از : R یک مارکسیست
عنوان : انقلاب
خانم ر مظاهری انقلاب یک علم است. یک استراتژی است. برای رسیدن به آن باید تاکتیک داشت. همینطوری کشکی نمی شود انقلاب کرد. انقلاب در خلأ اتفاق نمی افتد بلکه باید شرایط مادی آن محیا باشد.
اینکه من از شرکت در انتخابات حمایت کردم دقیقاً بر این مبنا می باشد. بله شرکت در انتخابات هیچ منافاتی با انقلابی بودن ندارد. لنین همیشه بر شرکت در انتخابات و رای دادن به گزینه لیبرال تر تاکید داشت. این وظیفه هر سوسیالیستی است که برای بهبود شرایط زندگی طبقه کارگر تلاش کنه. چه کسی می تواند این واقعیت را انکار کد که وضعیت کارگران در زمان احمدی نژاد به مراتب بدتر از دوران خاتمی است؟ درباره وضعیت آزادی بیان و ... که دیگر اشهر من الشمس است.
این خرده برژوازی و لیبرال ها هستند که نمی دانند چه می کنند. آنقدر دچار یاس و بی برنامگی هستند که یک روز از هخا حمایت می کنند و یک روز از ارتش آزادی بخش آمریکا. به نوع استدلال خودتان بنگرید. ((بطور جانانه از شرکت در انتخابات نمایشی و فرمایشی جمهوری اسلامی دفاع کرده بودید...)) انتخابات نمایشی. واقعاً خسته نشدید انقدر این جمله بی محتوا و غیر علمی را تکرار کردید. چند سال با همین استدلال مسخره از شرکت در انتخابات خودداری کردید و باعث شدید که فاشیست ها به قدرت برسند. که چه؟ واقعاً نمی خواهید از تاریخ درس بگیرید؟
من انقلابی هستم. تمام تلاش هم در این راه است. اما چون ما سوسیالیست ها بر خلاف لیبرالها علمی کار می کنیم و ماتریالیست هستیم و نه ایده آلیست می دانیم که در شرایط حاضر شرایط مادی انقلاب وجود ندارد پس باید همزمان با تلاش برای ساخت یک حزب انقلابی از هر گروهی که ذره ای شرایط کارگران را بهتر می کند حمایت کرد. در انتخابات گذشته معین قول داد که از تشکیل سندیکاهای مستقل کارگری حمایت کند اما متاسفانه ...
۲٨۱۴ - تاریخ انتشار : ٨ شهريور ۱٣٨۷
|
از : پرویز
عنوان : فقط لیبرال نیست!
خانم آزاده نمازی،
"یک مارکسیست" هم دست کمی از "لیبرال" ندارد. هر دو، دو روی یک سکه اند. یکی از موضع لیبرالی و دیگری از موضع چپ!
۲٨۱۲ - تاریخ انتشار : ٨ شهريور ۱٣٨۷
|
از : آزاده نمازی
عنوان : امان از بیسوادی !
لیبرال دوباره در نقش "بازجویان " اوستا شده و با طرح سئوال های آبکی مچ گیری میکنه !!!!!!!!!!
فرموده اند: " .. خلاصه اینکه برای پرهیز از کلی گویی همه چپ ها باید به این پرسش های اولیه به صورت اری یا نه و صریح پاسخ گویند تا معلوم شود منویات واقعی انها چیست "
آری "همه ی" چپ ها ، متوجه شدید "باید" به پرسش های "لیبرال" بصورت "آری " و "نه" پاسخ دهید مثل رفراندم جمهوری اسلامی !!!!!!!! نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر. اما قبل از اینکه وارد بحث جدی شویم به عرضتان میرسانم که ایشان فقط قصد شانتاژ دارد و اگر مسیر اصلی بحث را عوض کند موفق شده. من آگاهانه به شما نشان میدهم که او ماموریت دارد که اینجا و انجا مزاحمت ایجاد کند.
سئوالها ی غیر مسئولانه ی و غلط "لیبرال" از این قرار ست:
س ـ ایا به رای مردم هر چه باشد گردن می نهند یا نه
ج ـ آری ولی هرگز مثل ۱۰۰ سال شاه و شیخ گردن نمی زند ( ا گر سرمایه دارها و لیبرال ها با پول و پله و تقلب دخالت کنند افشاء می کند ! )
س ـ تا تشکیل حکومت ایده الشان با رژیمهای موجود می جنگند یا بسته به ماهیت انها با انها رقابت می کنند و یا ائتلاف می کنند و یا صرفا همکاری در زمینه های هماهنگ با نظام کمونیستی ایده الشان۰
ج ـ صورت مسئله خنده دار ست . اگر خود "لیبرال" توانست با یک آری و نه جواب دهد آنوقت می پذیرم که احتمالش هست که پاسخ داد.
س ـ ـ نظام های کمونیستی شناخته شده موجود مثل شوروی و کوبا و چین و کره را دیکتاتوری و متباین با نظام ایده الشان می دانند یا انها را با کمی تعدیل کمونیست هایی می دانند که اشتباهاتی داشتند.
ج ـ صورت مسئله بازهم غلط ست. پیشنهاد میشود که حضرت "لییرال" یک کمی معلومات ریاضی ،آمار ، منطق و فلشفه کسب نمایند تا بتواند سئوال مورد نظر را درست مطرح نماید.
س ـ جامعه ایران را در مقطع سرمایه داری و در گذار به سوسیالیزم ارزیابی می کنند یا بسیار عقب تر از سرمایه داری ۰
ج ـ بازهم سئوال غلط تنظیم شده . امان از بیسوادی !
س ـ اگر در ایران امکان تشکیل یک حکومت کمونیستی بدون دیکتاتوری شبیه روسهاو کوبا وکره و چین در حال حاضر فراهم نباشد ولی امکان رفتن به سوی حکومت های نسبتا لیبرال و دموکرات مثل ترکیه و کره جنوبی و ۰۰۰ موجود باشد ایا چپها جلوی انرا خواهند گرفت ولو اینکه یک جمهوری ظاهرا ضد امریکا متل ج ا یا صدام یا بشار اسد (که باعث عقب نگهداشته شدن جوامع خاور میانه و در اصل به نفع امریکا هستند مثل عربستان) حاصل این موضع گیری باشد؟ یا نه با علم به اینکه رژیم های لیبرال با کمونیسم متفاوت و حتی متضاد ان هستند ولی چون جامعه را یک قدم به کمونیسم ایده ال نزدیکتر می کنند از انها حمایت تاکتیکی خواهند کرد یا حداقل با انها مبارزه نمی کنند۰
ج ـ پیشنهاد میشود که "لیبرال" این باصطلاح سئوال را بخواند و ببیند که به این سئوال " پر تناقض " و نا مشخص با یک آری و نه میشود پاسخ داد.
س ـ ـ فروپاشی شوروی و تغییر ماهیت دولت در چین را نتیجه نارسایی های عملکرد کارگزاران و اشتباهات نظریه پردازان کمونیست این کشورها می دانند یا بر اساس تئوری همیشه پیروز توطئه انرا کار امپریالیست ها می دانند۰
ج ـ همان بیدقتی و شلختگی و سئوالات ترکیبی
به نظر من "لیبرال " نمی داند که طرح سئوال نیاز به معلومات دارد و هر بازجوئی نمی تواند بر حسب ماموریتی که دارد هر مزخرفی را سر هم بندی کند. آدم را یاد بازجوهای "دکتر" و "مهندس " ساواک می اندازد یا "حاج آقا " های اوین و گوهر دشت.
۲٨۰۷ - تاریخ انتشار : ۷ شهريور ۱٣٨۷
|
از : ر مظاهری
عنوان : ببخشید "لیبرال"
خانم یا آقای لیبرال، ببخشید. مطلبتات را دوباره با دقت بیشتر خواندم. منظورتان چندان گنگ هم نبود. فقط چون موضوعات زیاد و متفاوتی را در یادداشتی کوتاه گنجانده اید، باید با دقت بیشتری خوانده شود.
۲٨۰٣ - تاریخ انتشار : ۷ شهريور ۱٣٨۷
|
از : ر مظاهری
عنوان : تعریف خاص شما از سوسیالیسم؟
خانم یا آقای جیج غانی، تا جایی که من میدانم بنا بر تئوریهای "سوسیالیستی" و کمونیستی، در نظام سوسیالیستی همه انواع سرمایه در جامعه در اختیار دولت قرار میگیرد و دولت موظف است آن را بطور عادلانه بین مردم تقسیم کند. برنامه ریزی اقتصادی نیز از بالا صورت میگیرد. این آن چیزی بود که من انحصار سرمایه در دست دولت نامیدم. حالا شاید این از نظر شما نامش "سرمایه داری دولتی" باشد. اگر اینگونه است، لطفا تعریف خود را از سوسیالیسم ارائه دهید.
خانم یا آقای لیبرال، عنوان بسیار جالبی برای یادداشت خود انتخاب کرده اید، ولی مطلب شما به کل گنگ و نامفهوم است و منظورتان قابل فهم نیست.
خانم یا آقای "یک مارکسیست"، تا جایی که من به یاد دارم شما در یکی از کامنتهای قبلی تان، همین یک هفته پیش، بطور جانانه از شرکت در انتخابات نمایشی و فرمایشی جمهوری اسلامی دفاع کرده بودید. این با اظهارات "انقلابی" شما در اینجا کاملا در تناقض قرار دارد. بالاخره شما رفرمیست هستید (تازه آن هم در چهارچوب نظام ضدبشری جمهوری اسلامی!!!) یا طرفدار انقلاب کارگری؟
۲٨۰۲ - تاریخ انتشار : ۷ شهريور ۱٣٨۷
|
از : داریوش مرادی
عنوان : سوسیالیسم ادعایی آقای تابان ، متاسفانه پر بر واقعیت ها جهان معاصر ندارد و بیشتر به اتوپیا شبیه است تا واقعیت!
دوستان درود ! تجربه سوسیال ـ دمکراسی و دولت رفاه در اروپای غربی و به و یژه اسکاندیناوی علیرغم همه ضعف های آن ، اساسا قابل مقایسه با سوسیالیسم روسی و یا انواع دیگر آن نیست و یکسان سازی و شکست خورده پنداشتن آن نشان از دیدگاههای جزم گرایانه این رفقا است ! اینکه کسانی هنوز به جبر تاریخ و ماتریالیسم تاریخی باور دارند و قانونمندی های اجتماعی نه بر مبنای واقعیات ، بکله بر اساس آرمان های خود ترسیم می کنند ، نشان از مقاومت اندیشه دگم و ایدلوژیک آنان دارد !
۲٨۰۰ - تاریخ انتشار : ۷ شهريور ۱٣٨۷
|
از : علی محمدی
عنوان : دهی که ازدور دیده میشود، راهنما لازم ندارد(مثل ترکی)
من بدون دخالت درماهیت قضیه ازاین آقایان لیبرال ( درصورتی که وجدان علمی را رعایت بکنند)، درخواست دارم به نمونه هایی ازاین دستآوردهای لیبرالیسم ومخصوصا نوع مدرن آن اشاره فرمایند. آخه ما هرچه جنگ .کشتار ودخالت و... دیده ایم ازلیبرالیزم بوده ودستآورد مردم عادی اروپا و... درزمینه ی رفاه هم دردرجه ی اول مربوط به مبارزات آنها ، دوما ناشی ازخصلت رقابتی بودن سرمایه (که لیبرالیزم آن را نمیپذیرد) وثالثا جلوگیری ازتبلیغات شو روی ( با سیستم پس سرمایه داری ونه سوسیالیزم ونه سرمایه داری دولتی وصدالبته بسیار فقیر ازنظر دموکراسی) بوده است.
۲۷۹۶ - تاریخ انتشار : ۷ شهريور ۱٣٨۷
|
از : R یک مارکسیست
عنوان : سوسیالیزم
خانم ر مظاهری شما کوچکترین درک درستی درباره سوسیالیزم ندارید و کاملاً تحت تاثیر سموم فکری لیبرالیزم قرار گرفته اید به طوریکه سوسیالیزم را با سرمایه داری دولتی نوع استالینیستی و چینی اشتباه گرفته اید. راه حل تمام مشکلات مردم ایران و جهان از بین بردن ریشه این مشکلات که همان سرمایه داری (چه نوع خصوصی آن مانند آمریکا و چه نوع دولتی آن مانند ایران) می باشد و جایگزینی آن با نظام سوسیالیزم.
خیلی جالب نوشته اید که برای رسیدن به عدالت باید در سرمایه داری رفرم صورت بگیرد. این همان سوسیال دموکراسی و دولت رفاه است که مفتضحانه دچار شکست شده است. ببینید در همه کشورهای به اصطلاح سوسیال دموکرات چطور کارگران دارند با بیکاری و فقر دست و پنجه نرم می کنند نمونه بارز آن آلمان هست که در حالیکه میلیون ها کارگر با کاهش دستمزد روبرو هستند سرمایه داران بر ثروت خود می افزایند و هر روز به حقوق کارگران حمله می کنند.
سرمایه داری بزرگترین دشمن بشریت است. دو جنگ جهانی کشتار میلیون ها انسان جنگ های هر روزه در جای جای دنیا کشتار بیش از یک میلیون عراقی فقر جهانی گشنگی استبداد و ... همه نتایج نظام سرمایه داری است. افسانه وجود آزادی هم در سرمایه داری هم مدت هاست به پایان رسیده است. بروید و فیلم تظاهرات مسالمت آمیز جوانان آمریکا پیش از شروع اجلاس حزب دموکرات را ببینید که چگونه وحشیانه توسط پلیس آمریکا سرکوب شدند. در چین هم دیدیم که چگونه سرمایه داری مردم را سرکوب کرد.
نه دوست عزیز ما کمونیست ها اصلاً قصد نداریم که در اپوزیسیون بمانیم و کاری به قدرت نداشته باشیم ما نه تنها در اپوزیسیون نخواهیم ماند بلکه قدرت نظام سرمایه داری را از طریق انقلاب کارگری در هم خواهیم شکست و کارگران قدرت را از طریق شوراها به عهده خواهند گرفت. آنروز عدالت و آزادی واقعی را خواهید دید.
۲۷۹۲ - تاریخ انتشار : ۷ شهريور ۱٣٨۷
|
از : لیبرال
عنوان : سوالهای روبروی چپ های جدید با مواضع کلی و مبهم
با تشکر از اقای احمد ۰ اولا من بهروز م و یا هیچ فرد دیگری نیستم ۰ ثانیا بسته به موضع با بعضی نقطه نظرات همه گروهها و افراد موافق یا مخالفم ۰ این به خاطر اعتقادم به لیبرالیسم است و دموکراسی واقعی موجود یعنی دموکراسی لیبرال۰ با شما موافق هستم که کمونیسم و مارکسیسم سنتی و مارکسیسم شرمنده ولی تا حدودی هنوز متعهد به روسیه با دموکراسی اصلا سازگار نیست و کاملا ضد ان است ۰ (چون طرفدار دیکتاتوری پرولتاریاست که نهایتا و در عمل به دیکتاتوری حزب کمونیست منتهی می شود چون متعهد به ایدئولوژی است عین مذهب )۰ ولی با شما هم عقیده نیستم که سوسیال دموکراسی اروپایی مثل سوئد ناموفق بوده است ۰ البته هر سیستمی را باید نسبی ارزیابی کرد کما اینکه دموکراسی امریکایی هم نشان داد که نابسامانی هایی خطرناک دارد۰ اما به دلیل اینکه داخل دموکراسی امریکایی عناصر سازنده می توانند موجد تغییرات نسبی در دوره های کوتاهتر (نه ۷۰ سال )بشوند و از اردوگاه کار اجباری و زندانی سیاسی و خفه کردن کامل مخالف خبری نیست هنوز قابل مقایسه با سیستم های تک حزبی کمونیستی موجود نیست ۰ اشکال اقای تابان و همفکران او که معتقدندبا پیوستن به جریان سوسیال دموکراسی عملا چیزی از سوسیالیزم باقی نمی ماند این است که هیچ راه حل سوسیالیستی عملی( که بتواند توسط سوسیالیست ها دنبال شود و باعث از بین رفتن سوسیالیزم نشود و به دیکتاتوری کمونیستی روسی هم منجر نگردد )ندارند۰ عملا این افراد پس از نوساناتی در حرکتهای تاریخی فرارو به همان مارکسیسم ناب یعنی روسی بر خواهند گشت ۰ با نگاهی به موضع گیری بسیار ضعیف و غیر منطقی چپ ها از سنتی تا سوسیال دموکرات و تا چپ لیبرال در مقابل ماجراجویی های پوتین در قفقاز از یک سو و پرداختن به سولژنیتسین از سوی دیگر به خوبی به این حقیقت تلخ پی می بریم که تمام چپها ی ایران تا رسیدن به نقطه ازاد شدن از تابوهای عقیدتی بیاد مانده از دوران استالین راه درازی در پیش دارند۰ انها می توانستند یک تحلیل مستقل و مبتنی بر حقوق بشر و دموکراسی و ازادی بیان دراین موارد ارائه کنند که هم با تحلیل های امریکایی هم سو نباشد و هم اب توبه سر شخصیت سیاسی دلال صفتی مثل پوتین و دولت سرمایه داری او نریزد که یک دولت رانتی است و هیچ نسبتی با مارکسیسم ندارد و عملکردش کاملا اب به اسیاب محافظه کاران در انتخابات پیش روی امریکا ریخت و تئوری بوش (در لزوم حمله به سرزمینهای دیگر برای حفظ منافع و امنیت کشور خویش و تغییر رژیم های نا همخوان) را مباح کرد۰
خلاصه اینکه برای پرهیز از کلی گویی همه چپ ها باید به این پرسش های اولیه به صورت اری یا نه و صریح پاسخ گویند تا معلوم شود منویات واقعی انها چیست
ایا به رای مردم هر چه باشد گردن می نهند یا نه
تا تشکیل حکومت ایده الشان با رژیمهای موجود می جنگند یا بسته به ماهیت انها با انها رقابت می کنند و یا ائتلاف می کنند و یا صرفا همکاری در زمینه های هماهنگ با نظام کمونیستی ایده الشان۰
نظام های کمونیستی شناخته شده موجود مثل شوروی و کوبا و چین و کره را دیکتاتوری و متباین با نظام ایده الشان می دانند یا انها را با کمی تعدیل کمونیست هایی می دانند که اشتباهاتی داشتند.
جامعه ایران را در مقطع سرمایه داری و در گذار به سوسیالیزم ارزیابی می کنند یا بسیار عقب تر از سرمایه داری ۰
اگر در ایران امکان تشکیل یک حکومت کمونیستی بدون دیکتاتوری شبیه روسهاو کوبا وکره و چین در حال حاضر فراهم نباشد ولی امکان رفتن به سوی حکومت های نسبتا لیبرال و دموکرات مثل ترکیه و کره جنوبی و ۰۰۰ موجود باشد ایا چپها جلوی انرا خواهند گرفت ولو اینکه یک جمهوری ظاهرا ضد امریکا متل ج ا یا صدام یا بشار اسد (که باعث عقب نگهداشته شدن جوامع خاور میانه و در اصل به نفع امریکا هستند مثل عربستان) حاصل این موضع گیری باشد؟ یا نه با علم به اینکه رژیم های لیبرال با کمونیسم متفاوت و حتی متضاد ان هستند ولی چون جامعه را یک قدم به کمونیسم ایده ال نزدیکتر می کنند از انها حمایت تاکتیکی خواهند کرد یا حداقل با انها مبارزه نمی کنند۰
فروپاشی شوروی و تغییر ماهیت دولت در چین را نتیجه نارسایی های عملکرد کارگزاران و اشتباهات نظریه پردازان کمونیست این کشورها می دانند یا بر اساس تئوری همیشه پیروز توطئه انرا کار امپریالیست ها می دانند۰
جالب این است که چپ ها از روشنفکران دینی مدرن عینا انتظار همین پاسخگویی ها را دارند و انها را متهم به اسمان و ریسمان بافتن جهت فرار از واقعیت می کنند۰
۲۷۹۱ - تاریخ انتشار : ۷ شهريور ۱٣٨۷
|
از : جیج غانی
عنوان : یک سئوال جدید!
با پوزش مجدد یک سئوال جدید در اثر بازخوانی نوشتهء ر مظاهری برایم ایجاد شد. الگو برداری از شکلگیری دموکراسی در سوئیس برای ایران آینده چه اشکالاتی در بر
خواهد داشت؟
۲۷٨٨ - تاریخ انتشار : ۷ شهريور ۱٣٨۷
|