از : پسته قزوین
عنوان : حالا لنگرودی ادای یک استاد دانشگاه را در می آورد! عجب!!!!
پروفسور لنگرودی می فرمایند، «ارزش یک اثر علمی در آن نیست که در کدام مجله «وزین» چاپ شده و یا نشده باشد ویا از کدام دانشگاه معتبر است. موارد استعمال و کثرت استناد بآن اثر میزان ارزش آنرا معین مینماید».
۱. آقای پروفسور لنگرودی، به اطلاع جنابعالی می رسانم که تعداد ارجاع مثبت پژوهشگران به یک اثر پژوهشی است که ارزش آن اثر و پژوهشگرش را بالا می برد. توجه بفرمایید، مثبت، و نه منفی.
۲. هر چه تعداد تولیدات فکری، مذکور در ۱، و م.لدین آنهادر یک دانشگاه بیشتر باشد، آن دانشگاه از اعتبار و پرستیژ بیشتری در جهان برخوردار است. رده بندی دانشگاه های جهان بر این اساس است. دانشگاه کمبریج در انگلستان و هاروارد در آمریکا در بالاترین های این رده بندی قرار دارند.
۳. هر چه اعتبار یک دانشگاه در جهان بیشتر باشد، ورود به آن دانشگاه برای دانشجویان مشکل تر است. مستعدترین دانشجویان به معتبرترین دانشگاه ها راه می یابند، و اینها هستند که بهترین تولیدات فکری را ارائه می دهند که ارجاع مثبت به آثار پژوهشی (تولید فکری) آنها می شود. توجه بفرمایید، مثبت، و نه منفی.
۴. دانشگاه هاروارد، هر ساله تعدادی بچه لوس و ننر پولدار مثل جرج بوش را با شهریه های بالا می پذیرد که هیچ تولید فکری با ارزشی از خود بجا نمی گذارند که بتوان از آن بعنوان یک مرجع موثق استفاده کرد. این بچه پولدارها منبع در آمدی برای دانشگاه هستند که بخشی از مخارج تحقیقات جدی دانشگاه، و بورسیه هایی که به دانشجویان مستعد کم درآمد داده میشود را تامین می کنند. تولید فکری این دانشجو است که دانشگاه بدنبالش آنست، و پول جرج بوش هاست که آنرا تامین می کند. در انگلستان، چنین امری ممکن نیست و فقط کیفیت دانشجو و دانش پژوه است که تعیین کننده است. دکتر هوشنگ صباحی به این سبب توانست وارد یکی از بهترین دانشگاه های انگلستان در رشته تاریخ و علوم سیاسی شود. تعداد ارجاع مثبت به اثر او و استناد به آن از سوی پژوهشگران بالا خواهد بود.
۵. استناد من و شما به یک مرجع با استناد کارشناسان به یک مرجع یکی نیست. من و شما کارشناس رشته تاریخ و علوم سیاسی نیستیم که بتوانیم کارشناسانه تشخیص دهیم کدامین مرجع بر دیگری ارجح است. کارشناسان دانشگاه معتبر لاندن اسکول آو ایکانامیکس تشخیص داده اند که تولید فکری/ اثر پژوهشی دکتر صباحی ارزش آنرا داشت که مدرک دکترا را به او اعطا کند. آیا این دانشگاه باید در این مورد اول با من و شما که کارشناس این رشته نیستیم مشاوره می کرد؟ من که ادعایی ندارم، ولی شما بر چه اساسی دچار این توهم شده اید که شما از آن ها لایق ترید؟
حالا لنگرودی ادای یک استاد دانشگاه را در می آورد! عجب!!!!
۲۲٨٣۵ - تاریخ انتشار : ۲۶ اسفند ۱٣٨٨
|
از : رامین ز
عنوان : دوستان عزیز، موفق باشید
اینکه گفته شود حکومت اسلامی نتیجه حکومت رضاشاهی است قطعن حرف اشتباهی است که نشانه سطحی بودن فکر گوینده آن است. دوروبریهای خمینی طرفداران رضا شاه نبودند. برعکس این طرفداران مصدق در جبهه ملی و نهضت آزادی بودند که رژیم آخوندی را برای خمینی اداره کردند. صد البته توده ایها و اکثریتی ها و دیگر چپها هم سهم خودشان را در مستحکم کردن ولایت فقیه داشتند. بدون آنکه بخواهم با این موجودات عصبی و بیسواد، که جز فحش دادن کاری ندارند دهن به دهن شوم، از دوستان شرکت کننده و بوبژه آقا و یا خانم شاهد و صد البته نویسنده توانا آقای دکتر میرفطروس بسیار آموختم. موفق باشید.
۲۲٨٣٣ - تاریخ انتشار : ۲۶ اسفند ۱٣٨٨
|
از : جواد مفرد کهلان
عنوان : به آقای نه هنوز میانسال
دموکراسی و آزادی افکار درون جامعه برده داری یونان ارسطو و افلاطون را ساخت یعنی آن جامعه فئودالی قرن بیستم ما هنوز بدین درجه نرسیده بود. استبداد زدگان هنوز هم استبداد را لازم میدانند. حالا نوجیه گر عاشقانه استبداد شده ای پس چرا از ایران در رفتی این استبداد فاشیستی نواده ناخلف همان استبداد رضا شاهی است. با توجیه ناروایی که بدان خوگرفته ای خودی فرض میکردی در غربت داغ نمی کردی.
۲۲٨٣۲ - تاریخ انتشار : ۲۶ اسفند ۱٣٨٨
|
از : لنگرودی اصیل
عنوان : تیز هوشی
از آنجاییکه بحث راجع دموکرات و یا دیکتاتور بودن رضاخان میرپنج است، از ادامه آن در این سطح ابتدایی صرفنظر میکنم. ولی آنهاییکه در مسایل علمی و تحقیقاتی اطلاعی دارند، بخوبی میدانند که ارزش یک اثر علمی در آن نیست که در کدام مجله «وزین» چاپ شده و یا نشده باشد ویا از کدام دانشگاه معتبر است. موارد استعمال و کثرت استناد بآن اثر میزان ارزش آنرا معین مینماید. این مطلب را جهت فراگیری برای نظر دهندگان; شاهد، ناباور، مخالف حامدی ها، برای آقای حامدی،مخالف رفتار حامدی ها و..که همه از یک جوهر برای نویسندگی استفاده میکنند، نگارش کردم.امیدوارم که همه این «افراد»با سطح استدلال پایین، خود مورخ نباشد.
۲۲٨٣۱ - تاریخ انتشار : ۲۵ اسفند ۱٣٨٨
|
از : شاهد
عنوان : هنر فحاشی
خوشبختانه یک معما حل شد. حال همه ما میدانیم که این لنگرودی اصیل همان لقمان شمال است. من عمیقاْ برای آن شمالی که ایشان لقمانش است متاسفم. آقای لنگرودی اصیل در استدلالات بزرگ سالانه خود اسناد رسمی منتشر شده را مشکوک مینامد چرا که مطالب آن باب دندان حکیم لقمان نیست. ولی شنیده های سینه بسینه را مرجعی موثق برای قضاوت میداند. برای این لقمان حکیم آرزوی شفای عاجل میکنم و اضافه مینمایم که اظهارات ایشان معرف این واقعیت است که اللهیون قدرت درک واقعیات را ندارند و تنها هنرشان فحاشی است.
۲۲٨۲۹ - تاریخ انتشار : ۲۵ اسفند ۱٣٨٨
|
از : لنگرودی اصیل
عنوان : «اگر شما جای او بودید؟» اینهم شد سئوال
سئوال بسی سئوال انگیز مطرح شد «.. آقا شما اگر در آنزمان قدرت در دستت بود با آن کشور بی در و پیکر و بدبخت چه می کردی؟» اینان مشخص نکردند که با دردست داشتن اطلاعات و تکنیک امروزی یا بدون آن؟ اگر کسی بآن جواب دهد مسلمآ بایستی از تیمارستان فرار کرده باشد. فارغ تحصیل شده دانشگاه معتبر محک نیست. آقای بوش هم از دانشگاه معتبر فارغ اتحصیل شد.اگر ۱۲ میلیارد دلار بسته شده پول مردم ایران در بانکهای امریکا جهت پرداخت «غرامتٌ» بشرکتهای مشترک خاندان پهلوی با امریکاییها « پول تو جیبی» بچه است؟ همه مردم ایران خواهان چنین «پول تو جیبی» هستند.خرج وسایل امنیتی ویلای ریع پهلوی بیش از ۵ میلیون برآورد شده. حالا شما با این داستان که خواهر گرانمایه اش در هتل درجه سه زندگی میکرده و لابد هرروز هم دم هتل بگدایی می نشسته، میخواهد با کاسه گدایی برای این خانواده پول جمع نمایید؟.قبل از فرار محمدرضا نیم پهلوی از ایران، بانک ملی ایران لیست افرادی که از ایران پول خارج کرده اند(فتوکپی این لیست را در اختیاردارم) با اسم و مقدار دلارهای هفت و نیم تومانی منتشرکرده است.
در کامنت قبلی برای باز کردن لینک بجای اعداد فارسی بایدآنرا بلاتین تبدیل کرد. با عرض معذرت.
۲۲٨۲۷ - تاریخ انتشار : ۲۵ اسفند ۱٣٨٨
|
از : نا باور
عنوان : یک کلاغ چهل کلاغ
فراموش نکنیم که بخش بزرگی از زمینهایی که رضا شاه مصادره کرده بود از مفتخوران و خونخوارنی بود که شادروان هوشنگ گلشیری در کتاب شازده احتجاب خود تا حدودی مخوفی و خونخواری این ها را نشان داده است. بخش اعظم آنچه رضا شاه از مفتخوران گرفته بود بعدا در جریان انقلاب سفید به دهقانان واگذار شد. و چنانکه کاربری نوشته است او از این زمینهای مصادره ای هیچ نفع شخصی نبرد. من شخصا برایم یک معما است که اگر ادعای کسانی که مدعی هستند که محمد رضا شاه کلی ثروت افسانه ای داشته است درست است، پس چرا دختر بیچاره او لیلا در روزهای آخر زندگی اش یک هتل درجه سه در لندن اقامت گزیده بود و نه در یک هتل درجه یک؟؟ من شخصا به این هتل رفته ام و توصیه میکنم که هرکس هم شک دارد برود ببیند و شاخ دربیاورد!!! اصلا این مسئله سو استفاده مالی یک چیزی نیست که قابل ور افتادن باشد. حتی در کشورهایی مانند آلمان، همین چند وقت پیش یک تونل در حال ساخت مترو در شهر کلن فروکش کرد و باعث تخریب و کشته شدن چند نفر و یک آرشیو بسیار مهم تاریخی شد. دلیل آن دزدی و کش رفتن مواد ساختمانی و خلاصه دزدی ذکر شد. همین وزیر خارجه فعلی آلمان الان هنوز چند ماه بیشتر نیست سر کار آمده به سوئ استفاده مالی و دادن امتیاز به همسرش متهم شده.ژاک شیراک پرونده رشوه خواری هنگفتش هنوز در حال بررسی است. برلوسکونی دست در دست مافیا دارد و خودش میلیارد است و ثروت باد آورده افسانه ای دارد. خلاصه این مسئله رشوه خواری و دزدی در همه جای دنیا هست اما هرچه دموکراسی و آزادی مطبوعات بیشتر باشد میزان آن محدود تر میشود. برخی حتی شغلهای بخصوصی را دزدی رسمی مینامند. مانندشغل کسانی که بطور قانونی در بازار بورس کار میکنند و با پول بانک که چیزی جز پس انداز مردم عادی نیست به قمار بازی میپردازند یا جیب خود را پر میکنند.
در مقایسه با دزدهای امروزی ایرانی مانند خاندان رفسنجانی یا صادق محصولی یا عسگر اولادی و بادامچی و غیره و برخی چپهای ایرانی که در پروژه های چاوز در خارج از کشور کار میکنند ثروت شاه باید پول توجیبی بچه بوده باشد.
۲۲٨۲۶ - تاریخ انتشار : ۲۵ اسفند ۱٣٨٨
|
از : مخالف حامدی ها
عنوان : سئوال جالبی از حامدی شده بود که جواب نمی دهد. آقا شما اگر در آنزمان قدرت در دستت بود چه می کردی؟
کسی که اشتباهی نکرد، کاری هم نکرد.
حامدی ها عصبانی هستند چون هیچوقت یاد نگرفته اند که همه یکجور و مثل آنها فکر نمی کنند و شک و تردید مجاز است.
اگر راست می گویند، چند دانشجو را به دانشگاه های معتبر بفرستند تا رساله ای که رساله هوشنگ صباحی را رد می کند بدست بدهد، ما که بخیل نیستیم، حقایق هر چه باشد قبول می کنیم. حامدی ها درک نمی کنند که در دانشگاه های معتبر هیچ رساله مقدس نیست و هر رساله ای با اطلاعات جدید بازنگری می شود.
برای حامدی ها این چیزها مهم نیست و بحث با اینها بی فایده است، یکبار چیزی را خوانده و شنیده اند و همان برای همه عمرشان کافیست، حاضر نیستند با آنچه بدان عمری خو گرفته اند و با آن احساس امنیت و آرامش می کنند را بخاطر چیز ناچیزی مثل حقایق رها کنند و از قید و بند آزاد شوند.
حامدی ها را بحال خود بگذارید تا آنطور که می خواهند فکر کنند. آخر با کسی که در نظرش اعتراف می کند دانشگاه های غربی را قبول ندارد و این دانشگاه ها غلط گرده اند برخلاف حرف من رساله ای را تایید کرده اند، که نمی شود بحث کرد. معلوم نیست چه جور دانشگاه هایی را قبول دارند و یا اصلا آنها را قبول دارند.
خیلی ها با علوم انسانی مشکل دارند و اگر می توانستند در همه آنها را تخته می کردند، با علوم تجربی مشکل ندارند. برایشان این علوم انسانی است که دنیا را بهم ریخته و می ریزد و مشکل ساز می شود.
زنده باد علوم انسانی که از نان شب هم واجب تر است، انسان را به فکر می اندازد و بدتر از آن به شک و تردید وا میدارد، همان شک و تردیدی که باعث شکوفایی غرب شد.
علوم انسانی را حمایت کنیم و ارج نهیم و هوشنگ صباحی ها را تشویق کنیم که در دانشگاه های معتبر جهان به کشف حقایق بپردازند و از نتیجه کارهایشان هم واهمه نداشته باشیم.
سئوال جالبی از حامدی شده بود که جواب نمی دهد. آقا شما اگر در آنزمان قدرت در دستت بود با آن کشور بی در و پیکر و بدبخت چه می کردی؟ جواب داری، بده.
۲۲٨۲٣ - تاریخ انتشار : ۲۵ اسفند ۱٣٨٨
|
از : لنگرودی اصیل
عنوان : توضیح
خانم/ آقا شاهد، شما و مورخ جان نثار پهلوی در مورد مسایل مطروحه دزدی و یاغیگری پهلوی و نیم پهلوی طفره میروید و شما دوباره همانچیزی را تکرار میکنید که در پست های قبلی به آن در تایید و پشتیبانی نظر آقای میرفطروس پرداخته بودید. هر کس نظر امروز شما را با کامنت های قبلی جنابعالی در دفاع از سلسله پهلوی(مورخ ۲۰ ژانویه ۲۰۱۰، در سایت اخبارروز) مقایسه نماید، متوجه خواهد شد که فرم استدلالات شما هر دیکتاتور و مرتجع تاریخی دیگری را تبرعه خواهد کرد.حتی هیتلر ورژیم فاشیستی ( الگوی رضاخان) را بااین قبیل استدلالات بچگانه میتوان تبرعه کرد.( تاکید بر توانستن است و نه اینکه شما اورا تبرعه کردید). ما باید منتظر نمایش «اسناد» مبنی به تبرعه رژیم خمینی براساس این نوع استدلال از جانب افرادی مثل شما باشیم. زیرا متد مورد استفاده شما راه دیگری پیش پای شما قرار نمیدهد. مسایلی که مطرح کردم براساس اسناد مشکوک "دولت فخیمه " و سیا و موساد و ک گ ب نبود، بلکه براساس شنیده های حضوری که از سینه بسینه در شمال ایران رایج است (در مورد جنایاتی که سردار دموکرات شما در لنگرود و منطقه گیلان با طرفداران نهضت جنگل انجام داد، اشاره ای بجهت نامربوط آن در اینجا نمیکنم). با مطالعه دو لینک پایین ریشه و انگیزه نویسنده مقاله و طرفداران جان نثار پهلوی روشن میگردد و باید قضاوت را به عهده خواننده گذاشت.
http://ahmadafradi.blogfa.com
http://www.asre-nou.net/۱۳۸۵/farvardin/۶/m-mirfotros.html
در اتمام راجع به سنگ پای قزوین :در گفتار معمولی مردم٬ مثال توقف در قزوین و خرید «سنگ پای قزوین» معروف است و تمثیل «روی فلانی سنگ پای قزوین است!» به این اشاره دارد که طرف از رو نمیرود و کوتاه نمیآید. ..و تکرار همان مواضع است. نظرهای قبلی لقمان شمال در این خصوص رساتر بود.
۲۲٨۲۲ - تاریخ انتشار : ۲۵ اسفند ۱٣٨٨
|
از : برای آقای حامدی
عنوان : افغانها و عراقیها
آقای حامدی، بی ادبیهای شما فقط و فقط نشانه تربیت خانوادگی شماست که بهیچ عنوان ارزش پاسخگویی ندارد! فقط، به زعم شما، در زمینه به اصطلاح "نسل کشی" در عراق و افعانستان، میخواستم خدمتتان عرض کنم که به ما نیامده که برای دیگر ملتها تعیین تکلیف کنیم. ما خیلی بلدیم گلیم خودمان را از آب بکشیم بیرون، نمیخواهد برای عراقیها و افغانها که وضعشان خیلی بهتر از ماست دایه بهتر از مادر شویم. شما هم تا زمانیکه از طرف این دو ملت به عنوان سخنگو انتخاب نشده اید برای اوضاع آنها اظهار فضل نفرمایید، چون باعث آبرو ریزی است.
۲۲٨۱۵ - تاریخ انتشار : ۲۵ اسفند ۱٣٨٨
|