از : لیثی حبیبی - م. تلنگر
عنوان : پروسه = رَوَند، فرایند نیست. واژه ای را که بکار می بریم باید مفهومی که در نظر داریم را در خود داشته باشد.
پروسه = رَوَند، یعنی طول زمان انجام یک کاری.
این مفهوم ربطی به «فرایند» = آنچه از دوردست می آید، ندارد؛ هیچ ربطی ندارد. پروسه هرجا که هست، همانجاست؛ می رود تا زمانش طی شده، پایان پذیرد.
همین.
اما برای اینکه بتوانیم در این راستا بیشتر به اعماق مفاهیم برویم به واکاوی «فر» = دور، و فرایند = آنچه از دور دست می آید؛ و «فَر» = فَر ایزدی، می پردازیم.
در زبان های کهن ایرانی ما یک «فر»(اول ساکن) که در حالت اضافی فتحه ی مضاف می پذیرد و به «فرَ» بدل می گردد داریم و یک «فَر» = فَر ایزدی.
این «فرَ» حالا در فارسی به فرا تبدیل شده؛ ولی معنی ازلی خود را همچنان حفظ نموده.
مثال برای هردو مورد.
فرَ = فر(اول ساکن) + فتحه ی مضاف کهن.
«فر»(به سکون اول)، در واژه ی «فرَزانَک(پهلوی) = فَرزانه(فارسی، دِگر شده)، به همین مفهوم است؛ یعنی دور، پَرت، آنسو. «فرَزان» = دورزان = دوردان.
در جای دیگر، این شکل، فَر، است به معنی فَر ایزدی. مثل فَر، در «فَرَوَش» = شعله ی دارای فَر ایزدی = آتش جاویدان.*
* مفهوم «فَرَوَش» را در تالش زمین و سر زمین آذربایجان بیشتر با واژه ی «کل» = آتش انبوه، بیان می کنند؛ ولی در یک نقطه از تالش ایران - «آلیَند» در بلندی های شهرستان فومن - هنوز همان «فَرَوَش» را برای شعله ی جاویدان و یا «کل» بکار می برند. در نامواژه های «کلجا» و «کلیبر» در آذربایجان ایران، و «کلگا پِشت»، و «کلچَه سَر»، در ییلاقات ماسال، «کل»(به سکون اول، تلفظ کهن که بعد ها در دو نامواژه ی «کلجا» و «کلیبر» حرکت پذیرفته)، به معنی همان «فَرَوَش» است.
این توضیحات را نوشتم تا این دو شکل - «فر»(به سکون اول) = دور، پرت، آنسو و «فَر» = فَر ایزدی - را از هم جدا سازم؛ زیرا در مواردی این دو به وسیله ی بسیاری، حتی دانشمندان ما با هم به اشتباه گرفته می شود.
گاه بر اثر تلفظ غلط حرکت بیجا پذیرفته اند.
مثلن در نامواژه ی «فَری بُورز» فَر، همان فَر ایزدی ست. فری بُورز، که عبارت است از فَر + ی نسبت + بُورز، یعنی بلندای فَرِ ایزدی.
ولی در واژه ی «فَرامرز» = فرَ مرز(تلفظ و شکلِ کهن) = دور مرز، پر وسعت، انسان دریاوَش و بزرگ؛ یعنی کسی که وجودش مرز نمی شناسد؛ در سر زمینی نمی گنجد.
اینجا دیگر «فَر» به معنی دور است؛ که در اصل اول ساکن بوده ولی دیرتر حرکت پذیرفته. «فر» = دور، هنوز در تالشی اول ساکن تلفظ می شود.
فر بدَه fr bda = پَرت کن، دور بیندار. «فر» در این فراز اول ساکن است مثل تلفظ «فر» در واژه ی Fremder آلمانی به معنی کسی که از دور دست آمده، اینجایی نیست = غریبه.
«فر» در «فرایند» همان پَرت، دور، آنسو، است. و فرایند یعنی چیزی و یا کسی که از دور دست می آید؛ و به همین خاطر منطبق بر معنی «پروسه» = «رَوَند»، نیست.
چندین سال پیش این واژه ی نابجا به همراه بعضی واژه های غلطِ دیگر «فرهنگستان» به وسیله ی قلمزن این سطور اصلاح شد، ولی متأسفانه «فرهنگستان» هنوز عکس العملی نشان نداده؛ گویی «حرف مرد یکیست»!
حال نمی دانم به چه زبانی به «آهنگرِ» تهران شهر باید گفت که: هر سخنی، بجا و تَر نیست؛ داس گرچه ز جنس آهن است، لیک هرگز تَبَر نیست.
۶٨۷۰۶ - تاریخ انتشار : ۱۴ خرداد ۱٣۹۴
|
از : ریبوار معروف زاده
عنوان : توضیحات بنده برای دوستان ارجمند
اقای امیر ایرانی: شما بسیار درست فکر میکنید که برای من، سرنوشت مردم و ملتهای ایران از سرنوشت خاک ایران بسیار مهم تر است. در مورد "تاریخ سازیهایی دروغین" هم بگذارید خوانندگان مقاله خودشان در این مورد قضاوت بکنند. در مورد دلارهای نفتی هم باید بگویم که اگر مدرکی در این رابطه دارید، ان را به اطلاع مردم برسانید. اگر هم مدکی ندارید، از نظریه توطئه دست بکشید.
اقای لیثی حبیبی: من لغت شناس و متخصص زبان فارسی نیستم. بنده فرایند را بجای process بکار بردهام و فکر میکنم خوانندگان نیز مشکل چندانی با بکاربردن فرایند یا روند ندارند. هدف من از بکار بردن فرایند، تاکید بر پیچدگیها و طولانی بودن مسئلهی ملت سازی در خاورمیانه است. اگر شما نکته یا استدلالی در این خصوص دارید، لطفا بیان کنید. به هر صورت زبان فارسی برای من یک وسیلهای انتقال پیام است.
۶٨۶۹۴ - تاریخ انتشار : ۱٣ خرداد ۱٣۹۴
|
از : امیر ایرانی
عنوان : نوشتارهایی پر تناقض
بصورت کلیشه ای هرازچندگاهی، نوشتار نویسانی همانند جناب معروف زاده با بیان مطالبی شعارگونه و پراز تناقض، خودی را نشان می دهند و باگفتاری حمله ورانه، دیگرانی را متهم به ناسیونالیستی می کنند اما تناقض گونه خود مروج ناسونالیستی از نوع کردی می شوند و بانوعی مظلوم نماییِ فریبکارانه و ادعاهای طلبکارانه به تاریخ سازیهایی دروغین می پردازند وباتکرار آنان ،شاید بتوانند:امیدواری کاذبی در هم اندیشانشان ایجاد کنند. این افراد بااقداماتشان ،گونه ای؛طنز غم انگیزی را درمنطقه نشان می دهند!. قبل ازاینکه به آورده هایی از آورده های نوشتارنویس اشاره شود نکته ایکه این نوع نوشتارنویسان بایدبه آن توجه کنند اینست: وجود حاکمیت های مستبدی برکشور ایران ، هیچ مشروعیتی به اراجیف گویی دیگران دررابطه با موجودیت کشور را نمی دهد و چنانچه فرد معترضی ، به موجودیتی معترض است بادروغ گویی و تاریخ سازی جعلی نمی تواند حقی را برای خویش بطلبد و چیزی را برای خویش بخواهد که نمی تواند واقعیت داشته باشد وآن خواسته نیز خودش منشای ویرانی های بعدی نیز خواهد بود!.::::: آورده هایی چند از آورده های نوشتار نویس:۱) تجزیه عربها بعد از فروپاشی عثمانی بین چند کشور و نادیده گرفتن مشترک زبانی و فرهنگی آنها .۲) در ایران زبان فارسی یعنی زبان دولت به زبان مشترک میان اقوام(بقول امثال ایشان ملتها) شده است.۳)کردستان بین چهار کشور تقسیم گردید. همین سه موضوع برای آنانی که پی گیر مسائل هستند می تواند برای پی بردن به مسائل شعار گونه ء امثال ایشان ،کفایت کند. دو موضوع ۲و۳ چنان تکرا شده، که دارد تکرارشان حالت تهوع آوری را ایجاد می کند،درگذشته به این اراجیف گویی ها پاسخ هایی داده شد.اما مورد ۱ که این جناب مطرح می کند در نوع خودش جالب است ، به نوعی بوی دلارهای نفتی را بمشام می رساند.
۶٨۶۹۰ - تاریخ انتشار : ۱۲ خرداد ۱٣۹۴
|
از : لیثی حبیبی - م. تلنگر
عنوان : سلام آقای ریبوار معروف زاده. در پای مطلب آقای ذکریا قادری کامنتی نوشتم و آنجا ذکر نمودم: ادامه ی آن را در
پای مطلب شما خواهم نوشت.
دیرتر بر می گردم و به آنچه قول داده ام می پردازم.
ولی پیش از آن سوالی از شما عزیز دارم: آیا شما «فرایند» را بجای «پروسه» = «رَوَند»، بکار برده اید؟
اگر جواب مثبت است، لطفن بیان دارید به کدامین دلیل این واژه ی نادرست ساخته شده به وسیله ی «فرهنگستان» را بکار برده اید!؟
چون وقتی کسی واژه ای را بکار می بَرَد حتمن منطقی با کار خود دارد.
ممنون می شوم اگر علت بکار گیری را توضیح دهید.
پیروز و شاد باشید!
۶٨۶٨۷ - تاریخ انتشار : ۱۲ خرداد ۱٣۹۴
|