یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

«پرگار» بی بی سی و دایره های بستهٔ آن - احمد سپیداری

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : ئاواره‌

عنوان : http://www.blip.tv/file/۴۵۵۹۱۷۱
دوستان اخبار روز!
لینک اعداد رومی بودوفکر میکنم ،سایت شما آن را عربی منتشر کرده‌!
http://www.blip.tv/file/۴۵۵۹۱۷۱
٣۴۹۴۶ - تاریخ انتشار : ۲۱ بهمن ۱٣٨۹       

    از : ئاواره‌

عنوان : لینک فراموش شد
http://www.blip.tv/file/۴۵۵۹۱۷۱
با پوزش!
٣۴۹۴۴ - تاریخ انتشار : ۲۱ بهمن ۱٣٨۹       

    از : ئاواره‌

عنوان : کوشش کنید
در کل مقاله‌ جالبی بود ،ولی توجه‌ داشته‌ باشید که‌ تمام این خرده‌ کاریهای را که‌ نام بردید ،تنها در اثر‌ گشایش موقتی بود که‌در حوزه‌ عمومی صورت گرفت ،همه‌اش فقط کوتاه‌ مدت بود و هدف اصلی روحانیت ،حاکم کردن عقب مانده‌ ترین تفکرات وتصورات منسوخ شده‌ تاریخی بود که‌ در عقب مانده‌ترین لایه‌های اجتماعی جامعه‌ ایرانی ریشه دار بود.مناسبات حقوقی و سیاسی دوران ارباب رعیتی یا همان استبداد شرقی در کاملترین شکل خود .
توجه‌ بفرمایید ،که‌ ترورهای مجاهدین اگر هم صورت نمی گرفت ،هم مجاهدین و هم باقی دگراندیشان با قدرت تمام حذف می شدند.شما با این استدلاهایتان نمیتوانید توضیح دهید ،پس چرا شریعتمداری،منتظری،مجاهدین انقلاب اسلامی ،سروش،کروبی،موسوی ،..... سرکوب شده‌و میشوند؟
ضمنا ،کوچک یا بزرگ بودن یک حزب یا نیروی سیاسی در درست یا نادرست بودن ایده‌هایش نقشی بازی نمیکند.همه‌ فریاد میزدند بختیار بختیار نوکر بی اختیار! ولی هشدارهای او در مورد آخوندها درست تر از آب در آمد،تا تحلیل آنهایی که‌ متینگ صدهزارنفری برگزار میکردند.راه کارگر گفت :انقلاب شکست خورد زنده‌ باد انقلاب!تمام موضع گیریها و بیانیه‌ های سیاسی اکثریت و حزب توده‌ غلام این جمله‌اند.ضمنا آقای شالگونی گفت که‌ خود را متعلق خانواده‌ چپ ایرانی میداند و جدا از اشتباهات آنها ،این جنبش را نجیب ترین خانواده‌ سیاسی ۱۰۰ سال اخیر ایران میداند...
در مورد بی بی سی با نظرات شما صد در صد موافقم.
اما اگر مقدور است برای اینکه‌ ثابت کنید که‌ برای‌ نظرات خویش احترام قائل هستید.کاری را انجام بدهید که‌ اگر به‌ جای آقای شالگونی بودید انجام میدادید ،من این فرصت را برای شما فراهم میکنم .
حال جمله‌ شما:
"من کوشش می کردم تا آنجا که امکان داشت، به هر وسیله و به هر شکل افشا و نقد سرمایه داری نولیبرال و دیکتاتوری ولایی زمینه ساز گسترش آن در کشور را جایگزین کوبیدن سازمان فدائیان اکثریت کنم."
شما لطف فرموده‌ به‌ لینک زیر رفته‌ و به‌ این مناظره‌ سه‌ نفره‌ گوش داده‌ و بما بگویید که‌ کدام یک از این سه‌ نفر حاضر در مناظره‌ را میتوان طرفدار"سرمایه داری نولیبرال و دیکتاتوری ولایی" نامید
۱ـ آقای مجری برنامه‌
۲ ـ آقای داعی
۳ ـ آقای نگهدار
ڵطفا کوشش کنید که‌ صادق باشید و به‌ جمله‌ خویش وفادار!
آواره‌
٣۴۹۴۲ - تاریخ انتشار : ۲۱ بهمن ۱٣٨۹       

    از : حق

عنوان : نامه سرگشاده به مقاله نویسانی که بجای پرداختن به فراخوان ۲۵ بهمن اینهمه مقاله درباره برنامه پرگار بی بی سی بیرون داده اند.
نامه سرگشاده به مقاله نویسانی که بجای پرداختن به فراخوان ۲۵ بهمن اینهمه مقاله درباره برنامه پرگار بی بی سی بیرون داده اند.

خانمها و آقایان محترم مقاله نویس معترض به برنامه پرگار بی بی سی، چند نکته را خواستم با شما بعنوان یک شهروند ایرانی در میان بگذارم. امیدوارم ظرفیت اش را داشته باشید. فکر نکنید من تنها هستم. من فقط یکی از دهها میلیون هستم که حق دارم از شما پاسخ بشنوم.

۱. وقتی سازمانهای چپ منجمله فدائیان اکثریت در همین اخبارروز درباره گذشته خود و تاریخ سازمان خود به پرسشهای ما پاسخ نمی دهند و در برابر پرسش هایی مثلا برنامه های سیاسی و اقتصادی شما برای فردای ایران چیست یا موضع شما در قبال منشور جهانی حقوق بشر چیست بما جواب نمی دهند.....بفرمایید ما چگونه سر از کار شماها در بیاوریم؟ نه خودتان می گویید و نه می خواهید دیگران بگویند، چرا؟ ما می خواهیم بدانیم و حق ماست که بدانیم ولی این نیاز به دانستن و حق ما بوسیله شماها به هیچ گرفته شده و می شود. نقطه ضعف شماها پاسخگو نبودتان است که دیگران منجمله بی بی سی از آن می توانند براحتی استفاده / سوء استفاده کنند، چرا بجای برطرف کردن نقطه ضعف هایتان به دیگران ایراد می گیرید؟ این خلا را پر کنید تا کسی از آن بقول شما به تخریب چپ بخصوص اکثریت ها نپردازد. تا آنزمان مردم با سازمان شما فقط از طریق بی بی سی و امثالهم آشنا خواهند شد و داوری خواهند کرد.

۲. ملت ایران ۱۳۸۹ آن ملت ۱۳۵۷ نیست که هر چه شماها یا بی بی سی می گویند را بدون تامل بپذیرد. این ملت ۳۲ سالست که هزینه ای بسیار گزاف بابت زودباوری های خود پرداخته است که فاجعه سال ۵۷ را آفرید. دیگر ما هر چه احزاب سیاسی و رسانه هایی مثل بی بی سی و نشریاتی مثل گاردین بگویند و بنویسند را روی هوا نمی پذیریم. بنابراین شعور ملت را نباید دست کم گرفت و فرض کرد که بینندگان قادر نیستند ببینند که بی بی سی یکی به میخ و یکی به نعل می زند و یا بیطرف است. مردم سفسطه، مغلطه، جر زنی و فرار از پاسخگویی این و آنرا درک می کنند. وقتی بی بی سی در برنامه هایش پاسخهایش را عرضه می کند مردم بدنبال واکنش شما هستند که ببینند پاسخی بهتر دارید یا نه. مردم پاسخهای شما را می خواهند تا با پاسخهای بی بی سی مقایسه کنند. حمله شما به بی بی سی را به بی پاسخ گذاشتن به پرسشهایشان قلمداد خواهند کرد و آنرا مربوط به نحوه کاری این رسانه نمی دانند. پاسخگویی سازمان شما و نحوه کاری بی بی سی دو مقوله کاملا متفاوت و جداگانه است که هر کدام بحث جداگانه خود را می طلبد. با حمله به بی بی سی صورت مسئله نه پاک می شود و نه پرسشها و واکنش شما به آنها فراموش می شوند.

۳. ایراد گیری به برنامه سازان بجاست ولی دیکته کردن به برنامه سازان بسیار نابجاست. آقای سپیداری محترم، همانطور که شما بخود اجازه می دهید که مقاله تان را آنطور که می خواهید برای مردم بنویسید و خوشتان نمی آید که بی بی سی به شما دیکته کند که آنرا به نفع او بنویسید شما هم حق ندارید دیکته کنید که کارگردان برنامه پرگار چه کسانی را باید دعوت کند و نکند....و یا صحنه را چگونه مهندسی کند که به نفع شما تمام شود. شما منافع خودتان را حق دارید دنبال کنید و بی بی سی هم حق دارد منافع خود را دنبال کند. مهندسی کردن تمام شئون زندگی یک جامعه را شوروی سابق انجام داد تا از مردم آنچه می خواهد بسازد و برایش مهم نبود که مردم چه می خواهند و یا حقوقشان چیست. حد و حدود خود و دیگران را باید بشناسیم. این ذهنیت توتالیتریسم باید از جامعه ما رخت بربندد و وظیفه سنگین آن بر دوش روشنفکران واقعی و آزاده ماست.

۴. نقد و بررسی را باید جایگزین مظلوم نمایی این و آن کرد. آقای سپیداری محترم، شما از این برنامه پرگار و نقطه نظرات شرکت کنندگان می توانید نقد بکنید ولی نمی توانید از آقای خلیق یک مظلوم بسازید و دیگران را به باد تحقیر بگیرید. شالگونی مثل هر فرد بالغ و عاقل دیگری مسئول گفتار و کردار خود است و آزاد است از آن فرصت بدست آمده آنگونه که صلاح می داند استفاده کند که کرد. آقای خلیق هم همینطور ضمن آنکه از پیش هر دو از حضور دیگری در این برنامه مطلع بودند و احتمالات را هم سنجیده بودند و آمادگی های لازم را بعنوان فعالان سیاسی زبره باید می داشتند. سیاست، سیاستمداری، فعال سیاسی و رهبر سیاسی بودن یعنی همین. استعداد ها و ظرفیت های فعالان سیاسی و رهبران سیاسی در اینگونه برنامه های رادیو و تلویزیونی محک زده می شوند که همانطور که خودتان می دانید فدائیان بجز موارد نادری از شرکت در آنها خودداری می کنند. فر سیاسی باید بتواند از پس این مناظره ها برآیند و حداکثر منفعت و حداقل زیان را از هر فرصت بدست آمده ببرند. باید بتوانند مردم را با خود همراه و اعتمادشان را بخود جلب کنند وگرنه بدرد اینکار نمی خورند. مقصر را بی بی سی و زمین و آسمان و همه چیز بجز آقای خلیق معرفی کردن و مظلوم نشان دادن او بوسیله شما امروزه روز قابل قبول نیست.

آیا آقای خلیق از حضور خود در آن برنامه پرگار شاکی هستند یا نه خرسندند؟ آیا ایرادهای شما را قبول دارند یا نه؟ اگر پاسخ ها بله هستند ما از کجا بدانیم؟ اگر سکوت کرده اند که این علامت رضای خاطر ایشان است و شماهایی که شاکی هستید چرا او را مورد خطاب قرار نمی دهید که این رضایت شما از بهر چیست چون ما آنرا به ضرر سازمان ارزیابی کرده ایم و بشدت ناراضی هستیم. اول آنطرف قضیه را برایمان روشن کنید و بعد به بی بی سی بپردازید. چرا اینکار را نمی کنید، چه دلائلی دارد؟

۵. آقای سپیداری محترم، تحقیر شما از دو نفر دیگر که یکی زمان انقلاب هوادار شما بود و دیگری جوانی بود که سالها پس از انقلاب بدنیا آمده بود اصولا غلط است. اینها برخی از نمایندگان ملت ایران هستند که از شماها پاسخ می خواهند، ملتی که در سال ۵۷ بواسطه یک انقلاب کور ذبح شد. ملت حق دارد بداند که چرا و چگونه شد که بدین سرنوشت سیاه دچار شده است. بی شک برخی از پاسخها پیش شماهاست و شما موظفید به سهم خود به تاریخ پاسخ دهید. بجای پاسخ شما به تحقیر آن دو نفر می پردازید، تحقیر پاسخگویی به آنها نیست و ایندو با هم اشتباه نخواهند شد. ایندو نفر معترضند و حق اعتراض دارند ولی شما آنها را معترض نمی بینید. شما از آنها خوشتان نمی آید چون آنها معترضین قابل پسند شما نیستند. معترض قابل پسند شما چه خصوصیاتی باید داشته باشد تا مورد تحقیر شما قرار نگیرد؟ شما می توانید اینها را بعنوان سرسخت ترین مخالفان خود فرض کنید و پاسخهایشان را صادقانه و شفاف بدهید شاید که قانع شوند و به صف هواداران شما بپیوندند یا حداقل نسبت بشما کمتر سرسختی نشان دهند. تحقیر مردم بالغ و عاقل بهر دلیلی پایمال کردن حقوق انسانی آنهاست. یعنی چه بی بی سی معترضان عوضی برای آقای خلیق آورد و نباید اینها را می آورد؟ بجای این فرافکنی ها اگر می توانید پاسخشان را بدهید.

۶. تا زمانیکه شما به پاسخگویی بی اعتناء باشید پاسخها و اطلاعاتی که از بی بی سی در باره شما پخش می شود را مردم باور خواهند کرد. مردم روی از شما برمی گردانند چون پاسخگو نیستید و نه بخاطر یک برنامه یکساعته بی بی سی. اصل قضیه را ببینید بجای اینکه گله های بیجا بکنید. نقطه ضعف های بزرگ نداشته باشید که کسی از آنها استفاده/سوء استفاده کند. ملت ایران امروز را دست کم نگیرید و به آنها پاسخگو باشید.

۷. برنامه پرگار بی بی سی با هر غرضی که داشت در یکساعت توانست نکات زیادی درباره طرز تفکر آقای خلیق و پیشینه سازمان او را به مردم نشان دهد. ملیونها ایرانی پاسخ به خیلی از پرسش هایشان را در این برنامه پیدا کردند و به نکته های مهم تازه ای برخوردند که برایشان کاملا تازه و بسیار قابل تامل بود. ما مردم برای اولین بار آقای خلیق را در جایگاه پاسخگویی و نحوه پاسخگویی اش مشاهده کردیم و این بخت را یافتیم که او را با فرخ نگهدار مقایسه کنیم. حال مردم تا حدود زیادی با طرز تفکر دو تا از رهبران فدائیان اکثریت آشنا شده اند و داوری های خود را کرده یا می کنند. امیدوارم که بی بی سی دیگر رهبران فدائیان اکثریت را هم دعوت کند تا ما با آنها هم آشنا شویم. مگر راه دیگری هم برای مردم هست بجز اینراه؟

۸. بی بی سی با همه کاستی هایش در این برنامه پرگار توانست تصویری از سازمان فدائیان به معرض تماشا بگذارد، کاری که رادیو تلویزیون های برون مرزی پر بیننده و شنونده تاکنون نتوانسته اند انجام دهند. اولا شما براحتی می توانستید و می توانید از طریق آنها صدای خودتان را به ما برسانید و خطوط تلفن را باز کنید تا مردم پرسشهای خود را از شما بکنند. دوم، اگر صدایتان شنیده نمی شود مقصر خودتان هستید و نه این رسانه ها. یادم می آید پارسال آقای قائم مقامی موضع سیاسی آقای حسن شریعتمداری را درباره مطلبی پرسید و ایشان گفت ترجیح می دهد پاسخ ندهد!!! به مردم مربوط می شود ولی آقا صلاح خود و یاران سیاسی اش نمی داند که مردم ندانند!!!! در رسانه ها همه مفسر و تحلیل گر سیاسی می شوند و در پستوهای خود فعالان سیاسی می شوند. کسی را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است. رقاص رقص بلد نیست می گوید زمین کج است.

۹. شما الان مدتهاست به فرخ نگهدار گیر می دهید و انگلستان و بی بی سی را بشدت رنجانده اید. بعید نیست این برنامه پرگار هم یک انتقامجویی انگلیسی باشد چون شما این مهره مهم شان را حسابی سوزانده اید.

۱۰. اینهمه مقاله درباره یک برنامه یکساعته که درباره گذشته هاست و دریغا که همه توجه شما به این برنامه است بجای انکه به فراخوان ۲۵ بهمن باشد. در اینمورد تا حالا چه کرده اید؟
٣۴۹۴۱ - تاریخ انتشار : ۲۱ بهمن ۱٣٨۹       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱۴)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست