یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

امکان یابی مکان دفن نئولیبرالیسم - محمد قراگوزلو

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : نسرین ر.ع

عنوان : قراگوزلو - کلاین تئوری- ژورنالیسم
من کتاب دکترین شوک نائومی کلاینرا خوانده ام و زمانی که در لندن بودم و او به یک کنفرانس آمده بود با وی آشنا شدم و بعد در تورنتو او را دیدم و بیشتر با هم صحبت کردیم. او اکنون در حیطه نقد نولیبرالیسم به یک شخصیت مرجع تبدیل شده است و کتابش به زبان های مختلف از جمله فارسی ترجمه و منتشر شده است. نائومی خود به من گفت و بعدها در یک مصاحبه نیز یاد آور شد که کاپیتال را نخوانده است. به نظر من نوشته های نائومی بیشتر جنبه ژورنالیستی دارد . چرا که او در جنگ عراق حاضر بوده و خیلی از مسایلی را که در کتابش نوشته است ماهیت گزارشی دارد. مانند طوفان کاترینا. این موارد از ارزش و اعتبار خانم کلاین نمی کاهد اما مساله از نطر من چیز دیگری ست. واقعا اگر کامنت صبوری نبود من به این نکته نمی پزداختم. چرا که عادت به کامنت گزاری ندارم. مساله مهمی که میان محمد قراگوزلو و یک شخصیت شناخته شده جهانی مانند نائومی کلاین فاصله می اندازد و این امر یک جفای بزرگ در حق جنبش شکست نخوردگان ماست همان بومی بودن زیان نویسنده ایرانی ست. من قصد دفاع شخصی از قراگوزلو را ندارم اما اگر کسی توانست با دقت و تیزبینی ایشان وارد نقد نولیبرالیسم شود یا اگر کسی مرجعی را معرفی کرد که با همین توان فوق العاده تئوریک نولیبرالیسم را شخم زده است با ذکر مرجع در زیر همین مقاله مرا قانع کند. به باور من تفاوت میان قراگوزلو و کلاین در نقد ایده ئولوژی سرمایه داری کنونی (تاچریسم - ریگانیسم) در همین جا نهفته است. در جائی که نویسنده عزیز و محبوب ما (قراگوزلو) تئوری را خوب میشناسد و آن را با نهایت وسواس به خدمت نقد و تحلیل میگیرد اما خانم کلاین یک گزارشگر ماهر و روزنامه نگار حرفه ای است.
در پایان این را هم بگویم که من و رفقایم هیچ علاقه و گرایشی به سایت اخبار روز و تفکر مدیران آن نداریم . سهل است با موضع سیاسی گذشته و حال ایشان شدیدا مرزبندی داریم اما فکر می کنیم صرفنظر از این اختلاف ممشی سیاسی این سایت به دلیل جذابیت و پر مخاطب بودنش می تواند برای عینیت بخشیدن به پیشنهاد صبوری پیشگام شود. درین صورت ما هم به نوبت خود هر کاری بتوانیم انجام خواهیم داد.
وقت آن رسیده که دیگر مرغ همسایه غاز نباشد.
٣۶۱۰۶ - تاریخ انتشار : ۲۵ اسفند ۱٣٨۹       

    از : صبوری

عنوان : قدردانی بین المللی از قراگوزلو بعنوان یکی از برجسته ترین نظریه پردازان روز
اینهم یک شاهکار بزرگ دیگر از جناب قراگوزلوست. آیا دوستان خارج از کشور قادرند این مجموعه نوشتار آقای قراگوزلو را به کمیته های علمی بین المللی ارسال کنند تا ایشان بعنوان یک نظریه پرداز برجسته به جهان معرفی شوند؟ آیا این حداقل خدمتی نیست که ما می توانیم برای این نابغه ایرانی انجام دهیم؟
٣۶۱۰۴ - تاریخ انتشار : ۲۴ اسفند ۱٣٨۹       

    از : مرتضی اسفندیاری

عنوان : چرا نقد نولیبرالیسم مهم است؟
نقد نولیبرالیسم از ۲۵ سال پیش به یک اصل اساسی در میان تفکرات مختلف چپ جا گرفته است. بزرگانی مانند دیوید هاروی و ارنست مندل مهم ترین آثار خود را به نقد نولیبرالیسم اختصاص داده اند. این نقد باید با نقد جهانی سازی ها همراه شود(قابل توجه محمد قراگوزلو ) و در نهاین بدیل های نولیبرال نیز روشن شود. در ایران متاسفانه فقط یکی دو نفر بطور جدی به این مساله مهم پرداخته اند. بجز جناب قراگوزلو ما مقالات مفیدی از جناب احمد سیف نیز خواند ه ایم که جالب بوده است. گویا ناصر زرافشان نیز در نقد آفکار عباس میلتی مقاله ای تحت عنوان وقتی آب سر بالا می رود نوشته است که آن نیز در نقد نولیبرالیسم است. نکته جالب در این مقاله اشاره آقای قراگوزلو به فرایند نولیبرالیسم و تبدیل لیبرالیسم به نولیبرالیسم است. بعضی فکر می کنند در اینجا فقط یک تفکر اقتصادی نقد شده است اما چنانکه می بینیم و در سایر نوشته های ایشان نیز پیداست نولیبرالیسم یک ایده ئولوژی است. علاوه بر منابع یاد شده از هاروی و مندل باید بگویم که کتاب " بحران " قراگوزلو و کتاب " ایده ئولوژی نولیبرال " ترجمه پرویز صداقت هم از ممنابع مفید درین زمینه هستند. و نباید فراموش کرد که در سطح جهانی نویسنده و ژورنالیست خوشفکر کانادائی یعنی خانم نائومی کلاین در کتاب بسیار خواندنی " دکترین شوک " حساب نولیبرالیسم را رسیده است.
خواندن این کتاب که چند ماه پیش به زبان فارسی ترجمه شده است نشان می دهد که آمریکا و انگلستان و چین و سایر بلوک امپریالیستی چگونه تئوری های میلتون فریدمن را در بازار آزاد وارد کرده اند.
به سهم خود از استاد عزیز آقای قراگوزلو تشکر می کنم.
٣۶۱۰٣ - تاریخ انتشار : ۲۴ اسفند ۱٣٨۹       

    از : سمیر احمد زاده

عنوان : خسته نباشید
واقعا دوست گرامی و استاد ارجمند ما جناب قراگوزلو توان تئوریک و نوشتاری شان با هرکول قابل مقایسه است. دست شان درد نکند. اولا که این مجوعه مقالات اگر تا یکی دو شماره دیگر ادامه یابد قطعا می تواند به یک کتاب مرجع در زمینه شناخت نولیبرالیسم به عنوان ایده ئولوژی سرمایه داری معاصر تبدیل شود و من پیشنهادم به نویسنده این است که از آنجا که اینترنت محل فراموشی و جائی برای مقالات ژورنالیستی است_عمدتا اینگونه است نه الزاما و ضرورتا ) حتما اگر می توانند این مجموعه را به یک کتاب تبدیل کنند تا برای همیشه در اختیار علاقمندان به این بحث مهم قرار گیرد. دوم این که مقدمه بحث بسیار بجا و مناسب بود و نویسنده می خواهد بگوید با تمام شدن ظرفیت های اقتصادی سیاسی نهادهائی مانند آی ام اف و غیره و بحران فراگیر در آفریقای شمالی و خاورمیانه کار دیکتاتورها تمام است. سمبلیک؟
٣۶۱۰۲ - تاریخ انتشار : ۲۴ اسفند ۱٣٨۹       

  

 
چاپ کن

نظرات (۲۴)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست