از : خسرو صدری
عنوان : به نسیم
موضعگیری های سیاسی زمانی به غلط و درست تقسیم می شوند که با موضع گیرنده ها همخوانی نداشته یا داشته باشد. وگرنه همه مواضع از زاویه و منافع گروه خاصی درست است. نگرانی آنجاست که کسانی بتوانند با شیادی و فریب ، از افرادی که به خانواده آنان تعلق ندارند، در مقاطع مشخصی بهره گیری کنند. بیشتر آنچه شما نوشته اید به نظر من هم درست است و از بغرنجی های کار چپ ها به شمار می رود که باید مورد بحث قرارگیرند تا مبادا بخاطر ابرو ، چشم را کور کنیم.
من فکر نمی کنم که ما آنچنان وزنه ای هستیم که حتی اگر درست "گز" کنیم هم قدرت "برش" داشته باشیم. ولی هریک نفرهم مسئول و موظف است که براساس تعریفی که از خود ارائه می دهد، درجای درست بایستد. من البته با تحلیل هایی که بعضی گروه ها اینک از شاهپوربختیار و لزوم حمایت از او ارائه می دهند موافق نیستم.ولی مثال بهتر که برای چپ ها هم آشناتر است،شعار"جبهه واحد ضد دیکتاتوری" حزب توده ایران بود که اکثر کسانی که اینک به دست بوس داریوش همایون رفته اند، آن موقع این شعار را "عبور از خط قرمز" و سازش با رژیم سلطنتی ارزیابی کردند و سال ها از این جهت به حزب فحش می دادند و متلک می پراندند.
٣۴٣۷۰ - تاریخ انتشار : ۷ بهمن ۱٣٨۹
|
از : نسیم
عنوان : آیا دیدگاه راست هم میتواند در عمل به چپ منتهی شود؟
من با آنچه آقای صدری در مورد بد و بستانهای سیاسی مجاهدین و بینش حاکم بر این تشکیلات گفته اند موافقم ولی خود را با تقسیم بندی های ایشان و دیدگاهها یشان در مورد اصلاحات و براندازی هم عقیده نمیبینم زیرا:
۱- چپهایی که بدلیل همسانیشان با "تمام نیروهای چپ جهان" که " مواضع اصلی خود را بر اساس موقعیت بازیگران صحنه بین المللی تنظیم و تعریف می کنند" و مورد پسند آقای صدری هستند آنهایند که از بیم تسلط امریکا ادامه حیات و تسلط جمهوری اسلامی را نه ارجح بلکه واجب میدانند ولی دل به اصلاح نظام هم میبندند. در این معادله حیات وتسلط جمهوری اسلامی امری است که وجود دارد و مستقل از خواست این یا آن طیف از چپهاست . شعارهای تو خالی دیگران هم تا زمانی که فقط شعارهای گروه هایی اندک و پراکنده اند جمهوری اسلامی را از جایش تکان نمیدهند. بنابر این جای نگرانی نیست که کسی "گز نکرده ببرد" و اتفاقی برای ج-ا بیفتد. میماند اصلاح نظام. در این مورد لطف کنید وظرفیت اصلاح پذیری نظام را بطور مشخص و بدون توسل به تئوری و گمانه زنی نشان دهید. به نظر من تجربه عینی سه دهه حاکمیت این نظام، تشکیلات حکومتی، قانون اساسی، بافت هیئت حاکمه، باندهای مافیایی اقتصادی درون حاکمیت و خشونت و سرکوب امنیتی-پلیسی-مذهبی جایی برای اصلاحات باقی نمیگذارد.
۲- همه گروههای اپوزیسیون از چپ و راست گرفته تا گروههای "سرگردان" را در سازش و نزدیکی با امریکا و به جرم براندازی در یک گونی ریختن آسان کردن کار برای نتیجه گیری دلخواه است. پذیرش اصلاح نا پذیری نظام اسلامی آنهم درنمونه ایرانیش، اعتقاد به برداشتن این مانع اصلی برای امکان اصلاحات سیاسی و اجتماعی و لاجرم ضرورت ایجاد نیروی جایگزین برای عملی کردن این براندازی چه ربطی به گروه های خودمحور بینی دارد که تا مرز خودفروشی پیش رفته اند؟ مشکل نبود جایگزین را نمیتوان با نفی خواست جایگزینی حل کرد. به عکس برای دستیابی به جایگزین باید ضرورت سرنگونی را طرح کرد تا در پروسه خود به تشکیل جایگزین مناسب دست یافته شود ودرست درینجا ست که چپ میتواند و باید نقش اساسی و ادعایی خود را ایفا کند و نشان دهد که معیار چپ بودن "دوری (از) سلطه گران و سوداگران بین المللی" و داخلی است. هم اکنون تشکلاتی صرفنظر از قد و قواره اشان درراه ایجاد آلترناتیوهایی گام برمیدارند ولی تا زمانی که آرا و اعتماد و مشارکت عمومی را با خود نداشته باشند کاری از پیش نخواهند برد. برای اینکار تشویق و جستجوی راه های عملی لازم است نه هراساندن از سقوط نظام توتالیتر مذهبی بدلیل احتمال تسلط امریکا یا هر نیروی دیگری. مگر در تمام سی سالی که دست مستقیم امریکا از ایران بدور بوده غارت اروپاییها، روسها و چینی ها آنرا جبران نکرده؟
۳- "گروه اول کسانی هستند که معتقدندبدون تماس با آمریکایی ها، شانسی برای برانداختن رژیم وجود ندارد."آن ها هم مثل گروه دوم "وضع جهان و آرایش نیروها را درک می کنند"! تصادفا از این قماش کم نیستند کسانی که دلبسته اصلاح نظامند. در میانشان نمایندگان اصلاح طلبان خارج نشین نیزبه وفور دیده میشود. به علاوه آیا سیاست خارجی اصلاح طلبان داخلی هم جز این است که "دوستی" امریکا را بطلبند؟ اگربه نظر شما خطر امریکا مسئله اصلی است پس این خطر همیشه و در همه حال وجود دارد.
۴- این ایراد که "کسانی که به اتحاد اقشار مردم و نیروهای سیاسی در بیرون راندن شاه، بدون فکر کردن به جایگزینش، همیشه ایراد می گیرند، اینک همان روش را در مبارزه با ج. اسلامی تجویز می کنند." اظهار نظر درست و به جاییست. شیوه شیوه این افراد اگر نگوییم رندانه ولی ناصادقانه است. من هم اضافه کنم: مگرقبل از تغییر حکومت در بهمن ۵۷ امکان اصلاحات آنهم بسیارعمیق تر و گسترده تر از اصلاحات مورد ادعای اصلاح طلبان فعلی به وجود نیامد؟ چرا کسانی که "سر لزوم سرنگونی یا امکان اصلاح رژیم، با دشواری و تنگنا و نیز بجان خریدن برچسب ها مواجه هستند" از ترس برچسب های گوناگون شهامت و یا صداقت این را ندارند که بگویند ما اشتباه کردیم وبه جای اصلاحات بختیار دل به استبداد ج-ا بستیم. بعد ازبیش از سی سال ویرانی و جنایت تازه خواهان چیزی کمتر از ان هستیم که سی سال پیش محکومش میکردیم بدون آنکه خم به ابرو بیاوریم. شاید میترسیم آمریکایی خطابمان کنند.
٣۴٣۴۴ - تاریخ انتشار : ۷ بهمن ۱٣٨۹
|
از : سعید
عنوان : کیهان تهران
مطالب آقای صدری بیشتر به درد کیهان تهران میخورد. نمیدانم برای چه اخبار روز اینها را منتشر میکند! البته که فکر نمیکنم اکثر خوانندگان این سایت این حرفها را جدی بگیرند، ولی به هر صورت جا اشغال میکند. جایی که میتوان به مطالب خیلی جدی تر و بهتر اختصاص داد.
٣۴۲٨۰ - تاریخ انتشار : ۵ بهمن ۱٣٨۹
|
از : نامی شاکری
عنوان : یادآوری
رهبران سازمانی که سال هاست به هواداران خود آموخته اند که مقدس ترین هدف، سرنگونی جمهوری اسلامی، به هر قیمت است و "چپ" و "راست" بودن از دور یا نزدیک بودن به این رژیم است که معنا پیدا می کند و نه دوری یا نزدیکی به سلطه گران و سوداگران بین المللی..."
به نطرم خسرو صدری عزیز ، چیزی را فراموش می کند! میزان "چپ" و " راست " بودن از نظر سازمان مجاهدین ، نزدیکی و دوری از شخص مسعود رجوی است نه حتی رهبران سازمان! ضمنا ، نظام سلطه و سوداگری جهانی ، هیچ آلترناتیو دمکراتیکی را در ایران تحمل نخواهد کرد. برای همین هم از همین حالا برای روز مبادای احتمالی ، در حال " داشت "این سازمان است تا وقت "برداشت" فرا رسد! در سی سال گذشته ، سازمان مجاهدین خلق همراه و همکار با نیروهای سرکوبگر و مرتجع ،بیشترین ضربه را به فرایند تکوین دمکراسی در ایران وارد آورده و می آورد! به " ننه من غریبم " های مسعود و مریم نگاه نکنید. آنها پشت اینهمه قربانی پنهان شده اند و از شهیدان و اسیران مجاهدین خلق برای خودشان پرچم حقانیت برافراشته اند!(حالا دیگر به یک جور هرزگی سیاسی مسغولند!)
ضمنا به آن خواننده ای که مایل است بداند این حرف ها حرف های "حزب توده" است یا حرف های شخص آقای خسرو صدری ، باید یادآور شوم که "برچسب " این حرف ها چه اهمیتی دارد؟ اگر حرف حسابی وجود دارد ، در میان بگذارید تا ما هم استفاده کنیم !
نامی شاکری - تهران ۵/بهمن/۸۹
٣۴۲۷۶ - تاریخ انتشار : ۵ بهمن ۱٣٨۹
|
از : Hadi Shahab
عنوان : ازادی مردم ایران هیچ نقطه مشترکی با منافع اقتصادی کشورهای قدرتمند نداشته.
بله هر وقت حتا احساس اینکه ممکن است ناقوس سرنگونی این نظام جهل و دروغ ، شکنجه ، فقر ، اعدام و تجاوز بصدا دراید.
بله دوستان و همراهان این نظام چه در گذشته و تا امروز به نفس نفس میافتند. بله حتا فکر سرنگونی این نظام جمهوری اسلامی
آنان را از خواب بی خواب میکند.
ما "سرنگون طلبان" از آغاز هم امید به سرنگونی این نظام جمهوری اسلامی از طریق قدرتهای بزرگ نداشته و نداریم.
این قدرتها تا به امروز حافظ و گشایش دهنده این نظام ترور بوده اند و یک سر سوزان از منافع اقتصادیشان که
با وجود این نظام جمهوری اسلامی بدست اورده اند کوتاه نمیایند.
ازادی مردم ایران هیچ نقطه مشترکی با منافع اقتصادی کشورهای قدرتمند نداشته.
سرنگونی این نظام برای تمام کسانی که در حیطه رهبری عمل کرده اند تنها چیزی که به ارمغان میاورد یک دادگاه
برای بررسی جنایات این حضرت میباشد از جمله آقای بنی صدر.
ما کشتار در کردستان را فراموش نکرده آنجا که بنی صدر به ارتش ابلاغ میکرد تا سرکوب خلق کرد سربازان چکمه هایشان را
از پا در نیارند.
اما ما سرنگون طلبان میگوییم :
جمهوری اسلامی مرگت فرا رسیده
هادی شهاب
٣۴۲۶٨ - تاریخ انتشار : ۵ بهمن ۱٣٨۹
|
از : ایرانی
عنوان : آیا این نظرات حزب توده است یا نظرات شخصی شما؟
آقای صدری آیا می توانید روشن کنید که بعنوان یک توده ای شما نظرات حزب توده را در باره سازمان مجاهدین خلق مطرح می کنید یا اینها نظرات شخصی خود شما جدا از وابستگی شما به حزب توده دارد؟ آیا شما هنوز توده ای هستید؟ نظر حزب توده در رابطه با این سازمان چیست؟ آیا آنها خلقی هستند یا ضد خلق؟ جمهوری اسلامی را هنوز قبول دارید؟
ممنون
٣۴۲۶۱ - تاریخ انتشار : ۵ بهمن ۱٣٨۹
|