از : البرز
عنوان : و لذا قادر به ایجاد دستور کار مشخص و مستقل در کشور نبوده است
خواننده گرامی، برخلاف تصور شما که می نویسی؛ «... چیزی به اسم اپوزیسیون وجود ندارد جز چند هزار نفر افراد مسن و خسته و بیمار و بی پول...» لازم دیدم بنویسم. اپوزیسیونی به نام اپوزیسیون ج.ا. وجود دارد. چه اگر غیر از این بود، ج.ا. نیازی به صرف اینهمه نیرو و تلاش برای نادید انگاشتن آن نداشت.
اما اگر مقصودت این باشد، که اپوزیسیون ج.ا. فاقد برنامه ای مشترک برای امروز و فردای ایران است، و لذا قادر به ایجاد دستور کار مشخص و مستقل در کشور نبوده است. و در پراکندگی مزمنِ خود چاره ای ندارد، جز آنکه دائماً از موضع دفاعی در سیاست کشور نقش ایفا کند، سخنت پسندیده تر و مقبول تر خواهد بود، درست مانند میوه ی نوبرانه در فصل بهار.
در زمانی که هموطن گرامی آقای ایرج پزشکزاد شخصیت ماندگار دائی جان ناپلئون را در داستانی به همین نام آفرید، روی سخنش دقیقاً با هموطنانی از قبیل شما بود که دائما دستِ خارجی را در تحولات داخل کشور بزرگ کرده و می نویسند؛ «...تصور آنکه این حکومت جدا از خواسته ها و معادلات سیاسی جهانی قابل تغییر است یک تصور خام است...»
۷۶۰٣۱ - تاریخ انتشار : ۱۶ شهريور ۱٣۹۵
|
از : آرمان
عنوان : تاریخ چراغ راه آینده
تجربه تاریخی نشان داده است که با فاشیسم نمی توان راه آمد همانطور که با فاشیسم هیتلر و موسیلنی راهی به غیر از سرنگونی وجود نداشت. رژیم فالانژیست های فرانکو نیز تا باقی بود از دمکراسی در اسپانیا خبری نبود. رژیم های فاشیست اسلامی جمهوری آدمخواران اسلامی ایران و داعش نیز را هرگز نمی توان رفرم کرد. رویا بافی رفرمیست های سیاسی ایرانی همیشه به دنبال روزنه امیدی بوده اند اگر چه هیچ واقعیتی برای رویا بافی های خود را ندارند. کلیت فاشیست های حاکم باید سرنگون شوند وگرنه برداشتن یک دژخیم تفاوتی نخواهد کرد. خلخالی رفت ولی امثال او مانند آدمکشان وزیران دولت جنایتکار روحانی دست کمی از او ندارند. تهومات رفرمیست های سابقا چپ را پایانی نیست!
۷۶۰۲۵ - تاریخ انتشار : ۱۶ شهريور ۱٣۹۵
|
از : خواننده
عنوان : لطفاً سانسور نکنید
تصور آنکه این حکومت جدا از خواسته ها و معادلات سیاسی جهانی قابل تغییر است یک تصور خام است. پایه های داخلی و جهانی این حکومت که خودتان به آمدنش کمک کردید بسیار هم قوی و پایدار است. برنامه های جهانی چین هم این پایه ها را تازه قوی تر هم خواهد کرد.
آنچه که شما نمی خواهید و نمی توانید بپذیرید اینست که چیزی به اسم اپوزیسیون وجود ندارد جز چند هزار نفر افراد مسن و خسته و بیمار و بی پول.
حکومت و رسانه های خارج و بسیاری از چهر های خارج همه در یک تیم جهانی بازی می کنند.
۷۶۰۲٣ - تاریخ انتشار : ۱۶ شهريور ۱٣۹۵
|
از : امیر ایرانی
عنوان : نگرش های مختلف
باتوجه به نوشتار آقای ف- تابان ارجمند اگر بخواهیم در مورد مراجعه کنندگان به سایت و آنانی که یک توقعی خاص نسبت به سایت دارند یک دسته بندی داشته باشیم، خواهیم داشت:
-گروهی نگرششان اینست: که این نوع نشریات باید مروج آزاد اندیشی و مدافعِ آزاد اندیشی باشند.
-گروهی نگرششان اینست: که این نوع نشریات باید مروج یک ایده ای بنام چپ باشند.
-گروهی نگرششان اینست: که این نوع نشریات باید مروج خوانشی از ایده ای بنام چپ باشند.
-گروهی نگرششان اینست: که این نوع نشریات باید در مقام اپوزیسیون نظام باشند.
-گروهی نگرششان اینست: که این نوع نشریات باید در مقام اپوزیسیون نظام باشند اما چگونگی مبارزه با نظام را باتوجه به توان و پتانسیل جامعه تنظیم کنند.
-گروهی نگرششان اینست: که این نوع نشریات باید در مقام اپوزیسیون نظام باشند اما از آن اپوزیسیون هایی که فقط ساز براندازی را بنوازد اگرشد این کار را با شعار دادن های عوام فریبانه نیز انجام دهد.
-گروهی نگرششان اینست: که این نوع نشریات گردانندگان آنان قطعاً یک دیدگاه جانبدارانه ای نسبت به یک ایده ای خواهند داشت اما مهم اینست که سپهر حاکم بر گردانندگان دفاع از آزاد اندیشی باشد.
-گروهی نگرششان اینست: که این نوع نشریات اگر سپهر حاکم بر آنان دفاع از آزاد اندیشی باشد قطعاًدکان نشریات دیگر که مدافع اقدامات شعارگونه ی عوام فریبانه هستند را کساد خواهند کرد.که گروهی معتقدند باید با نشریات مدافع آزاد اندیشی برخوردی تخریبی داشت.
اگر بخواهیم منصفانه نظری نسبت به عملکرد سایت اخبار روز داشته باشیم؛چگونه نظری را خواهیم داشت؟
۷۶۰۱٨ - تاریخ انتشار : ۱۵ شهريور ۱٣۹۵
|
از : علیخانی
عنوان : هوای تازه
پرسشهای جناب البرز بوی خوبی نمی دهد و از یک رندی روانشناسانه بهره گرفته است. احتمالا ً با خود اندیشیده یا این طرف جواب نمی دهد که چه بهتر یعنی میرزا بنویسها بنویسند. یا جواب میدهد که باز فرصتیست تا میرزا بنویسها با دم سرد انفعالی خود سوراخ سمبه ها بگیرند تا نامحرمی در حرم رخنه ننماید.
البته حتما ً دیگران نیز چون من این "همه با هم" های جناب البرز را می شناسند. هرچند هنوز در حد حرف است چون اگر گوشی می یافت قاعدتا ً تا کنون اتحادی برقرار شده بود. پس ایشان در بهترین حالت "آرزو"ی خویش بیان میدارند.
به اشاره بگویم جناب البرز تا زمانیکه اعضای قدیمی ی هر یک از سازمانها و احزاب موجود بازنشست نشوند اوضاع همین خواهد بود. چرا که آنها این احزاب و سازمانها را ملک پدری خویش می بینند. باورتان نمی شود! کدام تشکل غیر ایدئولوژیک را سراغ دارید که شرایط را برای ورود جوانان بازکرده باشد؟ باور کنید دلیل عمده اش؛ ترس از کف نهادن عنان رهبریست. این موضوع آنچنان قویست و آنچنان فکر آنها را مشغول به خود داشته که طرف خود به زبان ساده گفت: ما برای آنکه سازمان به راست نغلطد حاضر شده ایم سازمان خود را منحل کنیم و با ۱۹ نفر از سازمانی دیگر وحدت کرده و یک حزب قوی چپ بسازیم. (نقل به معنی) پس تصدیق می نمائید که پاسخ من به پرسشهای شما در بهترین حالت در حد همان "آرز"ی شما باقی خواهد ماند.
اما جناب تابان چند کلام نیز درباره پیشنهاد شما. آیا شما این پیشنهاد را بعنوان یک حزب سیاسی مطرح نموده اید؟ آیا شما با طرح این پیشنهاد خواسته اید "کمپینی" راه اندازی کنید؟ هر آنکه پیگیرانه نشریه شما را دنبال می کند دچار یک اعوجاج میگردد و از نگاه خودی وغیرخودی حاکم بر تحریریه گیج می شود. گاه خود را خواننده یک نشریه حزبی می بیند گاه صدای بی صداهاست گاه پشتیبان تشکلهای مردم نهاد داخل کشور است و گاه نیز می کوشد خط جدیدی را ترویج نماید. در هر حال با همه ی خودی و غیرخودی کردنها، تاکنون ملغمه ای از همه ی اینها بوده و این به جایگاه ژورنالیستی "اخبارروز" لطمه میزند. اگر همچنان بر این مدار هستید که نشریه ای مستقل باقی بمانید در سرمقله ها، سخن روز یا تفسیر سردبیر باید سعی نمائید چون یک نشریه حرفه ای عمل نمائید و مطلب را بگونه ای بنویسید که خواننده خود نتیجه مطلوب را بگیرد نه آنکه شما بگوئید.
۷۶۰۱۶ - تاریخ انتشار : ۱۵ شهريور ۱٣۹۵
|
از : روزبه صالحی
عنوان : موضع تابان از معدود حرف حسابی اپوزسیون رادیکال و انقلابی است.
اپوزسیون انقلابی و رادیکال در قالب جریانات سیاسی گوناگون از چپ و راست نتوانسته فهم منطقی و اثرگذار از مشی رادیکالی را تبیین کند و همواره فهم سطحی، ساده و ذهنیگرایانه براندازی را اعلام کرده است که تاکنون نتوانسته سیاس سازی کند و بتواند عقبه اجتماعی را با خود همراه سازد. من موضع آقای تابان را از معدود مواضع عنصر شاخص چپ می بینم که سابقه ندارد. باید بر موضع ایشان مهر تائید زد و از آن در راستای تبیین و ارائه نقشه راه کمک گرفت. کسانی که با استدلالات ذهنی این احساس را در سطح اپوزسیون بوجود می آورند که سیاست رادیکال نباید خواسته ای را در برابر حکومت قرار بدهد و اصرار براین دارد که سیاست رادیکال را مترادف براندازی تبایغ کند. خطاب به طرفداران باید یاداور شد که سازمان مجاهدین خلق از رهگذر مشی رادیکال و انقلابی یال براندازی را رفت که نتیجه آن پشته ساختن از کشته نیروهای انقلابی بود. اما سیاست انقلابی و رادیکال واقع بین و عینیت گرا در خانه اول پازل خود سرنگونی را نمی نشاند. آقای تابان درست می اندیشد و می نویسد" اخبار روز بر مشی مخالفت خود با حکومت اسلامی ایران پایدار است. اما این مشی را هرگز به این معنا تعریف نکرده است که خود را از عرصه ی سیاست جاری ایران کنار بکشد و دو پایش را در یک کفش کند که سیاست یعنی سرنگونی بلاواسطه جمهوری اسلامی و دیگر هیچ!" انصافا کجا سراغ دارید و تاکنون در کدام سند و کدامین عنصر شاخص سیاسی اپوزسیون چنین مشی را تدقیق کرده اند. اما خطاب با آن کسانی که موضع بی بدیل آقای تابان را در راستای گرم کردن تنور انتخابات ۹۶ می دانند. پاسخ ایشان را بار دیگر بخوانند که می نویسند" در انتقادات مطرح شده بود که این یادداشت زمینه چینی برای «شرکت» در انتخابات به نفع جناحی از حکومت است." حالا اگر در برهه کنونی آقای تابان پیشنهاد می دهند و صراحتا می نویسد " درخواست برکناری مصطفی پورمحمدی وزیر دادگستری به عنوان گام اول در پروسه ی دادخواهی مطرح شده بود." هیچ رابطه ای بین این پیشنهاد و انتخابات دور دوم ریاست جمهوری اسلامی وجود ندارد باور کنید.
۷۶۰۱۱ - تاریخ انتشار : ۱۵ شهريور ۱٣۹۵
|
از : سیامک شاملو
عنوان : احتیاط! احتیاط!
نمیدانم چرا وقتی که شیوه مبارزه فدائیان خلق اکثریت و یا این سایت اخبار روز را
میبینم یاد این ضرب المثل میافتم:آهسته بیا؛ آهسته برو که گربه شاخت نزنه!
این ضرب المثل، دارای بار منفی بسیاری است؛ یعنی این که انسان در کنار بی
عدالتی ها، حق کشی ها و فسادهای رنگارنگ، فقط کلاه خود را بچسبد و به فکر
منافع شخصی خویش باشد.کاربرد:
۱- این مثل برای سفارش به احتیاط زیاد و نهایت دقت و مراقبت از نتایج عمل
یا موردی یا کسی به کار میرود.
۲- اگر بخواهیم به کسی بگوییم که کار خودت را بکن و با دیگران کاری نداشته
باش و در بحثها و درگیریهای اجتماعی شرکت نکن تا آسیب نبینی، این مثل را
به کار میبریم.
تا زمانیکه اپوزیسیون ایرانی از جایگاه موش بودن خودش بیرون نیاید باید هم
که ج.ا. احساس گربه بودن بکند و این بازی موش و گربه ادامه خواهد داشت!
بیاید سعی بکنیم یکبار هم که شده نقش گربه را بازی کنیم و نقش موش بودن را
بر عهده ملایان بیشرف بگذاریم!
تا زمانیکه رفیق بزرگوار ما آقای ف. تابان ( همیشه سلامت باشند! ) و دیگر رفقای به اصطلاح " مبارز " پیرو این نصیحت باشند:آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است: «با دوستان مروت، با دشمنان مدارا» کار ما اپوزیسیون ایرانی با دشمن ما ج.ا. بجائی نمیرسد و سازشکاری ادامه دارد!
یا به طور خلاصه می گویند: "خودم جا، خرم جا" مجازاً یعنی سود و زیان دیگران به من چه ارتباطی دارد؟ باید در فکر تأمین و تدارک منافع و مصالح خویش بود لاغیر.( دیگی که برای من نجوشه ، توش سر سگ بجوشه !).
شاید اپورتونیسم ( فرصت طلبی ) اکثریتی ها اپوزیسیون را فلج کرده یا شاید ندانم کاری است؟ یا تا زمانی که ترس بر چهره اپوزیسیون غالب است طوریکه برخی حتی زبانشان را هم گاز میگیرند که مبادا چیزی بر علیه ج.ا. گفته باشند، همین آش و همین کاسه!
۷۶۰۰۶ - تاریخ انتشار : ۱۵ شهريور ۱٣۹۵
|
از : نخود هر آش
عنوان : باید علیرغم تبعید، برای شناخت مطالبات جدی و واقعی مردم و بازتاب آن کوشید
البرز گرامی آقا یا خانم علیخانی بی شک پاسخ شما را خواهند داد. اما اگر اجازه داشته باشم بنده هم به سوالات شما بپردازم. بعقیده حقیر پاسخ شما در جمله ای که بعنوان تیتر نظرم انتخاب کردم خلاصه می شود. این یک جمله بصداگی نوشته یا خوانده می شود اما پیگیری آن مهم بسیار دشوار است.
موانع سر راه: یکی فاصله فیزیکی بین نیرو های پیشرو (چپ) با جامعه است. خوشبختانه در عصر ارتباطات می توان از طریق شبکه های اجتماعی تا حدودی و نا کاملا بر این مانع غلبه کرد.
دومین مانع درگیر بودن چپ ها با خودشان است. بی رودربایسی باید گفت که نیروهای جدی چپ بیش از حد لزوم طی سال های گذشته خود را معطل محافل "خاویار خور" چپ کرده اند. نتیجه این معطلی بی برنامه گی، ملاحظات غیر ضروری در اتخاذ سیاست ها و تاکتیک ها و درجا زدن بخاطر کسانی که تنها نام رادیکالیسم را یدک می کشند. وگرنه در فرنگ زندگی آرامی را بسر می برند.
مانع سوم این است که شناختی جدی از منافع عام و منافع طبقاتی که ما ادعای نمایندگی آنان را داریم، موجود نیست. که اگر می بود به تکرار مطالب مندرج در نشریات مجاز در داخل کشور بسنده نمی کردیم. در این ارتباط چپ باید بدور از شعارزدگی ابتکار عمل را در دست بگیرد.
۷۶۰۰۵ - تاریخ انتشار : ۱۵ شهريور ۱٣۹۵
|
از : Hadi Shahab
عنوان : تغییر قانون در یک حکومت خواستی است رفرمیستی و "رادیکال" بر کناری افراد تغییر مهره های است
آقای تابان,
بله برای بهبودی وضع کارگران و زحمتکشان باید مبارزه کرد این مبارزه که با طرح خواستهای صنفی آغاز میشود در مسیر خود میتواند سیاسی نیز بشود. جنبش صنفی کارگران لهستان در دهه ۸۰ میلادی منجر به تغییر حکومت لهستان شد.
واقعییت اینست که اتحادیه همبستگی کارگران لهستان به لحاظ صنفی خواستهایی بسیار درست ولی به لحاظ سیاسی خواستهایی بس ارتجاعی دا شت هم خط بودن اتحادیه همبستگی با پاپ رهبر کاتولیکها و ناتو واقعییتی است تاریخی ...
برگردیم به آقای پور محمدی و تمامی شرکای جنایی سیاسی مسلکی این آقا.
آقای تابان برای رسیدن به یک خواست صنفی در یک کارخانه برای مثال ایجاد یک حمام طرح نمیکنند که باید فلان رییس بر کنار بشود تا کارگران از وضع بهداشت بر خوردار بشوند بلکه داشتن حمام و امکانات بهداشتی را جز قوانین کار و کارخانه میکنند.
آقای تابان محترم, همانطور که همه ما میدانیم هر چند روزی عده ای را در ایران تحت عنواین مختلف اعدام میکنند. قاضی بر اساس قوانین اسلام حکم اعدام این انسانها را صادر میکند.
مدتی است یک عده افراد دور هم جمع شده اند و لگام را درست کرده اند . بانو نرگس محمدی , آقایان دکتر ملکی , محمد نوریزاد و سایر مبارزان این راه جز اینگروه هستند .
لگام خوا هان لغو قانون اعدام است اگر چه با هر حکم اعدامی مخالفت آشکار خود را بیان کرده اما تغییر قانون را گام به گام میبیند و در جهت تغییر قانون پیش میرود. لگام خود را گروهی صنفی معرفی میکند که تنها برای تغییر قانون مبارزه میکندو بطور روشن بیان میکند که لگام سرنگونی طلبی نیست. حال اینکه افرادی مانند نوریزاد در جای دیگر سرنگونی طلبی را طرح میکنند اما در بیانیه های لگام تنها تغییر لغو قانون اعدا م را طرح میکنند در چهار چوب همین نظام و شعاری برا ی تغییر حکومت طرح نمیکنند .
در مقاله خانم برادران
http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=۷۵۴۹۲
در همین سایت شما به درستی به قوانین فقه اسلامی اشاره میشود که خمینی به اتکا آن قوانین از همان آغاز حکومتش حکم ارتداد برای همه دیگر اندیشان صادر میکرد.
آقای تابان محترم, ما حداقل مدت ۳۷ سال است که بطور مشخص با این قوانین سرو کار داریم هر دو ما نیز بخوبی واقفیم که طرح هر گونه خواست صنفی به لاجرم در این حکومت اسلامی سیاسی نیز میباشد.
حکومتی که به کوچکترین مسائل شهروندان خود در اتاق خوابشان نیز کار دارد و هر گونه حرکت که با اسلام متابقعت نداشته باشد کفر اعلا م میکند و به ناچار اساس حکومت را در خطر میبیند .
آقای تابان محترم, شاید بد نبود که شما در افشاگریی اخیرتان طرح میکردید که چرا آقای روحانی رییس جمهور امید و اعتدال حضرت پور محمدی را به سمت وزارت دادگستری منتسب نمود شاید بد نبود طرح میکردید که چرا اشخاصی به اینگونه سمتها انتخاب میشوند معتقدین به فقه اسلامی هستند. این اشخاص کسانی هستند
که بر پایه عقیده اسلامی خود احکامی بس ظالمانه را برای انسانهای شریف صادر میکنند. شما بهتر از من میدانید که برای این شیر زن نرگس محمدی ۱۰ سال زندان صرفا به خاطر عضویت در لگام صادر میکنند.
آقای تابان محترم مشگل بزرگ بعضی از ما و منجمله شما در طرح برکناری پور محمدی مینیمالیست بودن شما است.
میدانید بعد از اینکه لاجوردی بر کنار شد جلادینی دیگر امور شکنجه را به عهده گرفتند کنار گذاشتن پور محمدی یک خواست صنفی نیست بلکه یک تغییر مهره در حکومت جنایتکاران است.
امیدوارم که نوشته من مورد توجه شما قرار بگیرد.
هدف من از ا ین نوشته طرح یک انتقاد به نوشته و نظر شما بود و هست و هدف هیچگونه بی احترامی به شما و سایرین نظر نویسان نبوده و نیست.
با احترام
هادی شهاب
۷۶۰۰۴ - تاریخ انتشار : ۱۵ شهريور ۱٣۹۵
|
از : کیا
عنوان : نوشتاری معقولانه و منطبق با اوضاع داخلی و منطقه یی است
۱.سر نگونی هدف استراتژیک است:
حکومت اسلامی "کمربند سبز قدیمی" در منطقه و کشور مشکلات عظیمی را موجب شده است و برای بشریت مساله میباشد ،روند وقایع از افول آن و تلاش آن برای ادامه حیات خبر میدهد.
۲.خلقهای منطقه و کشور در رهایی از این مضمل مصمم میباشند و با فرمهای متفافتی با ویژهگیهای خاص خود ، عکسالعمل نشان میدهند.
۳.تشکلات در داخل حول محور حقوق بشری و در منطقه حول حمایت از کردها بخصوص کردهای سوریه متمرکز است.
۴.مبارزه به نتیجه میرسد, با هشیار و اتحاد سریعتر!
۷۶۰۰٣ - تاریخ انتشار : ۱۵ شهريور ۱٣۹۵
|