از : mohammad ک
عنوان : فرار از مسئولیت
اگر این حرفها را بچه های پیکار یا اقلیت می زدند.حرفی! راستی مسئولیت فردی شما چیست. رفتار شما مثل متهمان در دادگاه است که اظهار ندامت کرده و با گذاشتن بار مسئولیت به هم پرونده ها ی خود می خواهید از خود را از پاسخ گویی به جرم کرده خود را رها کند. رفتار شما چندش آور است. این رفتار، رفتار یک فدایی نیست. !!!!
. شما با نوشته ها یی از این دست راضی نخواهید شد.من فکر کنم اگر اعضای رهبری اکثریت خود کشی کنند و خود را دار بزنند، شما راحت خواهید شد. لبخند رضایت بر لبان شما خواهد نشست. به خودتان مراجعه کنید دیگران را پی نجود سیاه نفرستید. فکر می کنم این سیاست شکوفایی اکثریت برای شما دکان خوبی شده برای مطرح کردن خود. شما غیر از این حوفها حرفی برای گفتن ندارید. شما زنده به ضعف دیگرانید.
۶۱۰۹۵ - تاریخ انتشار : ۱۰ اسفند ۱٣۹۲
|
از : م-ت فدایی خلق ازایران
عنوان : گر جار زنند که مست گیرند
درود بر رقیه عزیز دوستت دارم حتی اگر با ما نباشی شرافت ستودنی ات را پاس میدارم
چپ فدایی در کلیت خود چهار ویژگی را دارد شرافت ، شجاعت ، میل به آگاهی و صداقت در همه عرصه های زندگی . گیرم که این چهار ویژگی در همه یکسان نباشد اما هست به همین دلیل هنوز هم هستیم و می مانیم و ره می پوییم آنسان که شایسته سازمان سیاسی کارگران و زحمتکشان است. اما چند جمله بارفیق اصلانی : من در همین روز ها به خواندن کتابت (کلاغ و گل سرخ) مشغولم و چه بسیار لحظاتی را که با تو و رفتگانی که تو با آنان بودی غمین شده ام باور کن انتظار نوعی موضع گیری را از تو داشتم اما نه چنین ! بهر حال این حق توست که اندیشه هایت را هر شکلی که دوست داری و گمان می کنی درست ،به جا و ضروری و منطقی است بیان کنی اما بسیار ی از ما این امکان را نداریم هر ساله بر مزار شهیدانمان رفته ایم و یا در صورت وجود موانع به نوعی آنان را گرامی داشته ایم در حالی که سال ها در وطن در بدر بوده ایم - زندگی مان با خانه به دوشی گذشته است - ترس از بیهوده بودن شجاعت با مردم بودن را در ما فزونتر کرده است بسیار سختی کشیده ایم ولی هیچگاه دست از تلاش بر نداشته ایم .بسیار به گذشته اندیشیده ایم تا از رهگذر آن همه خامی ناگزیر به پختگی لازم دست یابیم تا باقی راه مانده در عمر کوتاهمان را سرافرازانه طی کنیم . آنقدر کار برای انجام دادن هست که فرصتی برای تسویه حساب با امر و زید نمی ماند اما انجام درست این کار ها خود صفوف ما را تصفیه می کند بی آنکه به دنبال مجرم بگردیم چرا که: گر جار زنند که مست گیرند در شهر هر آنچه هست گیرند . ما دراین جا دل به همبستگی شما از هر نحله ای که باشید بسته ایم شمارمان آنقدر نیست که کارهای مانده را و راه های نرفته کفاف دهد پس ما را از این کار سترگ پیش رو گریزی نیست اگر هنوز خود را رهرو آن میدانیم . فراموش نکنیم که هدف اساسی دشمنان مردم نابودی چپ بوده و هست این گونه داوری ها اگر به هدف جمهوری اسلامی کمک کند قطعا در آینده باید در بوته نقد بیرحمانه فرزندانمان بنشینیم .
۶۱۰۹۱ - تاریخ انتشار : ۱۰ اسفند ۱٣۹۲
|
از : محسن درزی
عنوان : ای دادِ بی داد ...
رقیه خانمِ دانشگری ؛ نوش جانت بخور آنچه که از توپخانه اصلانیانها بر تو شلیک میشود ...من هم سالها پیش فکر میکردم با صادق بودن میشود در " گودِ سیاست " عریان شد ... یادتان باشد همیشه " هولی ایستاده است میپاید " یادتان باشد ، طلب کارانی چون این " مرد " با شامورتی بازی قلم ، میتوانند جلوی تنفسِ آزاد را بگیرند ... دردم آمد ، با این برخوردی که با تو شد ... هم به خاطرِ حرمتِ انسانی هم به خاطرِ ترس از سانسور ( با قوانینِ درستِ اخبارِ روز ) دهانم بسته هست... خفقان میگیرم تا به فصلش !ای دادِ بی داد ...
۶۱۰٨۹ - تاریخ انتشار : ۱۰ اسفند ۱٣۹۲
|
از : البرز
عنوان : اگر برای چاره جویی برای این مشکلات متحدانه عمل نکنیم
آقای اصلانی عزیز، کم نیست، بس نیست، دیگرانی که بر سر ما کوبیده و قصدِ خوار و ذلیل و بی اعتبار کردن ما را دارند، حال باید خود، به بهانه انتقاد و انتقاد از خود، بر سر خود بزنیم.
آیا به جای بر سر خود زدن، بهتر نیست، انرژی خود را صرف اموری کنیم، که ره آوردش چاره درد مردم کشورمان باشد
مردم امروز، از بی سیاستی های دیوانه وار ج.ا در باب، رفع آلوده گی های محیط زیستی(هوای آلوده، آب آلوده، کمبود آب، آلوده گیهای خاک) در عذابند.
مردم در رنج از کمبود انرژی، و در زحمت از انرژی گران، با طناب پوسیده ج.ا در حال وارد شدن به چاههایی هستند، که آینده ای بهتر از چرنوبیل و فوکوشیما در چشم انداز ندارد.
مردم به خشم آمده از لگد مال شدن غرور ملی اشان توسط دول بزرگ جهانی، برای کسب استقلال سیاسی و اقتصادی همه افسار خود را، چنان در دستهای بی کفایت سیاست خارجی ج.ا قرار داده اند، که هر روز این متولیان سیاست خارجی کشور مشکل و دردسر تازه ای، برایش می آفرینند.
جوانان گرفتار آمده در جمع لشگر عظیم بیکاران کشور طعمه های خوبی برای شبکه های مافیایی مواد مخدر، فحشا و انواع دیگری از جنایت هستند.
استبداد، مستبدین و حامیان داخلی و خارجی آنان، برای سردرگم کردن هر چه بیشتر مردم، هر از گاهی به کوره همیشه شعله ور مسائل قومی−ملی کشور دمیده و با دست به یقه کردن مردم، یقه خود را می رهانند
اینها بخشی از مشکلات پیش روی ما هستند، برای این مشکلات چه باید کرد، این است آن آواز، و مسئولیت فردی یک یک ما در قبال مردم میهنمان.
اگر برای چاره جویی برای این مشکلات متحدانه عمل نکنیم، فردا دیگر پیشانی برای نشستن عرق شرم بر آن نخواهیم داشت.
۶۱۰٨٣ - تاریخ انتشار : ۱۰ اسفند ۱٣۹۲
|
از : Majid aslani
عنوان : اتحاد شرت پیروزی
آقای اصلانی میگوید زندان رفته وشکنجه شده ولی بجای اینکه ازاین موضوع جهت بسیج همهٔ نیروهای ضد استبداد استفاده کند ، به روش بازجوها ی خویش تخم نفآق و تفرقه میپاشد و به هیچ چیز دیگر جز انحلال و تعطیلی ‘اکثریت ‘قانع نیست .
۶۱۰٨۲ - تاریخ انتشار : ۱۰ اسفند ۱٣۹۲
|
از : امیر مرادی
عنوان : نقادی سیاسی از نوع آقای اصلانی؟
آقای اصلانی من شما را عمدتا با همین نوع مطالبی که می نویسید می شناسم، اطلاعاتی بیشتر از این در مورد شما
ندارم ونمی دانم قبل ازاین که زندان بروید با کدام سازمان سیاسی بودید، آن سازمانتان چه نظری نسبت به حکومت داشت و سخن شما با بازجویان جلاد چه بود. جای شکر است و نه سوال که شما یکی در آن شرایط که زندانیان چپ را بدون سوال و جواب از اتاق بازجویی به قتلگاه می فرستادند، خوشبختانه از تیغ شکنجه و اعدام جان سالم به در برده اید. ولی شما که تجربه بازجویی ها را دارید، برای من سوال است که چرا در انتهای نوشته تان به مبشری و تابان می گوئید، اطلاعاتی که در مورد "متهمان پرونده" دارید سوخته است و شما بی خود از اسم بردن طاهری پور و نگهدار به عنوان مجرمان امتناع می کنید. راستش وقتی پاراگراف آخر نوشته شما را خواندم این احساس به من دست داد که آقای اصلانی بازجویی می کند و یا نقد سیاسی می نویسد. خوب اگر به نوشته مبشری و دو خط کامنت ف-تابان ایراد سیاسی داشت، جای تامل بود. ولی وقتی یک به یک افراد را از پرونده مورد نظرش ردیف می کند و می گوید نظر کریمی حالا این است، ممبینی فعلا چنین است، طاهری پور و نگهدار چنان هستند، حالا مانده است مبشری وتابان که پازل اطلاعاتی آقای اصلانی را تکمیل کنند. شما که به فهم این و آن و رقیه دانشگری از نقد سیاست خطا ایراد می گیرید، آیا خودتان با انگشت گرفتن به سوی این و آن وتهدید ضمنی به این که همه اطلاعات رو شده است، متهم را معرفی کنید، راه خطا نمی روید و سیاست نقادانه را تا سطح قصاص تنزل نمی دهید؟
۶۱۰۷٨ - تاریخ انتشار : ۱۰ اسفند ۱٣۹۲
|
از : سهند م
عنوان : شرم
شرم احساسی انسانی است. اما در نوشته آقا ی اصلانی گویا اصلا هیچ منزلتی ندارد. آقای اصلانی خودشان اکثریتی بوده اند. تا قبل از بیانیه ۱۶ آذز و انشعاب کشتگری هاکه بر سر وحدت با حزب توده صورت گرفت. این یعنی خطا و شرم مشی شکوفایی جمهوری اسلامی در سال های اعمال این سیاست باید بر چهره آقای اصلانی هم باشد و مسئولیت فردی اصلانی هم مطرح است. از عجایب روزگار این است که آقای اصلانی در مسند شماتت و خوار کردن رقیه دانشگری نشسته است. آقای اصلانی! توجه به شما بیشتر به خاطر رنج های زندان شماست. آن هم بدون این که قضاوت کنیم در آن جا شما بر چه مواضعی استوار بوده اید. شایسته نیست اکنون یقه ی کسی را اکنون با تلخی و درشتی بگیرید که به درستی از مشی نادرست و فاجعه باری در زندگی سیاسی و مسئولیت خودش در آن انتقاد و احساس شرم کرده است. انصاف هم خوب چیزی است. در چشم من شکستید.
۶۱۰۷۵ - تاریخ انتشار : ۱۰ اسفند ۱٣۹۲
|
از : زیبا جوادی
عنوان : طلبکاری بی جا
من شنیده ام که اقای اصلانی هوادار گروه معروف به کشتگر بوده . یعنی بخشی از اکثریت که تا اخر با اکثریت بوده و سیاست همکاری با خط امام را هم قپول داشته و اجرا می کرده . این بخش در اخر کار وقتی اکثریت می خواسته در حزب توده منحل شود از اکثریت جدا شده و انشعاب کرده. اگر این شنیده ها درست باشد اقای اصلانی نیز در حد هوادار مسولیت سیاست اکثریت را بر عهده دارد و به قول خودش در حد هوادار باید عذرخواهی کند و نمی تواند از دیگران طلبکار باشد
نوشته اقای اصلانی انشا نویسی است. ایا لازم است همه در همه موارد نظر بدهند؟
۶۱۰۷۴ - تاریخ انتشار : ۱۰ اسفند ۱٣۹۲
|