از : آرمان شیرازی
عنوان : با من به گمساران بیایید و، باد بر کف، پیاده برگردید...
آقای وثیق درین نوشتار, چپ مورد نظر خود را بنامهای گوناگون "چپ ضد سیستمی"، "چپ رادیکال" ، "چپ رهایی خواه"، "چپ سوسیالیست"، "چپ به واقع سوسیالیستی" و "سوسیالیست رهاییخواه" می خواند. براستی کاربرد چند نام برای یک پدیده همان "ابداع مفاهیم" است یا پیچانیدن مفهوم؟
او می گوید "سوسیالیسم برای ما سیستم نیست. نظام نیست. دولت نیست. حاکمیت نیست..." اما تعاریف متعددی که از سوسیالیسم بدست می دهد خواننده را به نتایج دیگری می رساند:
"سوسیالیسم، فرایند مبارزه برای رهایی است"
"سوسیالیسم،... روند (یا) جنبشی اجتماعی... به سوی آنی است که رهایش یا کمونیسم مینامیم."
"سوسیالیسم یعنی فرایندِ زوال مالکیت"
"سوسیالیسم یعنی مبارزه برای الغای مالکیت خصوصی" (توجه شود که "زوال" لازم یا خود به خودی ست حال آنکه "الغا" متعدی ست و نیاز به انجام دهنده ای دارد که درین نوشتار ایشان در سایه پنهان است.)
"سوسیالیسم (در ابتدا) مبارزه بر ضد سرمایهداری و مناسبات آن در گستره ملی و جهانی است" (درینجا سوسیالیسم یک راهکار است)
"سوسیالیسم (سر انجام) یعنی برابری در جامعهیِ مشارکتیِ آزاد" (درینجا سوسیالیسم یک مقصد یا مرحله از نظام اجتماعی ست)
این نمونه های گفتار نشان می دهند که آقای وثیق همانند یک سخنران ناآماده, مفاهیم گاه متضادی را سر شنوندگان آوار می کند تا زمان را پر کند. او باور دارد که سوسیالیسم یک فرایند یا روند است اما از "مبارزه برای سوسیالیسم/کمونیسم" سخن می گوید. یعنی سوسیالسم هم راه (روند یا راهکار) و هم هدف (یعنی سیستم یا نظام) است. و نیز اینکه برای او در یکجا ظاهرا سوسیالیسم و کمونیسم یک مفهومند و در جای دگر از سوسیالیسم (بعنوان یک راهکار) به سوسیالیسم (بعنوان یک پیش مرحله یا نظام اجتماعی) می رسیم و دوباره با همان راهکار به کمونیسم (که آنرا رهایی و رهایش مینامد که مقصد نهایی ست) می رسیم.
جالب تر اینست که در نظر ایشان، "سوسیالیسمِ امروز... در نظریه و عمل... باید دوباره از بُن و اساس، در گسترهی ملی و جهانی، ابداع و تاسیس شود." اما بدون توجه به اینکه هنوز چنین ابداع عظیمی صورت نگرفته، و بگفته دیگر دوران سردرگمی ست، با استفاده از دانش خویش رهنمود می دهد که بحث این چپ مورد نظر "نه بر سر پیروزی بلکه مقاومت است." آیا مقصود اینست که بگذار پیروزی از آن دیگران باشد چون کار ما (با مفهومی مذهبی) درین دنیا تنها مقاومت کردن است؟ و باز هم در غیاب آن ابداع عظیم, می گوید:
"در وضعیت کنونی (این چپ) میتواند و باید (سه کار) انجام دهد:
۱- گسست از چپ سیستمی (یعنی سازمان دادن انشعابات بدون یک سامان فکری مشخص که) باید... امروزه... در هر جا به سرانجام (برسند).
۲- کمک به برآمدن و رشد جنبشهای اجتماعی ضدسیستمی.
۳- ابداع مفهومها، شکل ها و شیوهای نوین فعالیت سیاسی برای سازماندهی جنبش مقاومت و مبارزه در جهت رهایش."
ایشان مشخص نمی کند، بجز مورد یکم که به آسانی، به هر بهانه و بدون هیچگونه استعداد و دانشی می تواند انجام شود، "چپ رهایی خواه" چگونه موارد دوم و سوم را در غیاب پایه های نظری و عملی سوسیالیستی لازم انجام خواهد داد. آیا ایشان باور دارد که بدون داشتن یک جهانبینی مدون "میتوان و باید" پیوسته در جنب و جوش بود و ریز و درشت وظایف را از ذهن خود مشخص کرد؟ و نیز اینکه بدون استناد به جهانبینی که هنوز وجود ندارد (و با تکرار ناآگاهانه تبلیغات رژیم های شاهنشاهی و اسلامی) "میتوان و باید" به "چپ سیستمی" انگ سر سپردگی زد؟
۷۴٨۱۹ - تاریخ انتشار : ۲۴ خرداد ۱٣۹۵
|
از : منوچهر جلالی
عنوان : سخن ناگفته را میشود با تامل بیشتر در فرصتی دیگر گفت
آقای شیدان گرامی با سلام ,نوشته شما را خواندم . نگارنده چون بضاعت چندانی در فن و هنر گویش و نگارش نداشته ام , در درازنای عمر سپری شده خود در حد توان خواننده نوشتار دیگران و ناظر وقایع سیاسی و اجتماع ی بوده و هستم .
بدون شک شماکه دست به قلم میبرید به مراتب از خواننده تهی دستی چون من از تاریخ این خاک کهن به ویژه تاریخ سده سپری شده آگاهید. این تاریخ, تاریخ رزم دلاورانه مردمی است زیر سلطه استعمار خارجی و استبداد داخلی .
درازه فرزندان قهرمان مردمانی که استبداد حاکم را در زمان خود بیباکانه سنبیدند کوتاه نیست , شیخ محمد خیابانی ستار خان و باقر خان , تقی ارانی , حیدر خان , محمد مصدق, حسین فاطمی ,روزبه ,وارتان ,حکمت جو , گلسرخی , جزنی ,حنیف نژ اد و هزاران گمنام دیگر , و هزاران نفری از هر گروهه سنی با گرایشات مختلفه سیاسی که در دهه شصت به ویژه ساله شصت و هفت نابود شدند چکیده ایست از این درازا . نگارنده این یاداشت بخشی از این تاریخ اخیر را در کنار بخشی از این مردمان زیسته ام, آنچه گذشت در پیش چشم من و ما گذشت . بدون شک سازمان های سیاسی این سرزمین حزب توده ایران _جبهه ملی ایران _ خانواده سازمان چریک های فدائی خلق ایران _سازمان مجاهدین خلق ایران نقش خود را در این تاریخ چه مثبت و چه منفی بازی کرده اند. نقد ایدئولوجیک ,برنامه ای - نقد سیاسی عملکرد آنها در این یا آن برش زمانی به شناخت این تاریخ کمک میکند. وزن چنین نقدی با کاربرد شیوه های شناخته شده علمی - فاکت های اثبات شده - به ویژه دوری جستن ازتکرار اتهاماتی است که بر مبنای سند و مدرکی نیست و ساخته و پرداخته همان استعمار خارجی است افزون میشود , آشنائی با نویسنده و با تاریخچه تالوقات سیاسی اجتمائی او وسیر تحول دیدگاه های نویسنده, به درک دیدگاههای کنونی نویسنده کمک خواهد کرد .
به باور نویسنده این یاد دشت اتهامات شما به حزب توده ایران تکرار بخشی از کارزار تبلیغاتی استعمار خارجی و ارتجاع داخلی است این کارزاری است , به درازای تاریخ حزب .نگارنده این یادداشت آن را به کرات در رژیم شاه و در رژیم کنونی از دهان ها و قلم های مختلف در موقیعت های مختلف شنیده ام , شنیدن آن از دهان بهشتی بعد از پیروزی انقلاب بهمن در تلویزیون ملی یکی و شنیدن ان از دهان لاجوردی خطاب به ناخدا افضلی و یارانش مو ردی دیگر است .روشن است انتظارداشتن از کسانی که برای نابودی اسیران و زندانیان در مقیاس هزاران, خود را جوابگو نمیدانستند برای انتساب اتهاماتشان انتظار ارائه ادله کاری بیهوده است . نویسنده این سیاهه در آن شب تار و در ان فضای مسموم از لاجوردی ادله ای برای اتتهامت انتسابی نخواستم .آیا میتوانم امروز ان را از شما بخواهم ؟
با بهترین آرزو ها
۷۴۷۹۵ - تاریخ انتشار : ۲۲ خرداد ۱٣۹۵
|