یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

معمای گسست تبریز از جنبش سبز - بامداد ایرانی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : آزاد

عنوان : علل کسست جنبش سبز از جنبش سرخ جامگان
با مداد ایرانی‌ در نوشتار خو د افکار ۱۰۰ ساله را باز تولید می‌کند.بدون نو
اندیشی از دمکراسی و آزادی نشانی‌ نه خواهد دید.گیرم که ۱۰ انقلاب دیگر هم تولید کند.، ایران و ایرانی‌ اشتباه‌ها را تکرار خواهد کرد.ایران رکورد داره انقلاب در جهان است،اما با هر انقلاب بیشتر به عقب میرود(فرهنگی،سیاسی،اقتصادی) و استبداد بیشتر میشود.چرا؟ بدون نو اندیشی‌ هر هفته هم انقلاب بکنیم یا در جا خواهیم زد یا و ا پس خواهیم رفت.تاریخ اروپا نشان داد که نو اندیشی‌(دموکراسی مدرن و حقوق بشر و الهاگی‌های آن) توانست صلح،رفاه،دوستی‌ و ثبات را به اروپا نازل کند. حال کدام جنبش(سبز یا سرخ) نو اندیش است؟ جنبشی که وپسگرأی ۲۵۰۰ ساله ،نژاد پرستی‌،اریانیسم در بافت آن هست میتواند نو اندیش باشد؟جنبش سبز نه فقط این افکار و عناصر را ترد نمیکند،حتا جرات نقد آنها را هم ندارد.اگر انقلاب ۵۷ ایران را ۱۳۰۰ سال عقب برد ،این انقلاب میتواند ۲۵۰۰ سال عقب ببرد.طیف مذهبی‌ جنبش سبز اگر معجون اسلام آریا ای را کشف نکند از رژیم فعلی‌ بد تر نمی‌شود(شیعهٔ آریأی خطر ناکتر از فقط شیعه است ).جنبشی که حتی کلمی‌ از حقوق میلیون‌ها غیر فارس بیان نمیکند،چگونه می‌خواد حقوق فردی را تامین کند؟دمکراسی فقط آزادی‌های فردی نیست.دمکراسی شامل حقوق اقلیت ها، نژاد‌ها و فرهنگ‌ها هم است.دمکراسی با منافع ۳۰ حاکم(هگیمونی فارس آریا) سازگار نیست.اما دمکراسی با ۷۰ (غیر فارس) سازگار است.چون برابری خواهند نهه هژمونی خواه.حقوق بشر مدافع برابری انسانها،اقوام و ملل هست.بدلیل تضاد در منافع, اریانیسم و اقلیت حاکم نمیتواند پرجم دار حقوق بشر باشد.اکثریت جنبش سرخ و ملل غیر فارس خواهان دمکراسی و حقوق بشر هستند،چون با منافع آنان سازگار است.جنبش سرخ آذربایجان دارای ماهیت مدرن،مدنی و صلح‌آمیز است.بر خلاف مهر زنی‌‌ها پانٔ تورکیسم جایگاهی مردمی ندارد و در جنبش به نقد کشیده میشود.آریا نیسم بنیا دیست و سبز ها قادر به نقد آریا نیسم نیستند. ولی احتمالا وجود اندک عناصری با افکار پانٔ ترک میتواند افکار وارداتی‌، سرایت از نژاد پرستی آریا باشد یا عکس‌العمل عمل به تحقیر آریا نیسم باشد و قابل اصلاح است.وگرنه تمام خواسته‌ها و عمل جنبش سرخ مطابق با دموکراسی مدرن و قوانین جهان شمول حقوق بشر است.گلجک بیزیمدی(آینده از انه نو اندیشان است).
۲۱۱۲۵ - تاریخ انتشار : ۱٣ بهمن ۱٣٨٨       

    از : آزاد

عنوان : علل کسست جنبش سبز از جنبش سرخ جامگان
با مداد ایرانی‌ در نوشتار خو د افکار ۱۰۰ ساله را باز تولید می‌کند.بدون نو اندیش‌و و از دمکراسی آزادی نشانی‌ نه خواهد دید.گیرم که ۱۰ انقلاب دیگر هم تولید کند.، ایران و ایرانی‌ اشتباه‌ها را تکرار خواهد کردایران رکورد داره انقلاب در جهان است،اما با هر انقلاب بیشتر به عقب میرود(فرهنگی،سیاسی،اقتصادی) و استبداد بیشتر میشود.چرا؟ بدون نو اندیشی‌ هر هفته هم انقلاب بکنیم یا در جا خواهیم زد یا و ا پس خواهیم رفت(اگر ارتجاعی فکر کنیم).تاریخ اروپا نشان داد که نو اندیشی‌(دموکراسی مدرن و حقوق بشر و الهاگی‌های آن) توانست صلح،رفاه،دوستی‌ و ثبات را به اروپا نازل کند. حال کدام جنبش(سبز یا سرخ) نو اندیش است؟ جنبشی که وپسگرأی ۲۵۰۰ ساله ،نژاد پرستی‌،اریانیسم در بافت آن هست میتواند نو اندیش باشد؟جنبش سبز نه فقط این افکار و عناصر را ترد نمیکند،حتا جرات نقد آنها را هم ندارد.اگر انقلاب ۵۷ ایران را ۱۳۰۰ سال عقب برد ،این انقلاب میتواند ۲۵۰۰ سال عقب ببرد.طیفه مذهبیه جنبش سبز اگر معجون اسلام آریا ای را کشف نکند از رژیم فعلی‌ بد تر نمی‌شود(شیعهٔ آریأی خطر ناکتر از فقط شیعه است ).جنبشی که حتی کلمی‌ از حقوق میلیون‌ها غیر فارس بیان نمیکند،چگونه می‌خواد حقوق فردی را تامین کند؟دمکراسی فقط آزادی‌های فردی نیست.دمکراسی شامل حقوق اقلیت ها، نژاد‌ها و فرهنگ‌ها هم است.دمکراسی با منافع ۳۰ حاکم(هگیمونی فارس آریا) سازگار نیست.اما دمکراسی با ۷۰ (غیر فارس) سازگار است.حقوق بشر مدافع برابری انسانها،اقوام و ملل هست. اریانیسم و اقلیت حاکم نمیتواند پرجم داره حقوق بشر باشد(تضاد منافع). جنبش سرخ و ملل غیر فارس خواهان دمکراسی و حقوق بشر هستند،چون با منافع آنان سازگار است.جنبش سرخ آذربایجان دارای ماهیت مدرن،مدنی و صلح‌آمیز است.بر خلاف مهر زنی‌‌ها پانٔ تورکیسم جایگاهی مردمی ندارد و در جنبش به نقد کشیده میشود.احتمالا وجود اندک عناصری با افکار پانٔ ترک میتواند افکار وارداتی‌، سرایت از نژاد پرستی آریا باشد یا عکس‌العمل عمل به تحقیر آریا نیسم باشد.وگرنه تمام خواسته‌ها و عمل جنبش سرخ مطابق با دموکراسی مدرن و قوانین جهان شمول حقوق بشر است.گلجک بیزیمدی(آینده از انه نو اندیشان است).
۲۱۱۲۴ - تاریخ انتشار : ۱٣ بهمن ۱٣٨٨       

    از : لطیف

عنوان : بی تربیت
این آقای زیری (برادرخوانده‍ی اردبیلی) چقدر بی ادب و بی کلاس است. فوق العاده بی تربیت! اینجا را با آنجا که درش بزرگ شده اشتباه گرفته.
۲۱۰۵٣ - تاریخ انتشار : ۱۲ بهمن ۱٣٨٨       

    از : محسن اردبیلی

عنوان : من به عنوان یک آذربایجانی با پان تورکیستها بشدت مخالفم
آقای "]["، خیال شما هم راحت باشد. فرزندان واقعی آذربایجان اجازه نخواهند داد تا پان تورکهای نژاد پرست بنام آنها ذره ای تعدی به خاک ایران بکنند. ما آذربایجانیهای واقعی در چارچوب اعلامیه حقوق بشر و در چارچوب کشور ایران مسائل خود را حل و فصل خواهیم کرد. شتر پان تورکهای جنایتکار در خواب میبیند پنبه دانه!
۲۱۰۱٨ - تاریخ انتشار : ۱۱ بهمن ۱٣٨٨       

    از : حق

عنوان : این پرسش را مکرر من از رفقای چپ خود می کنم و پاسخی در یافت نمی کنم. آقای بامداد ایرانی لطف بفرمایید و شما به این پرسش من پاسخی حقوقی و بزبان ساده کوچه بازار و بدور از احساس و هیجان بدهید.
این پرسش را مکرر من از رفقای چپ خود می کنم و پاسخی در یافت نمی کنم. آقای بامداد ایرانی لطف بفرمایید و شما به این پرسش من پاسخی حقوقی و بزبان ساده کوچه بازار و بدور از احساس و هیجان بدهید.
کدام حق شهروندی یک ایرانی پایمال می شود اگر قانون اساسی نوین ایران بر پایه ۳۰ ماده منشور جهانی حقوق بشر سازمان ملل متحد باشد؟ آیا چنین قانون اساسی ای در کشورهای دمکراتیک غربی موفق و جوابگو نبوده است که ما از آن پیروی نکنیم؟

سپاسگزارم
۲۱۰۱۶ - تاریخ انتشار : ۱۱ بهمن ۱٣٨٨       

    از : حامدایرانی

عنوان : مقاله ی پریشان
باپوزش ازجناب کریم ن،همان طوریکه میبینیدپیام من بریده بریده درج شد وآخرش هم حذف نمودند.اتفاقآ من درتائید گفته های شما ازنوشته ی شما چندین نقل قول آورده بودم.موفق باشید.
۲۱۰۰۹ - تاریخ انتشار : ۱۱ بهمن ۱٣٨٨       

    از : لطیف

عنوان : با بامداد ایرانی همراهم
جناب بامداد ایرانی، از ریزبینی شما در تجزیه و تحلیل جامعه‌شناسانه خاستگاه اجتماعی جنبش سبز بی‌اندازه به وجد آمدم؛ زیبا نوشتید، نوشتید که مبارزه‍ی اجتماعی به شیوه‍ی مدرن، برایندی است از توازن قدرت در میان نیروهای شهری و اجتماعی، و در این میان، تبریز و مشهد عقب‌مانده محسوب میشوند چون شمار و کیفیت نهادهای مدنی و شهری شان کم و ضعیف است. پان ترکیست ها بی‌شک پاسخگویی علمی و جامعه شناسانه به این مقاله براستی خواندنی و مرجع را در توان خود نخواهند یافت. تبریز اگر می خواهد حرفی برای زدن در حال و آینده داشته باشد باید به پا خیزد و فعالیت های مدنی بکند؛ فعالیت های «گرگ خاکستری مأبانه» خیلی خیلی کهنه و منسوخ اند، نتیجه نمی دهند. جناب بامداد ایرانی، خواهشمندم باز هم بنویسید و روشنگری بفرمایید. با علاقه در انتظارم.
۲۱۰۰۴ - تاریخ انتشار : ۱۱ بهمن ۱٣٨٨       

    از : کریم ن

عنوان : آقای حامد ایرانی،آیا کامنت مرا درست متوجه شده اید؟
اقای حامد ایرانی،

نوشته اید “جنابان کریم ن و رامین برنا وهمفکرانشان”. من هر چه به کامنت رامین برنا نگاه کردم تشابهی در طرز فکر با ایشان ندیدم تا چه به رسد به همفکربودن با ایشان!. آیا کامنت مرا درست متوجه شده اید؟
۲۰۹۹۶ - تاریخ انتشار : ۱۱ بهمن ۱٣٨٨       

    از : Rauf Reissi

عنوان : اعتراض بصورت فحش دفاع از حق نیست
دوست عزیز دکتر بهرام اعتراض با توهین را چاره دردمان نمیدانم دفاع از حق وحقوق بر مبنای ازادی وانساندوستی باشد وگرنه مفهومی نداردو سعی درغم انسانهائیکه
در ایران زیر ظلم وستم قرار دارندشریک باشیم
۲۰۹٨٣ - تاریخ انتشار : ۱۱ بهمن ۱٣٨٨       

    از : عزیز عزیزی

عنوان : سه دهه است که بیشتر مردم تبریز از برای تفریح تلویزیونهای ترکی زبان را ترجیح میدهند.
خودمانیم وقتی هر ایرانی پای مارش عزای تلویزیونهای جمهوری اسلامی می نشیند افسردگی میگیرد. لذا در نظر بگیرید مردم آذری و کرد و بلوچ و ترکمن و عرب برای تفریح کم کردن بار غم و افسردگی پای تلویزیونهای همزبان و خوش رنگ بوی همزبان مینشینند در دراز مدت چه احساسی پیدا میکنند. در سال ۵۷ در دانشگاه تبریز ما کوچکترین نشانی از این موضوع ملی گرایی محلی نبود و دانشگاه و بازار تبریز از سردمداران انقلاب بودند. لابد اگر امکانات تلویزیونی و انترنتی امروزی آن روز هم بود و تلویزیون ایران همواره مارش عزا مینواخت آخوند پشمو به جای خوانندگان و رقاصان مرد و زن به ذوق میزد آن روز نیز این ملی گرایی محلی بروز پیدا میکرد. مدتها است که روزنامه های سیاسی مستقل موجود نیست و در تبریز در تئاتر ها آزدانه با تحقیر فارس و طرح شوونیسم فارس بییندگان خود را می خندانند. بهتر از گریاندن است خوب. ولی نتایج آن چه قدر تأسف انگیز.
۲۰۹۷۵ - تاریخ انتشار : ۱۰ بهمن ۱٣٨٨       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (٣۰)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست