از : مهدی
عنوان : آری حق با شماست
بهزاد جان، دست مریزاد! عالی بود نگاه سیاسی و اجتماعیت به "انتخابات" به عنوان وسیله باز کردن فضای حاکم بر جامعه و در نهایت تلاش در جهت تغییر وضع موجود. هر چند من هم مثل تو و علیرغم دوستان روشنفکرمان آمدن خاتمی و هاشمی و حمایت از ایشان را در جهت اهداف جنبش میدانستم، اما باز هم نظر با تو بر این عقیده ام که حاکمیت این بار با کودتای اشکار و زود رس نشان داد که برگ رای هیچ اجازه ندارد تاثیری جز ایجاد "حماسی سیاسی" داشته باشد. از اینرو با این وضع و تا به این جا رای دادن بیشتر کمک به مهندسی انتخابات است که دیری است از طرف حکومت طراحی شده است که تا اینجا در قبال هزینه های پیش بینی شده طبق برنامه پیش رفته است. من نیز چون تو میدانم که روحانی یا عارف اولا قادر به میدان آوردن نیروی تغییر به میدان نیستند و اگر هم بر حسب اتفاقی بشوند در فاز سوم کودتا حذف خواهند شد(البته اگر چنین موقعیتی پیش بیاید به نظر من باید از آن استفاده کرد و هزینه ای دیگر بر حاکمان تحمیل نمود).
بهزاد جان این را من و تو میدانیم و صد البته خاتمی و هاشمی بهتر از من وتو! اما با مردمی که در این جامعه زندگی میکند و در این کویر برهوت از سر ناچاری به قطره ای هم پناه می جویند و آنرا آگاهانه و یا ندانسته به شایدی برای قابل تحمل کردن زندگی تبدیل می کنند چه باید گفت؟ هنوز صدای غم انگیز خواهر زاده را به گوش دارم که سالها می گفت "دایی چرا گفتی در انتخابات ۸۴ در رقابت آحمدی نژاد و هاشمی شرکت نکنم ". هرچند رای دادنشان تاثیری ندارد، اما این سوال را دوباره در روزهای تاریک رییس جمهور ولایت ساخته از من وتوو خاتمی و ها شمی خواهند پرسید....
۵۴۷۴۹ - تاریخ انتشار : ۱۵ خرداد ۱٣۹۲
|
از : ب باران
عنوان : حرف دل من هم هست
انگار تمامی حرف دل من را هم زده اید ، اما پر واضح است که عارف و روحانی ائتلاف خواهند کرد و خاتمی و رفسنجانی (و جناح راست اصلاح طلبان) از آن ها متاسفانه حمایت خواهند کرد. بازی باخت باخت در جریان است. اگر رای شان شمرده نشود که رای به نفع خامنه ای است و اگر تازه مردم به کمک بیایند و نتیجه را به حاکمیت تحمیل کنند، جنبش مردمی را به مسلخ اصولگرایانی از جنس روحانی برده اند... تنها باید از این حرکت بیمارگونه بیرون ایستاد و آنچه را می شود بیرون کشید و نجات داد. بعد از این بی اعتباری موقعیت جناح چپ اصلاح طلبان و چپ ها تقویت خواهد شد و روسیاهی به دیگ خواهد ماند.
۵۴۷۴۶ - تاریخ انتشار : ۱۵ خرداد ۱٣۹۲
|
از : بهرامی
عنوان : «آقایان خاتمی و هاشمی! انتظار از خود را دریابید»
برسد بدست رفیق کبیر «بهزاد کریمی»
میگویید «آقایان خاتمی و هاشمی! انتظار از خود را دریابید. سهم کنونی خود برای بازیگری درست
در صحنه سیاسی را به شایستگی بپردازید.»
روایت است که زن و مردی در کنار همدیگر ارمیده بودند٬ بعد از درد دلهای معمول در اینگونه مواقع
مرد به زن گفت دلت نمی خواست مرد بودی؟ زن گفت نه ولی دلم می خواست تو مرد بودی.
حال حکایت ماست و جناب رفیق کبیر«بهزاد کریمی» که در محفلهای دوستانه و موقع تقسیم ......
به هیچ وجهی کمتر از بالا نشستن را قبول نمیکند اما وقتی که زمان بمیدان امدن و قد علم کردن مقابل
دیکتاتوری میرسد جناب «بهزاد کریمی» با دهها سابقه فعالیت سیاسی و مدعی باورمند بودن به تفکر
چپ پناه میبرد به زیر عبای دو ملا بنام« خاتمی و هاشمی» و از انان میخواهد که به مسئولیت تاریخی
خود عمل کنند!! مردم بدبخت وطن حیران و انگشت بدهان میگویند رفیق کبیر«بهزاد کریمی» مسئولیت
خود شما و دیگر دوستانتان چه شد؟ جواب امد مگر نمی بینید که من مشغول دان تنفس مصوعی به حضرات
«کوسه به ساحل افتاده و سید خوش خنده» هستم و دیگر رفقا هم یادشان افتاده که در دوره شاه زندانی بودند
«پیام تبریک جمعی از زندانیان سیاسی رژیم شاه به آقای عبدالکریم لاهیجی»لذا حال که به نعمت ازادی و اوارگی
و افتخار اقامت در اروپای غربی گرفتار امده اند و حال خوشحالند که بهانه ای گیر امده که بگویند بله ما هم در دوره
شاه جوان و کله شق بودیم. اا به برکت انقلاب شکوهمند به فواید انقلاب اسلامی پی بردیم و اگر هم مردم داخل ناراحت
هستند بقول «ف م سخن» گفتم طرف دوباره کلا رفته بر سرش - گفتا به یک ورِش
۵۴۷۴۱ - تاریخ انتشار : ۱۵ خرداد ۱٣۹۲
|
از : یکی از خوانندگان
عنوان : نامه خانم صدیقه وسمقی
بهزاد کریمی عزیز
دوستان سایت اخبار روز
خانم صدیقه وسمقی، که نویسنده و شاعری است آزادی خواه، و به گمانم از طیف ملی مذهبی، نامه ای خطاب به هاشمی رفسنجانی نوشته است که با معنا و خواندنی است.
کاش سایت اخبار روز هم این نامه که در سایت ملی مذهبی منتشر شده است را منتشر می کرد.
من آن را به صورت کامنت می گذارم:
تقلب زودهنگام در انتخابات ۹۲
جناب آقای هاشمی ! از شما نیز انتظار می رود به شکرانه اقبال عمومی که عزت خداوندی است برای دفاع از حقوق مردم ستمدیده ایران همه توان خود را مصروف دارید. هر چقدر صبر برسختی ها و ناملایمات ، زیبا و ستودنی است، صبر اما بر تضییع حقوق مردم، برباد دادن سرمایه ها و ویرانی کشور، ناپسند و توجیه ناپذیر است.
حضور محترم جناب آقای هاشمی رفسنجانی
با سلام و احترام
مطمئنا در زندگی پرفراز و نشیب شما حوادث مهم و ایام به یادماندنی فراوانی وجود دارد. شاید با اینجانب هم عقیده باشید که دو مقطع از زندگی سیاسی شما از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
مقطع نخست، زمانی است که شما پس از مدت ها نشستن برمسند قدرت، به دلیل عملکرد تان در منظر مردم به نقطه ای تنزل کردید که در انتخابات سال۷۸ نتوانستید به مجلس راه یابید.
مقطع دوم زمان حاضر است که این بار باز به دلیل عملکردتان، در نگاه مردم اما به نقطه ای ارتقاء یافتید که حتی فراتر از پیش بینی ها به طور آشکارمورد استقبال عمومی قرار گرفتید، به گونه ای که به چراغ امیدی در این شب تاریک برای رهائی از شرایط سخت و ناگوارکنونی تبدیل شدید. بی گمان شما همواره از مقطع اول که نتیجه دور شدن یک انسان صاحب قدرت از مردم است، به تلخی یاد می کنید و به عکس، مقطع دوم را که در زندگی هر کسی می تواند افتخارآمیز باشد، شیرین ودلپذیر می دانید. به نظر اینجانب اقبال مردم به شما دراین دوره دلایلی دارد که از مهمترین آنها،یکی گام برداشتن شما به سوی مردم و دیگری انتظار به حق مردم از شما برای ادای دین خویش به ملت و کشور است . جنابعالی در طول چهار سال گذشته برای دفاع از حقوق ازدست رفته مردم گام هائی برداشتید و اقبال عمومی، نتیجه عمل صواب شماست.
این اقبال گسترده آشکارا حکایت از آن داشت که پیروز انتخابات ۹۲ با رای قاطع مردم شما بودید. حاکمیت با رفتاری عجولانه و فارغ از تعقل و دوراندیشی به یک تقلب زودهنگام در انتخابات پیش رو دست زد، به گمان آنکه هزینه تقلب در این مقطع کمتر از هزینه تقلب پس از برگزاری انتخابات خواهد بود. غافل از آنکه در این دوره حتی آشکار تر از سال ۸۸ برهمگان روشن گشت که رای اکثریت متعلق به چه کسی است. اگر در سال ۸۸ بودند کسانی که نسبت به ادعای تقلب در انتخابات تردید داشتند وبا خود می گفتند شاید حاکمیت راست می گوید، شاید موسوی حائز اکثریت ارا نبوده است، امروز اما اقبال آشکار عمومی و نظرسنجی ها جای تردید برای هیچ جناح سیاسی باقی نگذاشته که شما رئیس جمهور منتخب سال ۹۲ هستید . نا دیده گرفتن رای مردم در دو انتخابات پیاپی ۸۸ و ۹۲ ستمی است بزرگ و تاریخی در حق ملت ایران و سرنوشت این کشور. خانم رهنورد وآقایان کروبی و موسوی با ایستادگی خود در برابر این ستم بزرگ ودفاع از حق ملت فصل نوینی را در تاریخ معاصر ایران رقم زدند.
جناب آقای هاشمی ! از شما نیز انتظار می رود به شکرانه اقبال عمومی که عزت خداوندی است برای دفاع از حقوق مردم ستمدیده ایران همه توان خود را مصروف دارید. هر چقدر صبر برسختی ها و ناملایمات ، زیبا و ستودنی است، صبر اما بر تضییع حقوق مردم، برباد دادن سرمایه ها و ویرانی کشور، ناپسند و توجیه ناپذیر است. ملت ایران آنقدر در این سالها از حکومت خویش ستم دیده و بار حقارت کشیده که اگر از بیگانه دیده وکشیده بود، برآن صبوری نمی کرد.
برخلاف عده ای،بسیاری اما براین عقیده اند که با ثبت نام درانتخابات ورد صلاحیت، از شما سلب مسئولیت ورفع تکلیف نشده است. شما به اندازه نقشی که در این نظام داشته اید نسبت به تغییر شرایط کشور و وضع زندگی مردم مسئولید. بویژه در برهه ای که از یک سو مردمان به شما روی آورده اند و از دیگر سو، حاکمان درسر، خیال برچیدن انتخابات ریاست جمهوری را برای همیشه می پرورند. گویا از مهندسی انتخابات نیز خسته شده اند. شما سالها عضوورئیس مجلس خبرگان رهبری و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام بوده اید. شما شاهد بی اعتبار شدن روزافزون نهادهای حقوقی وتبدیل آنها به ابزارهائی علیه مردم بوده اید. شما شاهد تبدیل سیاست ورزی به تملق و دروغ وتزویر بوده اید، اما از جایگاه حقوقی خود برای به چالش کشیدن سیاست های کلان و مخرب حاکم بر کشور استفاده نکرده اید. علیرغم وجود محدودیت ها و تهدیدها ، به راستی اگر کسانی همچون شما نتوانند حرفی بزنند وکاری بکنند، دیگر چه کسی خواهد توانست؟
اگر با بهره گیری از ظرفیت های قانون اساسی می توان شرایط بهتری در کشور داشت، شما از جمله توانا ترین افراد در بکار گیری این ظرفیت ها هستید. شما می توانید صادقانه و صریح مشکلات را با مردم در میان بگذارید، همان گونه که اخیرا بارها به ندانم کاری حاکمان وخطرات خارجی اشاره کرده اید. این، حق مردم است که بدانند شرایط واقعی کشور چیست و چه خطراتی امروز و فردای آنان را تهدید می کند.
خروج کم هزینه و مسالمت آمیز از شرایط کنونی، نیازمند برخاستن صداهائی از درون حاکمیت ونیز از سوی افراد بانفوذ است . سیاستمداران و مسئولان آگاهی که به اندازه آتش نشان فداکار، زنده یاد امید عباسی فداکار باشند وبرای نجات ایران از سپردن خویش به شعله های آتش نهراسند. امید است درهنگامه ای که افراد تندرو در حاکمیت، آشکارا دست رد به سینه ملت زده، به دلیل بی خردی از خشم فروخورده مردم نمی هراسند، شما و دیگر شخصیت های آگاه بتوانید با استفاده از نیروی اجتماعی موجود اقدامی موثر برای جلوگیری از غلبه یاس و نا امیدی بر جامعه و شکستن فضای امنیتی و پلیسی انجام دهید. دیر نیست که ملت ایران به بر رسی صلاحیت وعملکرد کسانی بپردازد که اسباب ویرانی کشور و پایمال کردن حقوق مردم را فراهم کرده اند. وعلی الله فلیتوکل المومنون
صدیقه وسمقی
هشتم خرداد ماه۱۳۹۲
۵۴۷٣۹ - تاریخ انتشار : ۱۵ خرداد ۱٣۹۲
|