این کامنت بسیار است اما بنده از سر وظیفه نوشتم دگر ایشان دانند.
٣۴۱۶٣ - تاریخ انتشار : ۲ بهمن ۱٣٨۹
|
از : آرش
عنوان : نشریه کار شماره ۱۲۹
لطفا آقای نگهدار صراحتا در خصوص این موضع اکثریت درسال ۶۰اعلام نظر نمایند..
نشریه کار شماره ۱۲۹ مورخ ۸مهرماه ۱۳۶۰ (۰بیانیه مشترک حزب توده وفدائیان اکثریت ) .درانتخابات ریاست جمهوری به حجت الاسلام سیدعلی خامنه ای رای میدهیم .
چرا آقای نگهدار هرجا سخن ازاشتباه است فعل جمع بکار می برد .آیا شجاعت لازم درایشان نیست که صراحتا بگوید من بعنوان رهبر اکثریت شخصا مسئولیت اشنباه رابعهده می گیرم ؟
٣۴۱۶۲ - تاریخ انتشار : ۲ بهمن ۱٣٨۹
|
از : لنگرودی اصیل
عنوان : آب در هاون کوبیدن
کسانیکه قادر و توانایی پیشنهاد «طرح» ساختمان اجتماعی را ندارند و حتی «عاجز» از تصور بنای «تخیلی» خود هستند، «دعوا» را بر سر چگونگی دکوراسیون و تزیینات داخلی ساختمان را با جدیت و شتاب دنبال مینمایند. پرداختن بسرنوشت و آینده فردی از تبار«چپ» که گویا «اشتباه و غلط» کرده که در پایز عمرش باجمعبندی همه جانبه از گذشت زمان نوجوانی و بهار عمر خود نموده و بیک «نتیجه» غیر از تصور «برخیها» رسیده، یک نمونه از پرداختن بمسایل جنبی و بیهوده است. کاشکی «حساسیت» ما بیشتردر خصوص چگونگی خروج و خلاصی از دست این رژیم دیکتاتوری حاکم در جامعه، و جدیت و انرژی خودرا برای استقرار حکومت مردم برمردم «هدر» نمایم.
٣۴۱۶۰ - تاریخ انتشار : ۲ بهمن ۱٣٨۹
|
از : پیشگامی سابق سرافکنده
عنوان : از ماست که بر ماست.
از دیدن اینهمه کامنت جا خوردم. دوستان جدا کمی از این ماجرا فاصله بگیرید و ببینید چه میکنید؟ حالا نگهدار هرچه که هست به جای خود، تکلیف تمام شما را این یک نفر دارد تعیین میکند؟ آقای نقره کار قبل از اینکه تحلیل سوم مانند همیشه جذاب و خواندنی اما تکراری از روانپریشی این شخص بنویسید، لطفا دست نگه دارید و یک تحلیل از معترضین و کامنت گذاران بخصوص خودی های سازمان اکثریت بکنید. روانشناسی نگهدار و احمدی نژاد و امثالهم دیگر جذابیت خود را از دست داده و تکراری شده. ایا مهمتر از اینکه اینها چه هستند این نیست که اینها را چه کسی با جایی رسانده که اکنون هستند؟ بهتر نیست نگاهی به خود در آینه بیندازیم؟ مگر شما به بیماران خود، قربانیان خشونت جز این رهنمود میدهید که فوکوس خود را از خشونت ورز برگردانند به قربانی و دنبال این باشند که خود قربانی چیست، چرا قربانی شده؟ چه میخواهد، صلاح او در چیست؟ ما چپ ها بنظر من در یک وضعیت روانی قرار داریم که احساس میکنیم قافله را باخته ایم و از نارضایتی به اینگونه رفتارهای نابالغانه دست میزنیم. نگهدار را از یک طرف هولش میدهیم صحنه گردانی کند (مگر لابی های رادیو فردا، بی بی سی، صدای امریکا، ایران امروز و سایتهایی که به او تریبون میدهند بیش از هرکس از خودی ها تشکیل نشده؟) و بعد او را میگذاریم وسط سنگسارش میکنیم. سازمان اکثریت خودش مشکل دارد که این فرد به نمادش تبدیل میشود یا این فرد؟ متاسفانه در میان چپ ها دیگر تئوریسین هایی در حد طبری یا اسکندری یا ملکی ما نداریم، کسی که مثلا با داریوش همایون از لحاظ سواد بتواند برابری کند. جنبش چپ از بی سوادی و قحط الرجال رنج میبرد. ما در گیر یکسری پلمیک های روزمره و بیهوده شده ایم و بدبختی اصلی ما همین است. بدبختی ما این است که یا نگهدار چرت مارا پاره میکند یا بحث با هواداران پادشاهی . آنهم بندرت از روی خردورزی و سواد و ویزیون و دوراندیشی بلکه بیشتر حرفهای تکراری و پلمیک صرف، روز مرگی های خسته کننده. بقول خواننده ای کفش های سی سال پیش هنوز پایمان است و بوی عطرش فضا را پر کرده است.
ببینید الان الویت های روز سیاست چیست و نیرو و انرژی این چپ ها سر چه دارد هرز میرود؟ بقول جناب نگهدار ساعتی یک کامنت از نظراتی که کم و بیش هم همه تکراری شده ....! ایا حرف مهمتر و با محتوی تری نداریم؟ به جای اینکه هی بند کنیم به یک نفر که او در کجا قرار گرفته و چه میخواهد ما باید تعیین کنیم که ما کجا هستیم و چه میخواهیم. آنوقت تکلیف این فرد هم خودبخود مشخص میشود. اما آیا ما پاسخ این سوال را میخواهیم یا اصلا میتوانیم؟
با ارزوی اینکه این کامنت سانسور نشود و با تشکر از آزاداندیشی گردانندگان سایت اخبار روز!
٣۴۱۵۴ - تاریخ انتشار : ۲ بهمن ۱٣٨۹
|
از : ئاواره
عنوان : فقط ۲ سوال ــــــــ) فقط ۲ جواب
۱ـ شما به قانون اساسی جمهوری اسلامی،یا میثاق ارباب با رعایا ،با همه بندها و تبصره های آن پایبند و معتقدید؟(اگر نباشید ،که سید رو دست انداختهاید)
۲ـاگر شما به تاثیر پند و اندرز باور دارید و امیدوارید سید علی ،براه راست روانه شود،خود شما تا بحال(به غیر مورد طبری ـ کیانوری و راه رشد) ،به کدامیک از پند و اندرزهای رفقا و مخالفان خود گوش داده و به کار بستهاید؟
اول خودت عمل کن ،بعدا از سید علی تقاضا!
ضمنا،آنچه نوشتهاید.گلایه نامه،هاوار نامه یا چیزی شبیه بآن است ،نه نقد!
٣۴۱۵۲ - تاریخ انتشار : ۲ بهمن ۱٣٨۹
|
از : پیمان نجفی
عنوان : موضوع بحث های کنونی در حال نباید اصلا به ماندن یا اخراج فرخ نگهدار در سازمان اکثریت منتهی شود چرا که وی با مظلوم گرائی لیبرالی که برازنده او نیست بدنبال همین بهانه می گردد تا به نیروهای صادق اکثریت انگ توتالیتر بزند!!
آقای فرخ نگهدار باید یکبار برای همیشه جایگاه خود را نشان دهد و عادت زشت مابین چند صندلی نشستن را ترک نماید!او نمی تواند خود را از یک طرف حامی مهندس موسوی و جنبش سبز معرفی نماید و از جانب دیگر از طرح حذف یارانه های احمدی نژاد بعنوان یک طرح ملی که مورد مخالفت مهندس موسوی وکروبی جنبش سبز نیز قرار گرفته است ، حمایت نماید؟؟؟فرخ نگهدار با این کارشان نشان دادند که تاکنون نه اصلاحات ارضی شاه را بدرستی فهمیده است ونه حذف یارانه های احمدی نژاد را ؟؟ به نظر من الان که بطور علنی اما بسیار دیرهنگام همه بحث های نظری در باره سیاست گذاری فرخ نگهدار در ۳۰ساله گذشته آغاز شده است وی باید همچنان در سازمان بماند و به همه مسائل پاسخ بگوید!یکی به من می گفت که این فرخ نگهدار در ۳۰ ساله گذشته روح خود را به جان همه اعضاء و هواداران اکثریت دمیده است واین سازمان هرگز از چنگ او خلاصی نخواهد یافت اما الان شاهد آن هستیم که نیروهای صادق و شجاع و صبور این سازمان کاملا دمکراتیک در بحث های آزاد و باشراکت نیروهای داخل و خارج سازمان در حال فرخ نگهدار زدائی هستند.کنار گذاشتن فرخ نگهدار از سازمان اکثریت به شکل برق آسا هیچ دردی دوا نمی کند چرا وی همچنان با امکانات وسیعی که در اختیار دارد مانند رادیوها و در مصاحبه های مختلف با نشریات و روزنامه ها در خارج از سازمان به خود مشروعیت سیاسی و لیاقت راهبردی اش را به رخ همگان خواهد کشید!پس فرخ نگهدار باید داخل سازمان ونه خارج سازمان بماند و به تک تک مسائل در ۳۰ ساله گذاشت پاسخ بگوید
٣۴۱۵۰ - تاریخ انتشار : ۲ بهمن ۱٣٨۹
|
از : بهروز
عنوان : راه مسالمت آمیز در دیکتاتوری های فاشیستی
تازگی ها راه مسالمت امیز و مقاومت مدنی و نفی خشونت مد شده. میخواهم ببینم این آقایان پاسیفیست به انقلابات دورانسازی نظیر انقلاب فرانسه، انقلاب استقلال امریکا و غیره چطور نگه می کنند. به جنبش های مقاومت ضدفاشیستی مسلح جنگ دوم چطور؟ نکند مردم با نازی ها و فاشیست ها در المان و ایتالیا هم باید از در دیالوگ در می آمدند و جناب هیتلر و موسولینی را به راه راست هدایت می کردند آنچنان که جناب نگهدار با رهبران حکومت ایران می کند. حیف در جنگ دوم هم نابغه ای مثل اقای نگهدار نبود تا ان همه کشت و کشتار و جنگ و مقاومت ضد فاشیستی بلاموضوع می شد و دو طرف دعوا همه چیز را در اتاق های مذاکره با هم حل می کردند! آه دل آدم چقدر از شیرینی این مدارا و تساهل و تسامح غنج می زند
٣۴۱۴۹ - تاریخ انتشار : ۲ بهمن ۱٣٨۹
|
از : بهروز
عنوان : لیبرالیسم نگهدار در عمل
آقای نگهدار خیلی لیبرال و آزادیخواه شده پس بهتره به این سوال جواب بدن. چند مدت پیش علی کشتگر مصاحبه داشت با بی بی سی فارسی و می گفت زمانی که جلسه مشترک از رهبری اکثریت و کیانوری تشکیل شد تا به ناراضیان گرایش بیانیه ۱۶ آذر جواب بدهند و کیانوری در آن جلسه خیلی گله مند شد و علی کشتگر و جناحش عدم تمایل خود را برای وحدت با حزب توده دوباره ابراز می کند و وقتی جلسه به اینجا می رسد، طبق گفته کشتگر، جناح مقابل اکثریت به رهبری نگهدار، که به احتمال قریب به یقین در آن جلسه حضور داشته، به کشتگر و جناحش می گوید "ما شما را له خواهیم کرد". خوبست آقای نگهدار درباره این باره حرف بزنند البته ما را به لنینیسم و استالینیسم و چریکیسم و غیره احاله ندهند.
٣۴۱۴٨ - تاریخ انتشار : ۲ بهمن ۱٣٨۹
|