از : لقمان شمال
عنوان : بعد از جنگ قلمی ناهنجار، نوبت بشمشیر میرسد
یکی مشکلات اساسی که ما ایرانیان همواره باخود داریم اینست که بمحض کوچکترین وزش نسیم «مخالف» زود از کوره درمیرویم. و تمامی عقده دل خودرا حواله جهت و کسی مینمایم که بانی وزش نسیم«مخالف» میپنداریم. استقرار آزادی و آزادمنشی در هر جامعه بدون داشتن فرهنگ «تحمل» یکدیگر ممکن پذیر نیست. زیرا «نظرات» متفاوت است. ما قادر نشدم در محیط حکومتهای استبدادی حاکم بر ایران، فرهنگ تحمل یکدیگر و دموکرات بودن را تمرین نمایم. و این نقیصه در بیان «نظرات» ارایه شده همه جانبه بچشم میخورد. اگر قادر نیستیم کمکی بحل مسئله مشخصی بنمایم، چه بهتر مثل من «سکوت» را پیشه کتیم.
۲۵۱۵۰ - تاریخ انتشار : ۲۰ ارديبهشت ۱٣٨۹
|
از : پرسشگر
عنوان : چرا دیکته می کنید همه تک تک و بدون تبادل نظر جواب پیدا کنند. مگر همه امکان چنین کاری را دارند. تازه، شما که خود را از من با هوش تر می دانید چرا به کم هوشتر نمی خواهید کمک کنید؟
به داریوش ر و همفکرانش، ملت را دنبال نخود سیاه نفرستید. مناسب حال خیلی هاست که جواب چند سئوال آسان را نخواهند بدهند و دهان هر کسی را هم که سئوالی ناخوشایند از آنها بکند را بخواهند ببندند. اگر من بقول شما خرفت هستم چرا نابغه هایی مثل شما هنوز جوابی برای من پیدا نکرده اند؟ شما که دهه ها در خلوت خود کتاب پشت کتاب خوانده اید چرا به چند سئوال ساده نمی توانید جواب بدهید؟ چطور وقت و حوصله و علاقه دارید که اینهمه مطالب بی ربط به پرسشهای من ارسال کنید ولی جواب بمن ندهید. اگر ریگی به کفش ندارید این گوی و این میدان.
آخر چطور با عقل شما جور در می آید که من هم خرفت باشم و هم شارلاتان و شعبده باز؟ چرا شما نابغه هایی که در طی دهه ها کلی کتاب خوانده اید به توهین و فحاشی متوسل می شوی، آیا اینست نتایج عمری کتاب خواندن های شما؟ آیا اینگونه با نسل بعدی برخورد خواهید کرد که همین سئوالهای ساده را از شما خواهد کرد، در دهن آنها را هم با فحاشی خواهید بست؟ اگر در ایران آزاد در مدارس و دانشگاه ها و محافل عمومی در برابر اینگونه سئوال ها شما را قرار بدهند اینطوری با آنها برخورد خواهید کرد، آیا شما واقعا فکر می کنید آنها دهانشان بسته می شود و دمشان را روی کولشان می گذارند و می روند و دیگر هیچوقت سئوال نمی کنند؟ آخر مگر ما همدوره شما بودیم که تجربیات شما را از مصدق و شاه داشته باشیم و مثل شما فکر کنیم؟ نسل بعدی که از ما هم بیشتر از شما فاصله خواهد داشت، با آنها چه می کنید؟ یادتان باشد که نسل بعدی در دامان نسل کنونی رشد پیدا می کند و بسیار پرسشگرتر از امثال من می شود.
نسل ما به یمن اشتباهات فاجعه بار نسل های گذشته انقدر خشونت و تخقیر دیده است که مصمم است این دور خشونت را برای همیشه به زباله دان تاریخ پرتاب کند. ما از هر نوع خشونت بیزاریم و یاد گرفته ایم که خشونت های لفظی و جسمانی از سوی کسانی تحمیل می شوند که منطق ندارند و مشتی زورگوی بی وجدان و مسئولیت گریز هستند که همواره سعی می کنند افکار خود را به دیگران به زور تحمیل کنند. ۳۱ سالست هر کاری که خواسته اند با جسم ما کرده اند ولی با روح ما نتوانستند و نخواهند توانست.
ما بدنبال حقایق و راه چاره برای کشورمان هستیم، مهم هم نیست چه کسی خوشش بیاید و چه کسی بدش بیاید. برو در خلوت خود کتابها را بخوان و جواب خودت را برای خودت پیدا کن، نتیجه اش را در نظرات شما و راه حل های شما برای نجات ایران ۳۱ سال است دیده ایم. همانطور که بدرد شما نخورد بدرد من هم نخواهد خورد. کسانی که ادعا دارند همه چیز را می دانند نباید که انقدر بخیل باشند که جواب به چند سئوال ساده را با فحاشی و مغلطه و طفره رفتن بدهند و بعد مرا خرفت، شارلاتان و شعبده باز معرفی کنند.
ضمنا، من پاسخگوی شاه و شیخ و مصدق و خمینی نیستم که مرتب بجای نظر و پاسخ به سئوالاتم از زندگی شاهان و ... ستون سیاه می کنید. مگر بحث تاریخ طرفداری از یک تیم فوتبالست که مرتجع باشد؟
چرا دیکته می کنید همه تک تک و بدون تبادل نظر جواب پیدا کنند. مگر همه امکان چنین کاری را دارند. تازه، شما که خود را از من با هوش تر می دانید چرا به کم هوشتر نمی خواهید کمک کنید؟ در ایران بی سواد کم نیست ولی دارای حقوق مساوی با هر تحصیلکرده ای در ایران آزاد خواهد بود، آیا اگر آنها هم از شما سئوال داشته باشند می فرستیدشان به کتابخانه ها که دهه ها آنجا کتاب بخوانند و جواب را به تنهایی قبل از مردن پیدا کنند، آنها را هم خرفت و شعبده باز و شارلاتان و شاهپرست می خوانید؟
منتظر پاسخ به سئوالات ساده خود هستم، جمعا ۷ سئوال بود.
۲۵۱۴۹ - تاریخ انتشار : ۲۰ ارديبهشت ۱٣٨۹
|
از : نظر دکتر بختیار در رابطه نقش اطرافیان شاه در ارتش بویژه دوست جان جانی شاه فردوست
عنوان : اصل پنجاهم: فرمانفرمائی کل قشون بری و بحری با شخص پادشاه است(این هم جواب به پرشگر مشنگ)
ایا واگذاری فرماندهی کل قوا به امریکائیها خود خیانت بزرگ به ملت ایران نبود?
+++++++++++++
این است که با کمال تأسف باید بگویم، که ارتش ما بدلایلی که نمیخواهم الان صحبتش را بکنم - که یکی همان تبعیض و فساد بود - به افسران جوان و وطن دوست و آنهائی که بایستی بالا بیآیند آسان راه نمیداد - و از این جهت افرادی بتوصیه این، به خواهش آن، از روی بی شخصیتی خودشان، از روی تملق و مداهنه ای که میگفتند و میکردند، بیک پست هائی رسیدند که لیاقتش را نداشتند و بالاخره باید بگویم من در تمام عمرم یک مرتبه فردوست را دیدم. اسمش را زیاد شنیده بودم، که گویا در زمان شاه هر کسی، هر وزیری، هر نخست وزیری حاجتی و کاری داشت باید وقت از ایشان میگرفت و میرفت دست به دامنش میشد.یکروز به دفترم گفتم تلفن کنید به فردوست ساعت ۳ بعدازظهر بیآید به نخست وزیری. او را ندیده بودم. وقتی آمد اثر بسیار بدی در من گذاشت او را جسماً و روحاً آدم حقیری دیدم. هیچ چیزی از بزرگواری و دانش و فهم و شعور در قیافه و رفتار و منش او ندیدم. از او سئوال کردم: شما که پنچاه سال تمام با شاه همکلاس، هم مدرسه و دوست بودید، با تمام نزدیکی هائی که داشتید، با امکاناتی که داشتید که مسائل را گوشزد بکنید، چرا بایشان گوشزد نکردید؟ اگر من این کار را میکردم میگفت این مصدقی است و منافق است و منفی باف است ولی شما، شما چرا نکردید؟ دیدم با کمال خضوع و خشوع گفت که آقای نخست وزیر، من گزارشهای خودم را یکسال ونیم، دو سال پیش دادم، و این مدارک موجود است. اگر اجازه بدهید اینها را جمع میکنم و دو روز دیگر خدمتتان میفرستم، سر فرصت بدهید بخوانند و ببینید که چه بوده و چه شده. یک مقداری صحبت های دیگر هم کرد و بعد رفت.یک حالت بهتی بمن دست داد که چطور یکی از موثرترین مقامات مملکت ما یک چنین آقائی است که سرنوشت یک کشوری را باید تعیین بکند. نه تربیتی، نه هنری، نه شهامتی، نه بیانی، نه دانشی، فقط ممکن است آدم زرنگی باشد که قابلیت بندوبست کردنش خوب باشد. مسئله اینکه او به شاه خیانت کرده یا نکرده به من مربوط نیست. آن چیزی است که یک روزی روشن خواهد شد. ولی من میتوانم بشما اطمینان بدهم که آنوقت که پیش من آمد، با شاه روابط خوبی نداشت. این از فحوای کلامش و از مدارک دیگری که من بدست آوردم، روشن است و تمام ترقی آقای قره باغی و ریاست ستادش را مرهون آقای فردوست باید دانست. این است که من با کمال صراحت عرض میکنم که بنظر من بطور قطع فردوست و مسلماً قره باغی و یک عده دیگری حتماً در متلاشی کردن ارتش دست داشتند و دستور خارجی را در این مورد اجرا کردند
۲۵۱۴٨ - تاریخ انتشار : ۲۰ ارديبهشت ۱٣٨۹
|
از : نظر دکتر بختیار در رابطه با نقش هویزر که شاه را مثل موش مرده به خارج پرتاب کرد
عنوان : اصل پنجاهم: فرمانفرمائی کل قشون بری و بحری با شخص پادشاه است(این هم جواب به پرشگر مشنگ)
ایا واگذاری فرماندهی کل قوا به امریکائیها خود خیانت بزرگ به ملت ایران نبود?
+++++++++++++
بهر حال به قره باغی گفتم که شما فردا ساعت ۹ صبح به دفتر من بیآئید. خودم ساعت ۸ در دفتر بودم. ساعت ۹ نیامد. خوب، با جریاناتی که در تهران بود ممکن بود این توهم پیش بیآید که نتوانسته بیاید. ولی او با هیکوپتر میآمد مدرسه افسری و از آنجا میآمد به نخست وزیری که دو قدم بود. ساعت نه و نیم که نیامد من تلفن کردم گفتند در یک کنفرانس است و الان خودش میآید. خلاصه ساعت ده شد نیامد. ساعت ده پای تلفن بمن گفت جناب آقای نخست وزیر، امراء ارتش اینجا جمع شده اند و راجع به وضع ارتش صحبت میکنیم. این حرفی بود که قره باغی پای تلفن به من زد. خوب، من اول فکر کردم که شاید یک مشورتی است و بطور عادی با هم میخواهند تبادل نظری بکنند. از یک متخصص امر پرسیدم بجز شورای عالی جنگ و جز کمیسیون های عادی که مأموریت خاصی دارند و شورای امنیت ملی که خود من رئیسش هستم، آیا کمیسیون های قانونی دیگری هم هست، گفتند خیر. سوء ظن مرا گرفت که اینها مشغول یک کاری هستند که قانونی نیست. ساعت ۱۱ بود که بمن اطلاع دادند آن اعلامیه صادر شده، یعنی اعلامیه بی طرفی ارتش و من تا آن ساعت از این ماجرا خبر نداشتم. و تمام رفت و آمدها و فعل و انفعالات به دستور فردوست و با پا در میانی و اجرای آقای قره باغی انجام گرفته بود. امراء را جمع کرده بودند. از سپهبد پائین تر هم یا نداشتند یا یک نفر سرلشکر فقط آنجا بود. و اینها آن مدرک را که اطلاع دارید امضاء کردند.حالا من کار ندارم که این مدرک چه معنی و چه مفهومی دارد. ولی اطمینان دارم که این مدرک، چهار روز قبل از اینکه صادر بشود، پیش نویس آن را ژنرال هویزر نوشته بود و گذاشته بود و از ایران رفته بود. اینست که من نمیخواهم دفاع بکنم چون تاریخ دفاع خواهد کرد. من روحم از اینکه این کمیسیون را ایشان تشکیل میدهد خبر نداشت. تشکیلش بر خلاف قانون بود، بر خلاف حیثیت ارتش بود، بر خلاف منافع کشور بود
۲۵۱۴۵ - تاریخ انتشار : ۲۰ ارديبهشت ۱٣٨۹
|
از : ایرانی
عنوان : آقای داریوش ر، میزان شعور و تربیت خانوادگی شما برای همه مشهود است
آقای داریوش ر، از شما خواهشمند هستم که رعایت ادب و نزاکت را بکنید. خرفت خواندن طرف مقابل نشانه بی ادبی و بی نزاکتی فرد است. خواهشمند است اینجا را با محیط خانوادگی خود اشتباه نگیرید. شما به آقای پرسشگر میگویید که اگر او طرفدار پادشاهی است خرفت است. این نشانه تمامیت خواهی شما و عدم تحمل عقیدهء مخالف است. شما همچنین میفرمایید "شما که اینهمه وقت دارید بهتر است بروید شخصا مطالعه کنید". من خدمت شما عرض میکنم که شما هم اگر وقت دارید کمی بر میزان شعور و تربیتتان اضافه نمایید. مطالعه کردن پیشکشتان!
جناب پرسشگر همانطور که مبینید رفقا بد جوری در ارائه دلیل و مدرک کم آورده اند. ناسزاگویی آنها نشان از کلافگی آنها دارد. به کار خود همچنان ادامه دهید.
۲۵۱۴۴ - تاریخ انتشار : ۲۰ ارديبهشت ۱٣٨۹
|
از : مرضیه شفا
عنوان : شارلاتن
دوستان این پرسشگر یک شارلاتان بی سواد است که باشتباه در صف طرفداران پادشاهی خود را جا زده است. من همه ی نظراتش را خواندم. او نه کمونست هست نه مصدقی نه شاهدست به همه توهین می کند، البته به شاه مستقیما توهین نمی کند ایما کاری می کند که دیگران تو هین کند. به او جواب ندهید. اخبار روز بهتر است نظرات این شارلاتان را حذف کند. شاید از طرفدارن مجاهدین باشد.
۲۵۱۴٣ - تاریخ انتشار : ۲۰ ارديبهشت ۱٣٨۹
|
از : داور
عنوان : قصد تو ئین نداشتم و اگر چنین برداشت شد پوزش میخواهم.
جناب پرسشگر ; شما در نظر شماره (۲۵۱۱۰) از دیگران چنین سوال میکنید :یک زیدی مطلبی گفته، ا- نظربدهید که آیا گفته های آن زید درست است و یا نه؟ و بعد ادامه میدهید اگر فلان زید درست بگوید، ۲- بنابراین نتیجه ای که آن زید میبایست میگرفته، درست است یانه؟.
شما اسم این نوع طرح راچی میگذارید؟ طرح صورت مسئله، جواب و نتیجه گیری مسئله براساس فرضیات است. من قصد تو ئین نه بشما و نه به هموطن دیگری ندارم و اگر چنین برداشت شد پوزش میخواهم.
۲۵۱۴۲ - تاریخ انتشار : ۲۰ ارديبهشت ۱٣٨۹
|
از : ژنرال هویزر شاه را مثل موش مرده به خارج از کشور پرتاب کرد
عنوان : اصل پنجاهم: فرمانفرمائی کل قشون بری و بحری با شخص پادشاه است.(این هم جواب به پرسشگر لطفا چندبار بخوان اقای تاریخدان تا شیرفهم بشی)
پرششگر وناشناس ودیگر ساواکی ها و شاهپرستان باید نگاه کنند که واقعا فرمانفرمائی بری و بحری با شاه بوده یا امریکا. همین خیانت که شاه اختیارات اصل پنجاهم قانون اساسی را به بیگانگان سپرد کافیست که اورا خائن به منافع ملت ایران بدانیم و سرنگونی او را توسط مردم ایران جشن بگیریم
**********************************************
ماموریت شگقت انگیز ژنرال هویزر: از کتاب "پاسخ به تاریخ" محمدرضا شاه صفحه ۲۴۵
اوائل بهمن( ۵۷) خبر حیرت انگیزی به من گزارش شد که ژنرال هویزر چند روزی است که در تهران اقامت دارد.نظامیان امریکا با هواپیماهای خود میامدند و میرفتند و تابع تشریفات معمول نبودند.از امرای ارتش در رابطه با مسافرت ژنرال هویزر سوال کردم انها هم چیزی نمیدانستند حضور او در ایران واقعا شگفت انگیز بود و نمیتوانست اتفاقی و بدون دلائلبسیار مهم باشد
بالاخره من یکبار ژنرال هویزر را باتفاق سفیر امریکا اقای سولیوان ملاقات کردم.تنها چیزی که مورد علاقه هردو انها بود دانستن روز و ساعت حرکت من از ایران بود.ژنرال هویزر از ارتشبد قره باغی رئیس ستاد ارتش ایران خواست که ملاقاتی بین او و بازرگان ترتیب دهد.ارتشبد قره باغی این ملاقات را به من گزارش داد. نمیدانم در این ملاقات چه گذشت, میدانم که ارتشبد قره باغی از تمام قدرت خود استفاده کرد تا ارتش ایران را از هرگونه اقدام و تصمیمی بازدارد........................................
پس از اینکه من ایران را ترک کردم, ژنرال هویزر باز چندین روز در ایران اقامت داشت. در این هنگام چه گذشت ? تنها چیزی که میتوانم بگویم اینست که ربیعی فرمانده نیروی هوائی ایران طی محاکمه اش به قضات گفت: ژنرال هویزر شاه را مثل موش مرده به خارج از کشور پرتاب کرد
۲۵۱۴۰ - تاریخ انتشار : ۲۰ ارديبهشت ۱٣٨۹
|
از : داریوش ر
عنوان : پیشنهاد مطالعه
آقای پرسشگر جواب این سوالات تکراری شما هم آنلاین و هم در کتابخانه است. واسنادی هم از سیا هست که ممکن است جعلی باشد. شما که اینهمه از نظرات آکادمیک طرفداری می کنید استادان بسیاری در باره ۲۸ مرداد چیز نوشته اند. هم آنرا تایید و هم رد کرده اند. حالا نظر من و زرگر (که نظر ایشان محترم است) چه مشکلی را حل می کند. اتفاقا مخالفان شما هم همانقدر توهین می کنند که شما. شما بنام سلطنت طلب شروع می کنید انها هم جاب می دهند. منظور شما برای من روشن نیست. اما اگر هم طرفدار پادشاهی هستید خیلی ناآگاه و خرفتید. شما که اینهمه وقت دارید بهتر است بروید شخصا مطالعه کنید.
۲۵۱٣۹ - تاریخ انتشار : ۲۰ ارديبهشت ۱٣٨۹
|
از : فقط خواننده نظراتم
عنوان : اخبار روز گرامی، نظرات را کمی بطرف راست سوق دهید تا مفهوم باشد. مرسی عزیزان پر کار.
اخبار روز گرامی، ستون نظرات را تنظیم بفرمایید تا کل نظرات دیده شوند. در حال حاضر بخش چپ ستون قلدر کلی از حرفها را ناجوانمردانه خورده است. لطفا به داد کلمات در آخر سطر برسید تا نظرات مفهوم باشند. ممنونم.
اخبار روز گرامی، نظرات را کمی بطرف راست سوق دهید تا مفهوم باشد. مرسی عزیزان پر کار.
۲۵۱٣٨ - تاریخ انتشار : ۲۰ ارديبهشت ۱٣٨۹
|