از : رامش
عنوان : از کیهان تا اخبار روز!!!
اگر کیهان حسین شریعتمداری خود را موظف به ترجمه سخنان رهبر بداند جای تعجبی نیست که حسین برگمارده رهبر است.
اما اینکه اخبار روز خود را در جایگاهی می بیند که بیانات رهبری را صد در صد تایید کرده و ناگفته های وی را (که حتما بنا بر معذوراتی بر زبان نرانده) بخورد خوانندگانش دهد، تامل برانگیز است!
سوال اینجاست که چرا اخبار روز چنین صداقتی را در رهبر می بیند که همواره هر سخن وی را بعنوان شاهدی بر مواضع زنگ زده و کج و ماوج خود می آورد؟!
واقعا خبری شده یا سماجت های کودکانه جای رفتارهای مسئولانه را گرفته است؟
اگر شهامت پذیرش اشتباهاتتان را ندارید حداقل سکوت کنید و اینچنین ارزش تبلیغات دروغین رهبر را بالا نبرید!
۵۵۵۱۷ - تاریخ انتشار : ۶ تير ۱٣۹۲
|
از : پدرو
عنوان : چرا؟ چرا به تخریب خود می نازید؟
قرار بود که جمهوری اسلامی سازمان اوباشان و فحاشان باشد نه مخالفان فرهیخته و آموزگارش. چه بلایی که این رژیم بر سر مخالفانش نیاورده است. مجاهدین خلق را دوستان صهیونیسم, فداییان خلق را دوستداران امپریالیسم کرد و حالا روشن اندیشان را همزبان اوباشان کرده است. پیوستن به جنبش فحش را باید عزا گرفت نه اینکه به آن افتخار کرد
۵۵۵۱۵ - تاریخ انتشار : ۶ تير ۱٣۹۲
|
از : خوش خیال
عنوان : "سبز" را در خیابان دیدم ...
"سبز" را در خیابان دیدم ، بنفش شده بود ! سلامی کردم و گفتم پارسال ها سبز امسال بنفش ، مبارک است این رنگ عوض کردنها !
گفت از شما چه پنهان رنگ اصلی ما "آبی" بود . در همان هنگام تولد "زرد ها" به خواستگاری ما آمدند و حاصل آمیزش ما "سبز" شد ! از ما سبز کمرنگ ، پررنگ ، کاهویی ، مغز پستهای و سبزهای دیگری تولد یافت . بر طبق اصول دموکراسی ، گزینش هر رنگ و آمیزش با آنها در فرایند حق و حقوق قانونی ما بوده و عدول از آن را نقض اصول دموکراسی میدانیم . بنا بر همین اصول ، پس از مشورت هایی که در سطح فوقانی ما صورت گرفت ، تصمیم بر آن شد که بجای زرد این بار "قرمز" را در خود حل کنیم ! "بنفش" حاصل این آمیزش زمانی و مصلحتی ماست !...
رنگ جدید را بشما تبریک میگویم... ولی بنفش خانم؛ با این رنگ عوض کردنها فکر نمیکنید که مردم شما را نشناسند ؟ ما مردم را میشناسیم ، مردم "تغییر" را می خواهند و ما در شرایط زمانی مناسب این تغییر را برای آنها به نمایش می گذاریم ! سئوال دیگری هم دارید آقای "بی رنگ" ؟!
نخیر ، رنگ "بنفش" شما را بخاطر میسپارم ، رنگ " گٔل گاوزبان " !
۵۵۵۱٣ - تاریخ انتشار : ۶ تير ۱٣۹۲
|
از : اردستانی از جنوب
عنوان : با سلام به جیم ف
با سلام٬ نظر جیم ف از قم نظر ارزنده ای ست. با او موافقم. موفق باشید.
۵۵۵۱۲ - تاریخ انتشار : ۶ تير ۱٣۹۲
|
از : موهدی خراسانی
عنوان : اعلام همبستگی
دوستان نهضت ملی فحش من در خواست می کنم که مرا عضوی از خودتان بدانید. بنده حاضرم در ملع عام بر اسلام و قرآن و تشیع و و امامهای شیعه و خلفای راشدین هر کاری را صلاح نهضت باشد بکنم. مرگ یک بار و شیون هم یکبارو چکنم؟؟؟ گوش بزنگم.
۵۵۵۰۷ - تاریخ انتشار : ۶ تير ۱٣۹۲
|
از : نامی شاکری
عنوان : ...روزی مردی ...
اخبار روز عزیز!
اول : جنبش " بنفش" ی وجود ندارد دوستان ! جنبش در فضای عینی و در یک فرایند تاریخی ریشه می گیرد ، تکامل می یابد و نهایتا با نیل به اهداف ،به تاریخ می پیوند یا در جنبش روینده ی دیگری ادامه می یابد. جنبش سبز، واجد چنین شناسنامه و ماهیتی ست و ادامه دارد . از این "یک گام به پس" نگران نباشید. برای تحقیر توامان سبزها و آقای روحانی، (و تکبیر سیاست تحریم تان)به جاعلان جنبش بنفش نپیوندید. پیروزی آقای روحانی (فعلا) نتیجه ی کوچکی از مبارزه و ابرام "سبزها " بر اهدافشان در چهارسال گذشته است. دنیا که با این انتخابات به پایان نرسیده ! صبور باشید.
دوم : چیزی با مضمون"جنبش مشترک اصلاح طلبان و تحول خواهان" وجود ندارد . آنرا شما جعل کرده اید ! جنبش سبز چنین چیزی نیست ! جنبش سبز، حاصل تحول تاریخی مطالبات مردم ایران در چارچوب چیزی ست که " گفتمان انقلاب اسلامی" خوانده می شود.نمایندگان و نمادهای سیاسی شاخصش هم سید محمدخاتمی و میرحسین موسوی اند . "تحول خواهان" (البته نه از هر گروه و نحله ی سیاسی) در یک دوره ی تاریخی به این جنبش پیوسته یا از آن حمایت کرده اند و می کنند!
سوم : "مرگ بر دیکتاتور" (با مضمون مطلوب شما) شعار جنبش سبز نبوده و نیست . این شعار را بخشی از همان " تحول خواهان" مورد نظر شما به جنبش تحمیل کردند . شعار جنبش سبز "نفی اقتدارگرایی و واپسگرایی" بوده و هست و خواهد بود.
آخر : انتظار داشتم که به عنوان روزنامه نگار و اهل قلم ، ظرافت شعار " دیکتاتور، تشکر،تشکر" را در می یافتید. متاسفم که چنین نشده . این شعار، چون نیک بنگرید ، سبزسبز است ! برتحمیل اراده اش بر دیکتاتور تاکید می کند و در عین حال از موضعی برابر به شوخی اش می گیرد!(روزی مردی نادار در کنار جوی فاضلابی تکه های نان خشک بر آب می زد و بردهان می برد و پس از فرو دادن هر لقمه رو به آسمان می کرد و می گفت : خدایا شکرت ! ظریفی گذر می کرد و حال او دید و به طعنه گفتش : تناول نان خشکی چنین، چه "خدایا شکر"ی دارد ؟...نادار نگاهی عاقل اندرسفیه اش کرد و حین آنکه لقمه ای دیگر بر دهان می برد با اشاره به عالم بالا گفت : اگر حالیش باشد، این "خدایا شکر" من از هزار تا فحش خواهر و مادر بدتر است ...."
۵۵۵۰۶ - تاریخ انتشار : ۶ تير ۱٣۹۲
|
از : جیم ف جیم ف از قم
عنوان : شاید بتوان این نوشته کوتاه را در امتداد سخن رهبر انقلاب دانست.
شاید بتوان این نوشته کوتاه را در امتداد سخن رهبر انقلاب دانست.
به بنده خبر دادند که در سایت شما از نهضت ملی فحش سخن به میان آمده است. بنده با سلام خدمت خوانندگان و به عنوان یکی از نهضتیان باید عرض کنم که بر عکس آنچه وزارت جنایتکار اطلاعات و سپاه و بسیج میگوید نهضت ملی فحش کار اوباش و الوات نیست٬یک نهضت ی ست که در میان آنها معلم و استاد و ادیب و شاعر و دانشجو و بازاری و کارمند و خلاصه از همه قشر و همه صنف وجود دارد. نهضت فحش نهضتی ست که پس از مطالعه ی دقیق از عدم رویکرد این حکومت فاسد که حتا یک روز خوش برای مردم ایران نگذاشته و حتا یک کیفیت قابل دفاع ندارد و سرتاسر حیاتش جز سرقت٬ جز تجاوز٬ جز سرکوب٬ جز اعدام های مخفی و علنی٬ جز زندانی و شکنجه ٬ جز دخالت های شکنجه ای در زندگی خصوصی مردم٬ جز رشوه دهی و رشوه گیری٬ جز باج دهی و باج گیری٬ جز ترور٬ جز قتلهای ذنجیره ای و سیاسی ندارد٬ بوجود آمده است. نهضت فحش٬ فحش را تنها ابزار و ابژه میداند و نه هدف و موضوع. موضوع اصلی توهین به مقدساتی ست که در دایره ی تقدسشان تا توانستند بر این مردم توهین و بر این مردم فشار و فساد و خرافات و قتل و آدمکشی با مجوز دینی و مذهبی روا داشته اند. امروز نهضت فحش که بنا بر گسترده گیش به نهضت ملی فحش تغییر نام داده هدفش وادار کردن این دین و شریعت ساختگی ست به بازگشت به مسجد و مهراب و حسینیه. پر واضح است که کسانیکه که خواهان حتا قطع فحش به پیامبر و امامانند به قرآن و اهل بیتند باید در این نهضت شرکت کنند تا هر چه زودتر روحانیتی که ایران را بر لبه این پرتگاه هولناک قرار داده به مسجد و حسینه برگردد. لازم میدانم نظراتی را که تا به حال داده شده را تایید کنم و همچنین به کسانیکه که فکر می کنند گورباچفی در ایران خواهد آمد عرض کنم که جناب٬ گورباچف در ایران نمی تواند بوجود آید. چرا که لباس روحانیت یک توهین ممتد و یک توهین بزرگ به فرهنگ و تمدن ایران است که باید پاک شود و هرگز کسانی با این لباس نمی توانتپد گورباچف باشند..کسی نوشته است اصلاحطلبی از همین راه می گذرد٬ بنده می گویم اصلاحطلبی از راه توهین و فحش هم می گذرد٬ سوال اصلی در اصلاحطلبی این است که اصلاحطلب چه هستیم. آیا می خواهیم جامعه را اصلاح کنیم؟ آیا ایران را؟ آیا این مذهبی که ماده ی ضد اصلاحت در خودش است را٬ آیا سی و چهار سال قتل و کشتار و به قول نویسنده بالا ازاله بکارت دختر های کم سن و سال قبل از اعدام که طبق اخبار موثق هم توسط فرزندان غیور خمینی ٬پاسداران و بسیجیان انجام شده و هم توسط فرزندان شیخ فضل الله و شیخ حسن نصرالله لبنانی ٬ آیا کسانیکه که میلیاردها میلیارد ثروت ملی را سرقت کرده اند٬ آیا عاملین قتل و جنایت این سی و چهار ساله را و آیا این همه فساد را می تون توسط خود مفسدان٬ توسط خود قاتلان٬ توسط خود شکنجه گران٬ توسط خود بانیان آن اصلاح کرد. و هم مطلب دیگر اصل ماجراست٬ تحمیل اسلام بر جامعه ی ایران. بنده نیز با نویسنده ی بالا موافقم که می گوید کدام روشنفکر!! به نظر من ما اصلا روشنفکری نداریم که در میدان باشد. اگر چند روشنفکر واقعی داریم در حاشیه اند توسط روشنفکران نمایشی خفه شده اند. چه برسد به روشنفکران غلابی باسمه ای که خودشان را روشنفکر دینی میدانند و ورد زبانشان است لکم دینکم ولی الدین!!! سراسر اوراق خشن قرآن را از یاد می برند. قرآنی که مجوز سرکوب خودشان را نیز صادر می کند. آنان می گویند لا اکره فی الدین اما مقتولین عمدی سربازان محمد و امام زمان هزار و چهارصد سال است که سر می برند و خفه می کنند و شکنجه می کنند و بزور مسلمان می کنند و از کشته پشته می سازند. همین امروز هنوز حتا یک روحانی پیدا نشده که ته دیگی از شرف داشته باشد و حکم قتل سلمان رشدی را رد کند. هنوز حتا یک روخانی پیدا نشده که از دین خارج شده ای دفاع کند. امروز در قرن بیستم هم روحانیت با دسیسه حکم قتل کسی را میدهد که از دین خارج شود. مرتد! بعد همین روحانی با دهان ی گشاده از لفاظی می گوید که مردم ایران بزور مسلمان نشده اند و خودشان یدخلون فی دین الله شده اند. بنا بر همه ی اینها٬ نهضت فحش امروز برای ایران حیاتی ست. بنده بر این باورم و اگر روزی روحانیت به مسجد برگشت اعلام آتش بس خواهیم کرد. چنانکه در اساس نامه نهضت ملی فحش آمده دیگر کسی از سوی این نهضت فحش نخواهد داد. اما یک کلمه هم راجع به انتخابات و آن اینکه دوبار این حکومت از مرگ حتمی نجات یافت بار اول اگر علی اکبر ناطق نوری رییس جمهور شده بود این حکومت را کردم ساقط کرده بودند٬ بار دوم البته تقلب شد و این بار که تقلبی حیرت انگیز شد٬ اما مردم تلقب این حکومت را به بازی گرفتند و گفتند عاقبلان دانند!!! حال چه باید کرد باید این حکومت سرنگون شود. البته بدون هزینه ای سنگین.
جیم ف از قم
۵۵۵۰۰ - تاریخ انتشار : ۶ تير ۱٣۹۲
|