از : سهراب مبشری
عنوان : توجه به سایر نوشته های مصداقی
دوست عزیز فدایی، با سلام. مصداقی هزاران صفحه درباره سالهای زندان نوشته است و از جمله به تفصیل درباره قتل عام شصت و هفت و سرگذشت شخص خود او در آن سالها توضیح داده است. این کار باارزش مصداقی خدمتی بزرگ به حافظه تاریخی مردم ایران است. اگر به نوشته های مصداقی رجوع کنید خواهید دید که او به هیچ منبع اسرار استناد نمی کند بلکه همین منابع علنی را که در دسترس من و شما نیز هست، مورد استفاده قرار می دهد، از داده های همین منابع آرشیو ساخته است و یک تنه نقش یک موسسه پژوهشی را ایفا می کند. او در خاطراتش بسیار از فداکاری جان باختگان توده ای و فدایی نوشته است و حتی با سازمان اکثریت هم خصومتی ندارد. انتقاد من به او این است که به ارزش کار خود لطمه می زند وقتی اجازه می دهد خشم و برافروختگی، بر لحن او در مورد این یا آن فرد سایه افکند. بهترین گفتگو فقط در فضای آرام ممکن است. به قول دوستی، ما چاره ای جز گفتگو نداریم. پس از سخن گفتن هر کس استقبال کنیم. زنده باشید. سهراب.
۶۷۷۹۴ - تاریخ انتشار : ٣۰ فروردين ۱٣۹۴
|
از : منهم ایرانی
عنوان : سرسام گرفتم
قربان قد و بالایت شوم امیر ایرانی گرامی! من هم ایرانی هستم مثل شما. کمی تمرین نگارش فارسی کنید بد نیست. سرسام گرفتم تا جملات بی سروته و خسته کننده شما را خواندم. تصدقت گردم این همه آسمان و ریسمان به هم بافتید که چی! بالاخره ادعاهای نویسنده درست است یا خیر؟ اگر نه چرا؟ منطق هواداران آقای نگهدار در نظرات ارائه شده، حتی عقبتر از انصار حزبالله و دلواپسان بیت رهبری است. باور بفرمایید این دوستی خاله خرسه است و به آقای نگهدار ظلم میکنید. من نوشتههای ایشان را خواندهام تا این حد نازل و بیمنطق نیست.
۶۷۷٨۲ - تاریخ انتشار : ٣۰ فروردين ۱٣۹۴
|
از : فدائی
عنوان : اکثریت خاری بر چشم مصداقی
دوست عزیز آقای مبشری، نوشته اید که اقای مصداقی زحمت کشیده و مواردی را طرح کرده، و مشکل را نه در اتهاماتی که به نگهدار وارد کرده بلکه در برخورد تند او یافته اید.
آقای مصداقی زحمتکش، خوب است کمی هم زحمت بکشد و در مورد چگونگی ازاد شدنش از زندان جمهوری اسلامی و خارج شدن خویش از ایران را، برای روشنگری بنویسد. بگوید که با دادن کدام التزام از زندان آزاد شد و چگونه با چمدانی از اسناد از ایران خارج شد. مشکل آقای مصداقی نه با نگهدار بلکه با جنبش فدایی و بویزه اکثریت است. ایشان نگهدار را بهانه کرده تا عقدهی دیرینه اش به سازمان فدائیان خلق ایران ـ اکثریت را بیرون بریزد. اکثریت خاری است بر چشم مصداقی.
۶۷۷۷۹ - تاریخ انتشار : ٣۰ فروردين ۱٣۹۴
|
از : سهراب مبشری
عنوان : پیشنهاد می کنم با آرامش بیشتری گفتگو کنیم
با سلام. دوست گرامی ایرج مصداقی بسیار پرکار و زحمتکش است و باید به زحمات او ارج نهاد. اما گاهی لحن او باعث می شود اصل کار او تحت الشعاع قرار گیرد. همین لحن است که حساسیت های زیادی بر می انگیزد و به واکنش های تند می انجامد. پیشنهاد می کنم با آرامش بیشتری گفتگو کنیم تا فرصت پرداختن به اصل مطالب فراهم آید. به هر حال مصداقی نکاتی را مطرح کرده است که امیدوارم فرخ نگهدار بدان پاسخ دهد، یا لااقل در فرصتی دیگر همان گونه که قول داده است بیشتر بنویسد تا بر مجموعه داده ها درباره تاریخ معاصر ایران افزوده شود. ایکاش فرخ نگهدار به جای وقت گذاشتن روی کارهای بحث برانگیز و حتی از دید مواضع خود او بیهوده ای مانند نامه نگاری به خامنه ای، به قول خود وفا کند و خاطرات سیاسی خود را بنویسد.
۶۷۷۷۷ - تاریخ انتشار : ٣۰ فروردين ۱٣۹۴
|
از : امیر ایرانی
عنوان : آیامصداقی، خود مصداق صادق است؟(۳)
دردو نظردهی قبلی درمورد دوسازمان مجاهدین خلق و فدائیان مطالبی ذکرگردید وتا به اینجا رسیدکه بایداعمال جناب مصداقی مورد توجه قرارگیرد. جناب مصداقی بعداز آزادی از زندان درسال ۷۰ درسال ۷۳ باچمدانی ازاسناد وبعنوان شاهدزنده و شهیدی زنده ازکشور خارج می شودوبعداز وصل شدن و جداشدن ازسازمان مجاهدین خلق، در همه جاخود را نقاد اعمال رهبری مجاهدین خلق معرفی ونشان می دهد و افشاگری هایی دراین مورد،برای وی چهره سازی های لازم را بعمل می آورد که این اعمال و تقابل بطریقی درخدمت اهداف بعدیش هم قرار می گیرد درسال ۷۶ دردوم خرداد با حرکتی که مردم انجام دادند به برکشیدن شدن خاتمی منجرشد واین برکشیدن شدن ، باعث شد رهبری مجاهدین عکس العمل شدیدی نشان دهد آنرا فتنهء خاتمی بنامد چون او متوجه شده بود باموفقیت خاتمی ،روش مظلوم نمایی آنان دیگر خریدار نخواهد داشت و ا طرف دیگر خامنه ای خود و گروه خاصی که به آنان متکی شده بود رادر خطردیده بود و موفقیت خاتمی :محو روشهای ویرانگران، و محوتفکرات تند روانهء وابسته به نهادهای دینی خواهد بود!. که یک نوع پیمان نانوشته ای بین اقدامات مجاهدین و خامنه ای و تیم مورد علاقه اش برقرار گردید و یک سری اقدامات مکملی را اجرا و به پیش می بردند. جناب مصداقی باتوجه به چمدانها پراز اسناد وظاهری متضاد با رهبری مجاهدین اما باحمایت و همکاری و لابی گری مجاهدین درمجامع بین المللی وارد می شود و اقدامات افشاگرانه، افشاگرانه ای که بازی برای تیم خامنه ای محسوب می شد و برضد خمینی و تیمی که دردوم خرداد بعنوان وراث خمینی سکان اجرائی را بدست گرفته بودند،بانمایشهایی که نشان ا این می داد که هیچ نوع هدایتی و یابرنامه ریزی قبلی درکار نیست ، اقدامات افشاگرانه را پی می گیرد.:::: اما درشرایط جدید، نشان ازاینست ،که ممکن است ،اقدامات ؛بخشی ازحاکمیت ،منجر به این گردد ،دیگر مظلوم نمایی و یااقدامات امثال مصداقی درمجامع بین المللی خریدار نداشته باشد!. بایدبا داشتن چمدانها اسنادی به کاری دیگر پرداخت آنهم: به افشاگری اپوزیسیون مشغول شد ،انهم اپوزیسیونی: که درمقابل حفظ سرزمین،حاضر به عقب نشینی ازاپوزیسیونی حاکمیت گردد و یااینکه ؛درراستای همان اهداف دمکراسی خواهانه،که خود رایکی ازبازیگران درتحولات می پندارند نه الترناتیو! وچنانچه دربخشی ازحاکمیت حرکاتی را می بینندکه به روند دمکراسی خواهانه کمک می کنند وبا قبول تمام اتهامات،یک نوع تعاملی سازنده باهمان بخش از حاکمیت ازخود نشان می دهند!. که یکی ازکسانی ، چنین عمل کرده ، شخص نگهدار و تیم وابسته به اوست که باید دربرنامه های شجاعانه و بدون هدایت گرایانه، مورد افشای افشاگری های شهید زنده و شاهد زنده ء زمانه جناب مصداقی قرار گیرد.
۶۷۷۷٣ - تاریخ انتشار : ٣۰ فروردين ۱٣۹۴
|
از : منوچهر
عنوان : تاریخ تهمت و افترا٬ تاریخ مجاهدین
اقای مصداقی
انتساب شما به مجاهدین به معنای عضویت در این سازمان نیست بلکه شیوه برخورد شما با رجوی در برخود با مخالفان یکی است. مخالفت شما با رجوی الزاما هیچ حقانیتی را نسیب شما نمیکند. همچنانکه مخالفت خامنه ای با رفسنجانی به معنای
حقانیت رفسنجانی نیست. ارزشهای مشترک شما (در برخورد با مخالفان)با مجاهدین٬ جمهوری اسلامی٬ مو نمی زند. حتی در صورت درست بودن ادعای نوشته شما
نمیتوان به صرف اینکه اقای نگهدار تلاش کرده بیش از واقعیت خود را به جزنی و حمید اشرف نزیک کرده او را خائن نامید.بر مبنای کدامین قوانین شما نگهدار را محکوم به خیانت میکنید؟
۶۷۷۶۹ - تاریخ انتشار : ٣۰ فروردين ۱٣۹۴
|
از : ایرج مصداقی
عنوان : اتهامات از نوع شریعتمداری و قاضی مرتضوی
جهت اطلاع خانمها و آقایان علاقمند بایستی بگویم که کتاب «گزارش ۹۲» من که نامه سرگشاده به مسعود رجوی است در ۴۶۰ صفحه منتشر شده است. علاوه بر آن کتاب دیگرم «گزارش ۹۳ / واکاوی و بررسی فرهنگ و رفتار توتالیتاریستی مسعود رجوی» در ۵۰۰ صفحه هفتهی گذشته انتشار یافت. کمتر رفتار و گفتاری از مسعود رجوی رهبر مجاهدین بوده است که مورد نقد جدی من قرار نگرفته باشد. هر دو کتاب پیشتر نشر اینترنتی یافته بودند. این جدای از ساعتها گفتگوی رادیویی و تلویزیونی من در این مورد است. اتفاقاً در مورد چهرهسازی کاذب از مسعود رجوی و «سه دهه فرار او از جانبازی» هم مطلب نوشتهام. در آدرس زیر میتوانید بخوانید.
http://www.pezhvakeiran.com/maghaleh-۶۵۹۱۱.html
حتی در مورد همراهی مسعود رجوی با دستگاه اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی برای لو رفتن نفوذیهای مجاهدین در داخل کشور هم مطلب نوشتهام.
http://news.gooya.com/politics/archives/۲۰۱۴/۰۸/۱۸۴۵۰۷.php
نقش و مسئولیت مخرب مسعود رجوی در ۳ دهه گذشته را بیش از فرخ نگهدار میدانم.
تلاش برای انتساب من به مجاهدین خلق همانقدر ابلهانه و شریرانه است که فرخ نگهدار را یکی از بنیانگذاران چریکهای فدایی خلق معرفی کنیم.
تاریخ فدایی و مجاهدین و همهی گروههای سیاسی ایرانی به مردم ایران تعلق دارد و همه میتوانند راجع به آن اظهار نظر کنند از این بابت کسی آن هم با اسم مستعار و جعلی نمیتواند آن را ملک طلق خود بنامد و ورود دیگران به حیطهی آن را ممنوع اعلام کند.
۶۷۷۶٣ - تاریخ انتشار : ٣۰ فروردين ۱٣۹۴
|
از : البرز
عنوان : نمیتوان شما و یا کسی دیگر را بخاطر نوع برداشتش از یک موضوع تحتِ پیگرد قرار داد
آقای همنشین بهار گرامی، با تمام احترامی که برای آقای فرخ نگهدار قائلم، به کار نقادانه آقای مصداقی نیز احترام دارم. چرا که اجتماع فاقدِ اجازه نقد و انتقاد یعنی استبداد، و استبداد یعنی فلاکت آن جمع و اجتماع
وقتی به سئوالاتی که در باره برداشتِ آقای نگهدار از نوار گفتگوی زنده یاد حمید اشرف و مرحوم تقی شهرام مطرح کرده ای، نگاه می کنم، عکس همان سئوالات را از شما هم میشود پرسید. در مجموع میخواهم بگویم، که نمیتوان شما و یا کسی دیگر را بخاطر نوع برداشتش از یک موضوع تحتِ پیگرد قرار داد. ولی آنچه رسما و کتبا از زنده یاد حمید اشرف برجای مانده، نشان از نزدیکی دریچه نگاهِ ایشان به نظرات زنده یاد بیژن جزنی دارد
امیدوارم آقای فرخ نگهدار بتواند و لازم ببیند، که سکوت را شکسته، و نه در مقام توضیح، بل ارائه تصویری دقیقتر از تاریخ جنبش فدائی برآید. چه ایشان یکی از شاهدان زنده، و علیرغم پیچ و خمهایی در مسیر، هنوز هم یکی از انسانهای شریفِ مخلوق جنبش فدائی هست و خواهد ماند
۶۷۷۶۱ - تاریخ انتشار : ٣۰ فروردين ۱٣۹۴
|
از : امیر ایرانی
عنوان : آیامصداقی، خود مصداق صادق است؟(۱)
آیارفتارواقدامات اشخاصی مانندجناب مصداقی ناشی ازپیگیری تحقق خواسته های: دمکراسی خواهانه وآزادی خواهانه و عدالت جوئی است ویا خیر این اقدامات بر اساس بازیهای اطلاعاتی چندجانبه است؟ برای رسیدن به جواب مجبوربه بازگشت به گذشته هستیم ! زمانی که مبارزات ضداستبدادی توسط مبارزانی درسرزمین ایران پی گیری می شد وگروه هایی برمبناهای فلسفی یادینی ،سازندگان ایدئولوژیها می شدند و درپی این سازندگی!تشکیلات سیاسی هم سازماندهی می شد وهر تشکیلاتی اعضای خاص خویش را می یافت و می یابد! دوسازمان عمده ؛یکی بنام سازمان مجاهدین خلق ودیگری سازمان فدائیان خلق یکی بادیدگاه دینی ودیگری با دیدگاه مارکسیستی درایران فعالیتهایی را درراستای اهداف مبارزاتی خویش انجام می دادند و نوعی رقابت مبارزاتی نیزبا هم داشتند و نوعی مسابقه شهید سازی را نیز برای ثبت درتاریخ دردستور کارهایشان می توان مشاهده کرد!. درروند مبارزاتی این دو سازمان، سازمان امنیت حکومت وقت یعنی ساواک توانست ضرباتی ویرانگر بردو سازمان واردکند و نیروهای بسیار مفیدی رااز جامعه بگیرد :نیروهایی که شاید!درآینده حیاتشان ، باتعدیل دردیدگاهایشان ،ازآن مبانی فلسفیشان، در خدمت تحقق اهداف اصلی جامعه ایران قرار می گرفتند ! اما حاکمیت استبدادی وقت این پتانسیل های مفید را ازتحول خواهان و مبارزان کشور ایران گرفت و حسرت واندوه فقدان رابه دل سایر مبارزان راه دمکراسی خواهی وآزادی خواهی وعدالت جو جامعه گذاشت!.اما باتحولی که درسال ۵۷ درکشور ایجاد شد، سرآغازی جدید فرا روی بازماندگان و وراث آن دوتشکیلات گشود شد،که می توان گفت:۱)سازمان مجاهدین خلق رهبریتی به رهبری شخصی بنام مسعود رجوی یافت،که درمورد اقدامات و تصمیمات این رهبریت این سازمان بازسازی شده ، حرف و حدیث بسیار است!و پیامداقدامات ویرانگری که ناشی از تصمیمات رهبری این سازمان ، برمبارزاتِ مبارزان این کشورداشته، بسیار تأسف آور بوده وهست !."یکی ازتوهمات کودکانه ای که منجربه تصمیمات غلط وخون ریزانه آنان می شد این بوده،که خود را تنها الترناتیو حکومت قبلی می دانستندو حکومت فعلی می دانند " وهیچ شریکی هم در رویا پردازیشان متصور نیست!.آنان بر اساس پروژه محوریت شیعه که برای ایران تعریف شده ، خود راتنها کاندیدبرای تحقق آن می دیدند و می بینند ، پروژه ای که اززمان محمد رضاشاه پی ریزی شده بود واو هم می خواست امپراطوری ایران رابا محوریت شیعه احیا کند .اما درتغییر تحولات در سال ۵۷ شخصی سکاندار وقایع می شود که خود برخاسته ازنهادهای دینی درایران بوده بنام آقای خمینی:این شخص خود دارای تئوری حکومتی بوده بنام ولایت فقیه. ظهور این شخص باعث شد بازماندگان ووراث آن دوسازمان باید! تصمیمات سختی در رابطه با شرایط حاکم بگیرند که رهبریت مجاهدین که خودرا بازنده دیدند ! ابتدا خود را ظهرا" مطیعِ آقای خمینی نشان می دهند ،اما پیشرونده بسمت تقابل می روند :اولین تقابل به همراهی ریاست جمهوری وقت(بنی صدر) که منجربه اعلام جنگ مسلحانه می شود که همگان نتیجه را می دانند که درنهایت منجربه حذف آنان ، بعد از یک تقابل خونین با حاکمیت می شود و پیامد این اقدام هم بسته شدن بیشتر جامعه گردید!. و رویای تنها آلترناتیو بودن، رهبریت را بسمت تصمیم گیری ویرانگر دیگری می بردکه می شود:ستون پنچم یکی از رقیبان سرزمین ایران ،که درآن شرایط برای تحقق اهداف ابرقدرتیِ منطقه درجنگی با ایران بوده، که عملکرد بی خردانه حاکمان برایران درطولانی کردن جنگ، اقدامات خائنانه و جاسوسانه رهبریت مجاهدین برعلیه ایران به تقابل با خمینی خودرا پررنگ کند. اما نهایت این تصمیم ویرانگر رهبریت مجاهدین این می گردد: دریک اقدام، انتحاری گونه دریک عملیات بنام فروغ جاویدان، حذف شدیدی از نیروهای مجاهدین را دربرداشته که دنباله این عملیات مأیوسانه،حاکمیت برایران ،پلیدانه! هوداران مجاهدین درزندان رابه دست جلادان می سپارد گروه کثیری اعدام می شوند اما گروهی ازآنان از اعدام رهائی می یابند و یکی از اینان همین جناب مصداقی است که سال ۷۰ از زندان خلاصی می یابد! ودر سال ۷۳ ازکشور خارج می شود و با چمدانهائی ازاطلاعات خاص ازدیگرانی خاص، فعالیتهایی بنام فعالیتهای حقوق بشری را پی می گیرد.رهبریت مجاهدین خلق بعد ازآن دو تصمیم ویرانگر ومخرب دیگری را هم می گیرد که بعد ازحذف صدام از عراق ، اصرار مشکوک به نگهداشت چند هزارنفر ازمجاهدین درعراق بوده ، که هر لحظه امکان برخورد باآنان آنهم به اتهام همکاری درکشتار مردم عراق توسط صدام متوجه آنان شده بود! که شرح ماجرا که برآنان چه گذشت را همه آگاه هستند! که آینده مشخص خواهد کرد این دم تیغ فرستادن هواداران براساس تصمیمات رهبری برچه پایه ای است !. بعد از آن سه تصمیم وحشتناک که منجر به کشتار هواداران و اعضای ، گاها" رده بالا میشد! جالب است بدانیم که هنوز رهبری سازمان ادعای الترناتیو بودن رابرای خویش محفوظ می داند وهیچ شریکی را هم نمی پذیرد و ازهمه مهمتر الگوی سازمانی آنان یک هماهنگی باتئوری ولایت فقیه خمینی پیدا کرده است :رجوی شده "اما و رهبر" و فعلا" رئیس جمهور هم شده است مریم رجوی!. که پرداختن بیشتر به مسئله این سازمان برای نتیجه گیری غیر ضرور باشد !. ادامه در نظر دهی دیگر با پوزش از بزرگان
۶۷۷۵۹ - تاریخ انتشار : ٣۰ فروردين ۱٣۹۴
|
از : فدائی
عنوان : مصداقی یا شریعتمداری کیهان
جناب ئاوه و سایر دوستان که به دفاع از یاوه گویی های مصداقی قلم می زنید. آقای مصداقی که سال هاست قدم در راه شریعتمداری گذاشته خوب است از سازمان مطبوعش "مجاهدین خلق" و از رهبر عزیزش مسعود رجوی و از چگونه آزاد شدن خودش از زندان جمهوری اسلامی و از نحوهی بیرون امدنش از کشور قلم بزند. مصداقی لایق آن نیست که سنگ فدائی را به سینه بزند.
۶۷۷۵٨ - تاریخ انتشار : ٣۰ فروردين ۱٣۹۴
|