یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

«تحریم های هوشمند»، افسانه بود!

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : نازلی

عنوان : فرعی و اصلی
دوست عزیز، اینجا فرهخته به معنای " آموخته و خردمند" به کار گرفته شده، با شما کاملن موافقم که رژیم جمهوری اسلامی ریشه‌ی اصلی تمام بدبختی‌های کشور و مردم ماست، و تا اینکه خاءن وطنی (سردمداران رژیم) وجود نداشته باشد، هیچ نیروی خارجی نمی‌تواند بر مردم ما اینهمه فشار بگذارد. رژیم جمهوری اسلامی مدام آنچنان جهانیان را بر علیه کشور ما تحریک می‌کند که من گاهی فکر میکنم این رءیس چمهور و اطرافیانش (با ملا یان حاکم) جاسوس اسراییل هستند که اینچنین موذیانه جاده را برای حملات سیاسی و نظامی آماده میکنند (البته اکثرن برای مردم فریبی و منحرف کردن توجه مردم از جنایاتشان). مردم ما سنگ زیر آسیاب شده اند، از داخل بر سرش میکوبند، اعدامش میکنند (و یک میلیون سرکوب دیگر) و به خارج برای بلوفها و عربده کشی‌های رژیم حساب باید پس میدهند . اینجا حرف بر سر تحریم هوشمندانه بود و من دشمنان خارجی را مطرح کردم، نه همه‌ی جوانب و مشکلات را. چه فرق میکند اگر اسم من حسن هست یا نازلی یا یک اسم بی معنی دیگر. شاد باشید.
۴٨۵۹۶ - تاریخ انتشار : ۱۱ مهر ۱٣۹۱       

    از : موافق تحریم

عنوان : تحریم باید ادامه یابد
فکر می کنید اگه تحریمها نبودند وضع مردم بهتر بود؟

مطمئن باشید که مردم هوشمندتر از اینند که شما فکر می کنید.
مردم این آخوندها و شیادی ها و دروغهای آنها را فهمیده و دیگر گول تبلیغات آنها که گویا اقتصاد آشفته و گرسنگی نتیجخه تحریم است را نخواهند پذیرفت و اکثر مردم حتی آن گرسنگان تقصیر را بگردن حکومت انداخته اند.
باید آنقدر بر گلوی جمهوری اسلامی فشار داد تا سقط شود.
۴٨۵۹٣ - تاریخ انتشار : ۱۱ مهر ۱٣۹۱       

    از : لیثی حبیبی - م. تلنگر

عنوان : بعضی ما بدی بزرگی داریم، یا پشت نامی مستعار مخفی شده به هم متلک می پرانیم و یا موضوعی را به جای نگاهی همه جانبه در یک سمت مطلق می کنیم.
بی هیچ تردیدی تحریم ها در گرانی ارز های خارجی تأثیر داشته، که عمده ی فشار خرد کننده اش نیز روی شانه ی کارگران، زحمتکشان و طبقه ی متوسط بوده.
اما این جهش بی سابقه در عین حال هم بر می گردد به مدیریت ناسالم و آلوده به فساد در داخل سیستم کشور. این دو در واقع یکدیگر را تکمیل می کنند. ولی بخش بزرگی از جهش غیر عادی اخیر به نظر من در درجه ی اول بر می گردد به نوع مدیریت و فساد درون سیستم در خود ایران. حتماً به یاد دارید که همین چندی پیش بازی بحث یک نرخه و دو نرخه و سه نرخه داغ در جریان بود. خیلی از کارشناسان اقتصادی عقیده داشتند که این بازی نتیجه ای خطرناک خواهد داشت. در واقع لاشخور های منتظر داخلی شرایط لحظه را برای تصاعدی بالا بردن میلیارد های باد آورده ی خود، مناسب ترین تشخیص دادند و زدند به خال و "موفق" شدند. موفقیتی سیاه که در تاریخ ایران مهر اش بر پیشانی شان خواهد نشست ماندگار.
علت دیگر، تضاد در تصمیم گیری ها است در داخل بخاطر حضور آشکار و نهان مدیران نالایق و یا فاسد و ضد مردمی.
برای اینکه کامنت طولانی نگردد به یک مثال بسنده می کنم. از این دست می توان ده ها فاکت آورد.
سعید مرتضوی در زندان غیر قانونی کهریزک آدم کشته و به عنوان قاتل پرونده دارد. بجای او دو نفر آدم مأمور و معذور - عامل - را به اعدام محکوم کرده اند. خانواده ی شهدا که هوشیار اند و بیدار، آنان را بخشیده اند، و می گویند: باید آمران هم محاکمه گردند. ولی هیچ قدرتی تا این لحظه حتی نتوانسته سعید مرتضوی را از ریاست بر کنار کند تا چه برسد به محاکمه. تازه اخیراً خودش شاکی شده است برای دیگران. و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل. یعنی از این دست، در درون سیستم بسیار است. اگر ما این ها را نبینیم، بی هیچ تردیدی خود را و مردم را گول زده ایم.

نتیجه: تحلیل آمریکایی در مورد تأثیر گذاری تحریم ها بیشک درست است، ولی همه ی موضوع آن نیست. به عبارتی دیگر درون و بیرون دست در دست کمر مردم رنجدیده و جنگ دیده ی ایران را شکسته است، یا خم کرده برای شکستن نهایی.
تحریم ها قبل از اینکه بر رژیم فشار وارد آورد کمر توده ی بی چیز را دارد می شکند.
سخن گزارش گونه و تکان دهنده ای که در همین پایگاه از آرش آ، از تهران منتشر شده را بخوانید تا وقتی تحلیل می کنید، با چشم دوختن بر واقعیات تلخ باشد، نه چشم بستن و دلبخواهی حرف زدن.
در ضمن دوستی که به نام نازلی امضا کرده نوشته که بگذارید فرهیختگان نظر بدهند. باید خدمت ایشان عرض کنم که بهتر است در بکار گیری واژه ها دقت بیشتری بنمایند. کلمات معنی مشخص دارند. واژه ی پهلوی فرهیخته یعنی آدم با ادب، یعنی تربیت شده و بسیار محترم. و آن از بُندار - مصدر - فرهختن یا فرهیختن مشتق شده است. یعنی تربیت کردن. فرهیخته یعنی تربیت شده. و این واژه یعنی فرهیخته را برای انسان های بسیار با فرهنگ، با ادب و دارای نزاکت بالا بکار می برند.
ای کاش ایشان می نوشت بگذار متخصصین و کار دانان نظر بدهند.
البته من خود را متخصص نمی دانم و فقط به عنوان یک انسان دلسوز میهن غارت شده نظر می دهم. توده ی دلسوز هم می تواند در پیچ های تاریخ وارد گود شده و صادقانه نظر دهد، و این باید باشد و درست است.
با پوزش از آن دوست بخاطر این توضیح.

چون بار ها دیده ام که این واژه ی زیبا و کهن ایرانی را بیجا بکار می برند، این بود که بناچار توضیح دادم. وگرنه من شاگردی خرد بیش نیستم در خطه دانش و آگاهی.
۴٨۵۹۱ - تاریخ انتشار : ۱۱ مهر ۱٣۹۱       

    از : نازلی

عنوان : اندیشمندان ایرانی
درود دوست عزیز، وقتی بعد از فاجعه ی مردم عراق (حداقلش هزارها کودک عراقی در نبود دارو . . )، پاره ای از به اصطلاح اندیشمندان ایرانی تور(حداقل در امریکا) می گذاشتند و به عنوان کار دان سیاسی و "دلسوز مردم" برای مردم ایران نسخه می نوشتند که تحریم هوشمندانه راه رهایی مردم ایران است، آدم شک می کرد که این اندیشه از کجا آب می خورد، و صد البته به بهانه‌ی مبارزه با رژیم (اگر مخالت کنی، از رژیم دفاع می‍کنی)، گروهی هم نادانسته.
ایکاش به این می‌اندیشیدند که بجای پیغمبر درست کردن از کوروش و شاه شاهان و . . کمی غرور ملی داشته باشند و در گدایی از دشمنان مردم ایران (آنها که مشقت مردم ایران را با شاد‌ی جواب دادن روشهای زیرکانه‌ی خود ارزیابی میکنند) اینچنین بر علیه مردم کشوشان نسخه نمی‌نوشتند. ایکاش قبل از اینکه اتفاق بیفتد، درس بگیرنند که سرنگونی این رژیم با حمله ی نظامی اسراییل و امریکا ، حداکثر مثل عراق میشود با بیشتر از صدهزار کشته و یک کشور ویران، یا بهتر است کسی که جهان و هویت دشمنان ملت خود را نشناخته، نظریه ندهد و بگذارد دیگران، دلسوزان واقعی و اندیشمندان فرهیخته ، به میدان بیایند. رژیم باید به دست خود مردم ایران بدون دخالت دشمنان ایران سرنگون شود. دشواری یا بهبود نهایی زندگی ملت ایران تنها معیار صادقانه‌ی هر مبارزه ای است و بس. درود بر شما که با قلم تباهی درد را . .
۴٨۵٨٨ - تاریخ انتشار : ۱۱ مهر ۱٣۹۱       

    از : زانیار

عنوان : هوشمندی روشنفکر چپی افسانه بود
از هر کس تو ایران بپرسید فقط و فقط رژیم رو مقصر می داند. این "روشنفکر"های عمدتا چپی خارج نشین هستند که هم صدا با لابی رژیم توی غرب سعی می کنند تقصیر رو به مساوات بین رژیم و امریکا قسمت کنند.
۴٨۵٨۶ - تاریخ انتشار : ۱۱ مهر ۱٣۹۱       

  

 
چاپ کن

نظرات (٣۵)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست