از : Victory
عنوان : پرهیز از مسیر فرعی
به منظور اجتناب از داوری های ناسنجیده نسبت به موضوع اقوام و ملیت ها که می تواند به برخورد های درون خلقی بیانجامد خواندن مقاله نویسنده ارجمند، محمدعلی اصفهانی، در اخبار روز ۲۲ شهریور ۱۳۹۱را توصیه می کنم.
همانگونه که در آن مقاله تشریح شده است بحث ملیت ها و خلق ها و اقوام ایرانی بدون عبور از اصالت ناسیونالیسم در جهان گلوبال معاصر و بدون محور قرار دادن دموکراسی و عدالت اجتماعی و اقتصادی و سه اصل آزادی و برابری و استقلال، راه به منازعه های بی پایانی می برد که همه در آن خود را بر حق و دیگران را بر باطل می بینند.
بحث را باید از مسیر فرعی به مسیر اصلی کشاند و سپس با تفاهم و دوستی و همدلی دست در دست هم راه را به خوشی و خرمی طی کرد!
ما همه باهم در برابر نظم ستمگرانه ای قرار داریم که هم نظام سلطنتی و هم نظام ولایی بر آن استوار شده اند و ممکن است در صورت حرکت در مسیر فرعی به جای مسیر اصلی، نظام آینده هم علی رغم حسن نیت کوشندگان آن بر همان استوار شود.
آدرس مقاله آقای اصفهانی با عنوان «اگر نگران تمامیت ارضی ایران هستیم، عامل اصلی این نگرانی را نشانه بگیریم» در این سایت چنین است
http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=۴۷۸۱۹
امیدوارم اعداد انگلیسی به فارسی تبدیل نشده باشند. در غیر این صورت لازم است به انگلیسی نوشته شوند.
۵۲۴۱۱ - تاریخ انتشار : ۲۲ اسفند ۱٣۹۱
|
از : شلیر رمضانی
عنوان : سخنی در باب هشدار سایت اخبار روز
مسئلهی ملتهای ساکن ایران و حل این معضل به چند سال اخیر و استقرار حکومت اسلامی آخوندی در ایران بر نمیگردد به جملهای از لقمان شمال آخرین کامنت گذار قبل از من توجه کنید ..تجزیه طلبی و دنباله روی از نقشه صیهونیستها، دستیار اعمال فاشیستی کولونیالیسم قدیم و جدید نباشیم.
این جمله و در کل اسم شب تمامی کسانی شده که به یکپارچگی و تمامیت ارضی ایران به هر قیمت باور دارند تا جای که خود سایت اخبار روز نیز مبارزه برای آزادی این ملتها را نقشهی شوم صیهونیستها و امپریالیستها میدانند . ولی آیا وقعأ این استدلال عوض کردن صورت مسئله حل مسئلهی ملی نیست ؟؟ من مشخصأ در مورد کوردستان صحبت میکنم جنبش ملت کورد قبل از حکومت پهلوی در ایران و نزدیک به ۷۰ سال قبل از استقلال اسرائیل و صیهوینسم در ایران ادامه داشته شیخ عبیدالله نهری خیلی قبل از به سلطنت رسیدن رضا شاه پهلوی در ایران برای متحد کردن ملت کورد با ۲ رژیم ایران و ترکیه وارد جنگ شده بود و تمامی شهرهای کوردستان ایران را تا نزدیکی مراغه نیز آزاد کرده بود ،، بعد از شیخ عبیدالله نهری اسماعیل سمیتقو مسئلهی استقلال کوردستان را در ایران ادامه داد و با سردار سپه و رضا شاه که هنوز به شاهی نرسیده بود و بعدها شاه شد شالها در مبارزه و جنگ بود برای کسب استقلال کوردستان تا جای که حتی در خاطرات تاج الملوک مادر محمد رضا شاه نیز آمده رضا شاه بار اول به دیدار سمیتقو در نزدیکی سلماس میرود با تعداد اندکی از نظامیان ایرانی در نزدیکی سلماس مورد محاصرهی بیش از چندین ۱۰۰۰ نیروی مسلح شمیتقو قرار میگیرد شاه که خود را باخته بود و شب را مهمان سمیتقو میماند به گفتهی تاج الملوک تا صبح نتوانسته بود بخوابد ولی با این حال با وجودی که سمیتقو میتوانست با کشتن رضا شاه کل مسیر سیاسی منطقهی خاور میانه را تغیر دهد ایشان روز بعد رضا شاه را ازاد و بدرقه میکند ولی رضا شاه با کوچکترین امکان و قدرتی که بدست می آورد از کشتن اسماعیل سمیتقو تعلل نمیکند رضا شاه میشود رضا شاه کبیر و سمیتقو میشود راهزن تاریخ را کسانی مینویسند که پیروز میشوند اگر اسماعیل سمیتقو رضا شاه را کشته بود و قدرت میگرفت امروز اسماعیل سمیتقو میشد سمیتقو کبیر و رضا شاه در تاریخ میشد راهزن .
بعد از آن جنبش استقلال طلبی را در کوردستان ایران قاضی محمد ادامه میدهد در سال ۱۳۲۴ این زمانی است که هنوز کشوری به نام اسرائیل موجودیت نداشت .
سخن کوتاه بعد از قاضی محمد جنبش استقلال طلبانهی کوردستان ایران را اسماعیل شریفزاده و سلیمان معینی ادامه میدهند جنبش مسلحانه این جنبش مسلحانه نیز توسط محمد رضا شاه که تقریبأ همزمان با سیاهکل در ایران بود به خاک و خون میکشند ،، و بعد جنبش مسلحانه ۴۶ و ۴۷ انقلاب ۱۳۵۷ روی میدهد و این بار جنبش استقلال طلبانهی ملت کورد برای جلو گیری از ناسیونالیسم ایرانی و های وی آن اسم جنبش خودمختاری کوردستان دمکراسی برای ایران نام گرفت ولی در اصل ادامه همان جنبشهای ۱۰۰ سال پیش ملت کورد برای استقلال بود ..
حال دوستان ایران گرا برای ما حل کنند که چگونه جنبش ملت کورد را که بیش از ۱۲۰ سال قدمت دارد برای استقلال این سرزمین منتسب به اسرائیل و صیهونیسم میکند اسرائیلی که ۷۰ سال بعد از اولین جنبش استقلال طلبانه در کوردستان ایران متولد میشود ؟
ملت کورد دشمنی با هیچ ملتی چه ترک ، عرب، فارس ندارد ولی باور کنید این جنبش تا پیروزی کامل نیز ادامه خواهد داشت چون این ملت به چیزی کمتر از برابری کامل ملتهای منطقه رضایت نخواهد داد . ۵۰ سال پیش ۵۰ کشور مستقل عضو سازمان ملل وجود داشت امروز ۲۰۰ کشور عضو سازمان ملل در عرض ۵۰ سال تعداد ۱۵۰ کشور به کشورهای تازه استقلال یافته اضافه شدهاست ملت کورد نیز به این نتیجه رسیده یا باید یکی از اعضای سازمان ملل باشد یا مردن و بی هویتی برای این ملت بهتر خواهد بود این ربطی به جنگ برادر کشی و تنفر پراکنی و قوم گرائی ندارد امیدواریم ملت کورد در این کارزار ملت شریف فارس را در کنار خود داشته باشد نه بر علیه خود
۵۲٣٨٨ - تاریخ انتشار : ۲۱ اسفند ۱٣۹۱
|
از : آرسن نظریان
عنوان : موضع گیری صحیح
بسیار موضع گیری متین و بموقعی است .
۵۲٣٨۵ - تاریخ انتشار : ۲۱ اسفند ۱٣۹۱
|
از : سیاوش ایرانی
عنوان : نکتهی مثبت مقاله
جناب علی کبیری متاسفانه این جمله بسیار مثبت مقاله را بدقت کافی نخوانده ایدمن دراین رابطه ازسایت تشکرکردم که درمیان های وهوی مرتجعین عقب مانده وخودبرتربین که وجودملیت فارس رانفی میکنند،همه گویندگان زبانهای مختلف رابایک دیدبدرستی دیده وارقوم/ملت فارس درکناردیگرملل غیرفارس نام برده است،لطف
کنیددوباره این جمله ی مقاله رابخوانید ««آینده ی ایران به هر طرفی که برود امکان پذیر نیست که «فوم فارس» و هیچ قوم و ملت دیگری را از آن حذف کرد. با اتحاد «اقوام غیرقارس» در مورد آینده ایران نمی توان به تصمیم گیری رسید»»برای آرامش وتسلط براعصابتان سه مقاله ازآقای اسدسیف به لینکهای http://www.asre-nou.net/۱۳۸۱/bahman/۲۳/m-seif.htmlمرزپرگهروفارسی شکراست
زبان وقدرت اسدسیفhttp://www.iranglobal.info/node/۱۳۰۶۷و نیز
http://www.iran-federal.com/Rojin/Didgaha/۷۲.۲۰Asad۲۰Seif۲۰-۲۰Khushunate۲۰Ejtemaie.pdfخشونت اجتماعی،هویت ملی،زبان وادبیات
نویسنده ی مترقی فارس زبانرابخوانیدتامتوجه شو یدروسنفکران مترقی فارس زبان هم وجودارندهمه مثل شما اعتمادبنفس واطمینان بخودراگم نکرده اندتا ملیت فارس زبان عزیز ومحترم هموطن رابخاطرمقاصدشوم برادرکشی نفی کنند.خواندن مقالات اسدسیف برای هرایرانی لازم وضروری است تافرق روشنفکرا ن وتاریک فکران رابروشنی به بیند.
نفی وجودی هرکدام ازملیتها بهردلیل وبهانه ای درخدمت رژیم وبرادرکشی،وقائل شدن حق ویژه است واینکه درایران همه قوم اندوقوم فارس وجودنداردازگفته های رفسنجانی درزمان رئیس جمهوریش بودکه بدل چماقداران زبان فارسی برای فراملی نامیدن زبان خودشان نشسته است.طبق تعریف شما چراعربها وکردها وترکها... قوم /ملیت اندوفارس ها نیستند؟وگذشته ازآن فارس هاراتاسطخ افرادمنفردوجداازهم ،انسانهای ویلان وآواره معرفی میکنیدکه بزرگترین توهین بهموطنان فارس زبان است.
۵۲٣٨۰ - تاریخ انتشار : ۲۱ اسفند ۱٣۹۱
|
از : لقمان شمال
عنوان : هر گردی گردو نیست، هر جریانی که «مخالف» رژیم خیانتکار حاکم بر ایران است، مترقی و آزادمنش وغیروابسته نیست.
فرهنگ غنی و سنن ایرانی در گرو وجود چند گانه اقلیتهای ملی توانست تا بامروز دوام داشته باشد. آنچه استعمار بزور اسلحه در جنگ چالدران و یا در قرارداد ترکمانچای از بدنه ایران جدا کرده است، امروزه با سیاست تجزیه طلبی و دنباله روی از نقشه صیهونیستها، دستیار اعمال فاشیستی کولونیالیسم قدیم و جدید نباشیم. مردم ایران با بافت اجتماعی اقوام جند هزار ساله خود دارای سرنوشت مشترکی بوده و برای رسیدن بازادی و استقلال و حرمت انسانی مبارزه را مشترکآ در قبال اقوام وحشی و جنایت پیشه قد علم نموده و امروزه هم مشترکآ دشمنان آزادی و استقلال و وحدت و حاکمیت ارضی را دنبال خواهد کرد.
تجزیه طلبی و یا بقولی «تعین سرنوشت» بخشی از اراضی یک ملت قدیمی با همه اقوام دربرگیرنده و سازنده آندیار که دارای سنن و فرهنگ مشترک با هم هستند بفرمهای متفاوتی امکان پذیراست. یکی از آن طروق، حمله مستقیم با سیاست تهاجمی اشعالگرانه صورت میگیرد که همه و یا قسمتی از خاک یک ملتی به «تصرف» اشغالگر در دراز و یا کوتاه مدت درمیآید. جنگ جالدران یکی از این موارد اشغال و تجزیه بخشی از خاک یک کشور است. در این جنگ، باختر و شمالباختری ایران که شامل آذربایجان و تمام کردستان تا همدان بود، از ایران جدا شد و به دست عثمانی افتاد. این مناطق تا پیش از زمان شاه عباس کبیر از ایران جدا بود اما شاه عباس توانست بخشی از مناطق کردستان را با جنگ دیگری پس بگیرد.جنگ چالدران نتایج بدی را بدنبال داشت از جمله: نخستین نتیجه جنگ جدا شدن همیشگی مناطق کردستان باختری (مناطق کردستان ترکیه، کردستان عراق و کردستان سوریه کنونی و قسمتی از ارمنستان) از ایران بود و ضمیمه ترکان عثمانی شد. و بعد از پیروزی انگلیس در جنگ جهانی اول تمام مناطق جنوبی امپراطوری عثمانی بدست آنها افتاد و بنا بسیاست دیرینه انگلیسی طمعه بدست آمده از ترکهای عثمانی و آن بخش جدا شده کردستان مجددآ تحت تقسیمات جدیدی قرار گرفت. بنابراین آن کوته فکرانی که اطلاعی از تاریخ اقوام سازنده ایران را ندارند و ایران را بغلط اشغالگر کردستان و خوزستان مینامند تا بتوانند شکافی در همبستگی هزاران ساله آنها ایجاد نمایند. بیش از پانصد سال از آن جنگ و تجزیه بخش وسیعی از خاک ایران میگذرد.ابلهانه خواهد بود که همه کردهای ساکنن ترکیه، عراق، سوریه و تا حدی در ارمنستان بعنوان یک قوم واحد با نژاد، فرهنگ، ادبیات و سنن و رسومات مشترک بدانیم. و یا درصدد برگرداندن مجدد همه مناطق بسرزمین مادریشان (ایران) باشیم. شیوه دیگری از تجزیه طلبی بشیوه استالین است که در مورد ایران همان که «جمهوری» های فرمایشی آذربایجان و مهاباد ذکر نمایم. این شیوه استالینی امروزه توسط استعمار جهانی بمراتب «بهتر و دقیق تر» مورد اجرا در میآید.نمونه مشخص آن، « خودمختاری» اهدایی شمال عراق است. که بشکل کلاسیک ضمیمه بخاک اشغالگر اشغالگر نیست ولی همان نتیجه را میرساند (چپاولگری). بی جهت نیست که تعداد گروهکهای «طالب تعین سرنوشت» قومی در مناطق استبداد زده و تخت رژیمهای ارتجاعی مثل ایران بیش از تعداد انگشتهای دست و پا هستند و هر کدام سر در «آبخوری» دارند و سمینارها و جلسات سخنرانی آنان با یک اپوزیسیون واقعی وجدی و طالب آزادی و استقلال فرسنگها فاصله دارد. این نوع گروهک دست نشانده و مامور استعمار چه نامی دارند؟ زیدی بیگانه از تاریخ ایران و ایرانی خودرا از تبار قوم عرب و مامور دولت ارتجاعی و پسگرای عربستان، سرزمین خوزستان را که نامی قدیمی تر از کلمه «عرب» است، «ع ر ب س ت ا ن» میپندارد، چه نامی میتوان بدو داد؟ او نمیداند و نمیخواهد هم بداند که اعراب بهرفرمش هنوز در پهنه گیتی وجود نداشت که کردستان و خوزستان (پارس) وجود داشتند. در چند سال پیش نظرم را راجع باین گروهکهای ساخته و پرداخته ارتجاع جهانی دادم که بار دیگر آنرا باز خوانی مینمائیم و شک و تغیری در آن نیست.
از : لقمان شمال
عنوان : حقوق اقلیتها درایران در گروه وجود تعداد گروهکهای بیشمار و متضاد هم نیست.
عدم شرکت آگاهانه در مبارزه ضد استبدادی و آزادیخوانه مردم ایران از جانب هر کس و گروهی که باشد،نشاندهنده همسویی و جانبداری آنان از استبداد و ابسته حاکم است. یک ضد فاشیست و یک آزادیخواه، همیشه و جدا از چارچوب تفکرات کوته بینانه و محلی و انگیزه نژاد پرستی و.. یک آزادمنش خواهد ماند. بهانه آوری بخاطرهژمونی این قوم برآن قوم، نشانه حرکات مشکوک سیاسی وسعی در ادامه وضع کنونی برای رسیدن بمقصود است. امروز نه فقط بایستی ماهیت سرمایه داری را از نو تعریف کرد، بلکه مقوله کارگر و خلق«ها» را باز شناسی کرد. امروزه با توجه باثار باقیمانده از فاشیسم و بینش نژادپرستی، این بینش در پاره ای ازاظهار نظرهای نمایندگان سنتی «خلق» هنوز خودنمایی میکند.هر گروه ضد سانترالسم و طرفدار ملیت خود بخودی مترقی و آزادیخواه نیست و حتی اگر دست بخشنونت با وسایل جنگی اهدایی بزند. تعدد گروههای فراوان و متضاد بهم از نمایندگان اقوام مختلف و مختلط ایرانی بیان نمایندگی منافع مختلف را میرساند. آنچه که مسلم است اینان کوچکترین رابطه ای بامنافع مردم و یا «اقوام» ایرانی ندارند.در طول صد سال اخیر چند صد گروه تجزیه طلب توسط استعمارگران علم شدند و نتیجه ای جز کشتار و بدبختی مردم ایران بارمغان نیاوردند.و آنان همگی بزباله دان تاریخ ریخته شدند.آنانی که امروز در مقابل مبارزات آزادیخواهانه و استقلال طلبانه مردم ایران قرار دارند سرنوشتی جز پیشنیان مزدور خود نخواهندداشت.
۲۱۶۶۸ - تاریخ انتشار : ۲۳ بهمن ۱۳۸۸»
با ابراز خرسندی از تهیه این مقال از جانب گردانندگان این سایت.
۵۲٣۷٨ - تاریخ انتشار : ۲۱ اسفند ۱٣۹۱
|
از : آذر
عنوان : پشت شوونیسم راببینید
بنظرم زیاد نباید روی شوونیسم و زبان مادری و اینطور مسائل زوم کرد. فراتر از اینها مسئله بهتر زندگی کردن به لحاظ مالی ست. حالا تحت هر حکومت و زیر هر زبان که شد ، شد. بخصوص که الان انگلیسی زبان جهانی شده و دیگر حرف زبان مادری در دانشگاهها و مراکز تحقیقی زدن، به شوخی یا اسباب بازی بچه ها شباهت دارد. مسئله اینست که چه کسی در ازای ما قیمت بالاتر را می پردازد. نان و خورشت چرب تری گیرمان میآید.دیگر اتحاد ملی و وفاداری و پرنسیب های دیگر باد شده رفته هوا
۵۲٣۷۷ - تاریخ انتشار : ۲۱ اسفند ۱٣۹۱
|
از : علی کبیری
عنوان : به: سیاوش ایرانی
جناب سیاوش خان! نخست لازمست تا اگر ریگی به کفش ندارید، با نام واقعی خود در این بحث شرکت کنید. وگرنه کسی شما را به عنوان یک انسان با شهامت برسمیت نخواهد شناخت. من اسمم علی کبیری بوده، علی کبیری هست و علی کبیری هم خواهد بود. من همین یک اسم را دارم. شما چطور؟ اگر میترسید که پس از آشکار کردن نام واقعیتان، دوستان و آشنایانتان به شما برای اینگونه نظریات و تئوریهای بی اساس و من درآوردی، خرده بگیرند و پس از آن جائی در میان آنها نداشته باشید، پس شایسته است تا دم فرو بندبد وگرنه این در خور شخصیت مردان نیست تا با روبنده در جمعی حاضر شوند. بگذریم... مردم ایران را تهدید کرده اید که «...تازه این اول کاراست.درصورت سکوت بیشترروشنفکران فارس فجایع عراق ویوگوسلاوی درراه خواهدبودمتاسفانه.» آقای محترم! روشنفکران فارس کدامند؟ من که در اینجا دارم به زبان فارسی مینویسم، دقیقاً خبر ندارم که اجداد من که بوده اند. چون قبل از تشکیل سلسله ی مادها (کردها) نبوختر النصر، با زور ۱۱ قبیله ی سامی یهودی (۱۱ قبیله گمشده) را به این سرزمین کوچ داد. سپس کوروش بعداز فتح بابل و آزاد کردن یهودیان، عده زیادی از آنها بخواست خودشان در این سرزمین ساکن شدند. بعد از حمله ی اسکندر، یونانیان واهالی دور وبر آنها به این سرزمین آمدند. سپس اعراب یمنی به فرمان عمر به این سرزمین کوچ کرده و تا مرز هندوستان سکونت گزیدند. بعد مغولان و ترکهای زرد پوست به اینجا آمدند. حال تو به من بگو جدو آباد من وتو چه کسانی بوده اند؟ یا به من بگو که چرا حکمرانان ترک، زبان فارسی را ترویج کردند؟ تو به من بگو که چرا صفویه ی ترک زبان مذهب شیعه را مذهب رسمی ایران کرده و ما را گرفتار آخوندها کرده و حتی زبان فارسی را زبان رسمی قرار داد؟ ولی اگر جواب مرا میخواهی، باید بگویم که من وتو نه ترک زرد پوست هستیم ونه عرب سامی و نه مغول ونه یونانی ونه آریائی و غیره... ما نمیدانیم که هستیم و تخم وترکه ی چه کسان ونژادی هستیم. ولی یک زبان داریم بنام زبان فارسی که از طریق آن منظور یکدیگر را می فهمیم. آیا منظور شما و شرکایتان اینست که این مملکتِ با ۷۵ زبان و لهجه را، بقول آقای یغمائی، ۷۵ قسمت کنید؟ برنامه ی شماها چیست؟ بمدت هزار سال سلسله های ترک بر این سرزمین حکمروائی کردند و همین زبان اسماً فارسی را ترویج نمودند. تازه این زبان هم که فارسی نیست. مخلوط بسیاری از لغات عربی و لهجه ها وزبانهای دیگر است. حال من از شما میپرسم که اولاً- چرا کاسه و کوزه های ظلم وجور حکام جمهوری اسلامی و پهلوی را سرِِ مردم میشکنید؟ ثانیاً- من به منطق شما ایراد دارم که چرا فرمانروایان ترک در عرض ۱۰۰۰ سال گذشته به ترویج و رسمی کردن زبان فارسی کوشش کردند؟ ثالثاً- چگونه است که این فارسهای شوونیست، به ترکزبانان اینقدر میدان دادند تا در همه جای ایران و حتی تهران فارس نشین و محل سکونت فارسهای راسیست، سرمایه گذاری کرده و صاحب اینهمه مال و منال شوند؟ آیا در تاریخ دیده یا شنیده شده است که شوونیستها و راسیستها، مثل فارس زبانان ایرانی، اینهمه اهمال کار و بی توجه باشند که زمام امور اقتصادی خودشان را در اختیار ترکزبانان قرار دهند؟ و آیا همین یک مورد دلیلی کافی بر شوونیست و راسیست نبودن فارس زبانان نیست؟ رابعاً- میگوئید بزبان فارسی نمیخواهید حرف بزنید؟ خب راه حل ساده است، این نظر را به همه پرسی گذاشته و زبان رسمی جدیدی چون زبان ترکی را پیشنهاد کنید. خامساً- اگر قرار بود تا زبانهای مختلف ضامن همبستگی ملی باشد، حکومت اسرائیل که یهودیانی با زبانهای مختلف را از گوشه وکنار دنیا جمع کرده است، باید بجای زبان واحد عبری، مردمش حد اقل به ۲۰۰ زبان مختلف صحبت میکردند ویا آمریکا که از همه ی ملل و اقوام ونژادهای دنیا در آن زندگی میکنند، به همه ی زبانهای دنیا هم تکلم میکردند تا همبستگیشان حفظ شود. سادساً- در دیدگاه گذشته تان، به "ملیت فارس" تاخته اید. لطفاً این ملیت را بطور علمی تعریف کرده و حدود و ثغور حکمرانی آنرا معین کنید.
۵۲٣۷٣ - تاریخ انتشار : ۲۱ اسفند ۱٣۹۱
|
از : کورد برابری طلب
عنوان : نوش دارو بعداز مرگ سهراب
نوش داروئی است و بعد از مرگ سهراب.
وضعیت پیش آمده انعکاسی از وضعیت جیهانی است. گر ایران ایام انقلاب ۵۷ را بیاد بیاوریم میبینیم علیرغم نبود حاکمیت در نقاط پیرامونی ملی، هیچ صدای جدائی خواهی برنیامد. ولی اکنون هنوز لاشه متعفن اسلام سیاسی دفن نشدهاست بانگ جدائی از همه جا شندیده میشود. گر از همان اوایل سرکوب وحشیانه جنبش کردستان، شما و احزابتان بجای همیاری حاکمیت اسلامی و "ضد انقلاب" معرفی کردن دگراندیشان ، خواستههای ملی را روا اعلام میکردید. و در میان "فارس"ها شراکت همه ویکسان بودن و نه تحقیر و کم دانستن را ترویج می کردید،بدون شک حس همگرایی در ایران از هم نمی گسست. اما اکنون دیگر نصایح شما که من بیشتر آنرا "مصلحت"میدانم، همان نوش داروست.
۵۲٣۷۱ - تاریخ انتشار : ۲۱ اسفند ۱٣۹۱
|
از : یه حنوبی
عنوان : ناقص نوشته اید
آقای تابان
با بسیاری از حرفهای شما موافقم اما برا من سخته باور کنم که شما ناآگاهانه اینهمه ناقص نوشته اید. دوست عزیز شما و بسیاری از نیروهای اپوزیسیون بخوبی می دانید که در شرایطی که ما یرانیان در آن هستیم، جو حدایی طلبی و تفرقه هر چه بیشتر دامن گیرتر می شود. من باو نمی کنم که شما این را از قبل هم نمی دانسته اید. حالا چطور شده که یکباره از«خواب» بیدار شده اید؟
و حالا که بهرحال بیدار شده اید چرا ننوشته اید که هرچه نیروهای مخالف متفرق تر و رژیم هارتر آنوقت بهمان اندازه جدایی و تجزیه ایران جدی تر می شود.
چرا شما نمی خواهید باور کنید که مسائل ایران در همه این سی و چهار سال جدی بوده اما شما و دوستانتان هی دنبال نخود سیاه رفته اید و خواهان اتحاد با اصلاح طلبان خمینی رهبر بوده اید و از همکاری با نیروهای سکولار و لیبرال راست ترسیده و فرار کرده اید و هی بر طبل جمهوریخواهی کوبیده اید.
بنظر من شما و دیگر نیروهایی که از اتحاد با غیر جمهوریخواهان سرباز زده اند هم در ادامه شرایط و زمینه ای که مساعد ذهنیت تفرقه و جدایی است، بی تقصیر نیستید.
شاید و فقط شاید امکان حفظ یکپارچگی ایران تا هنوز هم تا حدود کمی باقی مانده است. بیش از این تآخیر نکنیم. بیائیم امکانات ملی امان را بسنیجم و همه برای حفط ایران با هم متحد شویم و جبهه ای قوی در مقابل رژیم دجال بوجود آوریم. فردا دیر میشود. باور کنید.
من عربم و نگران کشورم هستم. و قبلا هم در اینباره نوشته ام که نفرتم از رژیم دارد به نفرت از اپوزیسیون (بخاطر متحد نشدنشان) تبدیل میشود. خیلی ها با من در این احساس شریکند. منحد شوید. اگر باز هم دیرتر بحنبید چه بسا آنوقت در سالهای آینده برای سومالی نشدن ایران مطلب بنویسید
۵۲٣۷۰ - تاریخ انتشار : ۲۰ اسفند ۱٣۹۱
|
از : سعیده ب
عنوان : نیروهای اپوزسیون از جامعه فارس مسئول اصلی این تفرقه می باشند
مسئله اینجاست که شما فکر می کنید مردمان غیر فارس فقط و فقط با حاکمیت موجود مشکل دارد ولی درد بزرگ ما این نیست چون ماهیت این رژیم خونخوار برای همه مردمان ایران و حتی جهانیان شناخته شده است
مشکل اساسی ما سردمداران شعار دمکراسی خواهی برای همه ایرانیان می باشد و مقصود من نیروهای اپوزیسیون از جامعه فارس می باشد چرا که هرگاه صحبتی از مسئله ستم ملی در هر دو رژیم را از مردمان غیر فارس می شنوند جبهه گیریهای تنگ نظرانه تر از این رژیم خواهد گرفت و سعی در شوراندن مردم فارس بر علیه ان ملیت خواهند کرد
آنان حتی نسبت به نشر اخبار مربوط به نقض حقوق بشری که نسبت به مردمان غیر فارس صورت احساس نگرانی می کنند آنان مسئول اساسی این تفرقه موجود بین مردمان فارس و غیر فارس هستند
امیدوارم حال که اتحاد واقعی بین مردمان غیر فارس در حال شکل گرفتن می باشد نیروهای اپوزسیون به خودشان بیایند و بیش از این موجب تفرقه بین مردم فارس و غیر فارس نشوند وآگاه باشند که جبهه گیری و انکار واقعیت هر ملیتی اعتراض همه ملیتها را به صورت همزمان به همراه خواهد داشت.
۵۲٣۶٨ - تاریخ انتشار : ۲۰ اسفند ۱٣۹۱
|