یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

آقایان ملی – مذهبی
این اصلاح طلبی نیست، عوامفریبی است!
- همایون فرزاد

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : همایون فرزاد

عنوان : تکذیب
من، همایون فرزاد، کلیه ی مطالب «ناباور» را تکذیب می کنم. نه ربطی به مجاهدین خلق دارم، نه تا به حال مقاله ای درباره ی مجاهدین خلق نوشته ام و نه مقالاتم در سایت های مجاهدین منتشر شده است. من هیچ گاه نه سلسله مقالات که حتی یک مقاله هم تحت نام جبهه ی فراگیر که ناور ادعا کرده ننوشته ام. تا به حال چند تا مقاله نوشته ام که همه اش در همین سایت اخبار روز منتشر شده و در آرشیو این سایت موجود است.
اگر بخواهم بی نهایت خوشبین باشم این است که ناباور مرا با کس دیگری اشتباه گرفته است. اما این را هم نمی توانم نگویم و از عجایب است که هر کس انتقادی به اصلاح طلبان می کند بلافاصله عده ای پیدا می شوند و می خواهند او را به مجاهدین خلق وصل کنند. بنابر این، همه ی گفته های آقا و یا خانم «ناباور» در مورد من کذب محض است.

این آدرس مقالات من در بخش آرشیو اخبار روز است
http://www.akhbar-rooz.com/search.jsp?authorId=۱۳۳
۵٨٣۶۴ - تاریخ انتشار : ۱۵ آبان ۱٣۹۲       

    از : جمشید برومند

عنوان : مردم با انگیزه های عینی و دهنی قوی به مبارزه روی میاورند
برای دوست عزیز آقای الف رستمی
ببینید مردم تحت شرائطی مثلا قبل از "انتخابات" ۱۳۸۸ با انگیزه های قوی از خرابکاریهای احمدی نژاد به میدان آمدند . برخلاف سال ۸۴ . مناظره های "انتخاباتی" موسوی و کروبی نیز مفید بود که در طیف "اصلاح طلبان " نبودند. بعدا هم در برابر ولی فقیه دیکتاتور ایستادند و موسوی و کروبی ، رهنورد و "اصلاح طلبان" هم تا امروز با مردم همراهی کردند.

باردیگر، مردم علیرغم زخم هائی عمیق ۸۸ و علیرغم حذف کاندیداها با انگیزه و تا حدود زیادی با مشارکت بالا در "انتخابات " شرکت کردند که از "انتخاب " کاندیداهای متمایل به سیاست های ولی فقیه جلوگیری کنند ( جلیلی ، قالیباف، رضائی ، ولایتی و غرضی) انگیزه هائی تقریبا مشابه با "انتخابات " ۸۸ بود. اما نه در سال ۸۸ و نه امسال کاندیدای "اصلاح طلبی " مطرح نبود. همه دیدند که خاتمی و رفسنجانی با هماهنگی از آقای عارف "اصلاح طلب " خواستند که به نفع آقای روحانی "راست مدرن" ـ بزعم محمد قوچانی ـ کنار برود.

مردم بر اساس اینکه آقایان موسوی ، کروبی و روحانی "اصلاح طلب " هستند یا نیستند به آنها رای ندادند. بلکه در هر دو دوره میخواستند تغییری در مشی رهبری ایجاد کنند و نامیردگان را نسبت به دیگر کاندیداها ترجیح دادند.

این ها را گفتم که توجه جنابعالی را به این نکته جلب کنم که علیرغم اینکه شما راست میگوئید:" مشکل اصلی در کشور ما ولایت فقیه است. برای مبارزه علیه دیکتاتور باید همه مخالفان آن را گردآورد و این مخالفت ها را جهت داد.."
منظور شما از "همه مخالفان" کیست و در کجاست و مردم در کجای قضیه قرار میگیرند؟

استنباط نگارنده این است که شما در باره ء مردم و داخل ایران صحبت می کنید .زیرا در ادامه فرموده اید :" ..این مخالفت ها را جهت داد و به نیروی مادی تبدیل کرد. چرخاندن جهت مبارزه به طرف همراهان ناپایدار و گاه نان به نرخ روز خور عملا به خط تفرقه بدل می شود که خط همان دیکتاتور است. مردم دوباره به خیابان ها خواهند آمد ..."

در نهایت احترام تمنا می کنم مکانیزم راهکار های این پروسه را تشریح کنید که چگونه می توان در ارتباط با مبارزه علیه ولی فقیه و دیکتاتور بطور "غیر مستقیم" و از "راه دور " مردم را به خیابان ها کشاند.

امیدوارم از اشاره به دو "انتخابات" ۸۸ و ۹۲ نقش انگیزه در حرکت مردم منظور نگارنده را گرفته باشید.
۵٨٣۶۲ - تاریخ انتشار : ۱۵ آبان ۱٣۹۲       

    از : ناباور

عنوان : گاهی کمی تردید بهتر است
با الف رستمی و بعضی دوستان دیگر موافقم و معتقدم ضمن این که لازم است برخورد مناسب و سازنده (منظورم سازنده برای مردم است) با دولت روحانی هم از یاد نرود، حمله متراکم باید خامنه ای و قوه قضائیه و اهرم های دیگر او را نشانه بگیرد، نه روحانی را.
مشابه این کار آقای همایون فرزاد را مجاهدین با خاتمی کردند و حالا هم با روحانی می کنند. من طرفدار روحانی نیستم اما تضاد های اصلی و فرعی را تشخیص می دهم.
مجاهدین هم از نظر خودشان تضاد اصلی خودشان را تشخیص داده اند.
تضاد اصلی مجاهدین، عبارت است از اصلاح طلبان، خاتمی، روحانی.
و اتحاد عمل آن ها، با خامنه ای و قوه قضاییه و اهرم های دیگر خامنه ای علیه اصلاح طلبان، خاتمی و روحانی است.

قصد متهم کردن کسی را ندارم. اما آقای همایون فرزاد سلسله مقالاتی در باره آنچه خودشان جبهه فراگیر اپوزیسیون می نامند می نویسند و در آن به تطهیر مجاهدین به عنوان اپوزیسیون مردمی می پردازند و رو در رویی های آشکار آن ها با مردم ایران و همکاسه شدن با اسراییل و جنگ طلبان آمریکا و خدمتگزاری دائمی به آن ها را نمی بینند.
اما حالا در مورد بعضی افراد اپوزیسیون کاملاً خارج از نظام که هر اشکالی داشته باشند مثل آن ها خائن و دشمن مردم نیستند مته به خشخاش می گذارند.
آیا در چنین وضعی، من حق ندارم مقداری حواس خود را در موقع خواندن نوشته های ایشان بیشتر جمع کنم؟

نکته: آقای همایون فرزاد آن سلسلسله مقالات را در بعضی سایت های وابسته به سازمان مجاهدین که می دانیم تنها تشکیلاتی است که در هرزگی و لجن پراکنی علیه بیشتر سازمان ها و فعالان اپوزیسیون گوی سبقت را از همه ربوده منتشر می کردند.
آن مقالات را خود ایشان برایشان می فرستادند و همزمان با بعضی سایت های دیگر منتشر می شد.
مدتی است (متهم نمی کنم و فقط می گویم ظاهراً) به منظور جا باز کردن برای ایشان در سایت های معتبر اپوزیسیون، مجاهدین آن کار را ادامه نمی دهند.
۵٨٣۶۱ - تاریخ انتشار : ۱۵ آبان ۱٣۹۲       

    از : صادق شکیب

عنوان : تذکری دوستانه
جناب رستمی مایلم مطلبی را با شمای عزیز در میان نهم . بدون آن که بخواهم وارد بحث ماهوی با نظرات ابرازی شما شوم . عزیزم شما در سر تیتر نظر اولتان فرموده اید تحلیلی بجا و ناکافی . خوب اینجا مسئله ای پیش می آید . آیا نویسنده می تواند و الزامی دارد که در یک مقاله که چارچوب بحث تقریبا در تیتر آن مشخص گردیده ، همه ی مسائلی را که حوزه اجتماعی آن هم در این اوضاع بغرنج وپیچیده مطرح است ، را با خواننده در میان بگذارد . آیا اصولا این خارج شدن از حوزه ی بحثی که نویسنده تقریبا در تیتر یا عنوان آن تعیین کرده نیست. مسلما شما هم با من موافقید که این نقصی بر کار یک نویسنده است . ( خارج شدن از چارچوب بحث ) . آن مطالبی که شما فرموده اید مخصوصا در نظر دومی که ارائه داده اید می تواند در یک مقاله ی مستقلی واکاوی شود . پس جسارتا حضورتان عرض شود برداشت شما از کارکرد و هدفی که کلا مقاله ( گفتن تمامی دردها در چارچوب یک مقاله ) در عرصه مجازی دارد صحیح وعملی به نظر نمی رسد . با احترام
۵٨٣۵٨ - تاریخ انتشار : ۱۵ آبان ۱٣۹۲       

    از : الف رستمی

عنوان : تغییر هدف حمله
بر اندازی اصلاح طلبان بعنوان پیش شرط مبارزه با ولی فقیه، مشی ای غلط، افراطی و از روی عصبیت است. در سیاست اولا باید هدف را به درستی تعیین کرد و ثانیا برای پیشبردش نیروی واقعی و نه کلامی گرد آورد.
مشکل اصلی در کشور ما ولایت فقیه است. برای مبارزه علیه دیکتاتور باید همه مخالفان آن را گردآورد و این مخالفت ها را جهت داد و به نیروی مادی تبدیل کرد. چرخاندن جهت مبارزه به طرف همراهان ناپایدار و گاه نان به نرخ روز خور عملا به خط تفرقه بدل می شود که خط همان دیکتاتور است.
مردم دوباره به خیابان ها خواهند آمد ... کوچکترین تردیدی در این زمینه نیست. باید آنوقت دید که خط اصلاح طلبان از کجا به نفع مردم و از کجا به نفع حاکمان می شکند. کوچکترین همکاری از کوچکترین بخش اصلاح طلبان و چه بسا دولتیان در آن دوران با اهمیت است و به چرخش سیاسی کمک می کند. در جنبش سبز دیدیدم که دشمن به اندازه کافی قدرتمند است، نباید همه را به سمت او هل داد.
۵٨٣۵۴ - تاریخ انتشار : ۱۵ آبان ۱٣۹۲       

    از : صادق شکیب

عنوان : پرسش ازآقای همایون فرزاد
همایون عزیز چندی پیش انتقادی از جناب تابا ن کردم . حالا می خواهم همان انتقاد را از شما نمایم . اگر اشتباه می کنم ممونم خواهم شد که راهنمایی ام فرمایید . عزیزم نویسنده نباید نسبت به نوشته اش در بخش نظرات وارد بحث شود . چراکه نویسنده هدف و قصد خود را در مقاله گفته . به عنوان مثال شما مشخصا نظر خود را پیرامون مسئله ی مورد بحث گفته اید . حال این آقا یا خانم چیتگر مسائلی را طرح کرده که اصلا ربطی به مقاله شما ندارد . وکاملا معلوم است که ایشان می خواهد مزه پرانی نماید .خوب عزیزم بهترین پاسخ به اینجور اشخاص ( که تعداد شان هم کم نیست ) آیا سکوت و بی اعتنایی نویسنده نیست . وقتی نویسنده در برابر اینسان اشخاصی خود را ملزم به پاسخ گویی می نماید که هدفشان از این مزه پرانی تلاش برای گم کردن سوراخ ذعاست خواهی نخواهی بها دادن به این هاست . به عنوان مثال برای خواننده کاملا مشخص است که جناب تابان مقاله شان را با هر رنگی و در هرشکل و شمایل و تیتر و عنوانی در سایت درج می کنند ، این هیچ ارتباطی به مقاله شما و مطالب مطروحه شما ندارد . هدف اینجور اشخاص راه انداختن گرد وخاک است که نویسنده نباید بگذارد حتی ذره ای از این گرد و خاک بر دامنش بنشیند و وقت خود را صرف امثال چیتگرها نماید . بیایید و بیاییم به شعر خوانندگان باور نماییم . خود خوانننده بلافاصله و بدون توضیح شما پی به نیت امثال چیتگرها می برند با احترام
۵٨٣۵٣ - تاریخ انتشار : ۱۵ آبان ۱٣۹۲       

    از : همایون فرزاد

عنوان : به آقا یا خانم چیتگر
دوست عزیز، بنده اگر در ایران بودم هرگز نمی توانستم این حرف ها را بنویسم زیرا سر از زندان و بعدا گورستان در می آوردم. مثل همین شیرکو معارفی و مثل هزاران نفر که حالا در خاوران و خاوران ها خوابیده اند. در ایران یک دیکتاتوری خون ریز و بی رحم حاکم است.
اما کاش فقط مشکل این بود. مشکل این است که بعضی ها را چنان به دیکتاتور عادت داده اند و چنان این بعضی ها به دیکتاتوری خو گرفته اند که خیال می کنند، ما هم که در خارج نشسته ایم و شمشیر ولایت فقیه بالای سرمان نیست، باید همان طور بنویسم که در داخل کشور شمشیر ولایت فقیه بالای سر همه است. شما واقعا خیال می کنید مردم ایران در آزادی و امنیت این حکومت و جناح ها و بازی های انتخاباتی و غیرانتخاباتی آن را پذیرفته اند؟ خیال می کنید اگر آزاد باشند همین حرف ها را می زنند که امروز می زنند. خیال می کنید اگر آزاد باشند ولایت فقیه را می پذیرند؟ یک ساعت این مردم را در خیابان ها آزاد بگذارید بدون ترس از عواقبش ببیند شعارشان مرگ بر دیکتاتور خواهد بود یا نه.
حالا شما از ما می خواهید که خودمان به دست خودمان دیکتاتوری ولایت فقیه را در خارج از کشور هم برقرار کنیم و خفقان بگیریم؟ با این استدلال چون مردم ایران در مخالفت با اعدام ها مثلا، نمی توانند تظاهرات کنند ما هم در این جا نباید تظاهرات کنیم.
این بساط یک جور عوام فریبی به اسم «داخل - خارج» است، منشاءش هم همین اصلاح طلب ها هستند و باید بساطش برچیده شود.
فرمایش دیگر شما صحیح است. نباید همه را یک کاسه کرد. اما شما می توانید مثلا یک جریان اصلاح طلبی نشان بدهید که در برابر اعدام های اخیر یک اعتراض درست و حسابی کرده باشد؟ من می توانم ده ها جریان غیراصلاح طلب نشان بدهم که در برابر گاز گرفتن دست دختر موسوی اعتراض کردند و ده ها جریان را هم نشان بدهم که اعتراض نکردند. بنابر این آن ها با هم فرق های زیادی دارند. شما اما فرق اصلاح طلب ها را به ما نشان بدهید.
باقی مطالب را خود اخبار روز باید جواب بدهد. شاید حق با شماست و تیتر قرمز را باید به آیت اله خامنه ای اختصاص بدهد، نه که ایشان تریبون خیلی کم دارد!
۵٨٣۴۵ - تاریخ انتشار : ۱۵ آبان ۱٣۹۲       

    از : چیتگر

عنوان : درباره تضادها
نمونه بارز متن کسی بود که خارج کشور نشسته و حرف های تند می زنه. خب شما برگرد دِ اگر خیلی نگرانی. ببینم توی ایران هم همین ها رو می نویسی؟
بعد هم چطوری همه طیف های اصلاح طلب رو یکی می کنید؟ خب با این حساب همه بیرون اصلاح طلب ها هم یه کاسه هستن با مجاهدین خلق و رضا پهلوی پس. آخه این چه مقاله ای است؟ چه استدلالی؟ چرا اخبار روز این همه در چاپ مقالات موضع گیرانه عمل می کنن؟ گفتن خیلی هم نمی شه بی‌طرف موند، چون همه بالاخره یه موقعیتی پیشاپیش دارن. اما نگفتن مغرض باشید.
جناب ف.تابان شما سر مقاله خودتان را چرا با تیتر بزرگ و قرمز جوری صفحه اول اخبار روز چاپ می کنید که انگار خبر فوری است!! نکنه پیش خودتان با عنوان رسانه بدیل حق کسب ویژه قائل هستید؟
وگرنه حتی محمد قوچانی محافظه کار هم این کار را نمی کند!!
۵٨٣۴۲ - تاریخ انتشار : ۱۵ آبان ۱٣۹۲       

    از : کیا

عنوان : دستمریزاد!
دست حاکمیت خیلی‌ وقت است که رو شده است ،
کارتهای سوخته را دوباره به کار میبرد ،
پوسیدگی و فروپاشی سیستم آشکار است ، مردم این سیستم را نمی‌ خواهند و برای رهایی جان در کف ایستاده اند و هزینه میدهند.

جمهوری اسلامی بخصوص با ولایت مطلقه فقیه در تئوری و عمل شکست خورده است.

سوالی که به فکر می‌رسد این است : چرا هنوز در قدرت هستند؟

جواب : اپوزیسیون انقلابی و متشکل هنوز شکل نگرفته است.
۵٨٣۴۱ - تاریخ انتشار : ۱۵ آبان ۱٣۹۲       

    از : الف رستمی

عنوان : نقد به جا اما ناکافی
مقاله در تحلیل و نقد دید راست روانه در میان اصلاح طلبان در مورد برخورد به اربابان قدرت دیدگاه درستی دارد، اما مرزبندی درست با نگاه چپ روانه در میان بخشی از اپوزیسیون که همه را در یکاسه می ریزد و دولت حسن روحانی را همان قوه قضائیه، همان مجلس و همان دفتر رهبری می داند ندارد.
در نقد حاکمیت باید این گروهبندی (حسن روحانی رفسنجانی) را که در راس دولت قرار گرفته ، بویژه به خاطر رای بخشی از مردم در انتخابات غیر دمکراتیک گذشته و تداوم باور و حمایت و امید به توان ایجاد تغییرات وعده داده شده توسط آن، (علاوه بر تفاوت روش و عملکرد آن با افراطیون)، در نظر گرفت. به همین دلیل نوک حمله باید به طرف ولی فقیه و یاران وفادارش در سپاه و و قوه قضائیه ومجلس باشد و نه دولت حسن روحانی.
به همین دلیل ، آنچه مبنای انتقاد صحیح باید باشد، کوبیدن جناح اصلی حاکمیت، افشای سکوت و وادادگی دولت حسن روحانی و نقد شیوه برخورد اصلاح طلبان و ملی مذهبی ها در کنار دعوت عمومی به بازگشت به تاکتیک های مبارزاتی جدی علیه نظام ولایت فقیهی باشد.
۵٨٣٣٨ - تاریخ انتشار : ۱۵ آبان ۱٣۹۲       

  

 
چاپ کن

نظرات (۲۰)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست