از : سیامک شاملو- از دوسلدورف آلمان
عنوان : جناب البرز خود را به کوچه ٔ علی چپ زدن چرا؟
گویا تا بحال توجّه نکردید یا نادیده گرفتید که من در زیر مقاله های دیگر چند بار نوشتم که سایت اخبار روز خط فکری جریان سیاسی فدائیان خلق اکثریت را دنبال میکند ولی از طرف مسئولین این سایت تا حالا جوابی داده نشد که منکرش شوند یا عدم وابستگی شان به "اکثریت" اعلام شود. آیا جنابعالی تا به امروز واقعاً دستگیرتان نشده یا وانمود میکنید که از موضوع بکلی بی خبر هستید؟ چرا خودتان را به کوچه علی چپ میزنید؟ هر گروه سیاسی رسانه خط مشی سیاسی خودش را دارد و آنرا حمایت مالی و غیره میکند و این جرم نیست که شما آنرا به انتقاد بکشید. جرم آنست که سایت چپی مدام دم از وفاداری به دموکراسی یا رواج دادن آداب و فرهنگ دموکراسی بزند ولی برخلافش عمل کند. متاسفانه سردبیر این سایت هم حق سانسور کردن نظرات مخالف جریان فکری و سیاسی خودشان را معتبر و توجیه پذیر میداند. هرکی هم خوشش نمیآید مثل من که کامنتهایش در گلوگاه سانسور اغلب گیر میکند برود جای دیگر کامنت بنویسد. چپهای ایرانی اگر روزگار ناخوشایندی دارند یک دلیل اصلی اش نیاموختن فرهنگ و آداب و رسوم دموکراسی است ولی یاد گرفتند فقط شعارش را بدهند شاید فقط برای عوامفریبی. میگویم جناب ف. تابان پیشکسوت چپ سیاسی محترم ما چپهای بدبخت و کم طرفدار، شما که میخواهید شیرینی پز باشید یا شیرینی فروشی باز کنید نمیتوانید نسبت به آرد آلرژی یا حساسیت داشته باشید. وقتیکه رسانه اینترنتی اخبار روز ( شیرینی پزی ) را با شعار رعایت قوانین بازی دموکراسی باز میکنید لازمه اش این است به خمیر مایه ( آرد ) دموکراسی که آزادی بیان باشد ( نه توهین و افترا زدن!) هم آلرژی نداشته باشید. با خواستن اینکه کامنتها حداکثر ۱۲۰ کلمه باشند محترمانه دهان دیگران بستن است یا مایوس کردنشان که با کامنتهای خودشان مزاحم شما نشوند. چپهای ایرانی گویا از درسهای تلخ گذشته حاضر به یادگیری نیستند همانطور که در شوروی سابق روزنامه پراودا به زبان روسی، نام آن به معنای «حقیقت» است، اگر چه ارگان کمیته مرکزی حزب کمونیستی شوروی پیشین محسوب می شد، شاید کمتر میانه ای با حقیقت داشت و کارش شده بود جعل وقایع و همیشه طرف شکلاتی حزب کمونیست شوروی را نشان دادن که آخرش هم با تبلیغهای دروغین کمونیستها ( چپهای روسی ) گور خودشان را کندند و کمونسیم در قبری چال شد. امیدست که سایت اخبار روز به پراودای سازمان اکثریت تبدیل نشود؟ امیدوارم سعدی حرفش اشتباه باشد که گفته: اصـــل ( ذات ) بد نیـــــکو نـــگردد زانکه بنیـــــادش بد است /تـربــیت ، نــا اهــل را چون گـــردکان بــر گـنبد است.
شاید در ذات و سرشت بد ما چپگرایان است که با روح دموکراسی سازشکاری ندارد و باید ذات خود را زیر سوال ببریم؟ چرا بجای دستیابی به کمونیسم که ارمغانش دیکتاتوری از نوع ایدئولوژیکی دیگر است و طبق ساختار حکومت کمونیستی که با روح دموکراسی متضاد است ( وگرنه کمونیسم شوروی بعد از هفتاد سال تازه با میلیاردها دلار ثروت نفت و گاز و فروش اسلحه مجبور به شکست خوردن نمیشد ) برای برنامه های سوسیال دموکراسی از نوع آلمانی اش تلاش نکنیم که به دموکراسی و پیشرفت اقتصادی وفادار است و به دیکتاتوری در سیستم تک حزبی کمونیسم نه میگوید؟ به نظر من سوسیال دموکراسی راه میانه معقولتری است تا زنجیر دیکتاتوری دیگری بنام کمونیسم آنهم در ایران اسلام زده عقب مانده! انتقادها سازنده باشند!
۷۶۱۷۷ - تاریخ انتشار : ۲۵ شهريور ۱٣۹۵
|
از : محمد اعظمی
عنوان : به فریبرز ستاری
دوست گرامی فریبرز ستاری نمی دانم چرا تند و عصبی برخورد می کنید. موضوعاتی که ادعا کرده اید فرض کنیم همه درست باشد. من ادعا کرده ام که شما "فریبرز ستاری" به همراه چند نفر دیگر اقدامی غیرقانونی انجام داده اید. ایا تائید می کنید یا نه. لطفا از اصل ماجرا فرار نکنید. من در این نوشته نه به پروژه وحدت پرداخته ام و نه از نقشه راه ان پروژه حرف زده ام. سئوال این است چرا با گفتگو به توافقی نرسیدید. من اماده ام که در موارد دیگر نظرم را بیان کنم. فقط لطفا با دقت به گفته های من استناد کنید تا در حد خود پاسخ دهم.
موارد نادرست قابل پاسخ نیستند برای نمونه نوشته اید:
"اما گویا امروز فراموش کرده اید که تفرقه کنونی چپ برآمد سیاست مکانیکی ادغام سازمان فدائیان در جزب توده بود." این ادغام کی صورت گرفت و نام تشکل برآمده از آن چیست؟
و یا به جای استدلال حکم بدون پشتوانه صادر کرده اید. می نویسید:
"شما با حرکت تک روانه و ضدسازمانی دقیقا رفتار انشعاب گرانه را دامن می زنید. رفتار شما ظاهرش آبستراکسیون است. ولی دقیقا عملی تفرقه افکنانه بوده و در خدمت انشعاب و دوشقه کردن سازمان اتحاد فدائیان است."
بسیار خوب من "حرکت تکروانه و ضد سازمانی" انجام داده ام. این چه ربطی به اقدام غیر قانونی شما دارد. شما دوست گرامی محبت کنید ابتدا دلیل اقدام غیر قانونی خود را برای علاقمندان توضیح دهید.
۷۶۱۷۶ - تاریخ انتشار : ۲۵ شهريور ۱٣۹۵
|
از : peerooz
عنوان : ادامه فضولی
اکنون که این مقاله یک قدم به بایگانی نزدیک تر شده و علاقمندان نظرات خود را اظهار کرده اند با اجازه جناب اعظمی و برای ختم موضوع, توضیح زیر را مناسب میدانم.
من سواد تئوری فلسفی ندارم و " عقلم به چشمم است ". سکولاریسم جناب نوری علا تا کنون بنا به نرخ روز سه پیراهن عوض کرده است: سکولاریسم, سکولاریسم نو و سکولاریسم جنبش سبز, " دارندگی و برازندگی". اینهم ویدوی مراسم " کنگره " چهارم با شرکت طرفداران از تمام دنیا در پای مقاله " مشرف شدن یک تجزیه طلب سکولار به خانه خدا " http://www.akhbar-rooz.com/news.jsp?essayId=۷۵۶۳۲.
اما از نظر عملی به سکولاریسم و دمکراسی در دنیای خود بپردازیم. بعد از هفت هزار سال دیکتاتوری فراعنه و سلطان ها و خدیو ها و ژنرال های مصر, بالاخره ملت مصر فرصت یافت تا مرسی را به ریاست جمهوری انتخاب و دمکراسی را اجرا کند. یک ماه بعد " سکولارها " که از حکومت مذهبی وحشت داشتند " دموکراسی " را ملغا و " سکولاریسم " را جانشین کردند. من نمیدانم کدام یک خوب و کدام یک بد است ولی به نظر من این دو اصطلاح " مانعه الجمع " اند.
مصر دور است و ربطی به ما ندارد. در ترکیه همسایه, " اتاتورکی ها "ی سکولار, مذهب را زندانی کرده و هرچه را ماهیت ظاهری و باطنی غیر ترکی داشت معدوم نمودند و دولت " سکولار دموکرات " ترکیه را به وجود آوردند که همه دنیا چنین پیشرفت را آفرین گفتند و امروز جناب اردوغان که قانونا انتخاب شده اند نوع دیگری از دمکراسی را اجرا میکنند. تکلیف من با این کوره سواد فلسفی چیست؟ دنبال جنبش " سکلولار دمکراسی " افتاده و در کنگره آنها کف بزنم؟ و یا در خیابان ها راه افتاده و اتحاد اتحاد بگویم؟ و یا دنبال " ابستراکسیون " باشم ؟ آیا اینها خارج از حوزه فهم من میباشند؟ الغیاث.
۷۶۱۷۴ - تاریخ انتشار : ۲۵ شهريور ۱٣۹۵
|
از : peerooz
عنوان : " پدیده ی زشت و شُوم ممیزی ".
" کاش نشریه ی محترم اخبارروز آنچنان که خود ادعا می کند؛ " ...موضع خود را به طور مستقلانه اعلام" میکرد. یا به بیانی دیگر بصورتی صد در صد خود را در خدمتِ اهداف روزنامه نگاری دموکراتیک برای ارتقاء سطح دانش هموطنانش در رابطه با دیدگاههای مختلف قرار می داد. اما عملاً و شخصاً شاهدِ توسل این نشریه ی محترم به پدیده ی زشت و شُوم ممیزی بوده ام ". از کامنت پای مقاله " اصلاح طلب و اصول گرا در کشتار زندانیان سیاسی در سال ۶۷ شریکند! - جمال کمانگر + توضیح اخبار روز
" علیرغم تمامی انتقاداتی که به نحوه ی کارکرد نشریه محترم اخبارروز دارم، شیوه ی عمل ایشان را در باب نصب نوشتارهای انتقادی اینچنینی بر پیشانی آن را، نشانی از احترام ایشان به اینکه "مردم غریبه نیستند" دانسته، و امیدوارم در سایه ی بحثهای آزادانه و روشن اندیشانه ی تمامی فرهیختگان، صاحبنظران ادب و فرهنگ و لغت و معنی، بیش از پیش به معانی و مفاهیم مشترک نزدیکتر شویم، چرا که برای تمرین مدارا و بسط فرهنگ دموکراتیک راهی جز این نیست.". از کامنت پای مقاله " "آفتاب آمد دلیل آفتاب".
و این کوسه و ریش پهن از فرد مبتلا به بلیه وسواس اتحاد اتحاد که کسی نباید بر " زمین سفت ایشان بش....د ". " قربان برم خدا را ".
۷۶۱۷۱ - تاریخ انتشار : ۲۵ شهريور ۱٣۹۵
|
از : صادقی
عنوان : دموکراسی وآزادی
جناب البرزضمن تشکرازهمفکریتان: بایدعرض کنم منظورازفرهنگ دموکراتیک آن فرهنگی ست که ازطریق همپیوندی وکارمشترک، به حاکمیت اندیشه انسانی که همان قانون مبتنی برعدالت وآزادی ست، جامه عمل می پوشاند.بنابراین تمامی رفتارهای زشتی که ازفرهنگ استبدادی ومنفعت طلبانه خرده بورژوائی نشات گرفته به بروز وتکامل این فرهنگ لطمه خواهدزد.بجای حذف آن بایدآن راندیده انگاشت وبه ابتذال آن تن نداد.من مخالف حذفم ولی انصافااز انتشارچنین اعمال سخیف وسطح پائینی رنجیده خاطرم وآنرابه نفع جنبش چپ نمی دانم.بهترین کارهمین است که چنین نوشته هائی درستون مربوط به احزاب انتشاریابدنه درپیشانی سایت...
۷۶۱۶۷ - تاریخ انتشار : ۲۵ شهريور ۱٣۹۵
|
از : البرز
عنوان : نشانی از احترام ایشان به اینکه "مردم غریبه نیستند" دانسته...
مشهور است، در هشتم تیرماه ۵۵، وقتی زنده یاد آقای حمید اشرف در مهرآباد جنوبی به دست ماموران ساواک به قتل می رسد، همه ی شاه اللهیون به پایکوبی و جشن می پردازند، که دیگر اندیشه های رهایی از دستگاه حکومتی ذات اقدس همایونی!!! اهمیت گذشته را نداشته و رو به تحلیل میباشند. اما دیری نپائید، که همه دیدیم که کفگیر مخالفت با حکومت خدایگانی محمدرضاشاه پهلوی نه تنها به ته دیگ نخورده بود، بل...
علیرغم تمامی انتقاداتی که به نحوه ی کارکرد نشریه محترم اخبارروز دارم، شیوه ی عمل ایشان را در باب نصب نوشتارهای انتقادی اینچنینی بر پیشانی آن را، نشانی از احترام ایشان به اینکه "مردم غریبه نیستند" دانسته، و امیدوارم در سایه ی بحثهای آزادانه و روشن اندیشانه ی تمامی فرهیختگان، صاحبنظران ادب و فرهنگ و لغت و معنی، بیش از پیش به معانی و مفاهیم مشترک نزدیکتر شویم، چرا که برای تمرین مدارا و بسط فرهنگ دموکراتیک راهی جز این نیست.
۷۶۱۶۶ - تاریخ انتشار : ۲۵ شهريور ۱٣۹۵
|
از : فریبرز ستاری
عنوان : پروژه وحدت چپ با حفظ انسجام سازمانی معنا می یابد.
آقای اعظمی تعجب می کنم و سئوال من این است، هدف و منظور شما بر ادامه پروژه وحدت چپ به چه علت است. چرا اصرار بر ادامه حرکت براساس نقشه راه نرسیده به مقصد دارید؟ آیا نمی خواهید علل ناموفق بودن روند طی کرده پروژه را شناسائی کنید. بهتر نیست عامل ریزش نیروهای چپ و کنشگران منفرو چپ را در دستور بررسی قرار دهید؟ آقای اعظمی از یاد نبرده ای که در اوان حرکت پروژه، وحدت چپ را نیازمند حضور فعال همه چپ ها می دانستی. اما گویا امروز فراموش کرده اید که تفرقه کنونی چپ برآمد سیاست مکانیکی ادغام سازمان فدائیان در جزب توده بود. الان که نگاه و رفتار سیاسی شما و همراهان تان در سازمان اتحاد فدائیان را که می بینم بدون تردید به این می رسم که رفتار شما در مقام طرفدار پروژه وحدت چپ تفرقه موجود را تعمیق فاحش می دهد. شما با حرکت تک روانه و ضدسازمانی دقیقا رفتار انشعاب گرانه را دامن می زنید. رفتار شما ظاهرش آبستراکسیون است. ولی دقیقا عملی تفرقه افکنانه بوده و در خدمت انشعاب و دوشقه کردن سازمان اتحاد فدائیان است. بدانید در آبستراکسیون منافع سازمانی یا منافع ملی و یا هر گونه منافع کلی و عمومی مقدم بر منافع فراکسیونی است. شما برای جلوه دادن رفتار انشعابگرایانه - و نه آبستراکسیونی خود - محمل و توجیه انحرافی طراحی کرده تا فراکسیون خود را جای سازمان اتحاد فدائیان قرار دهید. از یاد نبرید منافع فراکسیون شما با منافع سازمان درهم امیخته است. نمی شود آن را تقسیم و بخش بندی و تفکیک مکانیکی کرد. شما دو نظر شکل گرفته پیرامون وحدت در سازمان خودتان را چنین تعبیرمی کنی و می نویسی " برای این دو نظر اکثریت و اقلیت پاسخگو نیست " و ادعا می کنی
توجه کنیم اکنون دو نظر پیرامون وحدت و ائتلاف شکل گرفته است. برای این دو نظر اکثریت و اقلیت پاسخگو نیست و راه حل آن را رسمیت دادن به هر دو نظر تصور می کنی. شما در ادامه مدعی می شوی " ما دو بخش هستیم که به لحاظ حقوقی، حدودا یک وزن در تشکیلات داریم." اما در سطرهای بعد می نویسی " تلاش برای مشخص کردن تعداد موافقان و مخالفان این یا آن نظر، بی حاصل است. فقط فضا را سنگین و دستیابی به نتیجه را تقریبا ناممکن می کند." خب اقای اعظمی اگردررویکرد موافق و مخالف ادامه پروژه وحدت در سازمان تان یک وزن همسنگ دارند. چرا اقدامی برای سنجه کردن رویکردها نمی کنید و چرا هر گونه تلاش برای سنجه و تعیین کمیت فراکسیون های سازمان اتحاد فدائیان را بی حاصل می دانید، چرا؟ قیاس شما در مقایسه وضعیت کنونی سازمان تان با وضعیت سازمان چریک های فدائی خلق در ۱۳۵۹ به حد کافی مشخص است. پس برای هشیاری بیشتر شما می نویسم که شما نیز واگن خود را برای جدائی و انشعاب ریل گذاری کرده اید. اما بدانید اگر آن انشعاب در سال ۱۳۵۹ پیش نمی آمد تفرقه و تشتت نیز بر چنبش فدائی مستولی نمی کرد. آیا شما فکر می کنید با بسترسازی برای ایجاد فراکسیون های اکثریت و اقلیت در سازمان اتحاد فدائیان پری رویایی وحدت و همزیستی مسالمت آمیز را در آغوش می کشیدید؟ خیر؛ ابدا! آگاه باشید به مجرد رسمیت دادن به فراکسیونیسم دقیقا همزیستی مفارقت آمیزی را احساس خواهید کرد که در اولین منزلگه تنهایی را با گوشت و پوست و خون لمس خواهی کرد.
۷۶۱۶۵ - تاریخ انتشار : ۲۴ شهريور ۱٣۹۵
|
از : peerooz
عنوان : اکتشافات دخو
با طلب بخشش و اینکه در ذکر مثال مناقشه نیست, یک تریاکی در پای منقل, انگشت کوچک را جهت ورزش تکان میداد. گفتند اینکه ورزش نیست. گفت اگر این را نکنم که مرده ام.
اخبار روز مرتب مقالات و گزارش فعالیت های سازمان فدائیان و گاهی شعبات آنرا منتشر میکند و هیچ یک از این سازمان ها اهمیت گذشته را نداشته و ظاهرا رو به تحلیل میباشند. گرچه ممکن است یک دلیل آن احترام به حق صحبت قدیم باشد, احتمالا دلیل اصلی آن همان ورزش با انگشت کوچک است.
موید این گمان آنست که فرهیختگان و صاحبنظران ادب و فرهنگ و لغت و معنی - که بیش از بسیاری از ما به معانی کلمات واقفند - حزب و یا جنبش و یا جبهه سکولار دموکراسی را تشکیل داده و در " کنگره " آن با سلام و صلوات پشتیبانی یک آیت الله و یک شاهزاده در تائید سکولاریسم و دموکراسی خود را اعلام مینمایند. این یعنی کفگیر به ته دیگ خورده و کاچی به از هیچی شده است. والله اعلم.
۷۶۱۶۰ - تاریخ انتشار : ۲۴ شهريور ۱٣۹۵
|
از : البرز
عنوان : تمرین مدارا و بسط فرهنگ دموکراتیک
آقای صادقی گرامی؛ ضمن پیوستن به شما در اینکه؛ «...امروز بیش از هر چیز ما به تمرین مدارا و بسط فرهنگ دموکراتیک نیازمندیم...».
و اما از جایی که معتقدم"مردم غریبه نیستند"، لذا با اندرز شما به نشریه محترم اخبارروز مبنی بر؛ «...امروز دیگر وقت این حرف ها نیست... لذا...سایت اخبارروز اینگونه مطالب را در همان میز احزاب قرار (دهد)...» موافقتی ندارم.
و گمانم بر این است، که علیرغم دردآور بودن مشاهده ی چنین صحنه هایی، کتمان، انکار یا مخفی نمودن آنها مشکلی از مشکلات را نخواهد گشود. و فرهنگی دموکراتیک جز در مواجهه ی علنی و آشکار دیدگاههای متفاوت و یافتن روشهایی مثبت برای حل موارد موردِ اختلاف متولد نخواهد شد.
۷۶۱۵۶ - تاریخ انتشار : ۲۴ شهريور ۱٣۹۵
|
از : البرز
عنوان : مردم از آنها مثلِ طاعون بیزار(ند)...!!!؟
خواننده ی گرامی، در طی نظر اخیرت در خطاب به من، شما از سویی سخن از صداقت می گویی و سپس می نویسی؛ «...مردم از آنها مثلِ طاعون بیزار(ند)...» اگر بنا به تشخیص شما "مردم" از توده و اکثریت، اقلیت و غیره، تا مجاهدین بیزارند. چرا نظام استبدادی ج.ا. اینهمه هزینه و وقت برای کشتار و دور نگاهداشتن ایشان از جامعه صرف می کند؟
آیا گمان نمی کنی که با خیالبافیهایی اینچنینی از صداقت مورد اشاره ات دور می شوی؟
این واقعیت است که احزاب و سازمانهای اپوزیسیونی بواسطه گرفتاریشان به بیماری تفرقه یا پراکندگی از نظر کمیت عدد بسیار فراوانی نیستند، که اگر تعداد بسیار کثیری بودند، نظام استبدادی ج.ا. لحظه ای برقرار نمی بود.
اما این هم واقعیتیست که خطِ استبداد و افراط هم در کشور خواهان آنچنانی ندارد. نمونه اش انتخابات اخیر ریاست جمهوری که آقای جلیلی مورد حمایت مستقیم آقای سید علی خامنه ای آراء بسیار کمی را صاحب شد.
بنابراین پیشنهاد می کنم، در کنار کار خوبِ تشویق دیگران برای فهم "تغییرات ایران" و "تغییرات زبان فارسی"، خودت را اسیر انجمادی سفسطه آمیز نکنی.
۷۶۱۵٣ - تاریخ انتشار : ۲۴ شهريور ۱٣۹۵
|