یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

برای بازسازی جنبش جمهوریخواهی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : احمد رضایی

عنوان : حیف
آقای مهرابی
من هم نمی فهمم. اینطور که معلوم است اکثریت خیلی قوی در جمهوریخواهان با موضع نگهدار مخالف است. خوب او را از مسئولیت و یا از کل سازمانتان کنار بگذارید و اگر مسائل دیگری در میان است که نمیخواهند بیان کنند وای به حال ما که سیاستمداران با تجربه و مدعی دمکراسی مان این آقایان باشند.
این سازمان با مواضع سنجیده اش بخصوص در مورد انتخابات و تحریم نکردن آن و بقیه موضع گیریهای گاهگاهیش یک نقطه امید بود برای فردا. حیف. که امثال من که مال یک نسل بعدتر هستیم باید با این بی سیاستی این امضا کنندگان از آنها قطع امید کنیم
٣۴۶۱۱ - تاریخ انتشار : ۱۲ بهمن ۱٣٨۹       

    از : جمهوریخواه

عنوان : جناب حامد احمدی
در نظامهای که در آن دموکراسی و رعایت حقوق بشر رواج دارد، یعنی در آن حکومت، مردم حق انتخاب شدن و انتخاب کردن بدون ترس و ارعاب در سطوح مختلف اداره جامعه دارا باشند، فرق نخواهد کرد که «پادشاه» و یا «ریس جمهور» در راس آن قرار داشته باشد. و بالعکس هم در جوامعی که دیکتاتوری، خشونت، قطع حقوق فردی و اجتماعی، زندان و شکنجه و اعدامهای «عبرت انگیز» حاکم باشد، باز هم فرقی نخواهد کرد که درآن ریس جمهور و یا پادشاه باشد.
شاه یا ملکه در دانمارک و یا بلژیک رهبر کشور محسوب می‌شوند(از طریق امتیاز مخصوص حق ارثی) ولی قدرت حقیقی در دست رئیس دولت‌های مختلفی است که کشور را اداره می‌کنند. پادشاهان پهلوی بر عکس ملکه ویا شاه (در دانمارک یا بلژیک) حکومت کردن بایران را بر سلطنت نمودن ترجیح داده اند.اینان نه فقط شاه بودند، بلکه ریس دولت، ریس احزاب «سیاسی» خود ساخته هم بودند. حکومتگران دیکتاتور اسلامی حاکم برایران هم با همان شیوه و ابزار بارث برده از نظام پیشین در نظام «جمهوری» خود تعریف کرده، بسبک جنایتکارانه سیاست ضد انسانی را ادامه میدهند. (در ضمن من جانبدار جمهوری و تهران نشین هستم).
٣۴۶۰۹ - تاریخ انتشار : ۱۲ بهمن ۱٣٨۹       

    از : حق

عنوان : درخواست از اعضاء جدا شده از اجا
از خانمها و آقایانی که از اجا خارج شده اند می خواهم هر کدام گزارشی تهیه کنند و دقیقا شرح دهند که ۱. دلائل خروج خود را از اجا چیست؛ ۲. در این ۷ سال عمر اجا دقیقا کمبودها چه بوده اند؛ ۳. در طول زمانیکه با اجا بوده اند چه کارهایی برای رفع و رجوع این کمبودها انجام داده اند و یا تلاش کرده اند که انجام دهند؟

آیا نامه فرخ نگهدار به «رهبر» بهانه ای است برای زنده بگور کردن پاسخ هایی که باید بما داده شود، و فرار این اعضاء از سازمانیکه بسرعت اعتبار و آبروی خود را دارد از دست می دهد؟

اعضاء جدا شده کنند لطف کرده و به این چند نکته ساده بپردازند تا هیچ سوء تفاهمی نه هم اکنون و نه در آینده رخ دهد؟ لازم است اعضاء جدا شده اول حسابهای خود را با اجا پاک کنند و بعد به ایجاد سازمانی دیگر و با نامی دیگر بپردازند.

چه دلیلی می تواند وجود داشته باشد که اعضاء جدا شده از اجا به
نکات بالا نپردازند؟

با تشکر
٣۴۶۰٨ - تاریخ انتشار : ۱۲ بهمن ۱٣٨۹       

    از : پیمان نجفی

عنوان : اتحاد جمهوری خواهان از همان آغاز بسیار بی در و پیکر بود و به هیچ مرجعی پاسخگو نبود!نه سازمان بود و حزب بود که کنگره داشته باشد نه یک تشکیلات منسجم!
کاملا هدفمند از جانب نیروهای معین از همان آغاز شکل گیری «اجا »هرج و مرجعی که بر سازمان اکثریت فرمان می راند بر « اجا» نیز مسلط گردید تا همان اشخاص معین به کسی پاسخگو نشوند! آنها به همان هدفی که می خواستند دست یافتند! یک تشکیلات سیال و شناور و بی هدف که برابر نیاز های شرائط که از جانب نیروهای داخل ایران بنام اصلاح طلبان تقاضا میشد ،سیاست ها و تصمیم گیری ها اتخاذ می شد!»اجا« به یک نیروی صرف واکنشی و بی برنامه تبدیل گردید!از هزار نفر شرکت کننده در نشست اولیه که با امیدواری بی نظیری در برلین در سال ۲۰۰۴ گرد آمده بودند فقط انحلال طلبی ،نهلیسم و کلوپ سیاسی باقی ماند که فقط برنامه های پالتاک را هر از گاهی براه می انداختند تا بگویند ما هنوز هستیم؟!.در ژانویه ۲۰۰۴ از یکی از فعالان و برگزار کنند گان »اجا«پرسیدم که تکلیف عضویت در دو تشکیلات یعنی هم سازمان اکثریت و »اجا« چگونه تعریف می گردد؟ نامبرده در پاسخ من گفت ، ما با اشراف به بدین موضوع »اجا« را همایش اعلام نمودیم تا دست وپاگیر نشود و از جانب دیگر عضویت افراد در سازمانهایشان زیر سئوال نرود! یعنی در تشکیلات رسمی به گونه ای دیگر سیاست گذاری شود و در » اجا« طور دیگر سیاست گذاری شود.عاقبت این گونه تشکیلات بی و در و دروازه این می شود که یکی به خامنه ای نامه می نویسد اما دیگری علیه اعدام و شکنجه از خامنه ای به سازمان ملل شکایت می برد!؟»اجا»کدام سیاست اصولی را پیش می برد برهیچکس معلوم نیست واین سیاست از جانب همان اشخاص معین و شناخته تا به امروز و تا ظهور امام زمان ادامه خواهد داشت؟
٣۴۶۰۷ - تاریخ انتشار : ۱۲ بهمن ۱٣٨۹       

    از : رضا مهرابی

عنوان : یک پیشنهاد سازنده
مرا ببخشید که ناگزیرم صاف و پوست کنده و بدون رودربایستی نظرم را اینجا بنویسم: کاری که این دوستان با انتشار این اعلامیه انجام داده اند به لحاظ سیاسی ناشیانه ترین و به لحاظ نظری احمقانه ترین کاری است که عده ای انسان سیاسی می توانستند انجام دهند؛ آنهم کسانی که برخی از آنان حتی پیشینه و تجربه فعالیت سی تا چهل ساله دارند. آخر کسی نیست به اینان بگوید اگر یک نفر چنان موضع انحرافی و خودپسندانه ای گرفت و به بنیادهای کار مشترک سازمانی صدمه ای نابخشودنی زد، خُب کنگره رسمی برپا کنید و مطابق اسناسنامه سازمان متبوع خود او و باندش را اخراج کنید. دقیقاً کاری که تمام احزاب پرسابقه و معتبر سیاسی در کشورهای دمکراتیک انجام می دهند. نه اینکه اعلامیه بدهید که ما دیگر نیستیم. اگر هم می دانید یا حدس می زنید که جریان انحرافی در تمام سطوح سازمان اتحاد جمهوری خواهان نفوذ کرده است که باز هم می توان کنگره گذاشت و سازمان را منحل اعلام کرد تا هر کس برود دنبال کار و زندگی خودش و هر گروه و دسته ای را که می خواهد و با هر برنامه و راه و روشی که دوست دارد، تشکیل دهد.
باز هم پوزش می طلبم که رک و راست حرف دلم را با شما در میان گذاشتم.
٣۴۶۰٣ - تاریخ انتشار : ۱۲ بهمن ۱٣٨۹       

    از : حامد احمدی

عنوان : فرق حکومت جمهوری و پادشاهی
از اقایان جمهوری خواه که خارج نشین هستند سوال دارم که برتریت جمهوری فرانسه یا ایتالیا به پادشاهی دانمارک یا بلژیک چیست؟
٣۴۵۹۹ - تاریخ انتشار : ۱۲ بهمن ۱٣٨۹       

    از : حق

عنوان : چند سئوال از آنان که آگاهی دارند
چند سئوال از آنان که آگاهی دارند. در مورد شناخت اجا من دوره ابندایی را می گذرانم و در این مرحله سئوالاتم برای بسیارانی حتما پیش افتاده بنظر خواهد رسید ولی برای یاد گرفتن چاره ای جز پرسیدن در حال حاضر ندارم. مثلا چرا این اعضاء اجا بجای اینکه انتخاباتی دمکراتیک برگزار کنند ترجیح دادند کنارگیری کنند؟ آیا این حرکت آنها فرار به جلو و رها کردن کشتی شکسته / ترک برداشته زودتر از موعد نیست؟ آیا بدین ترتیب می توانند از پاسخگویی در برابر عملکردهای گذشته خود که در مواردی موجب اعتراض دیگران قرار گرفته است فرار کنند؟ این نخبگان دهها سال و برخی بیشتر عمر خود را در غرب گذرانده اند و بنابراین حتما با سلسله مراتب سازمانی این کشورهای پیشرفته آشنایی کامل باید داشته باشند. با اینهمه کوله بار تجربه های ارزنده آیا این واکنش شان با معیارهای غرب پیشرفته و دمکرات قابل قیاس است و یا نه، واکنشی از خود نشان داده اند که بیشتر قابل قیاس با کسانیست که غرب را ندیده اند و بنابراین فاقد این تجارب ارزنده هستند؟ و بالاخره آیا اینها مخاطبان خود را دست کم گرفته اند یا نه؟ با تشکر
٣۴۵۹٨ - تاریخ انتشار : ۱۲ بهمن ۱٣٨۹       

    از : سرشناس ب

عنوان : بنازم قدرت را
سلام به همه.
ببینم یعنی نگهدار این قدرت را داشت با یک مقاله یک اتحاد را از هم بپاشد؟چند نفر در جنبش این قدرت را دارد؟
٣۴۵۹۷ - تاریخ انتشار : ۱۲ بهمن ۱٣٨۹       

    از : فرهاد روحی

عنوان : این انشعاب یک دروغ بزرگ است!
اولأ چرا در بالای مطلب نوشته اید جمعی از بنیانگزاران اجا؟ ۲ نفر از این دوستان را در این ۷ ساله منی که از ابتدای ابتدا بودم هرگز ندیدم و در مجموع ۱۴ نفر از ۲۲ نفر امضاء کننده را بهیچوجه نمیتوان از بنیانگزاران اتحاد دانست و این را خود ایشان خیلی خوب میدانند. تمام اشتراک این جمع نامتجانس، داشتن سیندروم فرخ نگهدار است و بس. از کسانیکه هنوز پس از این همه تغییرات بنیادی در دنیا نظراتی شبیه به اقلیت دارند تا فعالین حقوق بشری که هیچ نظرگاه ثابت سیاسی ندارند. افراد شاخص این جمع را اعضای "جمهوریخواهان ملی ایران" تشکیل میدهند که میگویند ما سازمان ۱۰ نفره‍ی خودمان را در هنگام تشکیل اجا منحل کردیم، چرا اکثریتیها این کار را نکردند و به دوستانی چون بابک امیرخسروی و فرهاد فرجاد ایراد میگیرند که چرا مواضع خود را تحت نام "خزب دموکراتیک مردم ایران" ادامه دادند. امضاء کنندگان حتا راجع به شرکت در انتخابات ۲۲ خرداد ۸۸ و رأی به موسوی و کروبی هم همنظر نبوده اند! رفتار ایشان توهین به ابتدایی ترین موازین دموکراتیک فعالیت جمعی بوده است. ایشان حتا تا یکشنبه صبر نکردند تا در جلسه‍ی فوق العاده‍ی شورای هماهنگی با هموندان خود گفتگو کنند. بسیاری از این دوستان مدتها بود دیگر با ارگانهای اجا فعالیت نمیکردند و اتهام دروغ به فرخ نگهدار را بهانه ای برای خروجی قرار دادند که بنظر میآید مدتها به آن فکر کرده بودند. باقی گفتگو بماند در مقاله‍ی مفصلی در نقد این باصطلاح انشعاب!
٣۴۵٨۹ - تاریخ انتشار : ۱۲ بهمن ۱٣٨۹       

    از : حافظه تاریخ

عنوان : جبهه جمهوریخواهان دموکرات ایران را بعنوان آلترناتیو اصیل جدی برای تحقق جمهوری ایرانی بنا نمایم.
انگیزه اصلی انقلاب ضددیکتاتوری و ضد سلطنتی مردم ایران در سال ۵۷/۵۶ برای رسیدن به آزادی، استقلال ، عدالت اجتماعی در نظام حاکمیت مردم برمردم در همه سطوح جامعه بود. بررسی عوامل فراوانی که از همان آغاز باعث انحراف حرکت خونین اجتماعی و عدم تحقق نیافتن این خواستها ی بحق و طبیعی مردم ما شد، لازم و بدون چون و چراست. و باید صادقانه مورد باز بینی آشکار و انتقادی قرار گیرد. جامعه ایران بیش از سی سال است که خلاء یک تشکیلات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی که بر آمده از بطن جامعه و بر مبنای خواستهای حقیقی و واقعی مردم، بعنوان آلترناتیو جدی در قبال این رژیم ضدملی و عقب مانده مذهبی بشدت احساس مینماید. این بدان معنی نیست که حرکتهای «پراکنده» این سه دهه اخیر از جمله خیزش جنبش سبز با هزینه فراوان مورد اغماض قرار بدهم. سردرگمی پی در پی عناصر و جریانهای مبارز با تغیر «مواضع» ممتد در جستجوی سریع «راه حل» از بن بست فکری و بینشی و بیعملی خود بیشتر از حد اعلان «خطر» است. خطری که بیش از هرچیزی مثل «خوره» سایه اش را بر تمامی سطوح جامعه افکنده است، همانا بی اعتمادی از هر چه تشکیلات «ملی» و نوخاسته است که هر صباحی با «شناسنامه» جدیدی با کم وبیش همان «خمیرمایه» فکری و عملی اظهار وجود میکند که « منم پیغام آن بهار». اعتماد سازی در جامعه کاریست بسیار مشکل و بایستی با خلوص نیت و بری از هرنوع فرصت طلبی بینشی و ایدیولوژیکی و مذهبی بآرامی ایجاد نمود (آنچه که اتحاد جمهوریخواهان ایران در طول ۷ سال، بخاطر ایجاد دروازه «گشاد» توفیقی نداشت).
پایگذاری تشکلات جمهوریخواهان ملی، دموکرات و آزادیخواه (منفرد و یا گروهی) در «جبهه جمهوریخواهان دموکرات ایران» برای تحقق بخشیدن به شعار اصلی انقلاب (آزادی، استقلال ، عدالت اجتماعی) و در نظام مورد خواست امروزی مردم ایران در «جمهوری ایرانی» متبلور شده است، میتواند «آغازی» برای همه آنهاییکه جز بهروزی مردم ایران و هدفی جز آزادی و آزادمنشی و تحقق حقوق مسلم همه ساکنن ایران و بدور از خشونت و وابستگی و.. ندارند، باشد.
استقرار آزادی و استقلال، دموکراسی، رفاء عمومی، امنیت اجتماعی و فردی، حکومت قانون، رعایت حقوق بشر و اقلیتهای ملی، قومی و مذهبی و… جزو خواستهای بلافاصله مردم ایران است و تنها با اتحاد و همبستگی همه نیروها و عناصر و دموکرات و آزادمنش براساس رهبری دستجمعی و برنامه مشخص ، شفاف و مشترک در نظام جمهوری ایران تخقق پذیراست.
در تشکیلات جبهه جمهوریخواهان دموکرات ایران، برای طرفداران باز سازی سلطنت طلبان (رژیم پهلوی) (عامل اصلی حکومت وحشت مذهبی فعلی)، طرفداران حاکمیت مذهب و ایدیولوژی ضددموکراتیک از هر قماشی، یا طرفداران «دیکتاتوری» طبقاتی و قشری با بینشهای «علمی»، و یا گروههای وابسته و یا «غیروابسته» قومی که بجای جستجو راه حل شرافتمندانه و انسانی برای همه اقلیتهای قومی ایران که در جوار هم از نظر تاریخی (قرنها) سرنوشت مشترکی داشته و دارند، «نغمه» قدیمی تجزیه طلبی و جدایی را میزنند، و یا آنانیکه در مرزهای بیرونی ایران تحت«فرمان» دیکتاتورهای منطقه و جهانی با مزدوران خود آماده ایجاد هرج و مرج بجهت تثبت رژیم آخوندهای حاکم امثال «عملیات فروغ جاویدان» هستند،و و و هرگز جایی وجود نخواهد داشت.
اگر کسی نتواند عوامل و شرایط اجتماعی محلی و جهانی عصر خودرا بشناسد و «سیاست» را پیشه کند، بکجراه خواهد افتاد. از قبیل «التماس نامه» آقای نگهدار و یا دیگران آغاز این نوع سقوط است. شهامت اعلامیه نویسان را با همه «وقت گذرانی» بیهوده سی ساله قابل ستایش است. و «بکلوب» واقعی اپوزیسیون جمهوریخواهان آزادمنش ایران خوش آمدید.
٣۴۵٨٨ - تاریخ انتشار : ۱۲ بهمن ۱٣٨۹       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۲۵)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست