از : ناصر مستشار
عنوان : شانزده سال پس از تاسیس و تلاشهای کنفدراسیون شاه سرنگون شد!اما اینک ۳۴ هست که رژیم اسلامی جنایت می کند اما کنفدراسیون کجاست که علیه دیکتاتورهای اسلامی مبارزه نماید
کارنامه سیاه یا سفید کنفدراسیون ! چرا کنفدراسیون ماهیت ارتجاعی خمینی را قبل از انقلاب اسلامی برای مردم افشا نکرد! خمینی در مخالفت باشاه بدنبال اجرای قوانین شرعی اسلام در جامعه ایران بود ،آیا کنفدراسیون نیز چنین می اندیشید؟آیا برنامه سیاسی کنفدراسیون در بعداز سرنگونی شاه با خمینی مطابقت داشت؟ اگر برنامه کنفدراسیون مخالف نظریات خمینی بود ،پس چرا آنرا اعلام نکردند تا مردم خمینی را بهتر بشناسند تا در فاجعه شکل گیری حکومت اسلامی شرکت نمی کردند؟
آقای محمود رفیع بعنوان دبیر سازمان دانشجویان خارج کشور و به نمایندگی از کنفدراسیون قبل از انقلاب اسلامی دوبار یا سه بار به ملاقات خمینی رفت بی آنکه ماهیت وی را افشا نمایند! خمینی مخالف همه مظاهر مدنیت جهانی بود اما کنفدراسیون آنها را یا ندید و اگر دید بدان بها نداد و اینک جامعه ایران ۳۴ سال هست که با سیستم برگشت به دوران صد اسلامی روحانیت به رهبری خمینی در ستیز هست! کنفدراسیون آنموقع به وظائف خود بدرستی عمل نکرد و اینک وقت آن رسیده است که بدانها پاسخ قانع کننده بدهد!
۵۰۷۰۹ - تاریخ انتشار : ۲۰ دی ۱٣۹۱
|
از : حق
عنوان : اول ایران خواه باشیم و صادق بعد جمهوریخواه و پادشاهی خواه و و و
درود خدمت ایران خواهان، چه جمهوریخواه و چه پادشاه خواه، که به اصول زیر پایبندند و این ۴ اصل را حداقل اصولی می دانند که ایرانیان باید برای نجات ایران و حفظ منافع ملی ایران در همه دورانها بزیر یک پرچم بیاورد:- حفظ تمامیت ارضی ایران بگونه ای که در سال ۵۷ بود؛ ایران یک کشور با یک ملت و یک ملیت؛ سرنگونی کلیت جمهوری اسلامی و جایگزینش با یک نظام دمکراتیک پارلمانی؛ تدوین یک قانون اساسی نوین لازم الاجرا مبتنی بر ۳۰ ماده منشور جهانی حقوق بشر. ایرانیانی که به این اصول باورمند و به آن پایبندند هرگز این اصول را بنام جمهوریخواهی، پادشاهی خواهی، تفکرات دینی و ایدئولوژی حراج نمی کنند چون برایشان موجودیت ایران در وهله اول، و نجات ایران از شر کلیت جمهوری اسلامی کهریزکی و جایگزینش با نظامی نوین بر اصول ۴ گانه بالا در وهله دوم از همه چیز بالاترست و برایش تا پای جان مبارزه می کنند. این اصول با خود امنیت خارجی و داخلی، ثبات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی، امنیت فردی و جمعی، استقلال کشور و ملت ایران در چارچوب مرزهایش یعنی در تمامیت ارضیش، و آزادی و و دمکراسی ای که در منشور جهانی آمده است را برای ایران و ایرانی خواهد آورد، و ضمانت خواهد کرد. با ایجاد چنین ایرانی، ملت ایران بهمان امنیت و دمکراسی و آزادی و حقوق بشری خواهند رسید که جهان غرب به آن رسیده ولی منافعش ایجاب می کند که کشورهایی مثل ایران هرگز به آن نرسند. کنفدراسیونی ها نه در زمان شاه به این اصول باور داشتند و نه حالا که ۳۴ سالست از عمر ننگین جمهوری ای که اسلام زینت بخش آنست را بر سر ما خراب کرده اند. اینها خود به همان کشورهایی پناه برده اند و از موهباتش حداکثر استفاده را کرده اند که امپریالیست می نامند. این چه معنایی می تواند داشته باشد بجز اینکه نشانگر دو رویی، بد طینتی و ایران ستیزی آنها باشد!؟ دکتر داورپناه و همفکرانشان پاسخ دهند که اگر امپریالیست بدست، شماها در آن چه می کنید؛ چرا به چین، کوبا، کره شمالی تشریف نبردید!؟ اگر شجاعتش را دارید، مواضعتان در مورد اصول ۴ گانه بالا را اعلام کنید!
۵۰۷۰۶ - تاریخ انتشار : ۲۰ دی ۱٣۹۱
|
از : میم بهراد
عنوان : من هنوز چشم هایم را نشسته ام !
سپاس از پاسخ شما آقای داورپناه به کسانی که هنوز در خواب تاخ و تخت هستند. سپاس از پاسخ شما به کسانی که سالهاست واژه "ضد امپریالیست " را از لغت نامهی سیاسی خود حذف کرده اند و فرمان بیداری از خواب و چشم شویی هم میدهند.
فرمان صادر میکنند که از خواب برخیزیم و مبادا دیگر از واژه هایی چون وابسته ، امپریالیسم که از مُد افتاده اند !! استفاده کنیم.
طرفداران سلطنت محمد رضا پهلوی هم با تکیه بر جنایات جمهوری اسلامی ، بر جنایات و شکنجه های ساواک که بدستور شاه بنیان شد،ماله کشی می کنند .
گویی که چون این رژیم جمهوری اسلامی دیکتاتورست و کهریزک ها را دارد ،زندان قصر و دیگر زندانهای شاه ،انواع شکنجه از آویزان کردن از سقف، آویزان کردن صلیبی، شوک الکتریکی،تا سوزاندن نقاط حساس بدن با فندک و شعلهی شمع، قفس های مخصوص ، و دیگر جنایات نوع سلطنتی باید تبرئه شود.
غافل از آنکه این رژیم مذهبی ، محصول همان سیاست نادرست و وابسته ( من هنوز از خواب بیدار نشده ام و چشمهایم را نشسته ام) شاهنشاهی ست.
غافل از آنکه در جامعه ای که آزادی سیاسی نباشد ؛خواندن مقاله و کتاب، جرم باشد ؛ در جامعه ای که خرافات ریشه بدواند،وشاهنشاهش خواب ببیند که حضرت عباس بی دست او را نجات میدهد! ؛ در جامعه ای که تعداد مساجدش بیش از مراکز تحصیلی و علمی باشد؛ جای تعجب نیست که محیط تغذیه برای خمینی و یارانش چنان مهیا شود ، که سکّان انقلاب را بدست گیرند.
اشکال این جماعت سلطنت خواه آنست که سالهاست ، تلاش دارند ارادهی خود را بالاتر از خواست و ارادهی مردم قرار دهند. ناجی شان (رضا پهلوی، فرزند شاه مخلوع) فراموش می کند که یکبار مردم به سلطنت نه گفته اند. در خارج از ایران و بدون مجلس تاج گذاری هم میکند!.
اینان با تکیه بر جنایات جمهوری اسلامی ، استقلال ایران را میخواهندا قربانی کنند . آنچه این افراد به عمد به فراموشی میسپارند، آنست که رژیم جمهوری اسلامی و دولتش ،" ایران" نیست .این رژیم و دولت رفتنی ست.همانگونه که در تاریخ بسیاری دیکتاتورها سرنگون شده اند، این حکومت هم بدست توانای مردم ایران سرنگون خواهد شد.
ایران وطن ماست.چوب حراج را بر وطن زدن، در زمان پدر من ، وطن فروشی نام داشت.البته اکنون اسامی مختلف به آن میدهند که سیمایی زیباتر به کارشان ببخشند.غافل آنکه از قُبح کار، ذره ای کاسته نمیشود.
من وقتی بدنیا آمدم که چندین سال از پایه گذاری کنفدراسیون و فعالیت های جهانی آن می گذشت . متاسفم که نتوانستم در این تجربه تاریخی با دوستان و رفقای کنفدراسیون ،همگام باشم. اما به خود می بالم که در تاریخ مبارزات وطنم چنین فصل باشکوهی ثبت شده.
۵۰۷۰۵ - تاریخ انتشار : ۲۰ دی ۱٣۹۱
|
از : سینا صدرالعلما
عنوان : خطاب به جناب مهرانی محترم
با درود ، حضرتعالی میفرمائید:
{{ ... آینده ایران از همیشه روشن تر است و مبارزات تاریخی مردم ایران به بار خواهدنشست . روسیاهی آن برای تمام جبّاران روزگار و حامیان آنها خواهد ماند هیچ ملتی بدون رنج ومصائب به آزادی وپیشرفت وعدالت نرسیده است. مردم ایران هم استثناء نیستند. }}
آیا براستی به این سخن خود ایمان دارید؟ اگر پاسخ منفی است چرا اینچنین میگوئید ، و اما اگر پاسخ مثبت است باید خدمت با سعادتان عرض کنم که از تاریخ دویست ساله جدید ایران ناآگاهید یا حداقل آگاهی سطحی دارید و حاضر و یا قادر به دید و فهم ژرف آن نبودید!!! البته این گویش من مبتنی بر باور تزلزل ناپذیر « تاریخ گذشته چراغ راه آینده است » می باشد. چاره کار ایران انقلاب و کُشت کُشتار خیابانی نیست ، بلکه تنها و تنها چاره اش انقلاب فکری و اضمهلال خرافات است!! که با این تاریکی مطلق حاکم از محالات است. امیدواری شما نیک ولی عملاً ناشدنیست. نمونه های جدیدش شخصیت قائم مقام فراهانی، رذل پستی بنام محمدعلیشاه؟؟؟ بیسواد مزدوری همانند زضا قلدر و فرزند ترسو و کم خردش، و نهایت دکتر مصدق و دکتر فاطمی کبیر ... باور ملت ۱۴۰۰ سال است برایش بدبختی مطلق به ارمغان آورده؟! آیا غیر از این است، کتمان تاریخ عملی و مستند چاره ساز نیست. تندرست باشید
۵۰۷۰٣ - تاریخ انتشار : ۲۰ دی ۱٣۹۱
|
از : بهمن زاهدی
عنوان : لصفا به نسل جوان ایران آگاهیها لازم را بدهید
با دورود خدمت آقای دکتر پرویز داورپناه،
نوشته شما در سامانه حزب مشروطه ایران (لیبرال دموکرات) درج شد.
تنها دو سوال دارم؟ آیا مخارج جشن شما را همان کشورهایی که نام خلیخ فارس را میخواهند تغییر بدهند پرداخت کردهاند و یا براداران سوسیالیست شما؟
اهداف شما در آن زمان چه بود؟ برقراری جمهوری مانند سوریه و کوبا یا جمهوری از نوع آلمان یا فرانسه؟
لصفا به نسل جوان ایران آگاهیها لازم را بدهید.
ارادتمند
بهمن زاهدی
۵۰۷۰۲ - تاریخ انتشار : ۲۰ دی ۱٣۹۱
|
از : بابک مهرانی
عنوان : هیچ ملتی بدون رنج و مصائب به آزادی و پیشرفت و عدالت نرسیده ست .
آقای علی تهرانی، در سالهای قبل از انقلاب، یعنی در طول ۲۵ سال حکومت دیکتاتوری پادشاهی ِمطلقه کسی رقابت سیاسی یاد نگرفته بود چون امکان نبود. شاه بزور خودش را گول میزد که همه زیر پرچم حزب مردم و اران نوین وبعدا رستاخزش هستند و فقط چند تا "خرابکار" تو زندانست وهرکی هم، نمیخواهد برود تو حزب رستاخیز باید برود تو زندان یا گذرنامه بگیرد( ۱۳۵۴) برود خارج ! ولی با تمام آن ادعا ها هیچ آماری هم موجود نیست که نشان دهد در "انتخابات " ادواری شاهانه میزان شرکت کنندگان در "انتخابات" چگونه بوده ست. اینها حفره های بزرگ دوران رستاخیز و بسوی دروازه های بزرگ تمدن می باشد که شاهدوستان از آن فرار می کنند.
تمام گروهها و کسانی که علیه دیکتاتوری مبارزه می کردند. امیدوار بودند که بعداز حکومت مطلقه ء پادشاهی، می توانند مانند تجربه ء بعداز شهریور ۱۳۲۰ با انتخابات و تشکیل مجلس شورای ملی به رفق وفتق امور مملکت بپردازند. کنفدراسیون جهانی دانشجویان و محصلین در سراسر جهان منافع مردم ایران را در خارج از کشور نمایندگی نمود تصادفی نبود که شاه با فرستادن چماقدارن ساواک به آلمان با وقاحت هر چه تمامتر در قلب اروپا بر فرق دانشجویان مبارز می کوبید. آلمانی ها از این موضوع همیشه با تمسخر یاد می کنند
حتی وقتی در سال ۵۶ تَرک های حکومت شاهنشاهی عمیقتر شد. کسی فکرنمیکرد که تیم آیت الله خمینی بعنوان مرجع تقلید میتواند میلیونها نفر را زیر پرچم جکومت اسلامی جمع کند. به فیلمهای موجود سال ۵۶ و۵۷ مراجعه فرمائید که ببینید محصول سرکوب سیاسی احزاب وسازمانها بعداز کودتای ۲۸ مرداد چگونه احزاب اصلی قبل از کودتا را تضعیف یا بکلی نابود کرده بود و نیروهائی که بعداز ۲۸ مرداد پا به عرصه مبارزه گذاشته بودند نیز اغلب اعدام یا در درگیرهای مستقیم با ساواک و پلیس شاه از بین رفته بودند و بقیه در اواخر حکومت شاه توسط زنده یاد شاپور بختیار آزاد شدند. این ها از محصولات "انقلاب شاه ومردم " می باشد.
تمام نیروهائی که از فردای انقلاب در برابر حکومت مذهبی ایستادند با خشونت فاشیستی تیم خمینی بخاک وخون کشیده شدند . خمینی با سوء استفاده از مرجعیت دینی مردم فریبی میکرد. این ها را با نقش تیم آیت الله کاشانی در قبل از ۲۸ مرداد نمیتوان مقایسه کرد.
فراموش نکنید که فعالان کنفدراسیون جهانی دانشجوئی با عشق به مردم وکشوربه ایران بازگشتند ودر صفوف مبارزان ضد دیکتاتوری به مبارزه ادامه دادند .بعضی از آنها اعدام شدند، زندانی کشیدند و یا دوباره مانند میلیونها ایرانی دیگر وطن خود را به اجبار ترک کردند.
برخلاف نظر شما مردم ایران در این ۳۴ سال با مقاومت قهرمانانه ء خود در برابر غول استبداد مذهبی تجربه های زیادی کسب کرده ست که مردم مصر باید عبرت بگیرند . این تجربیات بقیمت زیادی بدست آورده اند.دیگر نه شاه و نه خمینی و نه هیچ دیکتاتور دیگری میتواند ادعا کند که مردم ایران زیرپرچم خود دارد . وقتی خامنه ای امروز ادعا می کند که تمام ۳۴ دوره انتخابات در ایران آزاد بوده ست همه به او می خندند. حتی ذوب شدگان در ولایت مطلقه نیز میدانند که او دروغ میگوید.
دوست عزیز حتی امروز نیز با وجود عدم یک سیستم انتخاباتی متعارف و کارشناسانه از رهبر حکومت تا جناح های مختلف آن مبدانند که پایگاهی در میان مردم ندارند.
بهمین دلیل از انتخابات متعارف در ایران طفره میروند.
دیگر در افق سیاسی ایران کسی مثل خمینی نمیتواند تیم چند میلیونی با حمایت مردم تشکیل دهد . مردم هم بدون تضمین به صیانت انتخابات به پای صندوق ها نخواهند رفت. آینده ایران از هیشه روشن تر ست و مبارزات تاریخی مردم ایران به بار خواهدنشست . روسیاهی آن برای تمام جباران روزگار و حامیان آنها خواهد ماند هیچ ملتی بدون رنج ومضائب به آزادی وپیشرفت وعدالت نرسیده ست. مردم ایران هم استثناء نیستند.
۵۰۶۹۵ - تاریخ انتشار : ۱۹ دی ۱٣۹۱
|
از : علی تهرانی
عنوان : چشن و شادباش برای چی !
نتیجه مبارزات کنفدراسیون چی بود ! سرنگونی رژیم شاه.
آیا شما فرنگ نشینان کنفدراسیونی توانستید رژیمی بهتر از شاه برای ایرانیان به ارمغان بیاورید که حتی خودتان و فرزندانتان بتوانید در آن زندگی کنید؟
شما همچنان خارج نشین هستید و ملت ایران درگیر گذران زندگی نکبت بار در کنار ملایان !
والا این چشن گرفتن و شادباش گفتن ندارد. خود دانید!
۵۰۶٨۹ - تاریخ انتشار : ۱۹ دی ۱٣۹۱
|