از : فرامرز علوی زاده
عنوان : رضا خجسته رحیمی فرزند جهل زمانه
خانم فریبا امینی با تشکر از مطلب خوب شما ، من فکر می کنم رضا خجسته رحیمی خود فرزند جهل زمانه است،ایشان دست پروده نظام ولایی است ، چنین نگارشی حکایت از آن دارد که وی هیچگونه شناختی از تاریخ مبارزات مردم ایران و جنبش فدایی ندارد ، آن قدر که در حد درک و فهم خود، برای جریانی که بیش از ۴ دهه تاریخ مبارزه دارد ، جهل خود را به آن نسبت می دهد.
۵۹۵۲٣ - تاریخ انتشار : ٨ دی ۱٣۹۲
|
از : امینی
عنوان : سپاس
دوستانی که لطف کردند و بابت مقاله ام از من تشکر کردند از شما ممنونم . هیچ شکی ندارم که جواب های بهتری داده خواهد شد. جناب دبیری در مورد اقای نبوی گفته بودید البته از کسی که قبلا هم مقاله ای بنویسد و از داریوش همایون تجلیل کند و بعد بنویسد که دکتر فاطمی مانند بچه ها مجسمه شاه را پایین کشید انتظار دیگری نمی رود.
۵۹۵۲۰ - تاریخ انتشار : ٨ دی ۱٣۹۲
|
از : محمد سلیمانی
عنوان : توجیه گر نباشید
همانقدر تمسخر سازمان چریکی و افراد آن غیر منطقی است که دفاع نویسنده این مطلب از حقانیت آنها، جنایت و دیکتاتوری شاه را توجیهی برای تن زدن از کاربرد فکر و خرد گزیدن به طور منطقی توجیه گر دزدیده شدن انقلاب نیز شده است . وقتی از سال ۵۷ تا به امروز مدام بر طبل دیکتاتوری شاه و روح زمانه میکوبید مسلما دیگران با ادبیاتی دیگر به واکاوی شما خواهند نشست . یکی از نکاتی که معمولا کمتر مورد توجه قرار میکیرد چیستی آن چریک و آن سازمان چریکی در امروز تاریخ است چرا آنها در نبود دیکتاتوری شاه و تغییر روح زمانه کماکان در انحرافات و کژاندیشی های مفرط اسیرند ؟ یا به دفاع از پسر شاه یا نامه نگاری به آقای بوش یا به نفی مقوله امپریالیست و استقلال کشورها ووو مشغول هستند ؟ آن درایت و تیز بینی که قرار بود سرنوشت یک ملت تغییر دهد را کجای تاریخ این چریک مقدس باید به جستجو نشست ؟ باید برغم هر گونه نقد و اعتراض که به گذشته این جنبش مطرح میشود ، چریک و سازمان آن باید شهامت آن داشته باشند که خود آغازگر نقد بوده به تحلیل خسارات و زیانهایی که رفتار آنها بر حوزه فکر و اندیشه وارد کرد باشند به جای مقالات تهییجی از این دست باید دید تا چه اندازه امروز آنها نشانه هایی از آن گذشته با خود بهمراه دارد.
۵۹۵۱٨ - تاریخ انتشار : ٨ دی ۱٣۹۲
|
از : جلال م
عنوان : دستتان خوش
من باور دارم که با وجود کمبود و کاستی ها ی متن می باید از تلاش صادقانه نویسنده در دفاع از بهترین فرزندان مردم سپاس گذاری کنیم.
۵۹۵۱۵ - تاریخ انتشار : ٨ دی ۱٣۹۲
|
از : هومن دبیری
عنوان : موج چدید تبلیغات ضد نیروهای چپ و عرفی
قبل از هر چیز توجه خانم فریبا امینی به تبلیغات رایج روزنامه نگاران جمهوری اسلامی را ارج می نهم.
نگارنده نیز از تبلیغات مشمئز کننده مطبوعات حکومتی و وابسته به "اصلاح طلبان علیه دگر اندیشان تعجب نمی کنم. نمونه ء فعال آن سید ابراهیم نبوی باصطلاح "اصلاح طلب" مقیم خارج می باشد . او در رقابت مطبوعاتی با دوستان داخل کشور خود به سیم آخر زده است. در تاریخ ۱۶ دسامبر۲۰۱۳ در صفحه فیس بوک خود کینه اش را نسبت به فدائیان خلق بار دیگر نشان داد.
https://www.facebook.com/photo.php?fbid=۱۰۱۵۱۹۸۰۲۷۵۷۲۶۸۶۵&set=a.۴۱۹۳۲۷۹۲۱۸۶۴.۱۸۴۰۶۰.۷۴۵۳۷۶۸۶۴&type=۱&theater
البته معلوم شد که علت عصبانیت سید ابراهیم نبوی ، انتشار گزارش مختصری از سیاهکل بعداز ۴۳ سال از واقعه ۱۹ بهمن فدائیان خلق بوده است. خانمی در ایران در صفحه فیس بوک خود چند عکس از سیاهکل امروز را برای دوستان خود گذاشته بود . همین باعث موضع گیری ابراهیم نبوی گردید. سید ابراهیم نبوی عکسی از صفحه فیس بوک دیگران را بدون ذکر منبع برداشته و هر چه خواسته علیه فدائیان نوشته ست. بعضی کامنت گذاران به برخورد نبوی اعتراض کردند. نبوی در دفاع از نوشته خود واقعا مستاصل و دست به هر دروغ و تحریفی زده که واقعا تاسف انگیز است . مدعی "اصلاح طلبی " در پاسخ به کامنت گذاران خود جز دفاع از ارتجاع پادشاهی مطلقه و و ولایت مطلقه چیز دیگری در انبان ندارد.
در روزهای بعد نیز گستاخی های نبوی به نیروهای مختلف چپ و عرفی ادامه یافته است. بنظر نگارنده "اصلاح طلبان" حکومتی در خارج از کشور و مطبوعات داخل کشور تلاش می کنند تا با تبلیغات ضد نیروهای عرفی و چپ جو را برای بحث و گفتگوهای مفید مثل همیشه متشنج نمایند.
۵۹۵۱۴ - تاریخ انتشار : ٨ دی ۱٣۹۲
|
از : جلیل محمودی
عنوان : مقاله خانم امینی، مقاله خوبی است
پاسخ خانم امینی به انتقادات بسیار منطقی، متین و فروتنانه است. نگارش مقاله به زبان فارسی از سوی فردی که از ۱۰ سالگی در کشور دیگری به سر می برد، جای بسی تقدیر و سپاس دارد. آن چه بیشتر تلاش نویسنده را جذابتر می کند، حساسیت مسئولانه او در مقابل ادبیات ضدچپ است. متاسفانه در ایران عناصر و اشخاصی که با نیروها و اندیشه چپ عناد می ورزند، در نگارش آزادند، بر عکس برای چپ ها امکانی که بتوانند بدانها پاسخ دهند، موجود نیست. از اینرو شاهد برخوردهای تعرضی و غالبا تحریف گر عناصر و نیروهای ضد چپ و ضد سوسیالیست هستیم. مقاله خانم امینی در نقد چنین برخوردهای تعرضی و تحریف گری، قابل تقدیر و ارزش است.
۵۹۵۱٣ - تاریخ انتشار : ٨ دی ۱٣۹۲
|
از : بهروز بهروز
عنوان : گر تو بهتر میزنی بستان بزن
زنده باد خانم امینی. خیلی هم خوب نوشته اید. گفته ای قدیمی است که: گر تو بهتر میزنی بستان بزن. دوستان دیگر می توانند نقد دیگری بنویسند.
۵۹۵۱۲ - تاریخ انتشار : ٨ دی ۱٣۹۲
|
از : امینی
عنوان : در جواب دوستان
البته شما کاملا درست می فرمایید. من باید از ان مقاله نقل قول مستقیم می اوردم در ضمن من کلا مقاله به فارسی خیلی کم می نویسم چون انگلیسی ام بهتر است . از سن ۱۰ سالگی امریکا بود ه ام و با عرض معذرت با فارسی دست و پاشکسته مقاله می نویسم !! ولی اولا چون لینک این مقاله موجود نیست و من فقط نسخه پی دی اف کل اندیشه پویا را دارم نمی توانستم ان را در اختیار شما خوانندگان قرار دهم. بله ممکن است که به مقاله من ایراد زیاد باشد. حتما هم هست. خواهش می کنم کسانی که ایراد می گیرند خود مقاله بنویسند. این در حد توان من بوده است. من فقط سعی کردم دفاع کنم از کسانی که بالاخره فرزندان این سرزمین بودند و حقشان نباید خورده شود حتی اگر ما با مشی شان مخالف بوده ایم. حالا خانم عزیز شما لطف کنید و جوابی بنویسید.
۵۹۵۰۷ - تاریخ انتشار : ۷ دی ۱٣۹۲
|
از : فریبا علیخانی
عنوان : پرسش و نقد
البته من نوشته سیامند را ندیده بودم و دست به نگارش بردم. امید که تکرار مکررات باعث کسالت نگردد.
پرسش و نقد از جایگاه یک خواننده:
آقای سردبیر و دیگر همکاران محترم اخبار روز، شک نیست که شما، مقالات وارده را حداقل یکبار می خوانید.
۱ - با نوشتارهایی که از فارسی سره فاصله دارد چه میکنید؟
۲ - آیا بر نقصانها، درهم و برهم بودنها چشم فرو می بندید و برای نشان دادن صیانت در امانت، عین نوشته را در روزنامه درج می فرمائید؟
اگر پاسخ سوآلهای ۱ و ۲ منفی است، حق زایل گشته ی خواننده در نوشتارهائی همچون "پاسخ به فدائیان جهل" را چگونه جبران می نمائید؟
نویسنده ی گرامی خانم فریبا امینی ، آیا با من هم عقیده اید که دفاع بد وکیل از موضوع مورد نزاع میتواند به ضرر موکل تمام شود!
۱- نوشته چنان جویده جویده است که گوئی گربه در آن مشغول بازی بوده.
۲- نوشته در پاسخ به مطلبی نگارش یافته که گویا در مجله ی "اندیشه پویا" نگارش یافته. لیک یکبار هم فاکت مشخص از مقاله ی مورد بحث آورده نشده است و یا حتا آدرسی اینترنتی نیز داده نشده است که خواننده بخواند و بفهمد که اصل داستان چیست؟
۳- شاید از نظر شما کافیست که شما تشخیص بدهید نوشته ای توهین آمیز یا تمسخر آمیز است.
البته خواننده شما را با ولی فقیه همسنگ نخواهد دانست چون شما مطلب را خوانده اید و او نخوانده حکم به تکفیر داد (کتاب آیات شیطانی و نویسنده آن سلمان رشدی). نکند شما هم می پندارید؛ مردم محلی ار اعراب نیستند!
۴- درهرحال، اگر سر دبیر "اندشه پویا" اقدام به یک کار غیر اخلاقی کرده، پس جا دارد شما موضوع را از جنبه ی اخلاقی مورد بررسی قرار دهید نه تاریخی، تا از این طریق گامی در جهت اشاعه فرهنگ سالم نگارش برداشته باشید. البته ناگفته پیداست؛ داور نهائی مردم و در این مقال خواننده گان خواهند بود.
به امید نوشتارهای آتی شما.
۵۹۵۰۲ - تاریخ انتشار : ۷ دی ۱٣۹۲
|
از : سیامند
عنوان : ای کاش نویسنده آن مقاله را با دقت بیشتری خوانده بود
جمله ای منسوب به شریعتی هست، مبنی بر این که «برای از میان بردن تفکر و اندیشه ای، کافی است که از آن بد دفاع کنی». در اینجا هم به گمانم این امر کاملا صادق است. اندیشه ی پویا نشریه ی باصطلاح «روشنفکری» منتشره در ایران است، بالطبع شمار بزرگی از جوانان و علاقمندان به اندیشه در روزگار سانسور و بسته شدن بسیاری از نشریات و مجلات و روزنامه ها به سراغ آن می روند. فردی به نام رضا خجسته رحیمی، از حلقه ی اطرافیانِ محمد قوچانی به سردبیری آن گمارده می شود و سرمقاله ای با تیتر «فدائیان جهل» می نویسد که همانطور که اشاره شد، مخاطبانی دارد، بعد به این مقاله ی سراسر تحریف (اما ریاکار) چنین پاسخی داده می شود.
ای کاش خانم امینی با دقت بیشتری مقاله ی رضا خجسته رحیمی را می خواند، به افاضات او در رابطه با سارتر و آل احمد و پویان توجه بیشتری می نمود و پاسخی در خور برای آن «اراجیف» می نوشت، نه مطلبی در این سطح.
۵۹۴۹٨ - تاریخ انتشار : ۷ دی ۱٣۹۲
|