سرنگونی جمهوری اسلامی، توهم یآ واقعیت!
-
خسرو صدری
نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از
سیستم نظردهی سایت میباشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... میدانید
لطفا این مسئله را از طریق ایمیل
abuse@akhbar-rooz.com
و با ذکر شمارهای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده
به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
از : خواننده مقاله
عنوان : احتمال؟ در آینده؟
آقای خسرو صدری عزیز!
آنچه شما به عنوان یک احتمال در آینده مطرح می کنید، موضوعی است نه به احتمال بلکه به یقین، و نه در آینده بلکه در همین حالا. مگر می شود قبول کرد که شما این را ندانید؟
رهبران مجاهدین خلق خیلی وقت است که از «مداخله های بشردوستانه» در ایران حرف می زنند و در مقالات بسیاری که در سایت های رسمی خود منتشر می کنند موضوع ضرورت حمایت بشردوستانه نظیر حمایت بشردوستانه ناتو در لیبی را از «مقاومت» مورد تاکید قرار می دهند.
اصلا اساس «راه حل سوم خانم رجوی» هم که از زمان اشغال عراق تا امروز مطرح شده است را همین تشکیل می دهد، و تلاش های بی وقفه آن ها در زمان بوش برای به راه انداختن جنگ هم به همین دلیل بوده است. حالا هم می بینید که به موازات تنش ها در منطقه باز هم بر دامنه آن تلاش ها افزوده اند.
علاوه بر مقالات و اخبار مستمر و بی شمار در سایت هایشان که در آن ها «ارتش آزادی بخش ملی لیبی» با «ارتش آزادی بخش ملی ایران» (مجاهدین) همانند شده است، خود آقای رجوی در پیام تبریک پر طمطراق خود به مناسبت پیروزی ارتش ناتو در لیبی بر این همانندی تاکیدکرده است و خانم رجوی هم در پیام تبریکی مشابه با پیام تبریک همسرش باز همین کار را کرده است.
سایت های مجاهدین پرند از همین نوع تبلیغات. حتی در سرمقاله هایشان، و حتی در رسمی ترین سایت مجاهدین یعنی سایت ارگان خود سازمان.
پیوند هایشان با بولتن ها و مایکل موزی ها و نئوکان ها و وزرای کابینه جرج بوش و روسای سابق سیا و رییس سابق اف بی آی را که خودشان هم اعلام می کنند و خانم رجوی از این افراد به عنوان «شریف ترین دولتمردان دو دهه اخیر آمریکا» و همپایگان آبراهام لینکلن ها یاد می کند (پیام به آکسیون مجاهدین در ۲۶ اوت امسال در واشنگتن)
اما بر عکس این امر رضاپهلوی و پیروان شخص او با دخالت های نظامی در ایران با هر بهانه ای از جمله بهانه ای مثل مورد لیبی مخالفت صریح دارند و حتی اعلام کرده اند که در آن صورت با نیرو های متجاوز خواهند جنگید.
فقط تعداد بسیار کمی از نیرو های سلطنت طلب، آن هم غیر متشکل و غیر پراکنده وجود دارند که خواهان حمله به ایران هستند. و این ها هم کسانی هستند که با خود رضا پهلوی صریحا به مخالفت پرداخته اند و حتی در رسانه هایشان به او دشنام هم می دهند که به تاج و تخت پهلوی خیانت کرده است.
اما بعضی از ما که به حق مخالف سلطنت و سلطنت طلبی هستیم به جای آن که گریبان رهبران مجاهدین را بگیریم یا حداقل بگوییم که از این عمل آن ها منزجریم زور خود را به جریان سلطنت طلبی که در حال حاضر خطری از ناحیه آن مردم را تهدید نمی کند می رسانیم و از منفوریت نظام سلطنتی استفاده می کنیم تا گناه آشکار مجاهدین را به گردن رضا پهلوی بیاندازیم. به نظر من به عنوان یک مخالف صد در صد سلطنت و سلسله پهلوی این کار را نمی توان توجیه کرد.
این کار گاهی وقت ها از سر نا آشنایی با مواضع مجاهدین است، و گاهی وقت ها هم از سر ترس از آن ها.
آنچه در این میان فدا می شود ملت ایران و منافع اوست. شخصا فکر می کنم که اگر کسی به هر دلیلی نمی خواهد مجاهدین را با خود درگیر کند بهتر است اصلا وارد موضوع حمایت بعضی ها از حمله نظامی و یا «دخالت های بشردوستانه» نشود. این طور بهتر است تا توهم پراکنی کردن و خطر غیر موجود را خطر موجود جلوه دادن و خطر موجود را یک خطر احتمالی.
سوژه های مختلفی برای نوشتن وجود دارند که می توان به آن ها پرداخت. ما مجبور نیستیم به هر سوژه ای بپردازیم. ولی وقتی به سوژه ای می پردازیم باید آن را درست مطرح کنیم.
با احترام
۴۲۱۰۶ - تاریخ انتشار : ۲۶ آذر ۱٣۹۰
|
|
|
چاپ کن
نظرات (۲۱)
نظر شما
اصل مطلب
|