یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

پرسش هایی درباره ی کار حزبی - ف. تابان

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : ف. تابان

عنوان : درباره ی پرسش خانم علیخانی
با سلام به شما. پرسش های اول و دوم شما را من نمی توانم پاسخ بدهم و پاسخ آن ها با مسئولان سازمان است. در مورد خود من، برای این که سوءتفاهمی پیش نیاید، من تقریبا از پانزده سال پیش، همان موقع که اخبار روز را منتشر کردیم، در سازمان اکثریت کار تشکیلاتی نکرده ام. در کنگره ها به تناوب شرکت داشته ام، در جلسات وحدت چپ هم به تناوب شرکت داشته ام. در تمامی این جلسات، به عنوان میهمان و ناظر - یعنی تماشاگر - شرکت کرده ام. در این جلسات و کنگره ها همواره امکان این که فعالین سیاسی غیرتشکیلاتی هم بتوانند شرکت کنند وجود داشته است. من در این جلسات هیچ گاه هیچ پیشنهادی برای تصویب نداده ام، زیرا معتقدم کسی که برای تصویب سیاست یا قراری فعالیت می کند و پیشنهاد می دهد، خودش باید در جهت اجرای آن سیاست و قرار فعالیت کند و من به دلایل مختلف آمادگی آن را نداشته ام. تنها یک بار در کنگره ماقبل سازمان - وقتی احساس می کردم شرایط دارد تغییر می کند، قطعنامه ای را به کنگره دادم که بعدا آن را هم به رای گیری نگذاشتم. من در بهمن ماه سال گذشته در جلسه ای شرکت نکرده ام. آخرین باری که در جلسه ای شرکت کرده ام فکر می کنم مربوط به دو سال و نیم پیش بوده است که در شهر کلن برگزار شد.
در این مدت و در این متنی که نوشته ام، هیچ وقت نه دشمنی و نه سیاست خصمانه ای نسبت به سازمان اکثریت نداشتم و ندارم. امروز بیشتر از آن که خودم را «اکثریتی» بدانم، به جنبش فدایی که تاریخی دارد و سازمان اکثریت هم بخشی از آن است، احساس تعلق می کنم. از وضعیت فعلی سازمان اکثریت که سال ها در آن فعالیت کرده ام و وقت گذاشته ام مغموم هستم و احساس می کنم که جهت گیری های اساسی خود را تا حدودی از دست داده است و صمیمانه هم آرزو می کنم که به آن جهت گیری های اساسی باز گردد.
۷٣۱۴۷ - تاریخ انتشار : ۱۲ اسفند ۱٣۹۴       

    از : امیر

عنوان : نمونه ساختارحزبی کارا
اقای تابان عزیز
تمام انتقادات شما بجاست۰ولی اگر امکان داردبعنوان نمونه یک سازمان یا حزبی که فکر میکنید ساختار نسبتا موفقی در اداره فعالیتهایش رادارد نام ببرید.
۷٣۱۴۵ - تاریخ انتشار : ۱۲ اسفند ۱٣۹۴       

    از : شمالی

عنوان : حزب یعنی‌ انسجام فکری، نظری، سیاسی و برنامه‌ای مشترک
به موضوع خیلی مهمی‌ در مقاله تان اشاره نمودید، اگر براستی انسجام عملی در کار نیست، این دیگر ۱۰۰ درصد حزب نیست! و تنها یک انجمن روشنفکریست که در هر موضوعی هر کسی نظر خود را دارا می‌باشد. متاسفانه سازمان اکثریت به یک همچنین وضحی دچار شده است. بهترین شکل پذیرفتن وجود فراکسیون میتواند باشد که با مشخص شدن چارچوب آیین نامه‌ای بتواند به شکل نظام‌مند به فعالیت در درون حزب بپردازد. در غیر این صورت برای انسجام عملی و سر در گم نکردن اعضا و مردم می‌‌بایست، عذر افرادی را که خلاف خط و مشی سیاسی حزب یا سازمان عمل میکنند را خواست، چیزیست که سازمان اکثریت دهه هاست از آن‌ اجتناب میورزد. و همانطوریکه روشن است این مهم موجب سر در گمی در ارائه خط و خطوطی سیاسی منسجم و شده است و از کارأییش کاسته است.
امید که رفقا از خواب غفلت بر خیزند و کاری را که سالهاست می‌‌بایست انجام می‌‌دادند را با حس مسئولیت به خود، اعضا و جانباختگان، و سالیان دراز عمری را که در این راه صرف نمودند را ادا نمایند.
۷٣۱۴۴ - تاریخ انتشار : ۱۲ اسفند ۱٣۹۴       

    از : فریبا علیخانی

عنوان : تشکیلات
سخن بسیار است، من با تشکر از آقای تابان بابت پیش کشیدن موضوع، با یک معترضه به خود ایشان و دو سوآل عمومی شروع می کنم و به تناوب مسائل دیگر را خواهم گفت.
آقای تابان می گوید: "با این توضیح که سال هاست (با) فعالیت تشکیلاتی در سازمان اکثریت ندارم، آن چه می گویم و نتیجه می گیرم از دید یک ناظر بیرونی است."
من می پرسم: ۱- آیا اصولا ً سازمان فدائیان خلق ایران اکثریت تاکنون بجز برگزاری کنگره که حضور در آن برای عموم اعضا مجاز است فعالیت تشکیلاتی دیگری داشته و یا دارد؟
۲- آیا اخیرا ً با پیگیریهای مسئول تشکیلات سازمان سعی نشده است حوزه های پایه سازمان تشکیل گردد؟
۳- آقای تابان شرکت شما در جلسه ی حوزه پایه شهر کلن آلمان در بهمن ماه گذشته تحت چه عنوانی بود و بایست حضور شما در اینگونه جلسات را چه نامید؟
۷٣۱۴٣ - تاریخ انتشار : ۱۲ اسفند ۱٣۹۴       

    از : فرج سرکوهی

عنوان : پیشنهاد
تابان عزیز .
پیشنهاد می کنم این یادداشت را؛ که بسیار خوب هم هست؛ به مقاله ای بدل کنی . شاید ان مقاله باب بحث را در باره آسیب شناسی اکثریت؛ و از رهگذر آن در باره کالبد شکافی بحران چپ ایران؛ باز کند که گذار از بحران بدون نقد بحران ممکن نیست. . در آسیب شناسی اکثریت؛ به تضاد بین روان شناسی متمایل به چپ اکثریت اعضای اکثریت (در باره اکثریتی های هم نسل های خودم و یک نسل بعد از خودم می نویسم. نسل های جوان اکثریتی را نمی شناسم) و باند راستی که هم سیاست و هم روان شناسی خود را با سرمایه داری راست رانتی و جناحی از حکومت همگن کرده است؛ نیز باید توجه داشت. در دو دهه اخیر هرگاه جهت گیری این باند ؛ که به امکانات رسانه ای و مالی و لابی گری گسترده و روابط عمومی مجهز است؛ سلطه یافته؛ اکثریت چون یک سازمان سیاسی عمل کرده است و هر گاه این جهت گیری با روان شناسی متمایل به چپ بدنه در تضاد است ؛ «حرکت به اختیار» جاری شده و هر کس ساز خود می زند. ... اما جدا از این تضاد؛ که از شاخصه های اکثریت است ؛ عوامل مهم دیگری در کاراند که در بحران عمومی طیف های چپ ایران نیز نقشی مشابه ایفا می کنند. بحث در باره این عوامل می تواند بستری باشد برای نقد بحران .
۷٣۱۴۰ - تاریخ انتشار : ۱۲ اسفند ۱٣۹۴       

  

 
چاپ کن

نظرات (٣۵)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست