یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

باز سخنی دیگر با طیف همیشه تحریمی - حمید آصفی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : صبوری

عنوان : انقلاب چیست؟
آقای آصفی زحمت کشیده جوابی گذاشتندکه دستشان دردنکندولی بنده ازبخش اعظم آن سردرنیآوردم.حالامثلاتاثیربیرون چقدراست یاتاثیردرون چه اهمیتی دارد؟همه چیزازدرون شروع میشود واینبار بدون دخالت بیرون به سرانجام خواهدرسید.
ایشان دنبال آدرس انقلاب است؟اگر من یاهرکس دیگری خبراززمان ومکان وقوع آن داشت، آنگاه باید درب سیاست وعلم جامعه شناسی راتخته میکردیم.انقلاب پدیده شگفتی ست چراکه پیش ازوقوعش اکثریت مطلق جامعه آنراباورندارندوحتی روش انقلابی راقبول ندارندولی وقتیکه شرایط عینی وقوع آن پدیدارمیشود برای مثال همان هائیکه می گفتندشاه بایدسلطنت کندونه حکومت ، یکباره همه اشان انقلابی میشوندوبزرگترین خدمت رابه ظهوراستبدد دینی می کنند(و گویا قراراست تاآخردنیا نیز، به همپیمانی خودباآخوندها، ادامه بدهند).
انقلاب پیرو دیالکتیک نیروهای اجتماعی ازدرون تضادها سربرمی آوردوبه قول لنین شرایط آن هنگامی شکل میگیردکه بالائی هانتوانندوپائینی هانخواهندکه به وضع موجود ادامه دهند.الزاما تمام انقلابات ویاجابه جائی های ساختاری قدرت، باخشونت و تغییرات ناگهانی توام نیست.کافی ست عده ای انسان مصمم حکومت ازنفس افتاده راخلع یدکنند(مثل شوروی).لذاوقتیکه شرایط اسفباراقتصادی اجتماعی مملکت رامشاهده می کنیم می بینیم که مردم بهیچ عنوان این حکومت رانمی خواهندولی قلعه حکومت باتوجه به خندق دفاعی خود(میانه روها)وبالشتک های ضربه گیرش(اصلاح طلبان وجامعه مدنی ساختگی)هنوزاز فروپاشی درونی گریخته و انسجام درونیش راحفظ نموده است که این مورد هم درتضادهای منطقه ای حکومت به انکشاف خواهدرسیدو یکی دیگرازعواملی که به فروپاشی و گذار ازجمهوری اسلامی یاری خواهد رساند، سقط شدن خامنه ای ست که خلاء وجنگ قدرت راپیش آورده وباعث نزاع های تضعیف کننده درون قدرت خواهدشد.
بایدبه آقای عاصفی عرض کنم که جمهوری اسلامی آینده ای نداردکه شما نگران اصلاح کردنش باشید.
مطئمن باشیدکه همان یکبارنیزاگرهمکیشان شمامداخله نکرده بودندقطعاروزگارملت اینی نبودکه الان هست.
۷۶۴٨۵ - تاریخ انتشار : ۱٣ مهر ۱٣۹۵       

    از : کیا

عنوان : چرا حکومت اسلامی سرنگون نمی شود؟؟
اگر جامه ایران را مانند یکمجود زنده در نظر بگیریم که به به تغذیه و تولید و تلاش برای زنده ماندن دارد ،شاید بتوانیم به سوال "چرا حکومت اسلامی سرنگون نمی شود؟؟" جوابی نسبتا معقولی دست یابیم.

بعد از شکست ایران از اعراب شیعه گری با سمتگیری دفاعی بوجود آمد .

اکنون هم همین نقش را بازی می‌کند ولی‌ با تهاجم و سلطه گری "جناح حاکم که تمایلش همان تمایل اعراب است" بخش دیگر"هم در بدنه حاکمیت و هم در میا‌‌ن مردم" روی خط قدیمی‌ قرار دارد و جواب سوال است .

اکنون پس از ۱۴۰۰ سال طبیعتا شرایط تغییر کرده است ولی‌ عنصر جانشین شیعه گری رشد لازم و امکان لازم را نداشته است که مردم را اتحاد بدهد .

اگر امروز جبهه ضدّ دیکتاتوری به وقوع بپیوندد فردا این دزدان و قاتلان رفتنی میباشند.
۷۶۴٨۲ - تاریخ انتشار : ۱٣ مهر ۱٣۹۵       

    از : کارگران

عنوان : لنگش کن !
آقای آصفی عزیز ! شما هرچه استدلال کنید باز هم ما به کمتر از سرنگونی رژیم آخوندی رضایت نمیدهیم! میماند اینکه زنگوله را چه کسی گردن گربه بیاندازد؟ ما همه جزو لیدرها هستیم و وظیفه انقلابی ما نوشتن کمنتار پای مقاله هاست ! ما اصلا نیروی " بدنه " نداریم . لظف کنید بگردید ببینید در همانجا میتوانید برای ما بدنه پیدا کنید؟
۷۶۴٨۱ - تاریخ انتشار : ۱٣ مهر ۱٣۹۵       

    از : حمید آصفی

عنوان : کوتاه سخن بادوستان
درانتخابات پیش رو شوراها وریاست جمهوری اپوزیسیون همیشه تحریمی طیف دعوت کننده هارابشدت زیرفشارانتقادهای خودمیگیرندکه ماآب به آسیاب حاکمیت ریخته ایم به همین دلیل باب گفتکوبایدبازباقی بماندخوب اگرفرض شودکه بیرونی ها ماراعددی ورقمی نمبینند والبته هم داخلی هاهم همین دیدراداشته باشند پس پایان گفتکو وهرکس سی خودش!امابیرون تاپیردارداماتعیین کننده نیست داخل هم تعیین کننده نیست اماتاپیرگذارترازبیرونی هاهستندپس گفتکوی انتقادی بایدباشدالبته شایدلحن بنده هم قدری تندبوده اماحقیقتا منظوری نداشتم وسعی میکنم درمطالب بعدی رویه رااصلاح نمایم ممنون ازمشارکت همه دوستان دراین بحث
۷۶۴۷۵ - تاریخ انتشار : ۱۲ مهر ۱٣۹۵       

    از : حمید آصفی

عنوان : اشاره کوتاه به نوشته جناب صبوری
جناب صبوری سلام لااقل چندتافاکت ازآمادگی قیام مردم ایران درشرایط کنونی بیاوریداعتراضات گارکری مرتب وروزمره درایران انجام میشودیااعتراضات معلمان امااین نوع اعتراضات پیش درآمدهیچ جنبش انقلابی نیست امادرباره زندگی شخصی خودم من پدرم بناوگارکربودخودم هم مستاجر ومال واموالی ندارم کارهای مشاوره ای داشته که بحمدالله ازچهارسال به اینور تعطیل وازحقوق معلمی خانواده وپس اندازاندک امورات میگذرد بااین حال اگرازعلائم قیام سراسری وانفجارانقلابی خلق ایران نشان وآدرسی داشتی ماوخوانندگان رابیخبرنگذارید
۷۶۴۷۴ - تاریخ انتشار : ۱۲ مهر ۱٣۹۵       

    از : صبوری

عنوان : مقاله ای غیرعلمی باعقایدی خیالی
این آقاتمام مشخصات روانی خود ودوستانش رابه ملت منتصب نموده است.چگونه است که ما این روحیات ذلیلانه و استمرارطلبانه رادرمردم ایران نمی بینیم؟جوری حرف میزندکه انگارفقط اوست که درایران زندگی می کند.من خودم صبح تاشام میان مردم ام وچنین برداشتی ازروانشناسی آنهاندارم.کاملا آشکاراست که این آقا، تراوشات ذهنی همان بی دردان مرفه و بهرمندان ازرانت های حکومتی رابازتاب می دهند.
مثل جن که ازبسم الله می ترسد، مبلغین وضع موجودازرادیکالیسم هراسناکند.
دلالان یاس وبی عملی، انقلاب را دوراز واقعیت می دانند(همان حرف هائیکه این جماعت سال ۵۶میزدند)درحالیکه خشم انقلابی در رگ های جامعه جریان دارد وعنقریب است که خواب این جماعت رسوا را، همراه باحکومت موردپسندشان، پریشان سازد.
۷۶۴۶۹ - تاریخ انتشار : ۱۲ مهر ۱٣۹۵       

    از : مریم نیازی

عنوان : چرا حکومت اسلامی سرنگون نمی شود؟؟
حمله نظامی بیگانگان و اینک احتمال جنگ با عربستان ،خطر تجزیه ایران ،پیدایش داعش ،فقدان آالترناتیور فراگیر و متحد (عوامل نظامی رژیم هر روز علام می کنند که افراد داعش را دستگیر و یا کشف کرده ا ند که بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد تا واقعیت !؟ ادعاهای محسن رضائی در مورد داعش همواره دروغ بودهو تکذیب شده است) ..و وقوع جنگ داخلی ، قحطی و اتفاقات فاجعه بار جاری همچون عراق و سوریه همه و همه به نفع حفظ نظام بوده است!
۷۶۴۶۶ - تاریخ انتشار : ۱۲ مهر ۱٣۹۵       

    از : سیامک شاملو

عنوان : دلیل پرخاشگری به چپهای خارج نشین؟
در عصر ماهواره و اینترنت و غیره باخبر شدن از اوضاع ایران امروزه راحت است و آدم نباید حتماً در محیط ایران باشد تا بتواند درباره اوضاع ایران شناخت پیدا کند و بعد قضاوت یا صحبت بکند. در نوشته قبلی جناب آصفی سوالاتی را مطرح کردیم ولی از ایشان جوابی نشنیدیم. حالا در این نوشته دوباره به سوالات ما بی اعتنا شدید و سعی دارید بحث اصلی را به انحراف بکشانید.این چه حرفیست که میزنید:"مثال لاف در غربت و آروغ در بازار مسگرها را بزند." لاف زدن و آروغ زدن برخورد چاله میدانی نیست؟ بعد نوشتید: با "شرایط مناسب سرمایه گذاری داخلی و خارجی بوجود بیاید..." خب حداقل نقش اصلی و پایه ای اقتصاد در تحول یک جامعه را رد نمیکنید! ولی لطفاً بگوئید این سرمایه داخلی و خارجی از کجا باید بیاید؟ ج.ا. بجای برطرف کردن محرومیتهای خلقهای ایران سالیانه میلیاردها دلار صرف هزینه جنگ در سوریه و یمن و عراق و لبنان و فلسطین و غیره برای سیاست خارجی غلط خامنه ای به باد میدهد و شما لطفاً بروید از رهبری بپرسید چرا ثروت مردم ایران را به باد میدهد؟ سرمایه خارجی را باید فراموش کنید چونکه رژیم ملاها در لیست کشورهای حامی تروریسم جهانی است و هیچ سرمایه دار خارجی نمیآید پولش را در کشوری که حامی تروریسم است ریسک کند! خصوصاً رژیمی که براندازیش هرآنی است! بعد در ادامه میگوئید:" بورکراسی دولت در برابر نظامی گری تقویت شود" یعنی شما نمیدانید نظامی گری رژیم ملاها به آن توان میدهد تا با زور اسلحه بر مردم ایران حکومت کند و ۸۰ میلیون ایرانی را به گروگان بگیرد تا جیکشان درنیاید! سیاست همیشه بر طبل جنگ کوبیدن رژیم ملایان ایجاب میکند که نظامی گری اش روزبروز قویتر شود. حرفهای رهبری را گویا پیگیری نمیکنید که چه اهدافی در پشت نظامیگری اش دنبال میکند؟
بعدش میخواهید بدون اینکه از قبل از رژیم امتیازی یا حتی قولی مثبت و مساعدی گرفته باشید مخالفین رژیم اسلامی را با سران جنایتکار رژیم آشتی هم بدهید و
نوشتید: "اگر همین الان دولت و مردم و اپوزیسیون آشتی کنند و با هم همکاری
نمایند کاری سخت و سترگ در پیش رو داریم." ذات بد این اسلامگرایان هیچوقت
نیکو نگردد چونکه بنیادشان بد است! پدر کُشته را کی بود آشتی؟
بعد میگوئید:"یکی از آفات های عدم استفاده از این پنجره جمعیتی فرار مغزها و نیروهایی که می توانند در خدمت نوسازی و توسعه ایران قرار بگیرند به خارج از کشور است." ولی دلیل فرار مغزها را نمیگوئید؟ در ایرانی که قوانین اسلامی ماقبل قرون وسطی حاکم است و در آن حقوق بشر و "آزادی" نیست زندگی کردن را غیر ممکن میکند.گیریم تکّه نان مردم هم تامین شد ولی رشد جامعه تنها با ساختار دموکراسی ممکن است که روحانی هم به آن معتقدست ولی ترمز رهبر ابله گویا مانعش میشود.این همه چیزهائی که شما آقای آصفی بدان اشاره کردید که گویا با همین رژیم ملایان هم اوضاع قابل خوب شدن است فقط وعده سرخرمن است و بدون ساختار دموکراسی امکان پذیر نیست!
بزرگترین مانع دموکراسی در ایران سیسم ولایت فقیه است و قدرت مطلق سپاه
پاسداران و اسلام سیاسی! تا ساختار حکومتی ج.ا. تغییر نکند و بساط ولی فقیه و قدرت سپاه و بسیجیها جمع نشود همه تلاشها برای خوب شدن اوضاع ایران بی ثمر است! آیا این حرف اشتباه نیست که میگوئید: "اما اگر فقط گفته شود این حکومت سر تا پای یک کرباس هستند و باید برود و ما می خواهیم جایش بنشینیم این به منزله این است که هیچ راه حلی ندارید و بن بست کامل سیاسی است و نیرویی هم ندارید که این پروژه را شکل دهد." مهم این است که شما اول قبول کنید ج.ا. ضد مردمی است و راه حلی بجز سرنگون کردنش نیست! چطور شما میگوئید:"در واقع مسأله نان اگر حل نشود دموکراسی کشک است!!" ولی ۳۸ سال کارنامه سیاه حکومت زورگویان نشان میدهد که باید اول دموکراسی ( "کشک" ) باشد تا جلوی فسادهای سران رژیم ملایان گرفته شود و بعد مسئله نان حل شدنی است. چونکه تا دموکراسی نباشد که با آزادی بیان فسادهای جامعه برملا شوند سران دزد ج.ا به غارتگری و چپاول ثروت مردم ایران ادامه میدهند و برای همین است که مردم ایران هنوز مشکل نان دارند! وقتی مینویسید:" اتفاقات مهلکی در این کشور افتاده است بیاییم به آن ها بپردازیم با مخالفت رادیکالی با حاکمیت چیزی حل نمی شود." اولاً نباید کسانی که برای "اتفاقات مهلک" مسئول بودند و هستند به پای میز محاکمه کشیده شوند و جوابگوی جنایاتشان باشند و باید به همین راحتی آنها را بخشید؟ چه رهبری باعث خیلی از مصیبتها و ظلم و ستمها و بیعدالتی بوده و هست؟ چرا نامش را نمیبرید؟ از کدام مجلس صحبت میکنید که نوشتید: " -مجلس باید منسجم تر شود" همان مجلسی که مطهری نماینده مجلس خودش گفته فقط "دکور" است و فقط حرف رهبری تصمیم گیرنده اصلی است؟ یا نوشتید:"شوراها جذابیت دارند." مگر فرد غیر مسلمان حتی متخصص باشد اجازه کاندید شدن دارد و از قبل از فیلتر ج.ا. و مسلمان بودن نباید بگذرد؟ آقای آصفی آدرسهای اشتباه زیاد دادید و میدهید!! در ضمن انتخاب
دوباره آخوند روحانی را توصیه میکنید در صورتیکه میدانید رئیس جمهور تا زمانیکه ولی فقیه است و حرف اول و آخر را میزند مقامی بی قدرت است و این مقام هم مثل دیگر چیزهای ج.ا. فقط نقش "دکور" را دارد و بازی با عروسکهای خیمه شب بازی است! تا بساط ولایت فقیه جمع نشود دیکتاتوری هست و همه حرفهای اصلاح طلبی انحرافی و بی اساس است! میگن نره آقای آصفی اما میگه بدوش!! در ضمن آقای آصفی همین فشارهای اپوزیسیون ایرانی خارج نشسته است که سران ج.ا. ننگ تن به رفرمهائی برای بهبودی شرایط در ایران را میدهند! زحمات رفقای چپ در درون ایران هم قابل ستایش و قدردانی است و درود بر همه آنها و خسته نباشند با توجه به همه خطرات برای جان و مالشان از سوی رژیم ددمنش اسلامی ملایان! ولی منصفانه هم نیست که جناب آصفی میخواهد بگوید: شما چپهای خارج نشین پشت گود نشستید و فقط میگویید لنگش کنید!
۷۶۴۶۰ - تاریخ انتشار : ۱۱ مهر ۱٣۹۵       

    از : حمید آصفی

عنوان : نکته کوتاه
باعرض سلام من تمام نظرات رامیخوانم وسعی میکنم درمقاله بعدی توضییح دهم
۷۶۴۵٣ - تاریخ انتشار : ۱۱ مهر ۱٣۹۵       

    از : البرز

عنوان : اشکال این فرضیه ی شما این است که...
آقای آصفی گرامی، بسیار می پسندم، وقتی می بینم شما بی آنکه خود را غرق در استعاره و کنایه کنی، سخنت را آشکار و بی پرده می نویسی. یکی از مشکلات عمده ی مطالب شما عدم شرکت شما در بحثهایِ بعضاً جالب پایِ مطالبت می باشد.

در "شماره ی ۲ طیف همیشه تحریمی" می نویسی؛ «...نزدیک ۳۸ سال از عمر جمهوری اسلامی سپری شده اپوزیسیون کل گرا و ایدئولوژیک این زمان برایشان کافی نیست که دیگر چمدان های خود را باز کنند و به فکر و اندیشه فرو روند که کجای کار و برنامه هایشان می لنگد و طرحی دیگر، راهی دیگر و نیز شناخت جدیدی از جامعه ایران کسب کنند...»
این سخنت یعنی "باز کردن چمدان" را بسیار می پسندم. اما اشکال کار این سخن شما این است، که شما هم با اینکه "نزدیک به ۳۸ سال" از حوادث سال ۵۷ می گذرد، چمدان خودت را باز نکرده ای. و فقط اشکالات دیگران را زیر ذره بین می گذاری.

شما در باره ی طیف تحریمیان می نویسی؛ «... اگر بخواهند توجه جامعه ایران را به خود جلب کنند...» به بیانی دیگر شما ایشان را در مرکز توجه جامعه نمی دانی. و اگر بواقع چنین است. پس اینهمه تلاشت برای چیست؟

بگذار چنین بپنداریم که توده ی بی شکل و برنامه و متفرق "تحریمیان" مجموع پیشنهاد شما مبنی بر؛ «...دست به ایجاد یک نهضت مهاجرت به ایران بزنند و روز و هفته یا ماه مهاجرت را اعلام و به سمت ایران حرکت کنند و با افتخار از فرودگاه به زندان اوین تشریف بیاورند...» را پذیرفتند.
شما در باره ی نتیجه ای که از این حرکت در تصور داری، می نویسی؛ «...چون زندان رفتن و زندانی کشیدن و مبارزه و مقاومت در زیر نور افکن ها و دوربین هاست لذت و شادابی زندان و زندانی سیاسی بودن را به شدت بالا برده است و انعکاس مقاومت آنان در عرصه داخلی و بین المللی آنلاین است...»

اشکال این فرضیه ی شما این است که؛
- توده ی مهاجر ایرانی را یکدست در تصور داری
- ساده انگارانه می پنداری، امثال آقای مصطفوی در طی آن "پنج سال زندانِ" موردِ ادعای شما، فاجعه ۶۷ دیگری نخواهند آفرید.
- می پنداری نهادینه شدن دموکراسی در کشور از طریق ازدیاد "قهرمانان" در جامعه ممکن است

آنجا که با صراحتی صمیمانه می نویسی؛ «...این بسیار مهم است که در ایران باشی و حرف و سخن و نظر و کار مدنی- سیاسی- اجتماعی را با همین شرایط تحت فشار پیش ببری و چون جامعه قدر و منزلت این افراد را درک و پاس می دارد...» سخنت را کاملاً می پسندم و تأیید می کنم.
لذا شایسته است که هر یک از ایرانیان خوشفکر و دموکراتِ مقیم ایران در حیطه ی قدرت و نفوذ خود تلاش کند، که در همکاری با دیگر هموطنان پیرامونش، و صرفنظر از باورهای دینی و عقیدتی، از حقوق شهروندی خود دفاع کنند.

و بزرگترین خدمتی که جمعیت مهاجر ایرانی میتواند به خود و کشور خود انجام دهد، تلاش برای آفریدن جبهه ای فراگیر، مشترک و مدون در خارج از کشور است.
۷۶۴۴۱ - تاریخ انتشار : ۱۰ مهر ۱٣۹۵       

  

 
چاپ کن

نظرات (۲۰)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست