یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

چپ در ایران
امکانات و دشواری‏های همگرایی و وحدت
- مهدی فتاپور

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : برزویه برزویه

عنوان : اکنون مشی شما چیست ؟
۱-رفع تبعیض طبقاتی یعنی چه ؟ اگر تبعیضی وجود دارد ، به این علت است که طبقات وجود دارند . نمیتوان میلیونر را میلیونر نگه داشت و تهیدست را گرسنه ، و دم از رفع تبعیض زد . ۲-شما میتوانید حتی کارتر را در برابر ریگان چپ بنامید . ولی نه چپ بودن کارتر ماهیت او را عوض میکند و نه راست بودن ریگان . هرکسی میتواند هرقدر خواست و در موضوعات گوناگون چپ و در موضوعات دیگری راست باشد. مسئله اینست که ایا شما بیانگر منافع مشخص انی و یا اتی طبقه کارگر هستید ، یا بیانگر ملغمه ای از منافع کارگران و خرده بورژوازی و طبقه متوسط و این به اصطلاح کارورزان ، و به عبارت دیگر بیانگر سردرگمی و نااگاهی همه انها در مورد این منافع خودشان ؟ ۳- کارورزان یعنی چه ؟ اگر اینها صاحب ابزار تولیدند که یا سرمایه دارند یا خرده بورژوا . اگر نیستند و از طریق کار ارتزاق میکنند و کارشان مولد (بدون توجه به یدی و یا ذهنی بودن کار)،است که کارگرند . اگر کارشان مولد نیست که کارمند ساده بانک و تیر خلاص زن هردو را میتوان در این مقوله جا داد . اگر این اقشار را صاحب منافع مشترک بدانیم ، و انها را جمیعا کارورز خطاب کنیم که به کارمندان بانک و عقل خواننده توهین کرده ایم . ۴ـ فراخوان به انقلاب ونفی رفورم ، در شرایط غیر انقلابی چپ روی ، فراخوان به رفورم و نفی انقلاب در شرایط انقلابی ، راست روی ، است . ولی فراخوان به انقلاب و همیشه انقلاب ماجرا جویی وچریک بازی است . فراخوان به رفورم و همیشه رفورم رفورمیسم و کار مریدان شیخ خاتمی است . زمانی مشی شما چریکی بود . اکنون مشی شما چیست ؟ با درود های رفیقانه/دوستانه .برزویه برزویه
۵٣۱۹۷ - تاریخ انتشار : ۲۰ فروردين ۱٣۹۲       

    از : علیخانی

عنوان : وامانده ی کوچه ی اول
آقای فتاپور لطفا ً بعدازاین مهربان تر باش و هر هفته سری به "اخبار روز" بزن تا مجبور نباشی قصیده ای در ۱۵۲۳ بیت بنگاری.
باری دوست گرامی، من از جرگه ی واماندگان کوچه ی اولم، لطفا ً ۱- تعریف خودت را از سوسیالیسم بگو. ۲- "ارزشهای سوسیالیستی، دمکراتیک و انساندوستانه" کدامند، چه تفاوتی باهم دارند و مرزشان کجاست؟
۵٣۱۹٣ - تاریخ انتشار : ۲۰ فروردين ۱٣۹۲       

    از : فریبرز ستاری

عنوان : فریبرز ستاری عزیز
فریبرز عزیز، شما که از کامنتتان مشخص است با نوشته های من آشنایید میدانید که من در مسائل سیاسی اجتماعی نسبی گرایی را قبول دارم و معتقد به احکام قاطعی که حاوی حقانیت قطعی این یا آن سمت گیری باشد نیستم و بر این نظرم که نیروهای جدی مختلف هر یک نظراتشان امتیازات و ضعف هایی دارد و با توجه به سمت گیریشان این یا آن نیروی اجتماعی آن را میپذیرد. حقانیت مطلقی که با بحث اثبات شود وجود ندارد و من وشما هم مثل دیگران انتخاب میکنیم.
بر این اساس من معتقد نیستم آنچه در آمریکای لاتین میگذرد پاسخ به همه مشکلات چپ است. احزاب این کشورها جوانند و دهها گذرگاه در مقابل خود دارند. در این کشورها اکثر جنبش سندیگایی نیرومند بوده، این کشورها با مشکل و شکاف سنی احزاب چپ ایران مواجه نیستند. این احزاب همگی در شرایط دمکراتیک شکل گرفته و رشد کردند، در این کشورها نیروی جوان چپی که از دل جنبش های مذهبی بیرون آمده باشد وجود ندارد و .... ما قطعا برای هر یک از این معضلات باید راههای ویژه خود را ارائه دهیم
نکته ای را که من در تجربه این احزاب برای مباحثمان در ایران می پسندم اینست که آنها موفق شدند بر اساس برنامه های عملی شان برای آینده نزدیک کشورشان تشکیل شده و مهمتر آنکه مردم را جذب کنند. اینکه سرنوشت این احزاب چه خواهد شد من نه شناخت دقیقی از آن جوامع دارم و نه معتقدم در پیچیدگی های امروز ایران و این کشورها و با توجه به جوانی این احزاب قابل پیش بینی است.
من تصور میکنم که ما باید بکوشیم در کشور خود همین امروز برنامه هایی در جهت دفاع از مزدبگیران، تعمیق دمکراسی، تقویت جنبه های سوسیال دفاع از محیط زیست و .. پیش ببریم و تمایز این برنامه ها صف بندی های ما را شکل دهد. این انتخاب من است
من میدانم که در همین اروپا احزاب رادیکالی هستند که هر چند پایه اجتماعیشان کسری از یک درصد جامعه است ولی با نقد نارسایی های جامعه و یا تمرکز بر موضوع معینی میتوانند در روندهای کشور تاثیر گذار باشند. من بر فعالیت چنین احزابی تا آنجا که به تقابل با دیگر نیروهای چپ بر نمی خیزند ارج میگذارم. در ایران نیز چنین امری رخ خواهد داد و این نه تنها ایرادی ندارد بلکه باید انرا تایید و تقویت کرد. ولی هر کس انتخابی دارد و در آن جهت فعالیت میکند. من موثرترین راه را تلاش برای شکل دهی حزب یا احزاب نیرومندی میدانم که در راستاهای ذکر شده بتوانند در سطح کلان جامعه عمل کنند
در ضمن و در حاشیه بحث در مورد سازمان اکثریت، شما که با نوشته های من آشنایید میدانید که در رابطه با فداییان چه قبل چه پس از انقلاب منجمله اکثریت من کم مطلب ننوشتم. از مشکلات این سازمان دشوار میتوان حقانیت این یا نظر را نتیجه گیری کرد چرا که جریانات چپ با نظرات دیگر موفقتر نبوده اند
در مورد میانه نیز که به بحث ما مربوط نیست ولی مورد اشاره شما قرار گرفت من در نوشته ای با عنوان تاثیر رمانتیسیسم و رادیکالیسم در سازمان فدایی نحوه تلاقی از میانه، سانتر، پراگماتیسم، قاطعیت، صراحت، سازش ناپذیری را مورد نقد قرار داده ام و امروز معتقد نیستم اگر برخورد من با رد مشی مسلحانه، با سیاست های سازمان در سالهای اول دهه شصت و بعدا تا سال ۶۶ با عنوان میانه نامیده میشد ایرادی داشت ایراد این بود که من آن زمان توان سیاسی نظری کافی نداشتم که این نحوه برخورد را به یک نظر جامع و تاثیر گذار تبدیل کنم
۵٣۱۹۲ - تاریخ انتشار : ۲۰ فروردين ۱٣۹۲       

    از : مهدی فتاپور

عنوان : آقای الف باران
دوست عزیز
شما وضعیت کنونی حاکم بر اکثر گروههای چپ را تشریح کرده اید. این گروهها بر مبنای ارزیابی های نظری، پذیرش این یا آن تئوری و همچنین مسائل تاریخی از هم جدا شده و گروههای مختلفی را تشکیل داده اند. اکثر آنها تلاش برای پاسخ دادن به مسائل مشخص امروز جامعه ایران را وظیفه خود نمیدانند. حرف شما درست است چنین سازمانهایی مشکل میتوانند با هم وحدت کنند بخصوص اگر ارتباط ضعیفی با نیروی اجتماعی خود در کشور داشته باشند و موضع گیری های آنها در سطح جامعه منعکس نشده و درست یا نادرست بودن آن در عمل محک نخورد.
من نظرم تلاش برای دگرگون کردن این امر است و معتقدم شکل گیری نیروها و احزاب چپ باید نه براساس بحث های نظری تئوریک بلکه براساس برنامه های معین آنها برای کشور ما باشد. برنامه هایی که نیروی معینی را بتواند برای اجرای آن بسیج کرده و در روندها در حد معینی تاثیر گذار باشد
۵٣۱۹۰ - تاریخ انتشار : ۲۰ فروردين ۱٣۹۲       

    از : مهدی فتاپور

عنوان : خسرو صدری عزیز
خسرو عزیز از کامنت شما من متوجه نشدم آیا با سمت گیری مطرح شده در نوشته من موافقید یا نوشته شما در جهت نقد یا نفی آن است شما در نوشته خود بر ضرورت مبارزه متحد با آمریکا تکیه کرده اید. نیروهای چپ مورد نظر نوشته من که در راستای پیشبرد برنامه های سوسیالیس و دمکراتیک در همین جهان امروز میکوشند از قبیل سوسیال دمکراتها، احزاب چپ در اروپا، احزاب چپ آمریکای لاتین و گروهها و جنبش های موضعی در تقسیم بندی شما کجا قرار میگیرند این احزاب خود را با برنامه خود برای تغییرات در کشور خود و جهان معرفی میکنند. آنها در خیلی موارد با سیاست دولت امریکا درگیر و بخصوص در دوران ریاست جمهوری بوش در مواردی رو در رو بوده اند بخصوص احزاب آمریکای لاتین. ولی این احزاب خود را با مخالفت با آمریکا تعین نمیدهند. موضع نسبت به آمریکا تبعه سمت گیری های سیاسی اجتماعی آنهاست. آیا این مجموعه در تقسیم بندی شما میگنجد یا شما جریانهای دیگری را مورد نظر دارید مهدی فتاپور
۵٣۱٨٨ - تاریخ انتشار : ۲۰ فروردين ۱٣۹۲       

    از : peerooz

عنوان : وحدت و اتحاد و متحد
فکر میکنم که ما بدون توجه ، معنی کلمات وحدت و اتحاد و متحد را که همگی یک ریشه دارند باهم قاطی میکنیم. تا زمانی که " افراد " بشر وجود دارند وحدت فکری و مرامی و مذهبی و ایدولوژی غیر ممکن است. منظور از این گفتگو ایجاد اتحاد برای منظوری و یا بر علیه مطلب و موضوعی میباشد. در جنگ های بین المللی ، کشور ها با هم متحد شدند که با متفقین بجنگند و پس از آن اتحاد ها شکل های دیگری گرفتند.

دنیا تا کنون مصیبت های زیادی چون جنگ و قحطی و وبا و طاعون و آبله را از سر گذرانده است ولی هیچگاه مانند امروز با خطر نابودی محیط زیست بعلت جمعیت زیاد و مصرف فوق العاده روبرو نبوده است. منظور از این گفتگو باید بحث اتحاد " چپ " برای مبارزه با این خطر باشد. پس از آن این هفتاد و دو ملت که اکنون ظاهرا صد و پنجاه ملت شده اند میتوانند به مشاجره خود ادامه دهند.
۵٣۱٨۷ - تاریخ انتشار : ۲۰ فروردين ۱٣۹۲       

    از : مهدی فتاپور

عنوان : مقصودی عزیز
آقای مقصودی عزیز
من تلاش کسانی که خود را کمونیست میدانند و چارچوب های ایده های مطرح در سالهای گذشته را (با اصلاحاتی) پیگیری میکنند برای نزدیکی و هماهنگی با یکدیگر مثبت میدانم و امیدوارم کوشش هایشان در راستای هماهنگی با یکدیگر نتیجه بخش باشد. چپ در ایران (و جهان) تنها با یک شاخه یا یک تئوری تعریف نمیشود و من تلاش کردم در نوشته ام این چندگونگی را توضیح دهم. من خود را به چپ هایی متعلق میدانم که در جهت پیشبرد برنامه های سوسیالیستی و دمکراتیک در همین شرایط وجود سیستم سرمایه داری میکوشند. شاخه های مختلف چپ میتوانند با یکدیگر همسویی داشته و علیه هم عمل نکنند. در کشورهایی که چپ توانسته چنین عمل کند موفق شده نقش جدیتری در تحولات ایفا کند
مهدی فتاپور
۵٣۱٨٣ - تاریخ انتشار : ۲۰ فروردين ۱٣۹۲       

    از : فریبرز ستاری

عنوان : بزرگان چپ ! رشته مرواردین عدالت سوسیالیستی زیبنده کدام نحله چپ است ؟
آقای فتاپور اعجاز لحظه ها را دریافته ای . اینک اعجاز تاریخ ترا می خواند. در جایی نوشته ای از روزگاران سپری کرده در بند رژیم ستمشاهی که بیت نوشته با گوگوگرد سوخته کبریت بر کاغذ سیگار ترا فرخواند که « هزاران چشم گویا و لب خاموش مرا پیک امید می داند » . چرایی خطابه رفیق مهرداد را خود می دانی . اینک تاریخ است که از توی شاخص چپ هوادار فدایی می خواهد که چشم بگشا به در و دیوار سازمانی که برآمد سالیان بیشمار شما در رهبریش بوده و لب باز نما و بر ما بگو که چرا چنین شد سازمان فداییان اکثریت . باید پاسخ دهید . سنت پاسخگویی عناصر شاخص چپ را نخست آقای تابان سپس آقای بهزاد کریمی انجام دادند . بردبارانه به نظر دهندگان پاسخ واقعی دادند تا ابهامات خلجان ذهنش نشود . شما نیز به نظرات ذیل مقاله ات بویژه آقای خسرو صدری پاسخ دهید . البته نه با مشرب میانه خودویژه . من نیز با آقای صدری هم نظرم . مسئله ضعف سوسیالیسم نیست موضوع فهم و ترجمان بزرگانی چون شمایان است . شما در مقاله تان انواع مدل های چپ را عنوان کرده اید از مدل سوسیالیسم واقعا موجود تا سوسیال دمکراسی و مدل های دو کشور بزرگ برزیل و آرژانتین که تمامی تلاش خود را صرف تقویت ارزش های سوسیالیستی ودمکراتیک کرده اند . شما چنان از آنها به نیکی یاد میکنی که در وصف نمی گنجد . شیفتگی شما به مدل های در شرف اجرا در برزیل و آرژانتین با کوبیدن فرجام اولین آزمون حرکت سوسیالیستی در شوروی بارز شده است . باز قضاوت عجولانه نکن. زیرا ممکن است نظیر نوشته موجود در خصوص شوروی را سالیانی دیگر تکرار کنی . شما در مقاله نوشته ای :« در کشورهای سوسیالیستی آن خصوصیاتی را که ما برای سوسیالیسم انتظار داشتیم متحقق نشد » . این متحقق را چه زمانی متوجه شدید ؟ و چر بموقع نگفتید . ضمنا منظور شما از فاعل جمع یعنی ما کیست ؟ جناح میانه سازمان که ادعای بالانسری داشت ؟ یا مقصودت سازمان است ؟ شما که مقاله را بدون عنوان سازمانی نوشته ای . پس از جنب خود سخن گفته ای . بهتر نبود فرافکنی نکنی . صراحتا بنویسی « من » اگر فردا در پایان آزمون مدل سوسیالیسم دمکراتیک کشورهای لاتینی نمره قبولی نداشت . باز خواهی نوشت . در پایان بگویم که من قرار بود در مطلب دنباله دار « سوسیالیسم ، پرتئوس فکری » ( که بخش نخست آن در اخبار روز درج شد ) انواع سوسیلیسم از بدو تاریخ غارنشینی تاکنون را که به تقریب ۱۵۰ مدل شمارش شده را بیاورم که میسرم نشد . بنابراین تشریح معمای حل شده کارساز نیست زیرا گفته و شنیده ایم که « معما چو حل گشت آسان شود» .
۵٣۱۷٨ - تاریخ انتشار : ۱۹ فروردين ۱٣۹۲       

    از : الف باران

عنوان : وحدت...!
تا زمانیکه ایدئولژی‌های مختلف وجود دارند سخن از وحدت ، سخنی بی‌ معنی‌ است. همانطور که ادیان برای خود فرقه‌های مختلف دارند،"چپ ها" نیز بر مبنای ایدئولژی انتخابی خود انشعابات متعددی دارند.تمام تقسیم بندیهای تئوریک چپ‌های بین المللی، معرف‌های سازمانی و یا حزبی خود را در ایران دارند. این عقاید و تئوری‌ها هیچگاه به یکدیگر نزدیک نمیشوند ، ممکن است در شرایط بخصوصی اعتلافی موقتی داشته باشند ولی‌ انتظار داشتن وحدت ایدئولژی در آنها محال است.
۵٣۱۷٣ - تاریخ انتشار : ۱۹ فروردين ۱٣۹۲       

    از : یکنفر که تازه از خواب پریده و ر.س.ع.ا

عنوان : نظر
شما به وحدت به معنای پذیرش تنوع فکری در جامعه هیچ اعتقادی ندارید و وحدت را به مثابه ابزاری برای مخالفت با دیگری میخواهید در دست داشته باشید بهمین دلیل آن وحدت مورد نظر شما یا اتفاق نمیفتد و یا بسیار سریع از هم میگسلد.
۵٣۱۵٨ - تاریخ انتشار : ۱۹ فروردين ۱٣۹۲       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۲٣)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست