از : مهناز
عنوان : ما فراموش نمیکنیم
آقای حاج سید جوادی کم لطفی کرده و در مورد استقرار حکومت خمینی میفرمایند:
"دولتی را که خمینی و شرکای او با سوء استفاده از جهل و فقر سیاسی و ایمان کورکورانه توده ها و تکیه بر نفاق و پراکندگی و فرصت طلبی طبقه متوسط و نخبگان و به کمک چماق کشان خط امام درست کردند ".
آنچنان سخن میگویند که انگار آنچه بر ما گذشته فقط محصول فقر سیاسی تودهها و قشرهای متحجّر و مذهبی جامعه بوده و متفکران و روشنفکران پر مدعای ما هیچ مسئولیتی ندارند. "شرکای خمینی" چه کسانی بودند؟ آیا سخنان گهر بار ذیل تراوشات فکری "تودههای با فقر و جهل سیاسی و با ایمان کور است"؟ منظورم این سخنان است:
«امام میآید، با صدای نوح، با طیلسان و تیشهی ابراهیم، با عصای موسی، با هیئت صمیمی عیسی و با کتاب محمد. دشتهای سرخ شقایق را میپیماید و خطبههای رهایی انسان را فریاد میکند. وقتی امام بیاید، دیگر کسی دروغ نمیگوید، دیگر کسی به خانهی خود قفل هم نمیزند، دیگر کسی به باجگزاران باجی نمیدهد، مردم برادر هم میشوند و نان شادیشان را با یکدیگر به عدل و صداقت تقسیم میکنند، دیگر صفی وجود نخواهد داشت، صفهای نان و گوشت، صفهای نفت و بنزین، صفهای مالیات، صفهای نامنویسی برای استعمار. و صبح بیداری و بهار آزادی لبخند میزند. باید امام بیاید تا حق بجای خود بنشیند، و باطل و خیانت و نفرت در روزگار نماند.» ".
اگر شما فراموش کرده اید (یا خود را به فراموشی زده اید) ما هرگز فراموش نمیکنیم.
۶۶۵۱۴ - تاریخ انتشار : ۱۰ بهمن ۱٣۹٣
|
از : زندانی زنجیری
عنوان : در تایید " سعید ح."
بهترین پیشنهاد خواندن رساله "مرحوم منتظری است "
۱. نزدیکی یا زناشویی:
خمینی اشاره دارد بر اینکه, زن میبایست خود را در اختیار مرد, بی چون و چرا قرار دهد.
منتظری به جزئیات میپردازد. که کمی چندش آور هم میتوان آنرا توصیف کرد" در هر حال یک همه پرسی از زنان در تصور رشد میکند!"
۲.در بر خورد با کفر
در مورد مردان بعد از سه بار اعتراف, حکم زدن چپکی دست و پاها است و در صورت ماندن کافر بر موضع قبلی زدن سر میباشد.
اما در مورد زنان گذشت میشود و بدین شکل!
زن را باید در " سیاه چالی " مثل زیر زمین حبس کرد و در غذایش شن و زیر پایش آب ریخت تا زمانی که بگوید خدا هست در غیر این صورت این حبس به حبس ابد " شکنجه ابد ی " تبدیل میشوند !
۳. آنجایی که خمنیی از "مستحب یا احتیاد واجب " سخن میگوید ایشان به واجب میپردازند.......
با همه اینها ایشان شخصیتی بارز و مثبت در پولتیک حوضوی میباشند چونکه تقلید را برای مسلمانان مطلع واجب نمیداند!
و مهم تر از همه قبل از وداع از جهان از مردم ایران برای نوشتن" تئوری ولایت فقیه "عذر خواهی مینماید!
۶۶۵۱۰ - تاریخ انتشار : ۱۰ بهمن ۱٣۹٣
|
از : محسن خ
عنوان : رویگردانی یا انتقاد از خود؟
جناب "سعید ح" سلام علیکم،
۱- کجا من نوشتم مرحوم حضرت آیه الله منتظری مدافع ولایت فقیه نبوده اند؟
نگارنده مقاله یا نامه پرسیده اند: «آقای روحانی نمی داند که خمینی و صحابه او بهشتی و رفسنجانی و منتظری و... پیش نویس اول قانون اساسی محصول حقوقدانان مسجد ارشاد که در آن هیچ اصلی در ولایت فقیه و حکومت اسلامی نبود را در مجلس خبرگان ساختگی به قانون اساسی ولایت فقیه و حکومت براساس موازین اسلامی مسخ کردند...؟»
در این سوال دقت کافی صورت نگرفته. از آنجا که تدوین پیش نویس قانونی اساسی بر عهده حقوقدانان "مسجد ارشاد" گذاشته شد، می توان نتیجه گرفت که روحانیت فضا و شرایط آن روز را برای طرح اصولی همچون ولایت فقیه فراهم نمی دانستند. اما کسانی مثل حسن آیت بسیار حساب شده در روند بررسی پیش نویس به تحریک و حریص کردن روحانیت پرداختند. حسن آیت که از محافل فوق ارتجاعی اصفهان بوده و با حامیان کودتا در ارتباط تنگاتنگ بوده، از سر دلسوزی برای روحانیت این کار را نکردند. آنها خواهان برگردادن حکومت فردی به ایران بودند و حال که برگرداندن شاه محال بنظر میامد، زمینه را برای فراهم کردن سلطنت فقیه آماده کردند.
۲- درست است که مرحوم حضرت آیه الله منتظری طرفدار این اصل بودند، اما بگفته معظم له مقصود ایشان آن نبود که امروز یا حتی در اواخر دهه شصت شاهدش بودیم. معظم له بمحض مشاهده لغزش در ولی فقیه بانگ اعتراض را سر دادند و هزینه آن را هم پرداختند. معظم له در زمان حصر خانگی هم دست از ابراز مخالفت با ولایت مطلقه فقیه بر نداشتند. ایشان تنها از شیوه حکومت جاری تنها رویگردان نشدند بلکه به انتقاد از خود نیز پرداختند. و علیرغم فشارهای طاقت فرسا به کشتارها و احکام سنگین در زندان ها (حتی برای وابستگان سازمانی که فرزند وی را به شهادت رساندند) اعتراض کردند و عواقب را هم به جان خریدند
۳- بر عکس معظم له که صادقانه از خود و از قدرت انتقاد کرد، دسته و گروه هایی که با ماجراجویی های مشکوک به سهم خود در تحکیم استبداد فردی نقش آفرینی کردند نه تنها از خود انتقاد نکرده بلکه همچنان طلبکار مردم هم هستند. کردستان و گنبد و آمل را به اختشاش کشیدند، رژه مسلحانه راه انداختند و جوانان مردم را طعمه "انحصار طلبان در کمین انقلاب نشسته" کردند و زمینه را برای بسته و بسته تر شدن فضا آماده کردند تا تر و خشک با هم بسوزند، تا در نهایت ارتجاع انقلاب را ببلعد و کار به اینج برسد که شاهدیم، اما با این همه به این گذشته خود مفتخر هم هستند!
در دیزی باز است جناب "سعید ح" ...
۶۶۵۰۹ - تاریخ انتشار : ۱۰ بهمن ۱٣۹٣
|
از : سعید ح.
عنوان : تاریخ را مخدوش نکنید!
آقا محسن، "مرحوم حضرت آیت الله منتظری" شما اتقاقاً یکی از نظریه پردازان و یکی از هوادران سرسخت ولایت فقیه بوده اند، حتی ایشان در این زمینه از "امام راحل" خود هم متعصبتر بوده اند. اطلاعیه این مرحوم دربارهی پیش نویس قانون اساسی که در روزنامه جمهوری اسلامی ( بیست و چهار تیر ماه سال پنجاه و هشت) چاپ شد، تفکیک قوای سه گانه را صریحاً رد می کند. این مرحوم حتی پارا فراتر گذاشته، حاکمیت مستقیم "فقیه عادل" بر این سه قوه واجب و لازم میداند، مگر اینکه "فقیه عادل" خود مثلاً سمت ریاست جمهوری را نپذیرد. در اینصورت، از نظر ایشان، مسئول سه قوه همرا با ارتشتاران، اگر آب می خورند باید قبل از آن، از این "فقیه عادل" اجازه بگیرند. این مرحوم در آنجا هم پیشنهاد می کند که بهتر است که "فقیه عادل" اداره امور کشور را به یک شورای مرکب از سه یا پنچ نفر، زیر نظر مستقیم او، محول کند. جان کلام اینکه، از نظر ایشان، هیچ تصمیمی بدون اجازه و رای "فقیه عادل" ممکن نیست و مشروعیت ندارد.
"مرحوم حضرت آیت الله منتظری" شما، هوادار حکومت تئوکراتیک نبوده بلکه هوادار حکومت هیروکراتیک بوده، یعنی حاکمیت مسقیم روحانیت بر کل دستگاه سیاسی هم بعنوان فقیه و کارشناس، هم بعنوان کارگزار و مجری. حکومت هیروکرایتک بدتر از حکومت تئوکرایتک است.
آنچه آقای سید جوادی گفته اند عین حقیقت است و در عین گامیست برای مبارزه با بیماری فراموشی، بیماری که اکثر ما ایرانیان به آن مبتلا هستیم: به محض اینکه یک دولتمرد سابق، یک کارگزار سابق نظام ، از گذشتهی خود رویگردان می شود، ما سریع فراموش می کنیم که او در گذشته چه گفته و چه کرده است . از همه بدتر بسیاری از ماها حتی سعی می کنیم برای آن فرد، گذشته ای دمکراتیک با سابقهی حقوق بشری و کاملاً درخشان دست پا کنیم. انسان ها تغییر می کنند،بله این حرف کاملاً درست است. اما ما حق نداریم، آرزوی های خود را، افسانه های خود ساختهی خود را بجای حقیقت بگیریم و بدین شکل تاریخ را مخدوش کنیم.
موفق باشید
۶۶۵۰۰ - تاریخ انتشار : ۹ بهمن ۱٣۹٣
|
از : زندانی زنجیری
عنوان : درود بر شما که انگشت روی نکات مهم گذاشتید.
"استبداد با اصلاحات دو خط موازی هستند"
حکومت ولایی را به هر شکلی حفاظت کردن خیانت به این مردمست.
۶۶۴۹٣ - تاریخ انتشار : ۹ بهمن ۱٣۹٣
|
از : بهروز الف
عنوان : یاد گیری چپ از این مقاله
در تازیخ چپ گرایان (منظورم مارکسیت ها هستند نه لوچ ها) همواره گفته و نوشته شده و از هوادار ساده مارکسیست شده بدون خواندن کتابی تا رهبران سازمان ها و احزاب آن را تکرار کرده اند که: اصل عملکرد فرد یا جمع (سازمان، گروه، حزب) تا حرف
اما چنانچه شاهد بودیم و هستیم اگر نه اکثریت بل اغلب چپ گرایان چه ایرانی چه عیر ایرانی عملا "حرف" فرد یا جمع را ملاک قرار میدهند که باعث تکرار و تکرار نابودی افراد چپ و تشکیلات چپ بوده ولی نه درسی آموخته شده نه ره به سوی دیدن "عملکرد"
این مقاله آقای حاج سید جوادی شاید درس عبرتی باشد برای چپ گرایان ایران. ایشان بدرستی و بسیار آشکار و روشن "از تمامی روسای جمهور بعد از سال ۵۷" صحبت میکنند که در بسط فساد، دولت استبدادی و تحکیم وحشت نقش و دست داشتند. از طرف دیگر از "بهشتی، مطهری، بازرگان و منتظری" مینویسند که جملگی یک نقش داشتند در حاکمیت این رژیم منحوس. اما، چپ گرایان "دمکرات !!" شده ما به نشست و برخواست و ترتیب مصاحبه با اولین رییس جمهور اسلامی میکنند و این شخص هم بخودش و هم به اطرافیانش توهم مستولی شده که شخصی دمکرات و ملی گرا هست. کسی که در کشتار کردستان (فراموش نکنیم موضع ارتجاعی اش در قبال مسئله بوکانی ) و ترکمن صحرا دست داشت و بدروغ برای تبرئه چاقو کش میدان تره بار که رهبران ترکمن را در کنار جاده ترور کرد، همانند رهبر و پدرش خمینی ادعا کرد که اینان "خود خود را شکنجه میدهند و میکشند" تا زمانی که در قدرت بود کلامی از اعدام های اولیه بدون محاکمه در مدرسه رفاه نگفت و همدوش بقول زنده یاد محجوبی "مثلث بیق" سرمست از رسیدن مفت و مجانی بقدرت صحه بر اعدام ها و کشتار نه تنها زد بل در آن دست داشت. حال در گوشه ای از دنیا هر روز خود (از جانب مردم سوال میکند) و خود جواب میدهد
همنگونه هست که چپ دمکرات شده ما از منتظری و بازرگان این دو مرتجع دفاع میکنند با نگاه کردن با بزرگترین دره بین دنیا در لابلای حرف های آنها تا دلیلی بر دفاع اشان پیدا کنند.
۶۶۴۹۱ - تاریخ انتشار : ۹ بهمن ۱٣۹٣
|
از : محسن خ
عنوان : تاریخ را مخدوش نکنیم!
اشاره من به این نکته مقاله بر می گردد که نگارنده نقش حسن آیت (از اطرافیان مظفر بقایی) در گنجاندن اصل ولایت فقیه در قانون اساسی را نادیده می گیرد.
مرحوم حضرت آیت الله منتظری در خاطراتشان نوشته اند که به هنگام بررسی پیش نویس قانون اساسی در مجلس خبرگان حسن آیات نزد ایشان رفته و گفته که برای تضمین جایگاه روحانیت بهتر است ولایت فقیه را در قانون اساسی درج کنیم (نقل به مضمون).
۶۶۴٨٨ - تاریخ انتشار : ۹ بهمن ۱٣۹٣
|