از : هومن دبیری
عنوان : اختلاف چپ ها در تفاوت نگاه آنها به جهان و چگونگی تغییر آن ست
فکر نکنم چپ ها در باره ی ماهیت نئولیبرالیسم و نئوکان ها تردید و اختلاف نظر داشته باشند.
حتی فکر نکنم سوسیال دموکرات ها مانند نائومی کلاین تسخیر جهان توسط نئوکان ها را دست کم میگیرند.
حتی نیروهای بسیاری هم ، غیر چپ و سوسیال دموکرات با انواع رنگها، منافع خود را مورد تهدید اقلیتی که اکثریت ثروت و منافع جهان را در اختیار خود دارند می بینند و کتمان نمی کنند . ولی سعی می کنند بنحوی برای در آمد بیشتر از راه های مختلف وارد شوند.
اما آنکه در این جهان خشن و بیرحم بیشترین صدمه را دیده و می بیند، کارگران و نیروهای اقشار پائینی تمام کشورهای جهان می باشند که در شرائط متفاوت در صد ساله اخیر متحمل شدیدترین سرکوبهای پلیسی و خشن شده اند. بهمین دلیل از صدمات روحی ، جسمی و مالی فراوانی «برخوردار» شده اند.
نکته ی مهمی که در نوشته های آقای قراگوزلو مشاهده نمیشود توطئه های سرمایه داری داری جهانی برای تلاشی و تفرق طبقه کارگر به عنوان مهمترین نیروی رزمنده در مقابل خود می باشد.
تغییرات فراوانی که سرمایه داری در ساختار و تشکیلات اجتماعی وارد نموده تا بعنوان سد شکن یا حایل مانع مبارزات مستقیم کارگران علیه بنگاههای استثماری شود در میان بحث های این نویسنده دیده نمیشود.
گسترش اقشار میانی خرده بورژوا در انواع بنگاههای مدرن آنقدر عظیم ست که با وزن کمی و سازمانی و گردش مالی عظیم مانند سایه ای طبقه کارگر را از مواجهه با غارتگران دور نگاه داشته ست.
امروزه در همین فرانسه که در این نوشته آمده, مردم به خاطر افزایش سن بازنشستگی بپا می خیزند، اما میلیونها نفر در بخش های جدید و توسعه یافته ی آموزشی ، فرهنگی و خدماتی مانند؛ دانشگاهها ،کارتل های ورزشی ، کارتل های ارتباط جمعی اطلاعاتی و اینترنتی، موسیقی، رقص ، سینما وتاتر در خدمت سیستم قرار گرفته که آگاهانه و ناآگاهانه به منزله سدی بین کارگران ، کارگران بیکار ، محرومان و مهاجران و پناهندگان قرار گرفته اند.
گشترش خرده بورژازی در سراسر جهان امکان رویائی کارگران علیه سرمایه داری را کاهش داده ست.
در واقع این خرده بورژواها هستند که در تمام بنگاههای اجتماعی مشاغل کلیدی را در ست دارند و صاحبان سرمایه از آنها به خوبی استفاده می کنند . خرده بورژواها نیروهائی هستند که در سراسر جهان در انتخابات شرکت می کنند و به احزاب میانی رای میدهند. نه از سوسیال دموکراتها خوششان میاید و نه از چپ ها ولی دلشان میخواهد یک کمی وضعشان بهتر شود با احزاب میانی کنار میایند.
در این باره نمی شود بسادگی از موضوع صرفنظر کرد. یکی از دلایلی که در سراسر جهان, سرمایه داری با تنور انتخابات, سیستم را بنفع خود حفظ کرده همین ست.
با عقب نشینی تاکتیکی و ادواری «اجازه» میدهد تا نمایندگان سایر اقشار نیز در تصمیم گیری ها مشارکت داشته باشند. علت آن در وسعت اقشار میانی می باشد.
متاسفانه تمام آمار و ارقام نشان از برخورد غیر فعال سندیکاها و انجمن های کارگری و توده ای به آموزش و فراگیری فنون و تکنیک در مقایسه با خرده بورژواها بوده , تا زمانیکه کارگران شایستگی های خود را در اداره ی کارخانه ها و موسسات نشان ندهند. سرمایه داران به کمک نیروهای بوروکرات , تکنوکرات و سایر متخصصین و تکنسین ها به استثمار بیرحمانه ادامه خواهد داد.
فراموش نکنیم که در تمام جابجائی های صد سال اخیر سرمایه و تکنیک از کشورهای متروپل به کشورهای تحت سلطه این نیروهای خرده بورژوائی بودند که بار جابجائی ها را تحمل کرده و به نوائی رسیده اند و ادامه دارد.
سرمایه داران با خرده بورژواها قادرند کارخانه ها را بخوابانند یا از صفر شروع کنند.
آری ، اختلاف چپ ها در تفاوت نگاه آنها به جهان و چگونگی تغییر آن ست . صف بندی نیروها در طبقه ی کارگر و سرمایه داران خلاصه نمیشود. در این باره استدلال و روشنگری کنیم.
با احترام
هومن دبیری
٣۷۱۶۹ - تاریخ انتشار : ۲ ارديبهشت ۱٣۹۰
|
از : رضا سالاری
عنوان : تا تعصب داریم، رای اکثریت نداریم
سرکار خانم هزارخانی، نکته بسیار جالبی را برای بحث و تبادل نظر پیش کشیدید!
نسخه های ایده الی نویسنده محترم، علیرغم زیبایی قابل تحسین قلم نگارشی ایشان، متأسفانه فاقد استفاده از تجربیات تاریخی ایران و دنیا و اتکا به اعداد و ارقام علمی و واقعی مشوق و انگیزه بخش جنبش های انقلابی و اصلاحاتی ایران و جهان است، که امید است با توجه به نقد نظردهندگان مقالات جالب و خواندنی، ایشان تشویق شده و به رفع چنین کمبودهایی همت گمارند.
ما برای علل شکستهای سیاسیمان، شکستهای احزاب و سازمانهای روشنگری و اصلاحی کشورمان، مطالب، کتب و مقالات بسیار خوانده ایم، ولی خیلی کم در مورد ایجاد و رشد و موفقیت آنها در شکل گیری برهه ای و مقطعی قدرت سیاسی مردمی تفکر و تحلیل دیده ایم؟ برای مثال، حزب توده زمانی یکی از قدرتمندترین احزاب چپ ایران بود! چطور شد که حزب توده در ابتدای کارش آنچنان غیر مترقبه پیشرفت کرد؟
مسلماً اگر پیام و عملکرد اولیه اش فقط شامل کارگران و پرولتاریای مارکسیستی میبود و فقط برای انسجام و اتحاد و جلب اقلیت کارگران اعلامیه مینوشت، ما اکنون چنین تجربه تاریخی از چنین حزبی فراگیر و با قدرتی چنین خارق العاده در زمان و مکان خود و چنین بانفوذ و اثرگذار بر اکثریت و عمده طبقات و لایه های اجتماعی نداشتیم. دلیلش شاید فقط همین سوال بدون جواب شما از نویسنده است؟ حزب بیشتر به پوشش اکثریت توجه داشت تا فقط در برگرفتن اقلیت کارگر!
برای اثبات این نظر فقط کافی است یکبار دیگر، بدون تعصب، اولین اعلامیه حزب را که از جانب سلیمان اسکندری از رهبران اولیه این حزب، علیرغم تمام خطاها و انحرافات رهبران بعدی، به علت های متعدد بسیار خارجی و داخلی، دوباره بدون تعصب و خطر برچسب توده ای دن بر خود و دیگران بخوانیم:
« هدف اصلی حزب توده بسیج کارگران، دهقانان، روشنفکران مترقی، بازرگانان و صنعتگران ایران است. در جامعه ما دو طبقه عمده وجود دارد: آنانی که ابزار اصلی تولید را در دست دارند، و آنانی که مال و منال چندانی در اختیار ندارند. گروه دوم شامل کارگران، دهقانان، روشنفکران مترقی، بازرگانان و صنعتگران است..... ....ا»
اعلامیه ای که تقریباً تمامی روشنفکران آنزمان نظیر هدایت و علوی را جذب حزب کرد! کار اصلاحی، انقلابی، حزبی و سیاسی باید اول روشنفکران را جذب و مجاب و ارضاء، کند. باید شالوده اولیه اش بر اخذ پشتیبانی و مشترکات فکری و سیاسی روشنفکران مورد احترام و اعتماد مردم باشد.
٣۷۱۵۶ - تاریخ انتشار : ۲ ارديبهشت ۱٣۹۰
|
از : میترا هزارخانی
عنوان : بعد از جنبش سبز؟
فرض کنیم که نظر جناب قراگوزلو را در مورد دست راستی بودن جنبش سبز قبول کردیم. بسیار خوب اگر ممکن است بفرمائید جنبش دست چپی و آرمانی و امام زمانی و کارگری شما کجاست؟ در جامعه ایران فقط بیست در صد کارگر وجود دارد ( نحقیق آقای سهراب بهداد سوسیالیست ) شما با این بیست در صد می خواهید چه گلی به سر ما بزنید؟ به باور من هیچ راهی برای دموکراسی وجود ندارد الا این که طبقه متوسط بی توجه به شعارهای استالینی و نو استالینی و ضد سرمایه داری به اصلاح جامعه اقدام کند. تا هزاران سال هم علیه لیبرالیسم بنویسید باز هم لیبرال دموکراسی سیاسی بهترین نظام شناخته شده سیاسی موجود است.
٣۷۱۴۶ - تاریخ انتشار : ۲ ارديبهشت ۱٣۹۰
|
از : نادر حقیقی
عنوان : بازماندگان جنبش شکست نخوردگان علیه نولیبرالیسم و جنبش دست راستی سبز
گمان ما بر این است که محمد جان قراگوزلو با این مقاله و سایر مقالات خود بروشنی نشان داد که ریشه در کدام جنبش دارد. نقد پر طنین سرمایه داری هم سلبی و هم اثباتی و تعرض به جنبش های دست راستی مهم ترین خصلت طبقاتی جنبشی ست که اینک محمد جان قراگوزلو از سذبلندترین تئوریسین ها ی آن است. دست لاو را می فشریم.
٣۷۱۴۵ - تاریخ انتشار : ۱ ارديبهشت ۱٣۹۰
|
از : سیمیندخت شاهنده
عنوان : کامل
با تشکر
مقالات کاملی ست که پیشنهاد می کنم به صورت کتاب جمع و تدوین و منتشر شود تا مرجع قرار گیرد
٣۷۱٣۵ - تاریخ انتشار : ۱ ارديبهشت ۱٣۹۰
|
از : مهدی دشتی
عنوان : جایگاه امپریالیسم؟
فکر می کنم تاکید بیش از حد آقای قراگوزلو روی مساله امپریالیسم و دشمن دیدن آمریکا اعتبار مقالات علمی و تئوریک ایشان را تنزل داده است. اگر آمریکا بتواند منشا خیر شود و در کوبیدن ارتجاع مفید واقع شود باید کمکش را پذیرفت و از قشری گری و فالانژبازی دست برداشت.
٣۷۱۱۲ - تاریخ انتشار : ۱ ارديبهشت ۱٣۹۰
|
از : شیوا زتدیان
عنوان : سه سوال تلخ از جناب دکتر
از جناب دکتر قراگوزلو سه سوال دارم که امیدوارم در جای مناسبی به این سئوالات جواب مشروح بدهند. در ضمن من تا حدودی با اقتصاد سیاسی آشنا هستم ولی طبیعی ست که مانند ایشان قادر به تحلیل مباحث پیچیده اقتصادی نیستم و طبیعی تر است که اگر من و امثال من بخواهیم با ایشان وارد بحث دو یا چند نفره شویم مرعوب و مغلوب خواهیم شد . پس دوستان و همفکران عزیزم را کمک می طلبم. ابتدا بگویم که قصد لشکر کشی علیه جناب استاد را نداریم
۱. تفاوت اضافه تولید مطلق با اضافه تولید کالا چیست؟
۲. چرا ایشان با اقتصاد ملی مخالف هستند؟
۳. ایشان بار دیگر (شاید عادت شده باشد ) به جنبش سبز حمله می کنند و آن را " دست راستی " و ارتجاعی می خوانند. سوال من این است که آیا درین جنبش کارگران کشته نشدند؟ آیا شهدای این جنبش مانند ندا و سهراب .... دست راستی و طرفدار بورژوازی بودند؟ آیا جناب مهندس موسوی می خواست اقتصاد وابسته به چین احمدی نژاد را نجات دهد یا با واردات بی رویه کارگران را بیکار کند؟
با تشکر و احترام . شیوا زندیان.آلمان.
٣۷۱۱۰ - تاریخ انتشار : ۱ ارديبهشت ۱٣۹۰
|