یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

درباره ی مسائل نظری و سیاسی چپ - شیدان وثیق

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : م. رحیمی

عنوان : البته...
جناب فرزاد، درست تر آن میبود که میفرمودید این یکی از روی ساده انگاری و به سبک سوسیالیست های رویائی اوائل قرن نوزدهم میگوید و آن دیگری این حرف ها را در کنار تفاسیری از قرآن و عکس مصدق و نوشته های دستچین شده برخی چپ های دو آتشه و خانم های بتازگی حجاب از سر بر گرفته آنها را میگوید.
۷۴٨۲۲ - تاریخ انتشار : ۲۴ خرداد ۱٣۹۵       

    از : آرمان شیرازی

عنوان : با من به گمساران بیایید و، باد بر کف، پیاده برگردید...
آقای وثیق درین نوشتار, چپ مورد نظر خود را بنامهای گوناگون "چپ ضد سیستمی"، "چپ رادیکال" ، "چپ رهایی خواه"، "چپ سوسیالیست"، "چپ به واقع سوسیالیستی" و "سوسیالیست‌ رهایی‌خواه" می خواند. براستی کاربرد چند نام برای یک پدیده همان "ابداع مفاهیم" است یا پیچانیدن مفهوم؟
او می گوید "سوسیالیسم برای ما سیستم نیست. نظام نیست. دولت نیست. حاکمیت نیست..." اما تعاریف متعددی که از سوسیالیسم بدست می دهد خواننده را به نتایج دیگری می رساند:
"سوسیالیسم، فرایند مبارزه‌ برای رهایی است"
"سوسیالیسم،... روند (یا) جنبشی اجتماعی... به سوی آنی‌ است که رهایش یا کمونیسم می‌نامیم."
"سوسیالیسم یعنی فرایندِ زوال مالکیت"
"سوسیالیسم یعنی مبارزه برای الغای مالکیت خصوصی" (توجه شود که "زوال" لازم یا خود به خودی ست حال آنکه "الغا" متعدی ست و نیاز به انجام دهنده ای دارد که درین نوشتار ایشان در سایه پنهان است.)
"سوسیالیسم (در ابتدا) مبارزه بر ضد سرمایه‌داری و مناسبات آن در گستره ملی و جهانی است" (درینجا سوسیالیسم یک راهکار است)
"سوسیالیسم (سر انجام) یعنی برابری در جامعه‌یِ مشارکتیِ آزاد" (درینجا سوسیالیسم یک مقصد یا مرحله از نظام اجتماعی ست)
این نمونه های گفتار نشان می دهند که آقای وثیق همانند یک سخنران ناآماده, مفاهیم گاه متضادی را سر شنوندگان آوار می کند تا زمان را پر کند. او باور دارد که سوسیالیسم یک فرایند یا روند است اما از "مبارزه برای سوسیالیسم/کمونیسم" سخن می گوید. یعنی سوسیالسم هم راه (روند یا راهکار) و هم هدف (یعنی سیستم یا نظام) است. و نیز اینکه برای او در یکجا ظاهرا سوسیالیسم و کمونیسم یک مفهومند و در جای دگر از سوسیالیسم (بعنوان یک راهکار) به سوسیالیسم (بعنوان یک پیش مرحله یا نظام اجتماعی) می رسیم و دوباره با همان راهکار به کمونیسم (که آنرا رهایی و رهایش مینامد که مقصد نهایی ست) می رسیم.
جالب تر اینست که در نظر ایشان، "سوسیالیسمِ امروز... در نظریه و عمل... باید دوباره از بُن و اساس، در گستره‌ی ملی و جهانی، ابداع و تاسیس شود." اما بدون توجه به اینکه هنوز چنین ابداع عظیمی صورت نگرفته، و بگفته دیگر دوران سردرگمی ست، با استفاده از دانش خویش رهنمود می دهد که بحث این چپ مورد نظر "نه بر سر پیروزی بلکه مقاومت است." آیا مقصود اینست که بگذار پیروزی از آن دیگران باشد چون کار ما (با مفهومی مذهبی) درین دنیا تنها مقاومت کردن است؟ و باز هم در غیاب آن ابداع عظیم, می گوید:
"در وضعیت کنونی (این چپ) می‌تواند و باید (سه کار) انجام دهد:
۱- گسست از چپ سیستمی (یعنی سازمان دادن انشعابات بدون یک سامان فکری مشخص که) باید... امروزه... در هر جا به سرانجام (برسند).
۲- کمک به برآمدن و رشد جنبش‌های اجتماعی ضد‌سیستمی.
۳- ابداع مفهوم‌ها، شکل ها و شیوهای نوین فعالیت سیاسی برای سازماندهی جنبش مقاومت و مبارزه در جهت رهایش."
ایشان مشخص نمی کند، بجز مورد یکم که به آسانی، به هر بهانه و بدون هیچگونه استعداد و دانشی می تواند انجام شود، "چپ رهایی خواه" چگونه موارد دوم و سوم را در غیاب پایه های نظری و عملی سوسیالیستی لازم انجام خواهد داد. آیا ایشان باور دارد که بدون داشتن یک جهانبینی مدون "میتوان و باید" پیوسته در جنب و جوش بود و ریز و درشت وظایف را از ذهن خود مشخص کرد؟ و نیز اینکه بدون استناد به جهانبینی که هنوز وجود ندارد (و با تکرار ناآگاهانه تبلیغات رژیم های شاهنشاهی و اسلامی) "میتوان و باید" به "چپ سیستمی" انگ سر سپردگی زد؟
۷۴٨۱۹ - تاریخ انتشار : ۲۴ خرداد ۱٣۹۵       

    از : بهروز الف

عنوان : ایده دادن های مرتب "نو" اما بی اثر
معمولا سر کار آمدن، رئیس جمهور، مدیر عامل، رئیس اداره و یا شرکت و ..... همراه هست با ادعای آوردن و جا انداختن "ایده نو" تمامی این روسا دارای ایده نو هستند ولی هیچگاه پیشرفتی در کار نیست که نیست. حال این آوردن "ایده نو" برای نویسنده گان حرفه ای که میباید مرتب مقاله پشت مقاله بنویسند تا بقول عزیز نسین همواره نامشان بر سر زبان باشد، شده یک کار و کاسبی درست و حسابی. در این راسته هم مهم نیست نظرات دیروز چه بوده و چگونه به نظرات امروزی رسیده اند.مهم تنها آوردن "ایده های نو" هست بدون حلاجی نطرات گذاشته و نشان دادن نقاط ضعف و قدرت آن. برای نمونه به نکات زیر توجه کنید
۱. "چپ سیستمی" این صفت سیستمی چیست و معنای آن چیست مشخص نمیشود. شاید منطور چپی باشد که "سیستم" پذیر نیست و هیچ "سیستمی" را قبول ندارد. یعنی آنارشیسم محص. مبارزه هم ابدا تشکیلات (بخوان سیستم بزبان لاتین) نمیخواهد. باید الله بختکی کاری را شروع کرد و خدا خودش بزرگ هست و روزی رسان. مگر برای خمینی و قداره بندان حکومت جهل و جنون را تقدیم نکرد. چرا چپ دنباله رو نباشد؟
۲. شاید در چپ سیستمی "سرمایه داری دولتی" و حکومت "حزب" برقرار بوده خودش هم از همان اکتبر ۱۹۱۷. مدرک و دلیل هم که ابدا مهم نیست. حرف هم مالبات ندارد. اصلا لنین یک سرمایه دار دولتی بوده که با سرمایه داری خصوصی در مبارزه بوده و اشکالش هم "سیستم" داشتن بود. والا مادرزادی حکومت حزبی سرمایه داری دولتی را بوجود نمیاورد
۳. در تاریخ مدرن عصر ما "چپ" اصلا وجود نداشته. بقول مسلمین "جل الخالق" ابتدا اینکه تاریخ "غیر مدرن" کدام هست؟ آیا در تاریخ "غیر مدرن" چپ داشیتم؟ در ادامه میاید "چپ" در زمان شاه به غیر از حزب توده به مبارزه روی آورد. پس نتیجه این هست که تاریخ ۴۹ تا ۵۷ در چارچوب تاریخ "غیر مدرن" به حساب میاید.
۴. مشگل حزب توده نه در چپ بودن سیستمی یا ترس و وحشت از مبارزه و یا سرسپرده همسایه شمالی (که نامبردنش هم زبان انسان را "نجس" میکند!!). مشگل حزب توده در ضدیت اش با مبارزان و مبارزه و همپالکی با امام ضد امپریالیست خونخوار بوده و هست و خواهد بود. حزب توده ابدا موافق "قائم به ذات" بودن را قبول ندارد و زندگی پیچکی عجیب در تار و پودش رخنه کرده. با آن موافق هست که در قدرت هست.

ایا بهتر نیست که اقای شیدان وثیق بجای آوردن تئوری های مشعشع روزانه یک بررسی همه جانبه از عملکرد و افکار مرتب در تغییرشان بکنند تا هم درسی باشد برای ایشان هم خواننده ای نظیر من
به امید آن روز
۷۴٨۱۶ - تاریخ انتشار : ۲٣ خرداد ۱٣۹۵       

    از : hatef rahmani

عنوان : دم خروس و قسم حضرت عباس!
آقای وثیق ادبیات و تعابیر ویژه خود را در تبیین "چپ" دارد . اگر بگویم بخش اعظم آن را درک نمی کنم بیراه نگفته ام ! در عین حالی که از ضرورت "وحدت " و "اتحاد" می گوید بر طبل تفرقه می کوبد . چپ مورد نظر او را هنوز" مادر گیتی" نزاده است . اما ، از اتهام های بی مدرک ایشان که بگذریم ، نمی دانم با این تناقض چگونه باید بر خورد کنیم . ایشان اعتقاد دارد که "چپ را باید از دلبستگی به قدرت و تصرف آن، به منظور جایگزینی قدرت موجود توسط قدرتی دیگر از همان سنخ رها ساخت. بینشی در درازای تاریخ مدرن همواره در چپ غالب بوده و هست که امر قدرت و تسخیر آن را در مرکز هستی شناسانه مبارزه ی سیاسی قرار می دهد. ایده ی انقلاب و ایده ی تسخیر قدرت را در هم می آمیزد. " و از طرف دیگر " اکثریت" را شایسته وحدت نمی داند چون :"افزون بر اختلافات گوناگون در زمینه ی سوسیالیسم، دموکراسی، راه و روش مبارزه، شکل سازمانی و غیره، موضع مشخص نسبت به سرنگونی نظام جمهوری اسلامی ایران، گره گاه اصلی و گذر ناپذیر تضاد اصلی به ویژه با سازمان نامبرده شد که مخالف امر سرنگونی بوده، خود را با صراحت "تحول طلب" معرفی می کند. (به نقل از اطلاعیه شورای موقت سوسیالیست های چپ ایران در مورد پایان پروژه شکل دهی تشکل بزرگ جپ، ۲۱ آبان ۱۳۹۴)."
باید پرسید اگر مضمون اصلی مبارزه "قدرت وتصرف آن نیست " چرا فدائیان اکثریت که " مخالف سرنگونی" هستند ( به فرمایش ایشان ) از دایره وحدت یا " اتحاد" کنار گذاشته می شوند . مگر " سرنگونی طلبی" یکی از مصداق هایش "طمع" در تصرف قدرت در زمانی که چپ آرمانی ایشان پا به عرصه وجود نگذاشته است "جایگزینی قدرت موجود توسط قدرتی دیگر از همان سنخ "نیست ؟
۷۴٨۱۱ - تاریخ انتشار : ۲٣ خرداد ۱٣۹۵       

    از : aby shahab

عنوان : ماهی سیاه کوچولو
ماهی سیاه کوچولو
آقای شیدان نوجوانی بیش نبودیم که با صمد جاودانه شد صمد را شناختیم وبا آرش آن فرزند رنج وکاردرس میهن پرستی
را فرا گرفتیم .جزوه کوچک پول تنها ارزش ومعیارارزش ها چشم هایما ن را برجهان سرمایه گشود وجزوه های دست نویس داستان وروایت انقلاب ناتمام را درگوشمان زمزمه می کرد. شوق داشتن مسلسل پشت شیشه ورفتن به دریا وتشکیل حزب طبقه کارگر ما را به موج عظیم ومردمی ۵۷ رهنمون نمود. پس از پیروزی انقلاب بهمن زمان تشکیل حزب طبقه کارگر فرا رسیده بود. حزبی که بتواند باتشکیل جبهه متحد ضد امپریالیستی خلق انقلاب را تا رسیدن به اهداف نهایی طبقه کارگررهبری نماید. حزبی که مجهز به سوسیالیسم علمی بوده وتوانایی کاربرد این اصول را در شرایط مشخص جامعه ایران داشته باشد. حزبی که قادر به تربیت دانشمندانی میهن پرست وآگاه به تاریخ ایران و جهان باشد. حزبی که بتواند قهرمانانی نظیر روزبه ها سیامک ها عمویی ها ودانشمندانی نظیر طبری ها جوانشیرها وهاتفی وکیانوری ها را تحویل جامعه ایران وخاورمیانه نماید. آری آقای شیدان چنین بود که ما ماهی سیاه های کوچولو به دریای شفاف وپرعظمت توده های ایران یعنی حزب توده ایران رسیدیم. یورش ددمنشانه مرغان ماهی خوار به حزب مردمی مان ناشی از همین پیوند کمونیست های نوین به قول شما به حزب طبقه گارگر ایران یعنی حزب توده ایران بود. امیدوارم که در زمان این یورش وحشیانه احساس رضایت خاطر درشما بوجود نیامده باشد ولی اگرچنین بوده باشد بدان که عامل اصلی عدم وحدت چپ را یافته ای.
۷۴٨۰۹ - تاریخ انتشار : ۲٣ خرداد ۱٣۹۵       

    از : فرهاد عاصمی

عنوان : دو سویه در نظرات آقای شیدان شایسته توجه اند!
یکی موضع ضد توده ای- ضد کمونیستی شناخته شده، دیگری توصیف دورنمایی با استفاده از نظرات مارکس، بدون آن که حتق اشاره ای هم به راه دستیابی به این دورنما در نظرات بازتابی بیابد. او می خواهد، آن طور که "خوانش جدید از مارکس" نام دارد، مارکسیسم را از مبارزه اجتماعی جدا سازد. نظریه پردازی جدید ضد کمونیستی- ضد توده ای این هدف را دنبال می کند که تئوری و پراتیک را از هم جدا سازد.
پیش تر نیز به این کوشش عبث در همین صفحه برخورد شده بود، که اما آقای شیدان با سکوت از کنار آن گذشت. نظرات او در بررسی ای دیگر شکافته خواهد شد. باید امیدوار بود که این نظریه پرداز و همکارانش پاسخی مشخص برای ابراز داشته باشند.
۷۴٨۰۷ - تاریخ انتشار : ۲٣ خرداد ۱٣۹۵       

    از : فرزاد

عنوان : هماهنگی
آفکار شما شباهت های زیادی با آنچه که گاه در " انقلاب اسلامی " به قلم آقای بنی صدر میتوان خواند دارد، از اینرو سوال زیر پیش میاید:
آیا نمیتوان با سازمان نامبرده در بالا هم جبهه ی متحدی تشکیل داد؟
۷۴۷۹۹ - تاریخ انتشار : ۲٣ خرداد ۱٣۹۵       

    از : منوچهر جلالی

عنوان : سخن ناگفته را میشود با تامل بیشتر در فرصتی دیگر گفت
آقای شیدان گرامی با سلام ,نوشته شما را خواندم . نگارنده چون بضاعت چندانی در فن و هنر گویش و نگارش نداشته ام , در درازنای عمر سپری شده خود در حد توان خواننده نوشتار دیگران و ناظر وقایع سیاسی و اجتماع ی بوده و هستم .
بدون شک شماکه دست به قلم میبرید به مراتب از خواننده تهی دستی چون من از تاریخ این خاک کهن به ویژه تاریخ سده سپری شده آگاهید. این تاریخ, تاریخ رزم دلاورانه مردمی است زیر سلطه استعمار خارجی و استبداد داخلی .

درازه فرزندان قهرمان مردمانی که استبداد حاکم را در زمان خود بیباکانه سنبیدند کوتاه نیست , شیخ محمد خیابانی ستار خان و باقر خان , تقی ارانی , حیدر خان , محمد مصدق, حسین فاطمی ,روزبه ,وارتان ,حکمت جو , گلسرخی , جزنی ,حنیف نژ اد و هزاران گمنام دیگر , و هزاران نفری از هر گروهه سنی با گرایشات مختلفه سیاسی که در دهه شصت به ویژه ساله شصت و هفت نابود شدند چکیده ایست از این درازا . نگارنده این یاداشت بخشی از این تاریخ اخیر را در کنار بخشی از این مردمان زیسته ام, آنچه گذشت در پیش چشم من و ما گذشت . بدون شک سازمان های سیاسی این سرزمین حزب توده ایران _جبهه ملی ایران _ خانواده سازمان چریک های فدائی خلق ایران _سازمان مجاهدین خلق ایران نقش خود را در این تاریخ چه مثبت و چه منفی بازی کرده اند. نقد ایدئولوجیک ,برنامه ای - نقد سیاسی عملکرد آنها در این یا آن برش زمانی به شناخت این تاریخ کمک میکند. وزن چنین نقدی با کاربرد شیوه های شناخته شده علمی - فاکت های اثبات شده - به ویژه دوری جستن ازتکرار اتهاماتی است که بر مبنای سند و مدرکی نیست و ساخته و پرداخته همان استعمار خارجی است افزون میشود , آشنائی با نویسنده و با تاریخچه تالوقات سیاسی اجتمائی او وسیر تحول دیدگاه های نویسنده, به درک دیدگاههای کنونی نویسنده کمک خواهد کرد .

به باور نویسنده این یاد دشت اتهامات شما به حزب توده ایران تکرار بخشی از کارزار تبلیغاتی استعمار خارجی و ارتجاع داخلی است این کارزاری است , به درازای تاریخ حزب .نگارنده این یادداشت آن را به کرات در رژیم شاه و در رژیم کنونی از دهان ها و قلم های مختلف در موقیعت های مختلف شنیده ام , شنیدن آن از دهان بهشتی بعد از پیروزی انقلاب بهمن در تلویزیون ملی یکی و شنیدن ان از دهان لاجوردی خطاب به ناخدا افضلی و یارانش مو ردی دیگر است .روشن است انتظارداشتن از کسانی که برای نابودی اسیران و زندانیان در مقیاس هزاران, خود را جوابگو نمیدانستند برای انتساب اتهاماتشان انتظار ارائه ادله کاری بیهوده است . نویسنده این سیاهه در آن شب تار و در ان فضای مسموم از لاجوردی ادله ای برای اتتهامت انتسابی نخواستم .آیا میتوانم امروز ان را از شما بخواهم ؟

با بهترین آرزو ها
۷۴۷۹۵ - تاریخ انتشار : ۲۲ خرداد ۱٣۹۵       

    از : عیسی صفا

عنوان : اعتراض
در دهه پایانی رژیم سلطنتی پهلوی، بخش هایی از چپ ایران، در داخل و کشور، به استثنای حزب توده که عامل سرسپرده همسایه شمالی بود، دست به مبارزه ای ضد امپریالیستی و ضد رژیم شاه با مواضعی رادیکال می زنند.
آقای تابان عامل سر سپرده یعنی « جاسوس». جرم جاسوسی هم سنگین و تا اعدام است. شما خود را مسوول زدن چنین اتهامی در سایت خود نمی دانید؟
۷۴۷۷۶ - تاریخ انتشار : ۲۲ خرداد ۱٣۹۵       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱۹)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست