یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

چو دشمن سپه کرد و شد تیزچنگ
بباید بسیجید ما را به جنگ
- رضا پرچی زاده

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : مسعود راد

عنوان : ابزار جنگ فرهنگی ما آموزش حقوق بشر است
بحث جنگ فرهنگی بحث درستی است. ج ا جنگ فرهنگی اش را سالهاست در غالب مقابله با تهاجم فرهنگی غرب به خورد مردم داده. آنهم با استفاده از اعتقادات مذهبی مردم و بخصوص در اقشار پایین دستی.
اما اپوزیسیون خارج از کشور هم شدیدا دچار فقر فرهنگی است از آن رو که خود هنوز یا درگیر نفوذ ایدئولوژیک حزب توده است، ویا مدهوش نظام شاهنشاهی.
به نظر من مقابله فرهنگی ما با هر سه این نیروهاست و نه فقط نظام اسلامی. و از آنجا که هر سه این فرهنگها ایدئولوژیک هستند، برای حقوق فردی افراد در مقابل آرمانهای ایدئولوژیک ارزش کمی قائلند.
از همین نکته میتوان نتیجه گرفت که بهترین استراتژی جنگ فرهنگی ما آشنا کردن عامه مردم به حقوق فردی شان، و بخصوص حقوق بشر است. انسانی که با حقوق جهانی خود آشنا باشد قطعا از نادیده گرفته شدن حقوقش بیشتر متاثر میشود و با آن به مقابله میپردازد.
به علاوه اعلامیه جهانی حقوق بشر به ما یاد میدهد که بقیه مردم هم حقوقی مساوی با ما دارند که آنهم میبایستی رعایت شود. همین آموزش میتواند زمینه ساز برقراری سیستم دمکراتیکی شود که در آن همه به حقوق یکدیگر احترام بگذارند.
۵۷۵۹۲ - تاریخ انتشار : ۱٣ مهر ۱٣۹۲       

    از : رضا پرچی زاده

عنوان : فرهنگ مهم است
سپاس از همگی دوستان. البته طبیعی است که نظرات متفاوت باشد، اما منکر این هم نمی توان شد که اهرمهای فرهنگی/تبلیغی بسیار تاثیرگذار هستند. بنده هم که می نویسم، بیشتر به جهت حساسیت-زایی نسبت به نکات مهمی است که کمتر به آنها توجه می شود. تجربه شخصی سی ساله زندگی در ایران تحت رژیم آخوندی به من این را آموخت که فرهنگسازیِ آخوندها - با همه نارسایی هایش - موثر بوده است. وقتی که از یک طرف ماشین عظیم تبلیغات رژیم به راه می افتد و از طرف دیگر همه رسانه های دیگر محدود یا بسته می شوند، طبیعی است که فرهنگسازی ایدئولوژیک پاسخ بدهد. در این باره حکایت جالبی دارم که می تواند گویا باشد. در حین جنگ جهانی دوم، حکومت فاشیستی ژاپن چنان مردم ژاپن را از خبث آمریکایی ها ترسانده بود که وقتی اولین سربازان آمریکایی در اوکیناوا پیاده شدند، بعضی از دختران ژاپنی ترجیح دادند خود را با نارنجک منفجر کنند تا اینکه اسیر شوند. آنهایی که اسیر شدند و بدی ندیدند، کلی متعجب شده بودند. درباره ایرانیان هم مشابه چنین مسائلی وجود دارد. تصویری که برایشان از دنیای خارج ساخته شده، خیلی تخیلی است، و با واقعیت فاصله ای بسیار دارد. تصویرسازی «ایدئولوژیکی-اسطوره ای» است که عکس العملهای احساسی را هم رقم می زند، و لزوما عقلانی و «سیاسیِ» عادی نیست. البته پیشرفت وسایل ارتباطاتی، شدت این بغرنج را کاهش داده، اما برای برطرف شدن کاملش زمانی طولانی تر و البته فعالیت روشنگرانه بیشتر لازم است.
۵۷۵٨۶ - تاریخ انتشار : ۱۲ مهر ۱٣۹۲       

    از : همایون

عنوان : به آقای علی امیری
جمله ی آخری که آقای امیری در کامنت خود نوشته اند حقایق جالبی را فاش می کند. ایشان نوشته اند: «در بهترین حالت شما که در خارج ازکشور اقامت دارید بهتراست در همانجا با ارامش زندگی کنید و بگذارید مردم ایران هم خودشان تصمیم بگیرند.»
این حرف تکراری تکراری تکراری می خواهد این طور الغا کند که در داخل کشور کسی مخالف انتخابات قلابی نیست. اما جنبه ی مهم تر این است که از نظر آقای امیری آن که مانع تصمیم گیری مردم ایران است حکومت جمهوری اسلامی نیست که با انواع سرکوب و تقلب جلوی تصمیم واقعی مردم را گرفته است، بلکه «اپوزیسیون خارج از کشور» است که با چهار تا مقاله - که آقای امیری آن ها را بر نمی تابد - اجازه ی تصمیم گیری به مردم ایران نمی دهند.
آقای امیری و دیگرانی که این روزها و ماه ها کارشان شده است کوبیدن «اپوزیسیون خارج از کشور» و تجلیل از روحانی و امثالهم، حقیقتا اپوزیسیون خارج از کشور را مانع پیشرفت کشور می دانند یا حکومت جمهوری اسلامی؟!
۵۷۵۷٨ - تاریخ انتشار : ۱۲ مهر ۱٣۹۲       

    از : ‫البرز

عنوان : ‫سرزمین ایران بیش از هر چیز نیازمند صلح است
میگفتند دیوار موش داره، موشم گوش داره. همین یک جمله کوتاه و نحس یکی از علل‫ فاصله گرفتن مردم از یکدیگر و نتیجتا ‫عدم وجود تشکلهایی واقعی در خارج از حکومتها در ایران زمین گردیده است.
‫حال شما میخواهید مردم را علیه خودفروخته گان و جاسوسهای دوجانبه برانگیخته و با جنگی جانانه‫ اشغالگران را از سرزمین اذهان عمومی ایرانیان بیرون برانید‫، چه معتقدید، بواسطه اشغال اذهان عمومی توسط ایدئولوژی حاکمیت فاشیست، آب از آب تکان نخواهد خورد.
اما باید گفت، با صدای بلند هم گفت، ‫نیاز سرزمین ایران نه جنگ است و نه تفرقه.
‫سرزمین ایران بیش از هر چیز نیازمند صلح است، ‫چه در ایام صلح و اشاعه افکار صلح دوستانه، جنگ طلبان و خشونت طلبان‫ به معنای واقع کلمه خلع سلاح شده،
‫و در مسیر شیوع هر چه ‫بیشتر و هوشمندانه افکار صلح دوستانه، تشکلهای واقعی از میان خواستها و نیازهای واقعی مردم امکان تولد بلامعارض خواهند یافت.
۵۷۵۷۷ - تاریخ انتشار : ۱۲ مهر ۱٣۹۲       

    از : یک کاربر

عنوان : نظر
آنچه را که در خصوص تلاشهای رژیم و اهداف و آرزوهایش میفر مائید را بعنوان اهداف بخشی از این حاکمیت میشه پذیرفت .اما آنچه را که در مورد مردم میفرمائید را در موردش باید محتاط بود یک به دلائلی که خودتان ذکر کردید و در درجه نخست اعمال بیش از حد زور و به همین دلیل بسیاری از مردم به قول حافظ بیرون طور دیگری هستند و چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند ،قضاوتی در خصوص بد و خوبش ندارم فقط میخوام بگم اینطور است ، آمار های وجود داره که کاملا قابل تعمق است میگن که سرآمد مصرف لوازم آرایشی در ایران بالاتر از جا های دیگر دنیا است آنهای هم که به ایران سفر میکنند بر استفاده بیش از اندازه لوازم آرایش اشاره دارند مراجعه به سایتهای سکسی مطابق آمار گوگل در چند ساله اخیر در مورد ایرانیان نسبت به بقیه کشور ها آمار بالائی را داشته ، میل به تغیر حاکمیت از طریق بکار گیری امکانات کم هزینه تر مثلا شرکت در انتخابات و انتخاب آلترناتیوی برای حاکمیت از میان کاندا های موجود نمونه اش موسوی و یا یکوقتی خاتمی اینها برای من معنای این را دارد که این رژیم با صرف میلیاردها پول در حسینیه ها و تکیه ها و مساجد جز یک مشت آدم خیلی محتاج و لمپن را نتوانست کنار خودش جمع کنه و گرد آوری یک مشت آدم گشنه که حقیقتا ماوا و ملجای دیگری هم جز این جکومت ندارند و یک مشت لمپن را نمیشه اسمش را فرهنگ سازی گذاشت بر خلاف شما من فکر میکنم الان بر و بچه های خود فرماندهان سپاه هم از اینکه یگن بچه کی هستن عار دارند ، این فرمایش شما در مورد سالهای نخست انقلاب کاملا صدق میکند در آن سالها آدم از دین جمعیت انبوهی که داوطلبانه هر هفته راهپیمائی میرفتن و فریاد روح منی ......سر میدادند به چنان نا امیدی از دیدن اینهمه حمق دچار میشد که فکر میکرد کی و چطوری این مردم به حقیقت دست خواهند یافت و یا مسیر حوادث تغییر خواهد کرد ،شما احتمالا جوان هستی و آنروزها را یا ندیدی و یا به دلیل صغر سن خوب درک نکردی ، امروز بخش اعظم از خود آقایان حاکم کمترین باوری به این حرفهای که میزنند ندارند این را هم خودشان میدانند و هم بقیه مردم و دست اندر کاران شما فکر میکنید که اگر پو لهای یامفت که به جیب خیلی ها سر ریز میشه را از فردا قطع کنند و زور را هم نتوانند در معاد لات بکار بگیرند چقدر آدم دنبال حاکمیت خواهد افتاد من فکر نمیکنم تعدادشان زیاد باشه .
در مورد ایتالیا و موسولینی و فر مایشات گرامشی داستان چیز دیگری است ایتالیا کم قدرت ترین کشور در میان شش قدرت مسلط آن دوران بود و شکست شان در مستعمرات و اختلافات مرزیشان با اتریش و نا موفق بودن در پیشبرد خواستشان در جامعه جهانی آنروز نوعی سر خوردگی برای جامعه ایتالیا به همراه آورده بود که موسولینی با تکیه بر این سرخوردگی توانست مردم را دنبال خود جمع کند عین کاری که هیتلر پس از جمهوری وایمار کرد ولی همانطور که تاریخ نشان داد این تلاشها در بهترین و موفق ترین مواردش که شما و بنده ذکر کردیم اموریست کاملا موقتی با تاریخ مصرف معین که به شکر حضرت حق در مورد ایران تاریخ مصرفش تمام شده و حنای حاکمیت با آن شکل و فرم متسلب گذشته رنگ نداره و عملا فشار های اجتماعی از پائین آقایان بالا نشین را به" نرمش قهر مانانه" وادار کرده .
موفق و سر بلند باشید
۵۷۵۷۵ - تاریخ انتشار : ۱۲ مهر ۱٣۹۲       

    از : سینا صدرالعلما

عنوان : احسنت بر شما...
بررسی بسیار جامع و بینهایت ملخص. بیجهت نیست که مغز کودکان از کودکستان تا پایان دوره دانشگاه یکسره و بیوقفه با خزعبلات اسلامی بمباران میشود و جنایات ناشی از این تهاجم باوری برای قسمت اعظمشان بدون آلترناتیو میماند.
در تماس حضوری که گهگاه با فرزندان خویشان نسبی خود در ایران داشتم حتی تا پایان دوره متوسطه چنان تحت تأثیر این خزعبلات هولناک قرار داشتند که کوچکترین پرسش و نقد را برنمی تافتند و واکنشی سخت جاهلانه و سخت دفاعی از خود بروز میدادند.
پس از اتمام دانشگاهشان و چند سفر بخارج اینک وقتی به دیدارم میآیند، و بعضشان حتی خود متأهلند، در مورد گفتگوهای چندین سال پیش با آنان اشاره میکنم که معمولاً پاسخی ندارند و خود را در آنزمان در محدوده اجتماعی میدیدند که فاقد آلترناتیو بود و ابداً امکان بحث در مورد دین وجود نداشت.
بنا بر این آنچه جناب پرچی زاده اینجا بینهایت ملخص بیان فرموده اند من از سال ۱۳۷۰ تا کنون به مرور عملاً تجربه کرده ام.
۵۷۵۷۲ - تاریخ انتشار : ۱۲ مهر ۱٣۹۲       

    از : علی امیری

عنوان : حمله به ایران
با مثالی که ایشان از حکومت فاشیستی ایتالیا آورده اند این طور استنباط میشود که سربگونی این قبیل نظامها براساس شواهد تاریخی از یکسو و تسلط تبلیعاتی در داخل کسوز رژیم ازسوی دیگر تنها یا حمله نظامی از حارج ازکشور امکان پذیر است لاغیر!!! همچنین ایشان به این موضوغ توجه ندارند که عصر انحصاری تسلط برارتیاطات جمعی توسط دولتها با نفوذ اینترنت به سر آمده و دهها سال تبلیغ اپوزسیون خارج ار کشور در مورد سرنگونی این رژیم بی ثمر بوده است و مردم ایران با درک شرایط داخل کشور و جهان تصمیم میگیرند نه براساس الگوهای کلیشه ای، هرجند در زرورق زیبایی هم پیچیده شده باشد!! اگر واقعاً به ایران و ایرانی فکر میکنید همراه مردم باشید نه در مقابل آنها. مردم ایران کودکان مریض و نادانی نیستند که شما یخواهید برای معالجه آنان به زور هم شده دوای تلخ بخورانید.در بهترین حالت شما که در خارج ازکشور اقامت دارید بهتراست در همانجا با ارامش زندگی کنید و بگذارید مردم ایران هم خودشان تصمیم بگیرند.
۵۷۵۷۱ - تاریخ انتشار : ۱۲ مهر ۱٣۹۲       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱۷)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست