از : محمد زرگری
عنوان : شاه و صدای انقلاب
بنظر من زمانی که شاه از صدای انقلاب سخن گفت زمانی بود که حامیانش آمریکا و انگلیس او را از تداوم پشتیبانی خود کاملا مایوس کرده بودند و بیچاره مانند غریقی که در اقیانس متلاطم بهر حشیشی متوسل می شد به مردمیکه یک عمر سرکوبشان کرده بود پناه آورد. من جوانتر از آنم که تاریخ ملاقات شاه و هویزر و انتشار این سخنرانی را بدانم. ولی یقینا شاه پس از قطع امید کامل از اربابان در کمال در ماندگی بخت خودرا آزمود. و شاید این تنها باری بود که شاه صداقت داشت. حالا اگر مردم می پذیرفتند آن صداقت چقدر می پایید، کسی نمی داند.
۲۴۹۶۴ - تاریخ انتشار : ۱٨ ارديبهشت ۱٣٨۹
|
از : حمید زرگری
عنوان : جناب مربی
وقتی واژه ای در گیومه گداشته می شود، یا گفتاورد یعنی نقل قول است یا نویسنده بدلیل خاصی عمدا آنرا در گیومه گذاشته است. یعنی این واژه از ا ونیست و آن را وام گرفته است. یا دارد بطور طنز آمیز از آن استفاده می کند.
اگر باور ندارید از آقای نیاز ایشان اطلاعاتی در زمینه ی ادبیات دارند.
پیشنهاد می کنم از این ببعد شما یای مربی را با الف عوض کنید.
۲۴۹۶٣ - تاریخ انتشار : ۱٨ ارديبهشت ۱٣٨۹
|
از : محمد زرگری
عنوان : به حاقظه ی تاریخی
آقای حافظه ی تاریخی محترم،
چند علت دارد که مخالفان شما از نام مستعار ی بسیار نزذیک به نام شما استفاده می کنند:
۱- ابتکار و خلاقیت برای پیدا کردن نام مناسب ندارند.
۲- نام شما نامی مناسب، رسا و گویا ست، دارد عمومیت پیدا می کند. حتی مخالفان شما آنرا ستایش و تقلید می کنند. دست مریزاد.
۳- با انتجاب نامی شبیه بنام شما می کوشند میان خوانندگان تازه شبهه ایجاد کنند و صف سلطنت طلبان را که حرفی برای گفتن ندارند، با صف صاحبان خرد و استدلال مخدوش کنند.
۴- سرقت و شیادی شیوه های مختلفی دارد!
اما یقین داشته باشید خوانندگان آگاه تفاوت دوغ و دوشاب را خوب می دانند و سوء استفاده از نام شما مشکل آنها را حل نخواهد کرد.
فقط کسانی که استبداد را پس از سی سال اقامت در غرب مدرنیزم میدانند می توانند با این شیوه ها متوسل شوند.
پیروز باشید.
۲۴۹۶۲ - تاریخ انتشار : ۱٨ ارديبهشت ۱٣٨۹
|
از : مربی
عنوان : آقای داور سعی کنید اول زبان فارسی را یاد بگیرید
آقای داور شما قبل از آنکه بر روی "روشنگریهایتان" کار کنید سعی نمایید زبان فارسی را یاد بگیرید! ما در زبان فارسی چیزی به نام تخیلاتی نداریم. فکر میکنم منظورتان خیالاتی است! طرف مقابل هر چقدر هم که احمق باشد لااقل سواد معمولیش بیشتر از شماست.
۲۴۹۶۰ - تاریخ انتشار : ۱٨ ارديبهشت ۱٣٨۹
|
از : داور
عنوان : پیشنهاد به طرفداران استبداد پهلوی، پرسشگر و نیاز و داریوش همایون
آقای ربع پهلوی شما با دزدیهای کلان و سرقت میلیاردی سرمایه مردم ایران لااقل یک تیم «قوی» حرفه ای و مواجب بگیر درست کنید که از پس یک مشت آرمانخواه «تخیلاتی» وطن پرست ایرانی که با غرور شبانه روزی درگیر زحمت کار برای امرار معاش هستند و در فراغت سعی در روشنگری مینمایند، بر آید. و هر احمقی را بجلو نفرستید،
۲۴۹۵۷ - تاریخ انتشار : ۱٨ ارديبهشت ۱٣٨۹
|
از : شاه صدای انقلاب را شنید ولی سلطنت طلبان بعد از ۳۱ سال هنوز نمیخواهند بشنوند
عنوان : در ساعت ده صبح شانزدهم آبان ۱۳۵۷، محمد رضا پهلوی برای آخرین بار مردم ایران را مورد خطاب قرار دادو ظلم وستم وفساد در حکومت شاهنشاهی را پذیرفت
«ملت عزیز ایران در فضای باز سیاسی که از ۲ سال پیش به تدریج ایجاد می شد شما ملت ایران علیه ظلم و فساد به پا خاستید. انقلاب ملت ایران نمی تواند مورد تأیید من بعنوان پادشاه ایران و به عنوان یک فرد ایرانی نباشد... بار دیگر در بر ابر ملت ایران سوگند خود را تکرار میکنم و "متعهد" میشوم که خطاهای گذشته و بی قانونی و ظلم و فساد دیگر تکرار نشده بلکه خطاها از هر جهت جبران نیز گردد "متعهد" میشوم که پس از برقراری نظم و آرامش در اسرع وقت یک دولت ملی برای برقراری آزادی های اساسی و اجرای انتخابات آزاد تعیین شود تا قانون اساسی که خون بهای انقلاب مشروطیت است بصورت کامل بمرحله اجرا در آید. من نیز پیام انقلاب شما ملت ایران را شنیدم. من حافظ سلطنت مشروطه که موهبتی است الهی که از طرف ملت به پادشاه تفویض شده است هستم و آنچه را که شما برای بدست آوردنش قربانی داده اید تضمین می کنم. تضمین می کنم که حکومت ایران در آینده بر اساس قانون اساسی، عدالت اجتماعی و اراده ملی بدور ار استبداد و ظلم و فساد خواهد بود... من از شما "پدران و مادران" ایرانی که مانند من نگران آینده ایران و فرزندان خود هستید میخواهم که با راهنمایی آنان مانع شوید تا از راه شور و احساسات در آشوب و اغتشاش شرکت کنند و بخود و میهنشان لطمه وارد سازند. من از شما جوانان و نوجوانان که آینده ایران متعلق به شماست می خواهم تا میهنمان را به خون و آتش نکشید و به امروز خود و فردای ایران ضرر نزنید... من از همه شما هموطنان عزیزم می خواهم تا به ایران فکر کنید. همه به ایران فکر می کنیم. در این لحظات تاریخی بگذارید همه به ایران فکر کنیم... امیدوارم در روزهای خطیری که در پیش داریم خداوند متعال ما را مورد عنایت و لطف خود قرار داده و همواره موید و حافظ ملک و ملت ایران باشد. انشاءالله تعالی.»
***********
این پیام خود ویرانگر شاه بجای خاموش کردن شعله های روز افزون انقلاب به چند دلیل تبدیل به نقطه عطف آن شد :
۱- این سخنرانی از هر جهت برای شاه و حکومتش فاجعه بار بود. او در همان ابتدای صحبتش نه تنها انقلاب ایران را بطور رسمی تأیید کرد که به درستی ادعای مخالفین در رابطه با وجود ظلم و فساد و فشار و اختناق در مملکت صحه گذارد و بدین ترتیب دست به یک خود کشی سیاسی زد. در دنیای سیاست پذیرفتن چنین شرایطی از سوی یک سیاستمدار در یک سخنرانی رسمی نقطه پایان کار اوست که اغلب در نهایت با اعلام کناره گیری او در همان سخنرانی همراه می شود. این که شاه چطور انتظار داشت انقلابیون پس از اعتراف آشکار او به این که مردم علیه ظلم و ستم به پا خواسته اند به تعهد او نسبت به جبران "خطاهای گذشته و بی قانونی و ظلم و فساد" اعتماد کنند، سوالی است که برای من همچنان بی جواب باقی مانده است.
۲- از نوع نوشتار این سخنرانی و لحن افسرده و بیحال شاه کاملا مشخص است که او خود نیز می دانست این سخنرانی نتیجه مورد نظر او را بدنبال نخواهد داشت، هر چند که سوال اصلی در اینجا همچنان این است که آیا در پشت این سخنرانی مرگبار واقعا هدفی دنبال می شد؟ آیا شاه واقعا به این اشتباهات واقف بود یا خیر؟ اگر بود پس چرا تا بحال صبر کرده بود و زودتر به فکر چاره نیافتاده بود؟ مگر اسفند سال ۵۶ دکتر بختیار و سنجابی و فروهر نامه ای به او ننوشته بودند و خواستار ادامه سلطنت او به عنوان شاه مشروطه و برقراری حاکمیت ملی و انتخابات آزاد نشده بودند؟ پس چرا او در همان زمان به فکر "یک دولت ملی برای برقراری آزادی های اساسی و اجرای انتخابات آزاد" نیافتاد تا قانون اساس مشروطه بطور کامل به اجرا در آید و کار بگفته خود او به اضمحلال مملکت و هرج و مرج و آشوب و کشتار نکشد ؟
۳-اشتباه دیگر شاه در این سخنرانی رنگ و بوی مذهبی دادن به آن و متوسل شدن به روحانیونی بود که او و پدرش سالها تلاش کرده بودند تا از نفوذ آنها در جامعه تا حد ممکن بکاهند. از این منظر درخواست از "آیات عظام و علمای اعلام" بعنوان رهبران روحانی و مذهبی جامعه و پاسداران اسلام و بخصوص مذهب شیعه برای دعوت مردم به آرامش و نظم و تعهد به حفاظ "شعائر اسلامی" تلاشی خالی از صداقت از سوی رهبری تعبیر شد که حاضر بود برای نجات خود به هر ریسمانی چنگ زند حال این که شاه در آن لحظات واقعا به فکر نجات مملکت و قانون اساسی مشروطه بود.
صحبتهای شاه در حقیقت به آیت الله خمینی و دیگر مخالفین او دل و جرآت بخشید، چرا که برای آنان مسجل شد که شاه عنان کار از دست داده و آماده پذیرش شکست است و دیگر نیازی به هیچگونه سازش احتمالی با او و دولتهای منتصب او نیست. شاه با این سخنرانی در حقیقت ختم حکمرانی خود را رسما در ۱۶آبان اعلام کرد و نه ۲۶ دی که از ایران خارج شد.
۲۴۹۵۵ - تاریخ انتشار : ۱٨ ارديبهشت ۱٣٨۹
|
از : آرامانخواه
عنوان : چهره استبداد را در فرمهای متفاوت شناسایی کنیم
نقل از روزنامه اطلاعات مورخ ۱۷ دی ۱۳۵۷ «... هنگام معرفی اعضای کابینه (بختیار) شاهنشاه با این یادآوری که بر اثر خستگی و تحمل شدایدی که در مملکت گذشته است بخارج سفر خواهند کرد افزودند که یک شورای سلطنت تشکیل میشود.شاهنشاه خطاب به نخست وزیر(بختیار) و هیآت وزیران گفتند، در پانزدهم آبان خطاب بملت ایران اظهاراتی کردم که شاید خیلی ها شنیده باشند (راجع بشنیدن صدای انقلاب مردم ایران، البته جنابان پرسشگر و نیاز و دگر جان نثاران هنوز مایل بشنیدنش نیستند). در آنجا من تعهداتی کردم که بدان پای بندم و طبیعی است که سعی میکنم آن تعهدات انجام بگیرد. یکی از تعهدات این بود که ما برای مشکلات ایران یک راه حل سیاسی پیدا بکنیم... مطابق صحبتهای که در پانزدهم آبان کردم از این معرفی دولت جدید که براساس همان پیداکردن راه حل سیاسی تشکیل شده است. پس از استقرار دولت و اینکه خیالمان راحت شد وبعد از مدتها تحمل شدایدی که در مملکت هست مسلمآ خستگی بمن دست داده و احتیاج به استراحت دارم که اگر این استراحت در خارج از ایران باشد(بهتر است) و مطابق قانون اساسی و یا سنت ها در غیاب ما یک شورای سلطنتی خواهد بود....» جناب نیم پهلوی خیال تکرار کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ را در سرداشت که اینبار سازمانهای جاسوسی امریکا و انگلیستان باو همراهی نکردند.الان یک مشت جان نثاران حلقه بگوش داغ تر از آش شدند و بیشرمانه انقلاب شکوهمند ۱۳۵۷ را فتنه ارتجاعی مینامند.
۲۴۹۵٣ - تاریخ انتشار : ۱٨ ارديبهشت ۱٣٨۹
|
از : آنکه ناموخت از گذشت روزگار نیاموزد ز هیچ اموزگار
عنوان : سلطنت طلبان: شاه گه خورد که گفت ژنرال هویزر او را مثل موش مرده به خارج از کشور پرتاب کرد وگه خورد که گفت صدای انقلاب مردم را شنیده چون انقلاب نبوده بلکه فتنه بوده و امریکا هم اختیار شاه را نداشته
من بعید میدانم که کسانی که بعد از گذشت ۳۱ سال از انقلاب هنوز یاد نگرفتند که شاهنشاه انها انقلاب مردم ایران را پذیرفت بتوانندبر خلاف ادعاهایشان که پرسشگر عنوانش میکند چیز تازه ای یاد بگیرند. اخه شما که میگوییدانقلاب نبود و فتنه بود غیر مستقیم میگویید شاه گه خورده که گفت صدای انقلاب مردم را شنیدم و یعنی میگویید شاه گه خورد که گفت ژنرال هویزر اورا مثل موش مرده پرت کرد به خارج کشور و ما هم میگوییم بخوابید ارام بخوابید دنیا را اب ببرد و شما سلطنت طلبان را خواب برای شما شفای عاجل ارزو میکنم
سلطنت طلبائی مثل پرسشگر و نیاز و ۵۰ ساله وسالاری وناشناس و حالا هم شهروند معمولیو حافظه واقعی تاریخی و چندتا اسم دیگر که البته خیلی به هم و خودشان مدال میدهند و بعید نیست که همه شان یک نفر باشند اول نظرشان و برداشت شان را راجع به این سند که نوشته شاهنشاه قدرتمند ونوکرماب شان است بدهند تا من به خودم زحمت اوردن سندهای دیگر را بدهم گرچه سند همان خروش مردم و سرنگونی دیکتاتور جنایتکار است
ژنرال هویزر شاه را مثل موش مرده به خارج از کشور پرتاب کرد
ماموریت شگقت انگیز ژنرال هویزر: از کتاب "پاسخ به تاریخ" محمدرضا شاه صفحه ۲۴۵
اوائل بهمن( ۵۷) خبر حیرت انگیزی به من گزارش شد که ژنرال هویزر چند روزی است که در تهران اقامت دارد.نظامیان امریکا با هواپیماهای خود میامدند و میرفتند و تابع تشریفات معمول نبودند.از امرای ارتش در رابطه با مسافرت ژنرال هویزر سوال کردم انها هم چیزی نمیدانستند حضور او در ایران واقعا شگفت انگیز بود و نمیتوانست اتفاقی و بدون دلائلبسیار مهم باشد
بالاخره من یکبار ژنرال هویزر را باتفاق سفیر امریکا اقای سولیوان ملاقات کردم.تنها چیزی که مورد علاقه هردو انها بود دانستن روز و ساعت حرکت من از ایران بود.ژنرال هویزر از ارتشبد قره باغی رئیس ستاد ارتش ایران خواست که ملاقاتی بین او و بازرگان ترتیب دهد.ارتشبد قره باغی این ملاقات را به من گزارش داد. نمیدانم در این ملاقات چه گذشت, میدانم که ارتشبد قره باغی از تمام قدرت خود استفاده کرد تا ارتش ایران را از هرگونه اقدام و تصمیمی بازدارد........................................
پس از اینکه من ایران را ترک کردم, ژنرال هویزر باز چندین روز در ایران اقامت داشت. در این هنگام چه گذشت ? تنها چیزی که میتوانم بگویم اینست که ربیعی فرمانده نیروی هوائی ایران طی محاکمه اش به قضات گفت: ژنرال هویزر شاه را مثل موش مرده به خارج از کشور پرتاب کرد
۲۴۹۵۲ - تاریخ انتشار : ۱٨ ارديبهشت ۱٣٨۹
|
از : شهروند معمولی
عنوان : خیالتان راحت باشد
نگران نباشید جناب "حافظه تاریخ". روش دیگران و به خصوص نظردهنده "حافظه واقعی تاریخ" خیلی با شما فرق میکند. آنها با دلیل و استدلال حرف میزنند و شما و همفکرانتان فقط شعار میدهید. بنابر این خیالتان راحت باشد. هیچکس شما را با آنها اشتباه نخواهد گرفت!
۲۴۹۵۱ - تاریخ انتشار : ۱۷ ارديبهشت ۱٣٨۹
|
از : سوال از جناب "ناشناس"
عنوان : محبت کنید منابع سه بخش دیگر را هم بنویسید.
جناب unknown کامنت ۲۴۹۴۸ شما شامل چهار بخش است. بخش اول متعلق به خاطرات محمد رضا شاه است ولی سه بخش دیگر مشخص نیست از چه منبعی نقل قول شده اند. محبت کنید منابع سه بخش دیگر را هم بنویسید.
با سپاس بسیار از شما و دیگر دوستان منطقی.
۲۴۹۵۰ - تاریخ انتشار : ۱۷ ارديبهشت ۱٣٨۹
|