از : مزدک خرمدین
عنوان : پاسخی به دلخواسته
جناب دلخواسته برداشتن من از نامه زنده یاد بختیار بهیچ وجه رهبر جنبش دانستن خمینی از طرف بختیار نیست.شما با تردستی برداشتی نیت خوانی خود را بعد از ۳۷ سال از نامه ای بعنوان سند خیانت فردی مثل بختیار می خواهید بمردم حقنه کنید.زمانیکه این نامه نوشته شده سال ۵۶ است و آینده جنبش مبهم و گروهای سیاسی در موقعیتی نیستند که بتوانند بدون کمک گرفتن از مذهبیون سنتی که پایگاهی در بین مردم دارند و آزادانه تبلیغ می کنند پیروزیی بدست آورند. جریانات چریکی و سازمانها و احزاب سیاسی همه از هم پاشیده شده اند و سرانشان در زندان است.در این موقعیت حتی نیروهای رادیکال هم با مرتجع ترین نیروهای مذهبی ارتباطی تنگاتنگ دارند. اسلام/شیعی موتور حرکت تودهاست و نمایندگان و رهبران ان هم حوزه و همین ایت الله هایی چون خمینی است.بنابراین گروهای ملی و حتی چپها و مجاهدین و سایر اپوزیسیون دیدی مثبت نسبت به روحانیون ضد حکومتی دارند. شاهپور بختیار هم از این دید مثتثنی نیست.شما نباید فراموش کنید که روحانیت شیعه در طول تاریخ خونیار کشور ایران خود را همیشه یاور مردم ستمدیده و زجر کشیده جازده اند و در همین زمان افرادی مثل طالقانی و منتظری و بسیاری از روحانیون با جریانهای به اصطلاح مترقی(مثل مجاهدین و نهضت ازادی و جریانهای ملی و دمکرات...) در ارتباط بودند و در همین زمان کسانی مثل گل سرخی حسین را رهبر ازادگان جهان و یاور مظلومان و ضد امپریالیسم و مبارزان راه آزادی میدانند.بنابراین نوشتن چنین نامه ای خیلی عادی است.زنده یاد بختیار یک فرد سوسیال دمکرات است نه مثل چپهای رادیکال .شما که گویا در غرب زندگی می کنید باید بدانید که یک سوسیال دمکرات دارای سیاستی بین رادیکالهای چپ افراطی و راست افراطی است و سعی در ساختن جامعه ای دارد که همه بعنوان انسانهای آزاد بتوانند زندگی کنند و گروهی گروه دیگر را حذف نکند.برخوردهای انتاگونیستی تاکتیک سوسیال دمکراتها نیست بلکه شعار آنها همه با هم است. بنابراین زنده یاد بختیار با چنین عقیده ای دست یاری بسوی جریانی(خمینی بعنوان نماینده اسلام سنتی مخالف شاه) دراز می کند.من از چنین نامه ای واگذار کردن رهبری و یا رهبر انقلاب نامیدن خمینی و یا روحانیون استنباط نمی کنم.چون زنده یاد بختیار با پذیرفتن حکومت قبل از انقلاب و با سخنانیکه در رابطه با شخص خمینی و حکومت مذهبی بیان داشت بخوبی نشان داد که سیاستمداری دمکرات و سوسیال دمکرات است و ایراندوست و مخالف حکومت دینی چیزیکه نه تنها شما و امثال شما بلکه چپهای دو آتشه هم از درک و بیان آن تا قبل از ۵۸ عاجز بودید!درسیاست کسی نه پیغمبراست و نه حامل وحی ولی درک و فهم بموقع و بکار گیری ترفندهای سیاسی بموقع از مهمترین سیاستهاست.کاریکه شاهپور بختیار هم توانش را داشت و هم به من و تو وملیونها ایرانی عاجرانه و دردمندانه نتوانست بفهماند.شما بجای نیت خوانی سال ۵۶ زنده یاد بختیار برای توجیه بلاحت و نا آگاهی خود و ملیونها ایرانی بهتر است به جهل و اشتباه خود در تنها گذاشتن بختیار و ترجیح جهل و جنایت و ترور بر سوسیال دمکراسی و حکومتی سکولار بر مبنای حقوق بشر اعتراف کنی!
۶۴٣۴۶ - تاریخ انتشار : ٨ شهريور ۱٣۹٣
|
از : امیر ایرانی
عنوان : مستبد سازان
جناب دلخواسته گرامی درود برشما ،روشنگری بجایی انجام داده اید.یکی از مشکلات جامعه ایران در شرایط فعلی تاریخ سازی توسط شیادان است وقتی روش آنانرا دنبال می کنیم می بینیم داده هایی را ازوقایع بدلخواه انتخاب می کنند سپس بکمک آنان نتیجه مطلوب خود را بیان می کنند.این شیادان تاریخ سازدرهمه زمینه ها فعال هستند در زمینه اقتصادی در زمینه سیاسی در زمینه فرهنگی و.... جامعه ایران ومبارزان این جامعه در شرایط فعلی با دو جریان قوی باید مبارزه کنندیکی بامستبدواستبداد دینی حاکم دوم باشیادان تاریخ ساز که ممکن است آن تاریخ ساز یک فرد باشد یا یک گروه ویا یک سازمان سیاسی ویا یک فرد قوم اندیش ویا سازمان قومی. اگر برای زمان پیروزی انقلاب سه دوره در نظر بگیریم یکی قبل و یکی زمان پیروزی ودیگری بعد از آن،درهر سه دوره افراد ویا گروه های مستبد ساز وجود داشته اند که خیلی از باز ماندگان آنان در حال حاضر شروع به ساختن تاریخ وبطریقی خود را قهرمان نشان داده اند،ودر این بین باید ضدقهرمانی هم وجود داشته باشد که آن هم خمینی خواهد بود. این قهرمانان خود را بعنوان الترناتیو هم معرفی می کنند وتنها ره راهی را خود می دانند واگر در وقایعی که در کشور رخ داده هم نقش داشته اند با دستکاری وآدرس غلط دادن خود را از نتایج ویرانگر ببار آمده مبرا می کنند. اشاره به نوع عملکرد وآثار بجا مانده از اعمال بعضی از آنان خود کتابهایی را می طلبد. سئوالی که در مورد اقدام اقای بختیار در آن دوران مطرح است اینست ،آیا آن اقدام ناشی از روح فداکارانه ء وی بوده یا ناشی از خصلت فرصت طلبانه ویا ناشی از ماموریتی که برای وی در نظر گرفته شده بود ؟
۶۴٣٣٨ - تاریخ انتشار : ٨ شهريور ۱٣۹٣
|
از : سلیم
عنوان : جهل
بختیار در مورد ناتوانی،، پریشانی و آشفته گی در ارتش آن روز ایران، به صدام یا هرکس دیگری دروغ نمی گفت. تمام نیروهای ارتش پریشان ایران در همان روزها و هفته های آغازین جنگ به سادگی فرو پاشیدند. تمامی مناطق مورد هدف ارتش عراق برای ان مرحله از جنگ، به تسخیرشان در آمد. حتی خود صدام نادان هم از سرعت باورنکردنی پیشروی سربازانش هراسید و به ایشان دستور آرامش داد. داستان شکست صدام اما توان ارتش ایران در آن سالها نیست. داستان ، داستان روحی ست که آن سالها،حاکم بر فضا، درکوچه پس کوچه های ایران جولان می داد. روحی که جسم صد ها هزار نوجوان ایرانی که چون در حماسه ها شجاع و بی هیچ گونه باکی از مرگ شده بودند، به جبهه های آن جنگ شوم سوق می داد، تنها احمقان هستند که روح عظیم انقلاب را در اجسام نحیف توده ها نمی بینند. این که غالب این احمقان اغلب روشنفکر نام دارند، بی تردید دردی از دردهایشان را دوا نمی کند.
گرد ها را از چشم ذهن برداریم، خاطره را هرچند تلخ، زنده کنیم: فضای حاکم بر کوچه های ایران، جمهوری خمینی را "همزمان" از سه خوان بسیار پر خطر جنگ با عراق، جنگ کردستان و نبرد شهری با مجاهدین و ماءویست های متوهم به سلامت و توانمند به بیرون گذراند. در تمامی این جنگ ها دشمنان حکومت ایران حمایت آشکار و ناآشکار بزرگترین سامانه های ی قدرت در جهان را پشت سرداشتند. تنها اما،شاید، بارش صدها بمب اتمی می توانست آن روح بزرگ و هولناک را از جسم نحیف نوجوانان ایرانی به گریز وا دارد. به خاطر بیاوریم، دیروز امروز نبود.
۶۴٣٣۷ - تاریخ انتشار : ٨ شهريور ۱٣۹٣
|
از : خواننده
عنوان : خانم علیخانی / آقای دلخواسته
خانم علیخانی:
گمراه نشوید. بسیاری از افرادِ به اصطلاح «اپوزیسیون» در خارج از کشور، درست مثل بافت کل جامعه ایران، قبیله ای هستند و رفیق بازی و باند بازی و پارتی بازی می کنند. اینها هویت وماهیت فردی ندارند.
چندی پیش به مناسبت زادروز مرحوم بختیار، یکی از اینان شروع کرد به این حرفها که من غذرخواهی می کنم. بعد همه به ترتیب شروع کردند و عذرخواهی کردند از حضور آن مرحوم. یعنی نوعی کودکستان است. اگر هم غیر از این بود که ما الآن وضعیت بهتری داشتیم. این دسته از مخالفان را می توانید راحت فراموش بفرمائید. مردم هم اینها را جدی نمی گیرند. در داخل هم که اساساً کسی اینها را نه می شناسد و نه قبول دارد.
آقای دلخواسته:
من نه می دانم که این نامه واقعی ست و نه مخالف یا هوادار مرحوم بختیار هستم. فقط این را می دانم که حتی با وجود این اشتباه بختیار (که باید با توجه به شرایط آن زمان بررسی بشود) شخصیت ایشان بزرگتر از این چیزهاست که بتوان آنرا با این نامه زیر سوال برد. البته کار شما برای روشنگری تاریخی بسیار صحیح و قابل تقدیر است.
۶۴٣٣۶ - تاریخ انتشار : ٨ شهريور ۱٣۹٣
|
از : آرمان رهایی
عنوان : این هم از مرغ طوفان
شاید بد نباشد مسعود نقره کار نیز این نامه را چند بار بخواند و متوجه بشود حمایت تازه یافته او از بختیار مانند حمایت های اولیه او در دهه ۶۰ از رژیم ضد امپریالیستی امام خمینی اشتباه است.
۶۴٣٣۵ - تاریخ انتشار : ٨ شهريور ۱٣۹٣
|
از : فریبا علیخانی
عنوان : آنسوی »چهره ها«
امیدوارم این مطلب را آقای سیروس ملکوتی مجری برنامه »چهره ها« در تلویزیون "روژ هه لات" ببیند و بخواند. تا شاید در ادامه ی برنامه های »چهره ها« با اطلاعات و دقت بیشتری ظاهر شود.
در برنامه ی ماه جاری میهمان این تلویزیون آقای خاتمی (عضو سازمان انقلابی زحمتکشان ایران) بود که با آب و تاب از سوابق گهربار آقای شاهپور بختیار یاد میکرد و رسما ً از ایشان طلب بخشش می نمود. چرا که او و سیاستهای سازمان متبوعش در مخالفت با شخص دکتر بختیار بوده. و ایشان (سیروس ملکوتی) در موضع یک آگاه سیاسی-اجتماعی ایران و بعنوان مجری برنامه، خارج از آنکه هیچ آگاهی از سوابق دکتر بختیار نداشت چنان شیفته فضیلتهای نقل قول شده از طرف آقای خاتمی قرار گرفته بود که دهانش از تعجب بازمانده بود که چه دردانه ای در عالم سیاست ایران بود و کس نمی شناختش.
۶۴٣٣۴ - تاریخ انتشار : ۷ شهريور ۱٣۹٣
|