از : امیر ایرانی
عنوان : تکرار نظر
این نظر تحت عنوان: « مرحومی که ممکن است : مرحوم شده باشد یا نشده باشد! اما مرحوم است!» قبلاً در پای نوشتار دیگری انتشار یافته ، شاید اینجا نیز بکار آید! ::::::: آیا فردی اطلاعاتی که در بازی های بین المللی،اگرچه در سطحی پایین، اما بازیگر هایی را بعهده داشته و دارد !می تواند ناشیانه سخن براند؟! باید گفت:در مرحوم گفتن ایشان پیام های مهمی نهفته است:۱) او بگونه ای بیان داشته : که از نظر ما رهبری ی سازمانی بنام مجاهدین خلق بعهده شخصی بنام مریم رجوی است و ما هم او را برگزیده ایم دیگر مسعود رجوی مرحوم است! چه باشد چه نباشد!. ۲)در این پیام ؛او به رهبر برگزیده می فهماندکه دیگر نمی توان " شتر سواری دولا دولا کرد!" باید همه بدانند که ما وشما( سعودی ها و مجاهدین) یک هدف داریم! نمی شود پول و لابی گری های خاص از ما باشد و شما پنهانکاری های خاص خودتان را به پیش ببرید! اگرچه همه می دانند:مانور شما(مجاهدین) در حد همین جمع کردن های پر هزینه است ! اما بهره برداری رسانه ای و تبلیغاتی این مراسم هم باید نصیب ما(سعودی ها) نیز بشود! و رقیب منطقه ای ما (جمهوری اسلامی) باید بفهمد ما هم می توانیم ! چون مزدور زیاد است!.
۷۵۲٨۶ - تاریخ انتشار : ۲۷ تير ۱٣۹۵
|
از : hadi shahab
عنوان : برادر جان بولتون و برادر جدید مجاهد خلق ترکی الفیصل
آقای سیامک ماسالی محترم,
لطفا متن مقاله را دوباره بخوانید. آقای تقی روزبه این مطلب را تحت نام خودشان
نوشته اند و نه به نمایندگی از طرف چپ یا سازمانها و افرادچپ.
البته این روزها خیلی ها خود را چپ مینامند. آقایان مهدی سامع , فرخ نگهدار و ...
نیز خود را چپ مینامند انحصار کلمه چپ این روزها برای بعضی افراد برای پز دادن است و بس ...
آقای سیامک ماسالی این اولین با ر نیست و آخرین بر نیز نخواهد بود که سازمان مجاهدین خلق وقت , برنامه و امورش را با از ما بهتران ( برادر جان بولتون و برادر جدید مجاهد خلق ترکی الفیصل ) میگذراند . هر انتقادی و گفتگویی از سوی اپوزیسیون با فحش و دشنام مجاهدین خلق روبرو میگردد .
بله آقای سیامک ماسالی محترم, مجاهدین هر منتقدی را به اطلاعتی رزیم متهم میکنند. دوست گرامی خود شما بهتر از همه میدانید که مجاهدین خارجی تبا رانی را به بهای سفر مجانی به پاریس به میزان هزاران نفر به میتینگ شان میبرند که تنها بگویند ما صد هزار نفر برای سالگرد سی خرداد جمع کردیم .
آقای سیامک ماسالی محترم, من این را به چشمان خودم دیدم .
بهتر است که آدم برای یک سیاست انسانی تنها باشد و اگر شد فقط طرفداران یک سیاست شفاف دور هم جمع بشوند اگر تعداد شان چند نفر باشد کافی و واقعی است و نه دروغ . تعداد افراد در یک جمع درستی یک سیاست را ثابت نمیکند بلکه
متن یک سیاست است که درستی و بطلان ان را گواهی میکند ...
لطفآ نوشته جات بنیان گذاران مجاهدین را بخوانید.. در اینمورد مطلب به اندازه کافی پیدا میکند. مجاهدین خلق امروز از پیشینیان خود بسیار به جهت منفی فاصله گرفته اند و مسعود رجوی در این فاصله گیری نقش موثری داشته... البته آنهایی که تحت نام هوادار به این سیاست تن در داده اند نیز مسول هستند و باید مورد انتقاد بس جدی واقع بشوند .
با احترام هادی شهاب
۷۵۲٨۵ - تاریخ انتشار : ۲۷ تير ۱٣۹۵
|
از : سیامک ماسالی
عنوان : سازمان مجاهدین خلق واقعیت انکار ناپذیر.
آخرین نشست مجاهدین و خبر درگذشت مسعود رجوی با انبوه نظرات منفی از جانب حکومت و اپوزسیون روبرو گشته است .اظهار نظر حکومت قابل درک است با سازمانی منسجم و مصمم روبرو است که بازی سیاسی را یاد گرفته است .حکومتی که صد بار گفته سازمان از هم پاشیده و نیست نابود شد .گروهکی (لقبی که جمهوری اسلامی به آنان اطلاق می کنه ) که هر بار با به میدان آمدنش آب در لانه مورچه گان نظام می اندازد .اما اپوزسیون چرا ؟ نگرانی اپوزسیون پراکنده از برای چیست؟ نابودی این سازمان کمکی به شما میکنه؟ رفقا هرگز به این نکته فکر کردید چطور در این زمانه که همه باهم با همه تلاش و کوشش ۱۰۰ تا ۲۰۰ نفر جمع میکنید ,ولی این سازمان (فرقه به گفته شما )در برهوت سیاسی هزاران نفر جمع کرده , فاکتور بسیار مهم پول هست ولی چرا سلطنت هم پول دارد ولی هرگز نتواست این همه جمع کنه .سازمانی که هم حکومت و هم اپوزسیون بر علیه اش است .رفقا این این نیرو با یا بدونه مسعود رجوی یک واقعیت است ,این سازمان بدونه رجوی هم انکار ناپذیر است ..بجایی این همه سیا ه کردن اینترنت به فکر سازماندهی چپ ایران باشید .مجاهدین نزدیکترین نیرو به چاپ ایران است .
۷۵۲۷۶ - تاریخ انتشار : ۲۶ تير ۱٣۹۵
|
از : masoud memar
عنوان : بنگاه تجاری مجاهدین
قاعدتأ برای دستگاه رهبری مجاهدین داوری افکار عمومی علی السویه است بقولی آب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب .به عقیده من اصولأ دستگاه رهبری مجاهدین نیز هیچ اعتقاد و تمایلی برای کسب قدرت سیاسی ندارد نمونه اش عملیات فروغ جاویدان بود که بعد از قبول قطعنامه ۵۹۸ با هدف کذائی رسیدن به تهران انجام شد که مصداق سنگ بزرگ بمثابه نزدن بود از طرفی امکان کسب ثروت نجومی حاصل از فروش قاچاقی نفت تحریمی عراق توسط شبکه مجاهدین و اشراف به نبود پایگاه اجتماعی در کشور بنابه اطلاعات دستگاه رهبری ٬ دستگاه رهبری را به ثروت اندوزی از بازار سیاست کشانده است و دم تیغ دادن هر از گاهی از اعضاء سازمان اجتناب ناپذیر است و با گذشت زمان این امر دشوارتر خواهد شد چراکه در عملیات فروغ جاویدان مازاد نیرو داشت از اسرای ایرانی در اشرف تا نیروهای منتقد داخلی که فدا کردنشان بمثابه زدن دونشان با یک تیر بود . با توجه به گفته آقای تقی روزبه در مورد ترکی الفیصل : « بلندمقامی این شاهزاده کشوری که با پول های ته جیبش هم می تواند دولت جا بجا کند » سوال اینجاست که چرا ترکی الفیصل و متحد بیوه ای شاهنامه مریم برای سربازان شاهنامه ای خود تا بحال یک سقف مطمئن در اروپا یا در منطقه با پول تو جیبی اش دست و پا نکرده است .اما در مورد عربستان باید گفت که دولت عربستان فعلأ سبک و سنگین میکند و منتظر قدم طرف مقابل خود ایران است دولت ایران نیز رسمأ اعتراض خود را به سفیر فرانسه ابلاغ کرد نه به عربستان . کما اینکه دولت عربستان نیز رسمأ در نشست مجاهدین شرکت نداشت . بنابر این دولت عربستان با جنگ روانی پیش میرود . اسکان دادن مجاهدین در عربستان با پایگاه و بی پایگاه نظامی بنابه شکاف سنی و شیعه هم ریسک داخلی محسوب میشود هم ریسک بین المللی است که دولت عربستان را درگیر اسناد عملیات مجاهدین در خاک عراق میکند .
۷۵۲۷۱ - تاریخ انتشار : ۲۶ تير ۱٣۹۵
|
از : رضا میرزا ئی راد
عنوان : چه تفاوتی؟
این مقاله بظاهر منطقی ست..باید همین طور باشد اما..در کل ،مگر سازمان مجاهدینی باقیست؟
البته سازمانی که برادران رضائی ها رهبران ش بودند؟
رجوی بعنوان بیماری که هزاران جوان و فرزندان نوجوان این مملکت را به زیر تیغ خمینی فرستاد..چه باشد و چه نباشد مگر تحفه ئی بوده که مردم یا عده ئی برایشان سوال است زنده بودن و یا مرده بودنش؟
کسی و مهره ئی نبود .یک نادان بی سواد.همین
۷۵۲۶٨ - تاریخ انتشار : ۲۶ تير ۱٣۹۵
|