یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

با آب هفت دریا نیز ننگ کشتار ۶۷ را نمی‌توان شست - ایرج مصداقی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : جنبش شکست نخوردگان

عنوان : کلمات در بیان مواضع طرفداران جنبش ملی اسلامی ناتوانند
مقاله مستند اقای مصداقی را خواندم. دستشان درد نکند. از انطرف پاسخ طرفداران اصلاح رژیم را. واقعا طرفداران این رژیم نیز دست کمی از خود این رژیم ندارند. بجای اینکه ۲ کلمه در پاسخ بنویسند که با کجای مقاله مخالفند ( که نشان می دهد یک کلمه ندارند که بگویند) به داستان سرایی متوسل شده اند. عده ای متوجه شده اند که مصداقی طرفدار مجاهد بوده است. من که مقاله را خواندم متوجه نشدم ولی حزب طراز نوین طبقه کارگر مبتکر این نوع استدلالات بود که در پاسخ مخالفین همیشه می توانست انها را به پالیزبان و امریکا وصل کند بدون اینکه به این بپردازد که چرا از رژیم عصر حجری اسلامی دفاع می کند. فردی دیگر این بحث را بیخود می داند و منتظر است که موسوی و کروبی از "حصر" خانگی بیرون ایند تا شاید مثل گنجی که "اعتصاب " غذا کرده بود بیرون امده و در مدح امام راحل و دوران طلایی سخنرانی کنند. فردی دیگر نیز با شعار درود بر موسوی و کروبی نشان داد که جماعت حزب فقط حزب الله گویان جلو دانشگاه هنوز زنده است. اما این نداشتن پاسخ و نحوه برخورد طرفداران جنبش ملی اسلامی که جند دهه است در راه حفظ این رژیم تلاش می کنند مساله تازه ای نیست. اینها اینکاره نیستند. طرفداران بازسازی سرمایه دارانه ایران سالهاست که چیزی در چنته ندارند که بگویند. اینها انقدر در حفظ دیکتاتوری منافع دارند و چنان از انقلاب مردم وحشت دارند که حاضرند به هر خفتی تن دهند و نگذارند به این سیستم ضربه بخورد. همانطور که کلمات در بیان وقاحت و جنایات جمهوری اسلامی ضعیفند در وصف مواضع این طرفداران اصلاح جمهوری اسلامی نیز در می مانند. اگر نیاز سرمایه به این دیکتاتوری نبود اینها تا این حد سقوط نمی کردند.
٣۹۴۹٨ - تاریخ انتشار : ۱۲ مرداد ۱٣۹۰       

    از : نینا فرزند زندانی سیاسی اعدام شده

عنوان : چرا مدافعان سبز و زرد و سیاه حکومت اسلامی مارا بجای دیگری حواله میدهند?
در دنیا تا کسی از زیر پا گذاشتن حقوق بشر در ایران صحبتی میکند سردمداران حکومت اسلامی فورا از انها میپرسند چرا از حقوق فلسطین نمیگویید? چرا از ابوعریب نمیگویید? وووووووووووووووو......... اگر تلویزیون های کشورهای غربی تصاویر اعتراضات در سوریه را نشان میدهند سردمداران حکومت اسلامی انرا توطئه میدانند ومیگویند باید اعتراضات بحرین را نشان دهید و بالاخره کسی میتواند از نظر حکومت اسلامی از حقوق بشر دفاع کند که فقط تظاهرات کشورهای بحرین و مصر و لیبی و یمن وکشورهای غربی را نشان دهد ودر رابطه با اعدام و شکنجه وزندان و احکام ارتجاعی اسلامی حکومت سکوت کندولی نشان دادن تظاهرات در ایران و سوریه حتما توطئه است. حال سخن گفتن از اعدامهای ۶۰-۶۷ زمانی برای هواداران شرمگین سبز رواست که اول مخالفین را محکوم کنیم و اگر از حکومت اسلامی انتقاد میکنیم البته باید قبلش بگوییم که مخالفانش هم بدتر از حکومت بودند و اگر قدرت میگرفتند همه را میکشتند.من از مجاهدین دفاعی ندارم ولی ایا باید حقیقت و عدالت در رابطه با اعدام پدرم را که نه تنها هوادار مجاهدین نبود بلکه بشدت با سیاستهای انها مخالف بود را از مجاهدین طلب کنم یا از حکومت اسلامی?من تمام جمعه های زندگی ام را درخاوران گذراندم والبته در انجا با بسیاری از مادران مجاهدو کمونیست اشنا شدم که این اشنائی ها به من نیرو میداد و از نا امیدی و افسردگی من و امثال من که همیشه فکر میکردیم در دنیا تنها و بی پدر هستیم جلوگیری میکرد. اینکه مجاهدین یک سازمان ارتجاعی است و به هوادارانش در اشرف رحم نمیکند به هوادار سبز و زرد و سیاه باید حق داد که وقتی صحبت از قتل عام ۶۰-۶۷ میشود باید اول سراغ مجاهدین و مخالفین برویم و انها را محکوم کنیم? خوب پیرمردهای حزب توده و یا رهبران فدائیان اکثریت وراه کارگر که در زندانها کشتار شده اند چه ربطی به مجاهدین داشتند? در رابطه با مجاهدین حکومت اسلامی چندین سایت اینترنتی براه انداخته که بنام خانواده های کشته شده های حکومت اسلامی میباشد که بدست مجاهدین کشته شدند در ثانی وزارت اطلاعات هم تعداد بیشماری کتاب در رابطه با مخالفین از حزب توده و مجاهدین گرفته تا فدائیان خلق که این اواخر جلد دومش هم به قلم مزدور محمود نادری که سرتاسر برای پنهان کردن جنایات رژیم و تروریست وتوطئه گر جلوه دادن فدائیان از همه گرایشها ست انتشار یافته است. شمشیر دامکلوس بر سر حکومت اسلامی است هوادارن سبز و زردو سیاه اویزه گوش قرار دهند ودر تاریکی تونل بدنبال روشنائی بگردند که سیاستهای ارتجاعی مجاهدین هم نمیتواند به انها کمک کند و راه نجات انها تنها گفتن حقیقت و عدالت است و مارا به بجای دیگری حواله ندهند که عرض خود میبرند و زحمت ما میدارند
٣۹۴۹٣ - تاریخ انتشار : ۱۲ مرداد ۱٣۹۰       

    از : جعفر j

عنوان : زندانیان سیاسی را آزاد کنید
سلام بر موسوی
درود بر کروبی

زنده و پاینده باد خاتمی



زندانیان سیاسی را آزاد کنید

به حبس خانگی مهندس موسوی ٫حجت الاسلام کروبی وهمسرانشان هرچه زودتر
خاتمه دهید
٣۹۴٨٨ - تاریخ انتشار : ۱۲ مرداد ۱٣۹۰       

    از : نینا فرزند زندانی سیاسی اعدام شده

عنوان : شمشیر دامکلوس
کشتار زندانیان سیاسی سالهای ۶۰-۶۷ چون شمشیر دامکلوس بر بالای سر حکومت اسلامی و همه مدافعینش از سبز و زرد و سیاه میباشد.این شمشیر را باید شاهدان و خانواده های اسیران دربند اعدام شده با اراده اهنین بالای سر حکومت اسلامی نگهدارند و قاطعانه خواستار حقیقت و عدالت باشند همانطور که در ۳۰ سال گذشته بویژه از سال ۶۷ پیگیر بودند. ما فرزندان این اسیران اعدامی که بعصا در زندان بدنیا امدیم و یا چندین سال از زندگی کودکی خودمان را در زندان بسر بردیم وسالهای سال در مدرسه میگفتیم پدرمان در تصادف کشته شده یا بیماری اورا کشت دیگر نه بخاطر موسوی ها و کروبی هاوخاتمی ها که خود شریک این جنایات هستند ونه بخاطر " وضعیت حساس و بحرانی وسواستفاده دشمنان و ولی فقیه" هرگز این شمشیر دامکلوس را از بالای سر حکومت اسلامی برنمیداریم .هوادران سبز و زرد و سیاه , صادق و غیر صادق, جانی و غیر جانی حکومت اسلامی این را اویزه گوش خود قرار دهند که سوال در رابطه با کشتار زندانیان سالهای ۶۰-۶۷ شمارا وارد تونل تاریک نمیکند بلکه شما سالهاست در تونل تاریک دست و پا میزنید و راه نجاتی ندارید جز گفتن حقیقت و عدالت
٣۹۴٨۶ - تاریخ انتشار : ۱۲ مرداد ۱٣۹۰       

    از : ک حسینی

عنوان : به کجا چنین شتابان ؟
آقای مصداقی ،
به چهره خندان شما می نگرم و در همان حال به آنچه از درون شما می تراود می اندیشم ، تناقضی بزرگ بین این دو وجود دارد که تنها خود شما قادر به توضیح آن هستید .من نمیدانم هدف از نوشته طولانی و در بسیاری موارد تکراری شما چیست براستی ما چه میخواهیم ؟ من از درون شما خبر ندارم ولی فرض را بر این میگزارم که شما هم به مانند همه مردم کشورمان خواهان ایرانی آزاد و آباد و دموکراتیک هستید و سر در نمی آورم که نوشته شما در شرایط کنونی چه کمکی به پیشرفت کشور به سوی آن هدف نهایی میکند ؟ صحبت من بر سر فراموش کردن کشتار زندانیان سیاسی در سال ۶۷ نیست ، مگر میشود آن اعدام ها به فراموشی سپرده شود ؟ سوال من این است که چه کسی قرار است به آنچه در آن سالها گذشت بپردازد ؟ اگر روزی در کشور ما قانون حاکم شود وقایع سال ۶۷ و حتا نقش و جایگاه همه آنهایی که در آن ماجرا دستی بر آتش داشتند در برابر مردم بازنگری خواهد شد نه برای انتقام گیری بلکه برای جلوگیری از تکرار آن فجایع ، ما باید در آن روز بسیار فراتر از نقش یک حکومت در کشتار مردم را در نظر داشته باشیم ، در آن روز باید به دنبال ریشه یابی خشونت در سرزمین بلا دیده خود باشیم ، باید روزی به این سوال پاسخ دهیم که چرا جلوی چشمان بسیاری از ما را خون گرفته است و به هیچ چیز جز انتقام نمی اند یشیم ؟
آقای مصداقی عزیز ،
من فرض را بر این می گذارم که موسوی ازکنج زندان خانگی خود به ندای شما لبیک بگوید و با صدور بیانیه ای کشتار ۶۷ را محکوم کند و از نقش خود و افرادی چون رفسنجانی ، موسوی اردبیلی و همه اصلاح طلبانی که در زندان و بیرون از زندان هستند بگوید ، چه سودی عاید جنبش آزادی خواهی در ایران خواهد شد ؟ آقای مصداقی به کجا چنین شتابان ؟ آقای رفسنجانی ، موسوی ، کروبی و غیره که از سران همین نظام بوده اند امروز به خاطر مخالفت با تقلب انتخباتی به فتنه گر تبدیل شده اند آنوقت ما در این شرایط از رسیدگی به پرونده سال ۶۷ می گوییم ؟ کار ما به آن مثل معروف می ماند که "فلانی نون نداشت بخوره پیاز میخورد اشتهاش باز بشه ".
و در آخر : اطمینان دارم که شما آنچه می گویید از روی صداقت است ولی صادقانه از شما می پرسم :اگر شما به جای حاکمان کنونی و یا هر حاکم دیگری بودید وبا مردمی روبرو میشدید که خون جلوی چشمانشان را گرفته است و شعله های انتقام از درونشان زبانه می کشد چه میکردید ؟ آیا وحشت نمیکردید و برای ادامه بقا دست به هر کاری نمیزدید ؟ آیا این است آن چه که ما برای کشورمان میخواهیم ؟ مردمی خشمگین و آماده دریدن حاکمان و حاکمانی که از ترس انتقام مردم خود را برای سرکوب و کشتار دیگری آماده کرده اند ؟ آیا سوریه و آنچه این روزها در آن میگذرد سرزمین رویا های ماست ؟ آرزو دارم که شما هم خواهان همچنین سرنوشتی برای کشورمان نباشید .
٣۹۴٨٣ - تاریخ انتشار : ۱۲ مرداد ۱٣۹۰       

    از : ش. ح.

عنوان : عصبانیت طرفداران "جامعه مدنی" از نقد "رهبر"
چندی پیش آقای مصداقی مقاله ای نوشت که در آن، با اسناد و به طور مستدل، نشان داد چگونه هوشنگ اسدی در کتابش مشتی دروغ درباره گذشته سر هم کرده است. بسیاری، که از قضا هیچ ایرادی در خواندن و باور کردن دروغهای اسدی نمیدیدند، از دست مصداقی عصبانی بودند که چرا دست از سر این شارلاتانها بر نمیدارد، و راحتشان نمیگذارد که هر چرندیاتی را به اسم تاریخ به خورد ملت بدهند!
حالا، مصداقی مقاله ای نوشته که در آن، باز هم با اسناد و به طور مستدل، نشان داده که چگونه آنچه موسوی اخیرا درباره کشتار هزاران تن از هموطنان ما گفته، حقیقت ندارد. باز هم کسانی، مثل جناب "آشنا" در ستون این نظرها که از قرار هیچ مشکلی با دروغهای این به قول خودشان "متعصب سیاسی عهد امام راحل" ندارد، از دست مصداقی عصبانی هستند که چرا دست از سر این "سرد و گرم کشیده" بر نمیدارد!
دوست عزیز. اولا از کی قرار است که به محض اینکه کسی راه خود را از راه یک مشت فاشیست، آنهم بعد از ۳۰ سال، جدا کرد، باید جواز مجانی به او بدهیم که هر حرفی دلش خواست، راست یا دروغ، درست یا غلط، بزند و هیچ کس هم حق نداشته باشد به او بگوید بالای چشما نش ابروست؟ در ثانی، کجای مقاله مصداقی ربطی به رجوی و سیاست امروز مجاهدین دارد که شما پای آن را به میان میکشید؟ اگر شما بر این باورید که باید امروز " تمرکز بر روی رفتار های کنونی ایران بر باد ده امثال آقای رجوی و بازی خطرناک او" باشد، خوب این نظر شماست. ولی این حق را هم، حد اقل در دنیای آزاد، برای دیگران قائل باشید که ازحقیقت و تاریخ میهنمان، آنگونه که به آن باور دارند، دفاع کنند.
اتفاقا اگر آنچه که شما درباره امثال موسوی گفته اید درست باشد که این جماعت "مورد اعتماد"، "مدنی"، دارای "صداقت" و "درایت" و "نیکویی" و بسیاری خصائل عالی دیگر هستند، چرا باید مشکلی داشته باشند که فردی در سوئد نقدی بر گفته ها یشان بنویسد؟! مگر این جز همان اساس "مدنیت" نیست؟
همینجا بگویم که اتفاقا دلیل اینکه امروز موسوی، اگر چه با تکرار دروغها و برچسبهای رایج این ۳۰ سال، به صحبت درباره سالهای تاریک دهه ۶۰ مینشیند، و به جای صحبت از "عصر طلایی" از آن سالها به اسم "تونل" قائدتا تاریکی نام میبرد که نمیخواهد واردش شود، دقیقا بخاطر سالها نوشته ها، افشا گری ها، و تلاشهای امثال مصداقی است.
با احترام.
ش. ح.
٣۹۴٨۱ - تاریخ انتشار : ۱۲ مرداد ۱٣۹۰       

    از : بشیر بشیر

عنوان : .
دولت کودتا استعفا استعفا

دولت مستبد٫ مستکبر٫متقلب متحجر استعفا استعفا
٣۹۴۷۹ - تاریخ انتشار : ۱۱ مرداد ۱٣۹۰       

    از : آشنا

عنوان : سخنی با آقای مصداقی
در سپهر سیاسی، مهم این است که ببینیم حرکت چه کسی رو به جلوست، و تا چه اندازه می شود در شتاب دادن به این حرکت کمک کرد.
و ببینیم که حرکت چه کسی رو به عقب است، و تا چه اندازه می شود این حرکت رو به عقب را یا باز داشت و یا افشا کرد.
چون در حال حاضر، جناب ایرج مصداقی در جناح مقابل «جنبش سبز» و در کنار مجاهدین خلق قرار دارند، من از ایشان می پرسم، میان این دو، کدامیک حرکتش رو به جلوست و کدامیک حرکتش رو به عقب است؟
به عنوان مثال:
چه کسی از یک آدم متعصب سیاسی عهد «امام راحل» به جایی رسیده است که از خواست های مدنی کاملاً در تضاد با آنچه کل این نظام بر آن استوار شده است حمایت می کند و مورد اعتماد بسیاری از فعالان مدنی کاملاً به نیکویی و صداقت و درایت و قدرت تشخیص دهندگی و سرد و گرم کشیده داخل ایران قرار گرفته است؟
و چه کسی کارش از همفکری و یا مدعی همفکری بودن با محمد حنیف نژاد به مسعود رجوی شدن کشیده شده است که با کسانی که صریحا خواهان بمباران ایران و تجاوز نظامی به ایران هستند می پرد و به عنوان کارتی در دست آن ها مورد استفاده در نزاع جناح های درونی آمریکا قرار می گیرد؟

در آن صورت است که جناب ایرج مصداقی شاید احتمالاً خود را در برابر پرسش های دیگری درون خود بیابد، و احیاناً از خود بپرسد که تمرکز بر روی گذشته موسوی ضروری تر است یا تمرکز بر روی رفتار های کنونی ایران بر باد ده امثال آقای رجوی و بازی خطرناک او، هم با کل ایران و سرنوشت آن، و هم با جان ساکنان اشرف که پیروان خودش هستند؟
٣۹۴۶۶ - تاریخ انتشار : ۱۱ مرداد ۱٣۹۰       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱٨)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست