از : جنبش شکست نخوردگان
عنوان : مقابله با امپریالیسم به سبک جنبش ملی اسلامی
حنبش ملی اسلامی سالهاست که فریاد ضد "امپریالیستی" سر می دهد. این فریاد سرمایه وطنی است که چون نمی توانست در بازار جهانی رقابت کند، خواهان سهم بیشتر سیاسی در وطن بود. جناحهایی از این جنبش که به قدرت رسیدند و به پولهای باد اورده، دیگر نیازی به این مبارزه "ضد امپریالیستی" نمی بینند. مبارزه "ضد امپریالیستی" در سطح سیاسی در غرب زدگی ال احمد یا در نوشته های شریعتی و بعد در سخنرانی های ضد غربی خمینی تیوریزه میشد. امروز نیز بخشی که فهمیده است که در عصر جهانی شدن سرمایه نمیتوان بدون داخل شدن به بازار جهانی رشد کرد، برای صندوق جهانی پول، ارگانهای جهانی سرمایه صف کشیده و روزی نیست که از دست انها جایزه ای دریافت نکند. عده ای دیگر که هنوز در همان حال و هوای قدیم هستند، به خیال خودشان میتوان با "امپریالیستها" مبارزه کرد و حق ویژه برای سرمایه وطنی گرفت. اما مبارزه با سرمایه امپریالیستی کار اینها نبوده و نیست. سرمایه در ایران (تمام جناحهایش) از قبل مافوق سود به نرخ های سود بالا دسترسی دارد و برای حفظ و باز تولید ان همیشه به یک دیکتاتوری نیازمند است. بخشهایی از این سرمایه که رژیم جمهوری اسلامی را سد توسعه و بسط سرمایه خود می بیینند در طیفی از جنبش اصلاح طلب تا سرنگونی طلب جمع شده اند. اصلاح طلبان ان می خواهند رژیم را به صورت مطلوب در بیاورند بدون اینکه دست مردم به قدرت برسد و جناحی که دیگر امیدی به تغییر ندارد برای سرنگونی ان تلاش می کند و چون باز از مردم می ترسد مجبور است به سرمایه امپریالیستی و قدرت نظامی ان متکی شود. این ماهیت دعواهای جناحهای مختلف است. فقط جنبش کمونیستی بدلیل اینکه برای لغو نظام سرمایه داری مبارزه می کند می تواند جنبش سرنگونی رژیم را بدون اتکا به سرمایه امپریالیستی پیش ببرد. این را تجربه لیبی نیز نشان داد و تجربه مبارزات ۳۲ ساله اخیر و همین ۲ سال اخیر نیز در ایران بیشتر ثابت کرد. دعواهای جناحهاب مختلف سرمایه درایران نه بر سر مبارزه ضد سرمایه امپریالیستی بلکه دعوایی خانگی است بر سر نحوه مقابله با جنبش انقلابی مردم و ترمیم سیستم دیکتاتوری موجود.
۴۰۲۲٨ - تاریخ انتشار : ۲٣ شهريور ۱٣۹۰
|
از : سعید
عنوان : با عینک ایدئولوژیک به تماشا نشستن
از آنجا که متأسفانه نشریه "اخبار روز" ضرورتی بر درج مقاله ی بسیار پر مغز خانم نوشین احمدی خراسانی ندیده است و از طرفی خانم ناهید خیرابی نیز لازم ندانسته خواننده را به آدرسی حوالت دهد تا اصل مطلب را بخواند. من به تمامی دوستداران ایران و ایرانی پیشنهاد می نمایم: مقاله ی "جنبشهای اجتماعی- مداخله نظامی- گفتمان امپریالیسم" را در آدرس news.gooya.com/politics/archives/۲۰۱۱/۰۹/۱۲۷۶۲۱/php مطالعه نمایند، تا خود، کج فهمی های خانم خیرابی و امثالهم دستگیرتان گردد.
من هیچ نمی گویم چون مقاله، خود گویاست.
۴۰۲۲٣ - تاریخ انتشار : ۲٣ شهريور ۱٣۹۰
|
از : خاتون
عنوان : هر جا که پول وسرمایه عزیز ترین مهمان باشد
اگر بجای کلمهی امپریالیسم از واژهی فرماندهی سرمایه و پول صحبت میکردید، موضع گیری شما قراگیر تر و همه جانبه تر می بود. چرا که آنهائی نیز که از موضع جنگ با امپریالیسم هدفشان رسیدن به همان ارزشها، یعنی پول و سرمایه و قدرت بود، به اسم کمونیسم باشد یا سوسیالیزم، همان راه را در تاریخ رفته اند. یعنی ظلم و ستم و ویرنی انسانی
امروز بیش از هر روز برای آنهائی که چشمی برای دیدن باز نگاه داشته اند و این چشمرا حسادت ها و درماندگی ها تار نکرده است، بدبختی ها زیر سر بی ارزش شدن خصائل انسنی ست. همه چیز در جستجوی پول و قدرت و مبارزه برای کسب آن خلاصه شد. امپراطوری، این امپراطوری ست. حکمرانی پول و ٍروت بر روح و ذهن انسانها.
۴۰۲۲۲ - تاریخ انتشار : ۲٣ شهريور ۱٣۹۰
|
از : نامی شاکری
عنوان : مدل توسعه غیر دمکراتیک ادامه خواهد یافت !
ممنون خانم خیرابی . گذشت زمان و فروکاستن "تب سبز" موجب می شود که همراهان "گوناگون" ما در راه سبز امید ، به صراحت یا در پرده ، منویات و اهداف واقعی شان را به گفت و گو بگذارند. (دیروز یکی از دوستان سبز من در نامه ای خصوصی به بهانه دریاچه ارومیه ، چیزهایی در مورد مساله ملیت ها نوشته است که صدر رحمت به چمران و خلخالی و لاجوردی و قره نی اوایل انقلاب و محمدرضاشاه و اویسی و زنگنه قبل از انقلاب !)
با کمال تاسف ، سیاست های رسانه ای نظام اقتدارگرا در همراهی با یورش تبلیغاتی رسانه های امپریالیستی ، فضایی فراهم آورده که در آن فقط یک صدا شنیده می شود : "آلترناتیوی نیست !" . در این میان ، جدو جهد بسیاری از رفقای سابق "ما" برای عقب نماندن از غافله "آلترناتیوی نیست " غمبار تر است ! (یادم هست که در اسناد پایانی کنگره فدائیان خلق اکثریت هم یا به امپریالیسم نپرداختند یا به تخفیف و تسامح در موردش سخن گفتند) و نیز راست است که بسیاری از همراهان جوان ما در راه سبز امید با توهم "دوست انگاری" آمریکا و امپریالیسم در میدان هستند و همسویی نظام اقتدارگرا ، امپریالیسم و جریان های لیبرال و نولیبرال در جنبش سبز ، فرصت اندکی برای شنیده شدن "صدای دیگر" باقی می گذارد، اما آن متاع "اوباما یا با اونا یا با ما " چندان خریداری در میان مردم ایران نیافت !
بگذارید یادآور شوم که در همین گل و گشادی جنبش سبز (از گنجی تا آن تیمسار کودتای نوژه با مچبند سبز در VOA) بود که مهندس موسوی هوشمندانه به خط کشی و علامت گذاری "راه سبز امید" ش پرداخت و پایش هم ایستاد . و بگذارید باز هم یادآور شوم که در دو هفته قبل از انتخابات ریاست جمهوری ، مزاحم اصلی ما در ستادهای انتخاباتی، دارودسته احمدی نژاد و لباس شخصی ها نبودند که امیدی به پیروزی نداشتند ! مزاحم اصلی بچه های ما ، فعالان ستادهای آقای کروبی بودند که گفتمان لیبرال Change (کرباسچی و کارگزاران و اعتماد ملی) را ترویج می کردند و مهندس موسوی را به صراحت "چپ " می خواندند!
اگر هدف ، نیل به جامعه ای با مدل "توسعه دمکراتیک " است ؛ از این "تجربه " که به بهای ویرانی تمام ساختارهای اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی مردم لیبی و تلفات سنگین انسانی در کار است ، مدل توسعه دمکراتیک حاصل نخواهد شد ! سرهنگ دیوانه امت عرب می رود و فکلی گماشته ناتو می آید ، اما همان مدل توسعه غیر دمکراتیک ادامه خواهد یافت ! مردم کاره ای نیستند !
جهان بی آرمان ، شهروند بی ایدئولوژی و "آلترناتیوی نیست " ،که به ویژه انقلابیون مسلمان دو آتشه سابق منادیانش هستند (امثال سروش، مخملباف ، قوچانی، زیبا کلام و غیره ) باید جواب های مقتضی اش را از "کمونیست ها " بگیرد . به صراحت نه با لکنت زبان و رودربایستی ! ممنون خانم خیرابی !
۴۰۲۱٨ - تاریخ انتشار : ۲٣ شهريور ۱٣۹۰
|