از : حق
عنوان : به اخبار روز و به خوانندگان اخبار روز
در ستون نظرات مقاله آقای مجید عبدالرحیم پور، مدیران اخبار روز توضیحاتی در باره دلایل سانسور ارائه کرده اند که بد نیست نگاهی به آن بیاندازید.
بنظر من از زمانی که آخرین بیانیه موسوی در این تارنما منتشر شد حدود سانسورها تغییر یافتنه است. بسیاری نظرات که مملو از نکات و پرسشهای منطقی بودند سانسور شدند. هیچ توهین و اتهام و تمسخری هم در بسیاری از نظرهای سانسور شده با معیارهای گذشته اخبار روز من ندیدم. آیا بجای پاسخگویی به این نظر دهندگان بهتر نمی بود پاسخشان را داد بجای آنکه سانسورشان کرد؟ آیا انتقاد از عملکردهای فعالان سیاسی و درخواست پاسخگویی از آنها باید با تسویه حساب شخصی با آنان اشتباه شود؟ کسانی که مثل من انقلاب را در نوجوانی و جوانی تجربه کردند و هیچ نقشی در بروز آن نداشتند نباید از آنانی که در این انقلاب نقش آفرینان اصلی بودند انتظار پاسخگویی داشته باشند؟ آیا آقایان فرخ نگهدار و موسوی و گنجی و مسعود رجوی و مهاجرانی و سازگارا و غیرو نباید بما پاسخگو باشند؟ آیا ما فقط باید به آنها گوش کنیم و نوشته هایشان را بخوانیم و هیچ نگوییم چون مصلحت در این است؟ آیا پاسخ نگفتن ای شخصیت ها بما کمتر توهین آمیز بماست تا نظراتی که شما سانسور کردید؟ آیا این قیمومیت نیست؟
همه ما تا نام مجاهدین خلق و حزب توده و چریک های فدایی خلق و فداییان اسلام و رژیم پهلوی و رژیم جمهوری اسلامی می آید چه در اذهان مان نقش می بندد؟ اینها همه در زندگی ما و آنچه بر سرمان آمده نقش بسزایی داشته اند و ما حق داریم که بدانیم چه کسانی و چه چیزهایی من و شما را به این نقطه ناخوشایند کشانده است. آیا حق نداریم عصبانی باشیم و بدنبال مسئولین این وضعیت باشیم و از آنها پاسخ بخواهیم؟ آیا تجربیات تاریخی ما از اینها بما دروغ می گوید؟ آیا به غیر از تجارب شخصی و جمعی خود و پژوهش های غیر وابسته و تبادل نظر در اینجا و آنجا راه دیگری داریم که خطاها و خطاکاران را بشناسیم که تاریخ تلخمان دوباره تکرار نشود؟
چگونه است که تا دیروز فحاشی و تمسخر و توهین به نامبرده شدگان در بالا و به دیگر نظر دهندگان تقریبأ آزاد بود ولی ناگهان مسیر عوض شد؟ آیا این آخرین بیانیه موسوی و پشتیبانی پنج تن در خارج از کشور نقسی در این تصمیم داشت؟ آیا ناگهان امید تازه ای در بعضی دلها برای نگهداری این رژیم با این بیانیه زنده شد یا ترس از اینکه اگر اوضاع با فروپاشی این رژیم بدتر شود جایگاه اخبار روز بعنوان یکی از مسئولان بدتر شدن اوضاع صدمه جبران ناپذیری خواهد خورد؟ همه اینها قابل فهم است ولی با سانسور قابل درمان نیست.
پیشنهاد من به اخبار روز اینست که اگر موضع سیاسی بخصوصی دارد آنرا اعلام کند چون بسیاری از خوانندگان جوان و جوانترش امکان دارد آگاه نباشند. خوانندگان نشریات غربی با موضع هر نشریه به خوبی آگاهند و طبق سلیقه سیاسی خود نشریه انتخاب می کنند و هیچ کس هم ایرادی به آنها نمی گیرد چون آزادند. شما هم مستثنا نخواهید بود و احترامتان بجای خود باقی خواهد ماندو جای نگرانی ای هم نیست. اما اگر اخبار روز بدلیل بحرانی که کشور با آن گریبانگیر است احساس می کند که باید به وظیفه ملی خود عمل کند، اینرا هم اعلام کند. در اینصورت نقش متفاوتی از اولی خواهید داشت چون با حفظ موضع سیاسی خود می توانید آگاهی های مخلصانه همراه با پاسخگویی به پرسش های برآمده از مقالات را در اختیار خوانندگان نان بگذارید که از حجم ابهامات، اتهامات، تمسخرها و فحاشی ها کاسته شود. یکی از این راهکارها را آقای بی نیاز (داریوش) بخوبی بما نشان داده است. او ستون نظرات مقالات خود را به دقت و مرتب پی گیری می کند و با نظر دهندگان به بحث می نشیند و مبحث را به جایی می رساند.
سپاسگزارم
۱۹۶۶۶ - تاریخ انتشار : ۱۵ دی ۱٣٨٨
|
از : ح بهرامی
عنوان : یک بام و هزار هوا
من فرد مذهبی نیستم اما توهین به پیامبران هیچ دینی را صحیح نمی دانم . در این سایت صد ها بار به پیامبر اسلام رکیک ترین فحش های ناموسی داده شده که هیچوقت حذف نشده اند اما به محض اینکه به یکی از رهبران فدائیان بگید که بالای چشت ابروست در جا پیام ات حذف می شود. تازه آن توهین و فحش های رکیک و افتراهایی که به پیامبر اسلام داده میشه همه اش بر مبنای اسناد و منابع مجعول است.
۱۹۶۵۶ - تاریخ انتشار : ۱۵ دی ۱٣٨٨
|
از : همشهری .
عنوان : راست ها ولی موسوی را ضربه فنی خواهند کرد!
به نظر من ، راست ها، با این عقب نشینی موسوی ، زیر دوخم اورا ، پیش از به خاک انداختنش ، دیگر رها نخواهند کرد. احتمالن در آینده نزدیک، شاهد ریزش و سازش هم در اردوگاه اصلاح طلبان خواهیم بود . فشار ادامه می یابد و امکان رهبری و هدایت جنبش در داخل ، از بین خواهد رفت. هرچند تا کنون نیز این "رهبری" بیشتر نمادین بوده است تا واقعی.
۱۹۶۴۷ - تاریخ انتشار : ۱۵ دی ۱٣٨٨
|
از : فرزانه
عنوان : سئوالات و کنجکاوی هایی از احزاب و گروه هایی دارم که پایه مردمی ندارند ولی میکروفون های جهان را در اختیار دارند.
چگونه است که صدای آمریکا و بی بی سی و دویچه وله و نشریات غربی همیشه از توده ای ها و چریکی ها و اصلاح طلبان حکومتی مثلا جدا شده مصاحبه می کند و از اینان تفسیر و تحلیل سیاسی می خواهد؟ اینها بخصوص دوتای اولی که هیچ پایگاه مردمی نه در خارج از ایران و نه در داخل دارند. چرا فقط آنانی که اصلاح این رژیم را می خواهند در این رسانه ها تبلیغ می شوند؟ اگر اشتباه فکر می کنم بجای سانسور کردنم مرا راهنمایی کنید، مگر نه ابنستکه اکثریت ایرانیان کلیت این رژیم را نمی خواهند، پس چرا این اکثریت صدا و سیمایش در این رسانه ها تبلیغ نمی شوند؟ این چه جازبه ای است که این رسانه ها برای خواستاران بقای این رژیم از گنجی و شیرین عبادی گرفته تا فرخ نگهدار دارند؟ آیا در این سی سال ما فقر نخبگان ۴۵ سال به پایین روبرو بوده ایم؟ آیا واقعا اینان آپوزیسیون ایرانی باید محسوب شوند، پس نمایندگان اکثریت چرا دیده و شنیده نمی شوند؟ اگر فردا ایران آزاد شد تعداد رایی که توده ای ها و چریک ها و اصلاح طلبان خواهند آورد فکر می کنید چقدر باشند؟
سئوالاتم همه مودبانه و کنجکاوانه و متحیرانه هستند و به هیچکس توهین نکرده ام بنابراین دلیلی برای سانسور کردن نظرم وجود ندارد. کسی را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است.
۱۹۶۴۰ - تاریخ انتشار : ۱۴ دی ۱٣٨٨
|
از : سیما سرابی
عنوان : یک پرسش
دوستان نامهربان اخبار روز،
حذف یاد داشت های من از این ستون برایم بسیار سوال برانگیز است. من در یاد داشتهایم با کمال احترام چند سوال اصولی را مطرح کرده بودم که بیشتر از پرداختن به یک شخص مشخص، روند را هدف گرفته بود.
من تاکنون در نوشته های خود نه تنها به کسی اهانت نکرده ام بلکه توهین و اهانت را نکوهیده ام .
سوال اصلی این من این بود که آیا اگر کسی به همکاری سازمان یافته با رژیم جمهوری اسلامی و ارتکاب اشتباهاتی موحش اقرار کرده باشد که آن اشتباهات به قتل، شکنجه، بازداشت و ایذا و اذیت عناصری سیاسی منجر شده باشد، و آن شخص از گذتشته خود صادقانه ابراز ندامت نکند،تکلیف ما با او چیست. آیا در غیاب امکان برگزاری یک دادگاه، وجدان انسانهای ناظر صلاحیت داوری در باره ی این اشتباهات را دارد. و پرسش دیگر اینکه آیا طرح این پرسشی ار این دست در اخبار روز ممنوع است؟؟!!
۱۹۶٣٨ - تاریخ انتشار : ۱۴ دی ۱٣٨٨
|
از : پویا ت
عنوان : اینه
موسوی و نگهدار یا هر کس دیگری امروز شعار سرنگونگی جمهوری اسلامی را بدهد رژیم سرنگون نخواهد شد. اگر این رژیم هنوز بر اریکه قدرت است دلایل دیگری دارد. همانگونه که خمینی را چپ ها و روشنفکران دیگرنیاوردند. کودتای ۲۸ مردادبوسیله توده ای ها ومصدق انجام نشد. شاه را امریکا از ایران بیرون نکرد. گرفتاری مجاهدین در عراق را مخالفین صدام به وجود نیاورند. به جای حرص خوردن و گشتن در سایت هایی که بدان هیچ علاقه ای ندارید نشریات و سایت های خود را دایر کنید و نظرات خود را در انجا بیان کنید تا مردم با نظرات شما هم اشنا شوند. در خارج از کشور به جای شرکت در تظاهرات و سخنرانی هایی که اهداف و سخنرانان ان را قبول ندارید مراسم خود را ترتیب دهید. گاهی هم خود را در اینه بنگرید.
۱۹۶٣۱ - تاریخ انتشار : ۱۴ دی ۱٣٨٨
|
از : ه رسام
عنوان : سانسور
آقایان "اخبار روز "حذف نظر ات مخالف آقای نگهدار برای چی .خودتان را تا حد یک سانسورچی تنزل میدید برای اینکه کدام ارزش را حفظ کنید؟ آیا ایشان مقدس تشریف دارند که نباید نظراتشان نقد شود .کسی هم که به ایشان توهین نکرده .
۱۹۶٣۰ - تاریخ انتشار : ۱۴ دی ۱٣٨٨
|
از : ماهان شاهد
عنوان : به آنها که حافظه تاریخی شان را (آگاهانه یا نا آگاهانه) به فراموشی میسپارند
حضار محترم،
آگر شخصی در سالهای جوانی اعمالی نادرست مانند دزدی، قتل، تجاوز و .... انجام دهد و بعدها از آن کرده خویش پشیمان گشته و تبلیغ اعمالی درست مانند انساندوستی، آزادی خواهی و .... نماید، آیا در یک جامعه مدنی از آن اعمال نادرستش گذشت خواهد شد؟
خانمها و آقایانی که تبلیغ به "به فراموشی سپردن حافظه تاریخی" مینمایید،
این حق مسلم شماست که حافظه تاریخی تان را (آگاهانه یا نا آگاهانه) به فراموشی بسپارید. لطفن محبت کرده و این عمل نادرست را از دیگر ایرانیان درخواست ننمایید.
فراموش کرده اید که همین افراد مانند آقای فرخ نگهدار، کیانوری و .... سعی در ساختن "کبوتر" از "افعی هایی" مانند خمینی، خلخالی، خامنه ای و .... داشتند؟؟؟؟؟
ایرانیان تا کی باید تاوان پرداختن هزینه سنگین اعتماد کردن به اینگونه "روشن فکران"! را بدهند؟؟؟؟؟
۱۹۶۲۱ - تاریخ انتشار : ۱۴ دی ۱٣٨٨
|
از : جمعی دانشگاهی
عنوان : تندتر از مردم داخل راه نرویم
زنده باد استادان عزیز و شجاع و مسئول دانشکده فنی
شما استادان عزیز با گذاشتن نام خود در زیر نامه خیرخواهانه به رهبر، در مورد تجاوز و حمله غیردانشجویان به حریم دانشجویان دانشگاه تهران در ۱۶ آذر ۱۳۸۸، ثابت کردید که همواره یاور، غمخوار، همراه، محافظ، پناهگاه و پشتتیبان این فرزندان تنهایمان، این دانشجویان ودانش پژوهان عزیز، که آبروی آینده این مردم و مملکتند، اینها را که شما مخلصانه و خیرخواهانه در حکم فرزندانتان قرار دادید، فرزندانی که عموماً وضع مالی چندان قابل توجهی هم ندارند و تنها بضاعتشان همان هوش و استعداد درخشان و درس و تحقیق و کتابشان است و سیاستشان آرزوی صلح و عدالت و امنیت برای تمامی جامعه. مطمئن باشید آرزوی کامیابی و دعای خیر والدین این عزیزان دانشجو، که آنها را با هزار مشقت و خون دل پرورش داده و بزرگ کرده اند و از شهرها و روستاهای دور و نزدیک ایران به نزد شما معلمین مسئول فرستاده اند تا علم و تخصص و فن آوری بیاموزند، تا ابد بدرقه راه شماست. برای این والدین رنج کشیده و محنت خورده، هیچ دانشجوئی بر دانشجوی دیگر و هیچ استادی بر استاد دیگر و هیچ دانشگاهی بر دانشگاه دیگر تفوق و برتری ندارد و در نزد این والدین شریف همه دانشگاهها و مرکز علمی مملکت و همه فرزندان عزیز دانشجو برابر و از یک درجه و میزان شأن و منزلت برخوردارند. اما شما کامنت گذاران تندرو و مهاجرین هموطنی که در آسایش دموکراسی غرب موقعیت بازماندگان خود در ایران را پاک به لانه فراموشی سپرده اید و حالا از راه دور ناگهان در خود احساس آزادی و شجاعت مطلق و بینهایت میکنید و بیرحمانه و بیباکانه و غیرمسئولانه قلم فرسائی میکنید، و هر حرکت مسالمتجویانه ای را ناشی از سازش میبینید، و به هیچ گروه خیرخواهی رحم نمی کنید، و هیچ حرکتی را در جهت ذره ای افزایش قدرت مردم و یا کاهش استبداد حاکم تحلیل نمیکنید، به خود آئید و حداقل از معدل و میانگین سرعت حرکت اعتراضی مردم مظلوم خود تندتر نروید. لطفاً یادتان باشد از معدل مردم تندتر نروید که همه شکست میخوریم. باید با موج مردم حرکت کرد. جمعی از دانشگاهیان خارج از کشور.
۱۹۶۲۰ - تاریخ انتشار : ۱۴ دی ۱٣٨٨
|
از : داور -
عنوان : تایید
اگر کسی دل به سرنگونی قهرآمیز رژیم نبسته و با آن مرزبندی داشته باشد ، و اگر گوشه چشمی به دخالت خارجی نداشته باشد و فقط به یک راه حل ملی و درون خلقی واقعی با امکانات موحود و - نه آرمانی - بیندیشد در آن صورت انصاف خواهد داد که در سال های اخیر ، فرخ نگهدار گام های مسئولانه ای در این رابطه برداشته اشت. من از زندان شاه همواره در برابر او بوده ام. به خصوص در سال های اولیه جمهوری اسلامی به او کینه ورزیده ام، اما در سال های اخیر که دغدغه خاطرم یک راه حل ملی و درونی و نسبتا مسالمت آمیز برای کنار زدن استبداد دینی در ایران بوده همواره مواضع فرخ نگهدار را در خدمت این خط مردمی یافته ام. افسوس می خورم که برای برخی گروه ها و اشخاص ، تصفیه حساب های کهنه، مهم تر از منافع ملی و مصالخ روز ملت ایران است. اعترافات او به برخی اقدامات خود و سازمانش در گذشته ، بر ارزش اخلاقی او افزوده است و البته چشمان من به سفیدی گرایید تا بلکه یک صدم انتقاد از خو د ها و صراخت لهجه او را در بقیه مدعیان زعامت ببینم. حاشا که حتی یک نفرشان یک سانتیمتر از برح های مقدس تنزه طلبی شان نزول احلال فرموده باشند! سال هاست که این حضرات، پاسیویته و بی عملی و خوش نشینی خود در خارحه را با سنگسار کردن فرخ نگهدار سرپوش می گذارند.
من معتقدم دخالت های به جا و موضع گیری های معتدل و منطقی فرخ نگهدار از تاثیر گذار ترین موضع گیری در فضای خارح کشور به نفع حنبس شکوهمند کنونی بوده است. حصور هوشمندانه او در بی بی سی و استفاده از این امکان با ۷ میلیون بیننده برای تقویت موضع اعتدالی در حنبش را می ستایم و همواره مواضع او را دنبال میکنم. موضع گیری او در مرگ آیت اله منتظری درست منطبق با همان چیزی بود که جمعیت میلیونی در مراسم تشییع از خود بروز دادند. فرخ بسا بیشتر از سایر مدعیان در اپوزیسیون نبضش با مردم به پاخاسته ایران می زند و آن ها را درک میکند. ملموس ترین ، صمیمی ترین و صریح ترین سخنان و مواضع و تحلیل ها را در نوشته ها و گفتار های او میتوان یافت، گناه او این است که از روستاهای اطراف لنینگراد در ۱۹۱۷ به دنیای مدرن تر و واقعی تری از سوسیال دموکراسی نقل مکان کرده است. درک این واقعیت و مواضع مسئولانه او در جنبش سبز به شرطی که عینک کهنه مان را عوض کنیم کار مشکلی نیست.
۱۹۶۱۱ - تاریخ انتشار : ۱۴ دی ۱٣٨٨
|