یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

پرسش ما

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : Ali .

عنوان : کامنت های مفید
اگر همه ما، سعی کنیم مثل این دو هم وطن، آرش و امید، تصور خود از وضعیت موجود را، با استدلال بیان و نظرات دیگری را نیز به همین گونه نقد کنیم، فکر می کنم کم کم میتوان امیدوار بود که نتایج خوبی هم از این کامنت ها حاصل شود.
۲۰۴۲٨ - تاریخ انتشار : ٣۰ دی ۱٣٨٨       

    از : امید آینده

عنوان : وظیفه ی ماست که اجازه ندهیم خامنه ای موفق به اجرای این توطئه شوم شود.
در پاسخ به پرسش شما باید دید صف بندی نیروها در صحنه چگونه ست:

[۱] - حامیان حکومت
- طرفداران جمهوری اسلامی مطلقه ولایتی - برهبری خامنه ای و مافیای مصباح ، جنتی و بخشی از روحانیون حوزه ، قدرت نظامی
سپاه و اطلاعات و تمام امکانات رسانه ای و ماشین دولتی و خزانه ی دولت ( بیت المال ! )... سازمان یافته و اهریمنی
- طرفداران جمهوری اسلامی ولایت فقیه - موئتلفه و بخشی از اصول گرایان مجلس و روحانیت سازمان یافته و مافیائی
- طرفداران جمهوری اسلامی مشروطه ی ولایت فقیه - بخشی از از اصلاح طلبان حکومتی و روحانیون و بخشی از نیروهای «سکولار»
بند نافشان هنوز با رهبری و ماشین دولتی چسبیده ست. پراکنده و بخشی در زندان فاقد امکانات رسانه ای و قدرت مالی
- طرفداران جمهوری اسلامی - نهضت آزادی و ملی -مذهبی ها - نواندیشان دینی و بخشی از نیروهای «سکولار» پراکنده و متشتت

[۲]- نیروهای مستقل جنبش سبز - میلیونها نیروی معترض بخصوص جوانان و زنان ستون فقرات جنبش هستند که نمی توان آنها را جزو طرفداران حکومت یا مخالفان حکومت تقسیم کرد ابن موضع با موضع گیری های آتی موسوی و کروبی روشن تر خواهد شد.

[ ۳]- مخالفان و منقدان حکومت
- طرفداران جمهوری - نیروهای ملی و چپ دموکرات
- طرفداران جمهوری دموکراتیک خلق یا سوسیالیستی - چپ انقلابی -
_طرفداران جمهوری دموکراتیک اسلامی - مجاهدین خلق

[ ۴] -نیروهای مردد که تاکنون در مبارزه شرکت نکرده اند.
فعلا در باره ی آنها صحبت نمی کنم

بنظر من خامنه ای و باندش تلاش می کند نیروهای طرفدار بقای حکومت که در بلوک [۱] قرار دارند را و تابحال به نحوی نسبت به او و احمدی نژاد و سپاه اعتراضاتی نموده اند را به نحوی از نیروهای غیر حکومتی «غیر خودی » جدا نماید. مانند خاتمی ، رفسنجانی ، موسوی ، کروبی و اصلاح طلبان و ..و.. بخشی از اصلاح طلبان قبلا در زندانند- نهضت آزادی را فلج کرده

در نتیجه این سیاست احتمال دارد جنبش سبز در داخل کشور از نقش خاتمی ، موسوی و کروبی و تمام امکانات نسبی آنها محروم شود.

آلترناتیو اول: مانند تشییع جنازه ایت الله منتظری ، ۱۶ آذر و مراسم عاشورا که بدون تدارک قبلی موسوی و کروبی مردم در ۲۲ بهمن حسابی شرکت کنند و شعار های خود را بدهند و به تهدید های اخیر خامنه ای توجهی نکنند.

آلترناتیو دوم : روحیه سرخوردگی بخشی از نیروهای جنبش سبز را از فعالیت بازدارد. در این صورت خامنه ای توانسته با تفرقه افکنی
به انتقام گیری از مردم و تمام کسانی که تا بحال دستگیر شده اند بپردازد.

وظیفه ی ماست که اجازه ندهیم خامنه ای موفق به اجرای این توطئه شوم شود. امیدوارم خاتمی ، رفسنجانی ، موسوی و کروبی
موقع را درست تشخیص بدهند و در دام شوم خامنه ای که برای آنها و مردم پهن کرده نیفتند.
۲۰۴۲۵ - تاریخ انتشار : ۲۹ دی ۱٣٨٨       

    از : آرش

عنوان : "سازش" یا "مذاکره" یا "نه سازش نه مذاکره" احتمالی رهبران نمادین جنبش
مقدمه:

۱) بهر حال آقایان موسوی و کروبی و خاتمی افراد معتقد مذهبی و شیعه هستند. و هر چه هم در موضع رهبری با منطق و با انصاف باشند، ولی نمی توان در احساس عاطفی آن ها با اعتقاداتشان تردید کرد.
۲) از طرف خامنه ای و حاکمیت در فشار شدید قرار دارند که تکلیف خود را با مخالفان رژیم جمهوری اسلامی مشخص کنند. حتی امروز خامنه ای امر کرد: دو پهلو حرف نزنند.
۳) در حال حاضر اگر هم بخواهند نمی توانند خارج از چارچوب قانون اساسی حرکت بزرگی انجام دهند.

یکم: "سازش"

در صورت "سازش" آن ها با خامنه ای چه خواهد شد:
۱) بدون هیچ امتیازی جنبش را خواهند فروخت و به مردم هم هیچ گزارشی نخواهند داد.
۲) با گرفتن امتیازات محدود و نمایشی جنبش را برای منافع خود واگذار خواهند کرد.
۳) هیچ امتیازی نخواهند گرفت ولی به مردم به نحوی اطلاع می دهند که دیگر روی ما حساب نکنید. ما نیستیم بای بای!
به گمان من با توجه به شناختی که از این آقایان داریم، احتمال حالت (۳) حدود ۹۰ درصد است.

دوم: مذاکره

۱) رژیم خردمندی نشان می دهد و تلاش می کند با همکاری آن ها گذار آرام و مسالمت آمیز به دمکراسی اتفاق بیفتد.
۲) امتیازات محدودی چون باز کردن نسبی و قابل کنترل فضای سیاسی کشور می دهد تا در زمان لازم به سرکوب بپردازد.
۳) مذاکره می کند برای وقت کشی تا جنبش مردم فروکش کند و در صورت لزوم جنبش را سرکوب کند.
به گمان من احتمال حالت (۱) نزدیک به صفر است. احتمال حالت (۲) حدود ۴۰ در صد است. احتمال حالت (۳) حدود ۶۰ در صد است.

سوم: "نه سازش نه مذاکره" (ادامه وضع فعلی)

۱) جنبش رادیکال می شود و قبل از آمادگی برای رویارویی نهایی در دام سرکوب می افتد که ممکن است به هرج و مرج در کشور بینجامد.
۲) جنبش رادیکال می شود و با عبور از رهبران فعلی و سرنگونی رژیم به پیروزی می رسد.
۳) در جنبش شکاف ایجاد می شود. برخی سازش می کنند. برخی منفعل و برخی به مبارزات مسلحانه روی می آورند
۴) رهبران جدید پیدا می کند و با انسجام نسبی به مبارزه ادامه می دهد.
۵)؟؟؟
اگر فقط چهار حالت بالا را فرض کنیم به گمان من احتمال وقوع هر حالت ۲۵ در صد است.

نتیجه:

اگر فرض کنیم مطالبات مردم ریشه ای و عمیق است و با گذشت زمان از آن ها کوتاه نخواهند آمد،باید شکیبا بود و اجازه داد در این مرحله "سازش" یا "مذاکره" صورت گیرد.

پ. ن. برای هر مورد می توان حالت های دیگری هم درنظر گرفت. ولی این یک صورتبندی ساده مساله است و من هم قبلن فکری درباره آن نکرده ام. این را در جای دیگری کامنت گذاشتم و در حالت نوشتن کامنت درباره حالت های مختلف آن فکر می کردم. هدف فقط به جریان انداختن تحلیل هایی از این نوع است به جای فحش دادن های احساسی به یکدیگر و اعصاب یکدیگر را خرد کردن.
۲۰۴۲٣ - تاریخ انتشار : ۲۹ دی ۱٣٨٨       

    از : شریف فروتن

عنوان : برای دکتر فرید راستگو
در این جا تا دلتان بخواهد تمرین دموکراسی هست، امیدوارم یک روزی از راست راست تا چپ چپ در یک جو صمیمانه و تحمل دراز مدت یکدیگر برای ساختن ایرانی آباد و آزاد بدون «فضولی » جهانخواران بی آبرو و غلام بچه های آنها در ایران فعالیت کنیم.
این را نوشتم که از دوستان دعوت کنم از برج عاج پائین بیایند و نم نمک برای انتقال از دیکتاتوری به دموکراسی تلاش کنیم از برخورد
جناب فرید راستگو که در ۱۵خرداد۸۸ مقاله زیر را نوشتند مدد می گیرم :

با شرکت در رای گیری چیزی تغییر نمی کند
• . فرض کنیم احمدی نژاد برود و مثلاً موسوی یا کروبی بیآید، با بقیه نظام چه می خواهیم بکنیم؟ با نیروهای انتظامی و لباس شخصی ها چه کنیم؟ با آقای سعید مرتضوی چه کنیم؟ با آقای جنتی چه کنیم؟ با مجلس خبرگان رهبری که سالهاست چشم بر روی اعمال غیرقانونی رهبر بسته است چه کنیم؟ با آقای علی خامنه ای رهبر نظام ولایت مطلقه فقیه که به هبچ ارگان و کسی پاسخ گو نیست چه کنیم؟ ............................

آنانی که مردم را به شرکت در رای گیری ترغیب و تشویق می کنند یا کسانیکه در این رای گیری شرکت می کنند باید هدف خود را از شرکت در این رای گیری معین سازند و از خود بپرسند آیا باشرکت در رای گیری به حداقل هدف یا اهداف خود که همان آزادی و حقوق شهروندی است خواهند رسید. باید همواره در حال بازنگری و دوباره سنجی راجع به بهبود زندگیمان باشیم و هنگام عدم موفقیت به فکر فرو رویم. ............

خب جناب فرید راستگو !
کلمات شما چه در قبل از انتخابات و چه امروز که در این پائین مرقوم فرموده اید بوی نا امیدی و بدبینی میدهد. بهتر ست صادقانه بگوئید اگر مردم حرف شما و امثال شما را گوش میدادند و در انتخابات شرکت نمی کردند وضع مردم امروز بهتر بود ؟

از جوانان آموز اخلاص عمل !
۲۰۴۱۹ - تاریخ انتشار : ۲۹ دی ۱٣٨٨       

    از : حق

عنوان : شاخه های مختلف نیروهای سکولار دمکرات امروز باید تصمیم بگیرند تا چه حد تکثر گرا و انعطاف پذیر هستند و گرنه فردا دیر است. هر شاخه ای که در انعطاف پذیری و تکثر گرایی خود در این دوره سرنوشت ساز مردود شود پایه مردمی فعلی خود را در آینده نزدیک از دست می دهد و م
خدمت اخبار روز، فعالان سیاسی، مقاله نویسان و از همه مهمتر خوانندگان محترم این سایت،

انفعال، وقت کشی، تردید و ترس از عکس العمل این و آن در این برهه از زمان ایران را بر باد خواهد داد. ۲۲ بهمن در راه است و رژیم در صدد بازسازی خود با کمک حیله گران درون و برون مرزی.

شاخه های مختلف نیروهای سکولار دمکرات امروز باید تصمیم بگیرند تا چه حد تکثر گرا و انعطاف پذیر هستند و گرنه فردا دیر است. هر شاخه ای که در انعطاف پذیری و تکثر گرایی خود که در این دوره سرنوشت ساز مردود شود پایه مردمی فعلی خود را در آینده نزدیک از دست خواهد و دیگر نخواهد توانست سر بلند کند و تا ابد ملعون ملت ایران خواهد شد. آیا این چیزی نیست که ما را نگران کند؟ اگر ما هم اکنون تصمیمات درست و بموقع بگیریم سرمایه و تبلیغی مهم برای پیشبرد اهداف خود در رقابت های سیاسی و جامه عمل پوشاندن به آنها خواهد بود. ما باید با همه نیروهای دیگر سکولار و دمکرات به زیر یک چتر برویم بدون آنکه هویت خود را از دست بدهیم. سیاست را بشناسیم و سیاست ورز باشیم و هدف که آزادی ایران در وحله اول است را فراموش نکنیم.

سپاسگزارم
۲۰٣۹٨ - تاریخ انتشار : ۲۹ دی ۱٣٨٨       

    از : آرش

عنوان : نگران بازی باخت-باخت-باخت
و اما نگرانی من از سناریوی باخت -باخت -باخت (حاکمیت -جنبش -کشور) است که نمی تواند برای ما یه گزینه باشد. در حالی که برای برخی جریانات این گزینه اصلی آن هاست. چرا که ماموریت آن ها از آن لحظه شروع می شود.

اگر جریانات افراطی داخل حاکمیت بخواهند کشور را به سمت فروپاشی و هرج و مرج بکشانند (که آرزوی برخی جریانات تجزیه طلب هم هست)، باید هوشمندی خود را در عرصه سیاست ورزی بکار گیریم.

مثلن چرا نمی خواهند با آمریکا رابطه رسمی برقرار شود؟ چون در این حالت عدم شفافیت و تحریم، خرید از کانال های غیر رسمی منافع بیشتری به جیب آن ها می ریزد. چرا جنگ را ادامه دادند چون از خریدهای نا شفاف نظامی سود های کلان به جیب می زدند. خوب این ها شریک خارجی هم دارند و آن ها هم بهشان خط لازم را برای بحران سازی می دهند.
۲۰٣٨۴ - تاریخ انتشار : ۲۹ دی ۱٣٨٨       

    از : آرش

عنوان : پاسخی کوتاه به پرسش اصلی این نوشتار
...این پرسش جدی را مطرح کرده است که آیا تلاشی برای حذف نیروهای سکولار – دموکرات و جریاناتی که یک حکومت مذهبی نمی خواهند از «جنبش سبز» شروع شده است؟
.
ببینید دوستان گذشت زمان رهبری با حکم رسمی و داشتن پست در هرم سازمانی. امروزه حتی در شرکت ها و سازمان های انتفاعی هم رهبریت با اثر گذاری فرد می آید تا جایگاه سازمانی وی. یعنی یک فرد می تواند مدیر و یا دایرکتور خود را رهبری کند و به دنبال خود بکشاند. عصر عصر رقابت است و دانش!
اگر نگاهی به سه لایه فعلی سازماندهی و تشکیلات جنبش سبز بیندازیم:

http://doust۱۱۴.persianblog.ir/post/۱۸۷

می بینیم که احزاب و جریانات فکری سیاسی می توانند با تکثیر هسته ها و گسترش شبکه ها وزن خود را در لایه سوم زیاد کنند، در لایه وسط با جریانات همفکر ائتلاف تشکیل دهند، و در لایه اول برای قرار گرفتن در رهبریت جنبش رقابت کنند. بنابراین هرچه در لایه های سوم و دوم بیشتر و بهتر فعال باشند، در لایه اول اثرگذارتر هستند.
پ.ن. آیا زمان آن نرسیده که آن عده ای که در این سی سال فقط یاد گرفته اند آرزوهای شیک و مامانی لیست کنند، اندکی بردانش "چگونگی رسیدن" به آرزوهای خود بیافزایند؟
۲۰٣۵۰ - تاریخ انتشار : ۲٨ دی ۱٣٨٨       

    از : مهرداد رهسپر

عنوان : «هیچ نترسید، ما دیگر با هم نیستیم»
دوستان محترم،
مینویسید :« نیروی دموکرات - سکولار باید به سازماندهی و ارایه ی برنامه و خواست های خود به صورتی منسجم اقدام کند.»

اولا منظور چه نیرویی ست؟ از کلام شما فهمیده میشود که دمکراتهایی هستند که سکولار نیستند و سکولارهایی که دمکرات نیستند و گروه دیگری که هم دمکراتند و هم سکولار و حالا باید چنین و چنان کنند.

دوما : بسیار خوب ؛ بکنند. چه کسی مانع است؟ سی سال بیشتر است که هر روز خدا گفته ایم باید بکنیم. چه کرده ایم؟ حالا میگویید بهترش را بکنیم؟ بسم الله. اما چرا چنین سازماندهی ای باید با حمله به موسوی و کروبی و سحابی و دیگران آغاز شود؟ ما که در یک دوران آرامش و« آتش بس» بسر نمی بریم که با فراغ بال درگیر دعواهای نظری شویم. دیگرانی هم هستند که در این دعوا ذینفعند - و چه «دیگرانی» و چه منافعی ...
میگویید : «توپخانه‍ی هشدارها، به جای آن که متوجه حکومت شود، رو به سوی جنبش مردم چرخید.»
خوب، انصافا، این سایت خودتان و آن سایت گویا را نگاه کنید : سر توپخانه‍ی خارج کشوری ها به سوی چه کسانی چرخیده؟
ما مردم در زندگی روزمره مان همگی حسابگر و محتاط و معقولیم و متناسب با شرایط عمل می کنیم. انصاف است که در حوزه‍ی زندگی عمومی تا این حد بی مسوولیت باشیم که هیچ سود و زیان کارهایمان را نسنجیم و تنها به فرمان سوداهایمان عمل کنیم؟
۲۰٣۲۴ - تاریخ انتشار : ۲٨ دی ۱٣٨٨       

    از : نیاز

عنوان : شما هم جز اتحاد خودی ها را بر نمیتابید
اگر منظور از نیروهای سکولار دموکرات همان پشتیبانان سکولار جنبش سبز آقای نوری اعلا است که خودش از همین حالا به خودی و غیر خودی کردن دست زده است. والا جای مشروطه خواهان در این اتحاد کجاست؟ اگر هم فقط سکولارهای چپ مورد نظر شما یند که خودتان یکبار با ایجاد اتحاد جمهوریخواهان امتحان کردید و آخرش هم بجز خودی هایتان کسی در آن نماند، یا بعضا نگذاشتید بماند. از این اتحاد هم همان در میآید که از اتحاد جمهوری خواهان در آمد. شما بگویید غیر خودی های دموکرات شما اساسا کی هستند؟؟؟.
۲۰٣۱۰ - تاریخ انتشار : ۲۷ دی ۱٣٨٨       

    از : نرگس مست

عنوان : نه اقای علی
آقای علی که هنوز گویا شیفته علی و کردن زدن های او با شمشیر ذوالفقارش هستید. شما با توسل به کدام آمار و ارقام ادعا دارید که مردم ایران جملگی شیفته جهل و خرافات و وحشی گری اسلامی هستند؟ انسان یا از شعور بهره میگیرد یا از کتاب آسمانی. اولی از تجربه و تاریخ میاموزد و استفراغ تاریخ را دوباره نمی بلعد. دومی ۱۴۰۰ سال حیران ظهور آمدن فردی است که در چاه افتاده و قادر نیست از چاه بیرون بیاید ولی میخواهد جهان را غرق در آزادی و عدالت حکومت عدل علی کند. چرا شما شیقته گان اسلام مرتب نقش خویش میبینید در آینه؟ چون شما ها مخالفتی با خرافات و جهل ندارید، میباید تمامی مردم ایران هم همچون شما باشند؟ اگر قرار هست شیادان و جنایتکاران یک جناح رژیم (رفسنجانی، خاتمی، کروبی، گنجی، سروش، موسوی، سازگارا و ........) به سر کار بیایند و جناح دیگر در پشت پرده باشد. چرا باید به خیابان ها رفت، علیه بی عدالتی و سرکوب شعار داد و جان های زلالی را یخاک کشاند؟ مگر هر دو رژیم در ۳۱ سال گذشته دست در دست هم به چپاول و غارت و کشتار دست نزدند؟ ایا با عقل، شعور، و خرد را به مسخره گرفت؟ اسلامگرایان اگر در پی آنند، آزاده گان که چنین نیستند. لطفن به شعور و خرد مردم توهین نکنید
۲۰۲۱۰ - تاریخ انتشار : ۲۵ دی ۱٣٨٨       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۲۴)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست