یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

مراقب جنبش باشیم... - محمدعلی اصفهانی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : کارگر دهقان

عنوان : اصفهانی و سیاست
آقای اصفهانی باید برود دنبال روزنامه نگاری و کارهای فرهنگی و ترانه سرایی. جدایی او از شورای ملی مقاومت به رهبری مسعود رجوی باعث کشیده شدن او به جریانات عقب مانده گشته و مقالاتش عکس العملی و در ضدیت با دوستان و رفقای قدیمی اش می باشد. گردهمایی مجاهدین در فرانسه و حضور سیاستمداران خارجی باعث افشای بیشتر جمهوری اسلامی و بر نامه اتمی اش می شود که بسود جهان و منطقه و مردم ایران می باشد. حمایت ۲۰۰۰ از شهرداران فرانسه و ۳۵۰۰ نماینده مجلس از سراسر اروپا و جهان باعث خوشحالی هر مخالف خامنه ای و احمدی نژاد می باشد.
۲۹۱۱۰ - تاریخ انتشار : ۱۴ تير ۱٣٨۹       

    از : زرنگی یک کامنت گذار

عنوان : زرنگی یک کامنت گذار!
نویسنده در هیچ جای این نوشته، دیگران را از کسی نترسانیده است، و بر روی تقویت جنبش سبز به عنوان آلترناتیو واقعی تاکید کرده است.
شخصی به نام مستعار «نیاز»، با زرنگی خواسته است همان خط رژیم را برود، و مبتذل تر این است که با این وجود، این کامنت گذار محترم یا محترمه، به فکر نصیحت کردن نویسنده هم افتاده است که نباید با همان شیوه رژیم با مجاهدین برخورد کرد. و البته منظور خودش را هم از این کلام خودش توضیح داده است: نباید اصلا مجاهدین را به حساب آورد!
خیر! این زرنگی ها فایده ای ندارد، و همچنان که نویسنده در سطور آخر مقاله خود نوشته است:
«نه اشتباه محاسبه ی ناشایست و زشت یک جریان سیاسی، در مبارزه با حاکمیت را می توان با جنایات آشکار و عالمانه و عامدانه ی این بساط خلافت و ولایت، همسنگ و همسان دانست؛ و نه مردم ایران کوچک ترین تجاوزی به ساحت حتی دور ترین منسوبین به آن جریان را نادیده خواهند گرفت و بی پاسخ خواهند گذاشت. آنجا دیگر، همه چیز از نو تعریف می شود. آنجا دیگر، سخن از رودررویی با دشمن مشترک همه ی ماست. سخن، آنجا دیگر از جنسی دیگر است. آنجا دیگر، سخن از جنس همان دریای خونی است که مرز میان مردم با سراپای حکومت ضد مردم را تعیین می کند. حکومتی که باید برود. و... خواهد رفت.»
۲۹۰۲۴ - تاریخ انتشار : ۱٣ تير ۱٣٨۹       

    از : نیاز

عنوان : همایش ساندیس خوران را بزرگ نکنید.
مجاهدین خلق به جای پیدا کردن راهکارهایی برای همیاری و همکاری با اپوزیسیون ایرانی تنها روی جلب توجه نیروهای خارجی انهم از نوع بولتن ها و ازنا ها سرمایه گذاری میکنند. البته با توجه به ساختار و روشهای غیر دموکراتیک این سازمان امیدی که کسی از نیروهای اپوزیسیون ایرانی به آنها بپیوندد چندان هم زیاد نیست. حتی گروههای حقوق بشری مایل با همکاری با آنها نیستند. متاسفانه بخش بزرگی از شرکت کنندگان تجمع پاریس اصلا از اعضا و هواداران سازمان مجاهدین نیستند بلکه ساندیسخورانی هستند که تنها برای سفر چند روزه به پاریس پیه شرکت در این اجتماع را بخود میمالند، که حتی عده ای هم خارجی در میان آنهاست. این را از گزارشی که به مناسبت گردهمایی گذشته مجاهدین در گویا و سایت های دیگر منتشرشد میگویم. وقتی از یکی از دوستان خوبم که خود هوادار مجاهدین است دلیل این روش ناسالم را می پرسم میگوید که جمهوری اسلامی هم خودش این روش را بکار میبرد و ساندیس خور به خیابان می آورد، پس چرا ما نکنیم. عجب توجیهی! این روشها شاید کوتاه مدت بتواند عده ای را تحت تاثیر قرار دهد اما بی پرنسیبی همیشه باعث بی اعتبار شدن سازمانهای سیاسی میشود. پس مجاهدین هم بهتر از عالیجنابان اتاق فکری سبز دچار توهم نیستند که در دنیای مجازی خود سرگرم ریاست هستند...
با همه اینها بر خلاف آقای اصفهانی باید این واقعیت غیر قابل انکار را پذیرفت که سازمان مجاهدین هم نماینده بخشی از جامعه ماست و اگر قبولشان نداریم به جای صرف هشدار و ترساندن دیگران از این سازمان در درجه اول بر روی تقویت آلترناتیو های بهتر تمرکز کنیم و روش های رژیم ملاها را علیه آنها بکار نبریم. شاید بزرگنمایی نکردن آنها،چنانکه نیستند، بهتر است. جان بولتن و ازنار نیز چنانکه کاربری اشاره کرده، مدل های از دور خارج شده هستند که لابد کار بهتری از شرکت در چنین مجامعی ندارند. شاید هم آمده اند ساندیس بخورند.
۲۹۰۱٣ - تاریخ انتشار : ۱٣ تير ۱٣٨۹       

    از : جالب است، نه؟

عنوان : نظر شما درباره ایمیل خدا چیست، آقای محمد وعلی و اصفهانی؟ نظرات مجاهدین خلق در مورد این ایمیل جالب نخواهند بود، بنابراین، لطفا بخودتان زحمت اظهار نظرندهید.
زنده باد سکولاریسم.

نظر شما درباره ایمیل خدا چیست، آقای محمد و علی و اصفهانی؟ نظرات مجاهدین خلق در مورد این ایمیل جالب نخواهند بود، بنابراین، لطفا بخودتان زحمت اظهار نظر ندهید.


«تکذیب و برائت خداونت از بندگانش

می گویند خداوند متعال در یک ای میل ۱۴ ماده ای وجود خود را تکذیب و از همه آنها که نادانی و خرابکاری های خود را به اسم او می نویسند، اعلام برائت نمود. متن این ای میل به پستچی هم رسیده که برای اطلاع شما، بندگان، منتشر می گردد:

«۱- من اصلا وجود ندارم ؛ بروید مثل آدم زندگی تان را بکنید و این قدر داستان و شعر درست نکنید.

خودتان مرا درست کردید که کاسبی کنید و سر همدیگر کلاه بگذارید ، چرا پای مرا وسط می کشید؟!

۲- اگر من خدایم چرا موسی را بفرستم بگویم شنبه را تعطیل کند و عیسی را بفرستم بگویم یک شنبه را و محمد را بفرستم بگویم جمعه را؟

۳- چرا کاری کنم که عیسوی شرابش را در کلیسا بنوشد و مسلمان به جای شراب شلاق بخورد؟

۴- اگر من وجود می داشتم و این قدر مهربان می بودم که همه دین ها می گویند چرا بیشتر تلفات تاریخ و جنگ ها در تاریخ با نام دین و انجام تکلیف دینی و هدایت مردم و بردن مردم به بهشت و به اسم من گرفته است؟

۵- اگر من خدا هستم، پس چرا این همه آدم کج و معوج به اسم من روی زمین خدایی می کنند و کلید بهشت می فروشند و این دنیا را برای مخلوقات من جهنم کرده اند؟

۶- خدایی که به عبادت محتاج باشد ، خدایی که قسم بخورد جهنم اش را از نافرمانان پر می کند ، خدایی که فقط محبان علی را به بهشت راه بدهد و بقیه پیامبرانش بشوند زرشک، خدایی که بگوید زمین آزمایشگاه است و آدم ها موش آزمایشگاهی و وعده تمام آن چه را در زمین حرام کرده، در بهشت وعده بدهد، بابا، من نیستم! من این خدا نیستم.

۷- بروید مغزتان را به کار بیندازید و بیخود بی عرضگی هایتان را به اسم این که من چیزی می دانم که شما نمی دانید نگذارید.

۸- اگر نمی توانید از پس گردن کلفت هایتان بر بیائید چرا پای مرا وسط می کشید ؟ نخیر، اصلا قرار نیست من در آن دنیا حساب لات و لوت های این دنیا را برسم.

۹- اگر عرضه دارید خودتان از خجالت شان در بیائید و الکی خودتان را لوس نکنید که شاید جواز عبور به بهشت بگیرید. از این خبرها نیست.

۱۰- یعنی چه دست روی دست می گذارید و منتظرید که یکی از راه برسد؟ من که قرار نیست کسی را بفرستم. حالیتان شد؟ به نام من دکان باز کرده اند. من اصلا شماره ثبت این دکان ها را نمی شناسم. نیستم که بشناسم. نبوده را که از بوده آگاه نیست.

۱۱- همه شماها چند میلیارد سلول خاکستری در آن مغزهایتان دارید. همان ها را به جای تسبیح و استخاره به کار بیندازید. از مغزتان استفاده کنید تا فاسد نشود.

۱۲- اگر خودتان در قدرت طلبی و فریبکاری روی «قلعه حیوانات» را هم سفید کرده اید و به همه دنیا گند زده اید، چرا هی می گوئید قضا و قدر من است؟ یعنی اگر من خدا می بودم به اندازه این مدیر گوگل عرضه نداشتم یک دم و دستگاه درست و حسابی راه بندازم که هم کارمندش راضی باشد و هم مصرف کننده اش؟!شما یک بار در این تارنما ها Sign In می کنید تا دو هفته برایتان بس است و لازم نیست روزی چند بار جلویش خم و راست بشوید و هزار خواهش و تمنا کنید تا سرویس هایش مثل ساعت کار کند.

۱۳- وضع دعا و نفرین هایتان هم از همه بدتر است! بهتان گفته باشم که ۹۹/۹۹ درصد این دعاها Spam است و اصلا در Mail Box من ظاهر نمی شود (تازه اگر باشم !) خیالتان راحت شد؟ آخر یعنی چه که هی می گویید: خدایا همه را خوشبخت کن! اگر قرار باشد همه خوشبخت باشند و شما هم فکر می کنید بهشت و جهنم وجود دارد، پس چه کسی جهنم را رفت و روب کند؟ دیدید حالا عقل تان را به کار نمی برید؟

۱۴- شما هیولایی از من ساخته اید که اصلا وجود ندارد. مثل آدم زندگی کنید و هی خرابکاری هایتان را به من نسبت ندهید که من نیستم»!
۲٨٨٨۲ - تاریخ انتشار : ۱۱ تير ۱٣٨۹       

    از : صابر ب

عنوان : آرزوهای آقای اصفهانی در احمدی نژاد و حماس و شیخ نصرالله متبلور و زنده است
اندیشه عقب مانده جهان سومی و ضد غربی توسط خمینی گسترش و پراکنه شد و در عمل در ایران و لبنان و فلسطین اجرا می شود. آقای اصفهانی فقط در نوشته هایش خیالپردازی رمانتیک دارد. اگر این فرد با خود صادق بود در کنار اینها می ماند . این نوع اندیشه های جنون آمیز را کیانوری و بهشتی برای خدمت به خمینی تئوریزه نمودند و آقای اصفهانی فقط یک پیرو صدیق آنهاست.
۲٨٨۷۹ - تاریخ انتشار : ۱۱ تير ۱٣٨۹       

    از : پروین

عنوان : زبان چپ های ایران و نگرانی های همیشگی شان
نظر م. خرم مقاله آقای اصفهانی را بهتر تفسیر کرده، دوباره بخوانیم

از : م - خرم

عنوان : بیائید با هم سری به ایران آرمانی آقای اصفهانی بزنیم!
آقای اصفهانی معتقد به پدیده ای ست بنام «امپریالیسم» که نابکارترین و درنده ترین جناحش «نئوکانسرواتیوهای آمریکائی» اند و آنان را دشمنان سوگند خوردهء مردم ایران می داند.
بنابراین در ایران آرمانی جناب اصفهانی، ایرانیان باید قاعدتاً در آینده هم برای زدودن این لکهء ننگ یعنی امپریالیسم از دامن تاریخ بشری که ضمناً دشمنان سوگند خوردهء مردم ایرانند، لباس رزم به تن کنند.
آقای اصفهانی اسرائیل را «بنیادگرائی نژاد پرست و نسل کش» می دانند.
بنابراین چه چیز بدیهی تر از این که مردم ایران اگر نه لزوماً به محو اسرائیل از نقشهء جهان، که دستکم به دشمنی با این رژیم نژاد پرست و نسل کش مبادرت کنند.
آقای اصفهانی با «بیماری استقرار دمکراسی از دمشق تا تهران» مخالفند و دلخور از این که با روی کار آمدن اوباما این ویروس ریشه کن نشده و مشغول بازسازی خویش به منظور بازتکثیر خویش است.
بنابراین مردم ایران باید در ایران آرمانی آقای اصفهانی طرح «استفرار دمکراسی از دمشق تا تهران» را به زباله دان بریزند و مراقب باشند که ویروس این بیماری که خود را در موجود سه سلولی واحدی بنام «بوش – رامسفلد – چینی» بروز داده و از طریق «حاکمان جنگ طلب اسرائیل»، خاورمیانه را یکسر آلوده کرده و می کند، از سطح جهان محو شود.

آقای اصفهانی به برخی «پرنسیپ های ارزشی!» معتقدند که اگر به این «پرنسیپ های ارزشی شان» لطمه ای نخورد، به هیچ روی و به هیچ عنوان و به هچ بهانه یی ـ هرگز در هیچ زمانی نمی خواسته و نمی خواهند و نخواهد خواست که بر تضادهای موجود در میان نیرو های اپوزیسیون دامن زنند.
پس تا اینجا این ایران آرمانی جناب اصفهانی مبتنی خواهد بود بر یک سری «پرنسیپ های ارزشی!» از جمله مبارزه با امپریالیسم و «حاکمان جنگ طلب اسرائیل» و مبارزه با ویروس بیماری «استفراردمکراسی از دمشق تا تهران».
مردم ایران قطعاً متوجه هستند که ایران آرمانی جناب اصفهانی را، دستکم در عرصهء سیاست خارجی، هم اکنون حتا از جنس مرغوب ترش در اختیار دارند. سیاست های داخلی و خارجی شان را «پرنسیپ های ارزشی!» تعیین می کند، هم دشمنی با امپریالیسم و استکبار دارند و هم با صهیونیسم در نبردند. منتظر بمانیم تا با افاضات بیشتری از ایشان آشنا شویم و پی ببریم آقای خامنه ای و سپاه پاسداران و آقای احمدی نژاد کدام بخش هائی از آرمان های ایشان را نادیده گرفته اند که ایشان را اینچنین بخشم آورده است.
۲٨٨۷۶ - تاریخ انتشار : ۱۱ تير ۱٣٨۹       

    از : داور -

عنوان : رهبری جنبش
ضمیر سوم شخص گرامی، درود بر تو. همانقدر که وابسته قلمداد کردن مجاهدین به امپریالزم غیرواقعی است، رژیم مالی کردن شاعر توانای مردمی و مبارز محمد علی اصفهانی، کاری مضحک و حتی شقاوت بار است و مرتکب آن، بی اخلاق، بی منطقی و دست تهی خودش را به نمایش می گذارد.
اما انتقادی که به ایشان (و به شیوه ای که دارد عمومیت پیدا می کند) دارم تضعیف رهبری بالفعل جنبش سبز است. شکل خصمانه آن جارزدن ۲۴ ساعته گذشته "سیاه" موسوی و کروبی است (و بر منکرش لعنت). برای اینها موسوی و کروبی زمانی اوکی هستند که مرده باشند وگلوله دخمه نشینان وگزمه ها گلوی اینها را نیز بدرد . کما این که این ها چشمشان را بر روی سوکواری موسوی بر پیکر خونین برادر زاده اش بستند که پیام و هشدار ولی فقیه به خود او بود . شکل دوستانه تضعیف مته به خشخاش گذاشتن به مواضع کنونی آنهاست. با فروکش کردن موقت اعتراضات خیابانی همه به جان این دو افتاده اند. انصاف باید داد که خلق آن جنبش باشکوه تاریخی به مدد حضور شجاعانه اینها در صحنه صورت گرفت. آنها - چه اعتقادشان باشد و چه تاکتیک شان برای کشاندن بخش عظیمی از بدنه رژیم به صحنه و نگهداشتن اندکی حاشیه امنیتی برای قشر پیش برنده جنبش - ناگزیرند با همین ادبیات حرف بزنند. گذاشتن مطالبات سنگین تر فرا مرحله ای روی میز آنها ، دلسرد کردن میلیون ها مردمی است که زیر اسم و عکس سبز آنها به خیابان آمدند.قضاوت من این است که - بجز موارد استثنا و میکروسکوبی - خارج کشور(بخصوص سازمان های سیاسی چپ) در این یک سال ، کاری جز تضعیف جنبش سبز نداشته است و ولی فقیه یک تشکر به همه آن ها بدهکار است!
۲٨٨۶۶ - تاریخ انتشار : ۱۱ تير ۱٣٨۹       

    از : سهند نسیمی

عنوان : ناله نگراری های تکراری
اقای اصفهانی: ادعا کرده اید که نمی خواهید تکرار مکررات کنید ولی این نوشته تان مانند همه نوشته های قبلی خود و تقریبا همه نوشته های روشنفکران و نخبه گان فرهنگی و سیاسی فارس تکرار میلیون بار شکایت نامه هایی است که هر بچه دبیرستانی هم بامحتویاتش اشنایی دارد. بجای ضجه و ناله و شکایت نامه نوشتن جرات کرده و سهم خود و هم کیشان تان در بوجود آوردن این شرایط اسفناک و فاجعه آمیز ایران را قبول کنید. من فقط دولت ایران را مقصر نمی دانم. شما ها در این هشتاد سال با سکوت تان در رابطه با تبعیض های اشکار و علنی بر علیه اکثریت مردم ایران دولت های ایران را جری تر کرده و دست شان را برای ماجراجویی ها باز گذاشته اید. مطمین باشید که اتحاد آحاد مردم ایران میلیون ها مرتبه از برگذاری تظاهرات میلیونی بر علیه آمریکا در سرتاسر دنیا کارارا تر است. امثال شما با سکوت تان این اتخاد را از بین برده اید و الان فکر می کنید که با این انشا ها می توانید اب به جوب رفته را باز گردانید.

قبل از حمله آمریکا به عراق ناتانیاهو در تلویزیون در جواب سوال اینکه اگر جنگ در گیرد و مردم در اروپا به خیابانها بریزند چکار خواهید کرد ؟با بی شرمانه مخصوص به خود جواب دادند که تظاهر کننده بعد از یکی دو روز جیغ و داد خسته شده و به خانه هایشان بر خواهند گشت. گذشت دورانی که این گونه ناله نویسی هاو تطاهرات خیابانی-- اگر هم بتوانید هزار نفر را به خیابان بکشانید-- تاثیری در تصمیم گیری سیاستمداران می توانست داشته باشد.
در ایران هر اتفاق بد و فاجعه آمیزی رخ دهد من امثال شما و تقریبا همه روشنفکران فارس را همراه دولت ایران مقصر خواهم دانست.

راستی: با کدام رمل و اسطرلاب پیدا کرده اید که آمریکا به ایران حمله اتمی خواهد کرد.؟ در حالیکه اکثر مردم جهان موافق حمله نظامی آمریکا به ایران هستند مگر آمریکا مانند زمامداران ما بی تجربه است که این فرصت طلایی را با بکار بردن سلاح های غیر متعارف-- که اکثر مردم جهان مخالف استفاده اش هستند--- از دست بدهد.؟
آمریکا مگر اینکه ایران بخواهد از سلاح های غیر متعارف -- مانند شیمیایی-- استفاده کند در تحت هیچ شرایطی نمی تواند از سلاح هسته ای استفاده کند. همانطوریکه قبل از شروع اشغال عراق قاطعانه به صدام اخطار داده بودند که در صورت استفاده از سلاح های شیمیایی و بیواو÷یکی با سلاح اتمی پاسخ خواهد شنید همچو اخطاری هم به ایران خواهند داد
۲٨٨۵٣ - تاریخ انتشار : ۱۱ تير ۱٣٨۹       

    از : عاقل میم ن

عنوان : جمهوری اسلامی با شعار امده اما با شعار نمی رود
جنابعالی از چه وحشت دارید ؟ از سرنگونی جمهوری اسلامی ؟ یا از حفظ و بقای جمهوری اسلامی ؟ اصلا خط و مشی شما چه هست ؟ کسی که مخالف جمهوری اسلامی باشد حتی دشمن دشمن خودش را دوست می داند و در مسیر او پیش می رود چون می داند هدف دشمنش هم نابودی دشمنش است اما جنابعالی اگر فقط به فرض جمهوری اسلامی را دشمن بدانید حاضرید تمام دشمنشانش را برانید چون فقط به یک دشمن فکر می کنید در صورتی که اشتباه مطلق می کنید شما دشمن تان را بسیار ضعبف می بینید و فکر می کنید فقط با شعارهای سرنگونی می توانید به جنگش بروید و سرنگونش کنید درحالیکه کاملا اشتباه می کنید جمهوری اسلامی با شعار امده است اما با شعار نمی رود مطمئن باشید باید با همین دشمنانی مثل جان بولتن ها که از ایشان یاد کردید و بیزار هستید و امپریالیسمشان می خوانید ان هم از نوع طاعونی اش !! متحد و همراه بشوید در غیر این صورت جمهوری اسلامی تا من و تو زنده هستیم برکنار نخواهد شد حتی قوی تر هم شده و نسل های بعدی توان سرنگونی اش را نخواهند داشت
۲٨٨۴۹ - تاریخ انتشار : ۱۱ تير ۱٣٨۹       

    از : م - خرم

عنوان : بیائید با هم سری به ایران آرمانی آقای اصفهانی بزنیم!
آقای اصفهانی معتقد به پدیده ای ست بنام «امپریالیسم» که نابکارترین و درنده ترین جناحش «نئوکانسرواتیوهای آمریکائی» اند و آنان را دشمنان سوگند خوردهء مردم ایران می داند.
بنابراین در ایران آرمانی جناب اصفهانی، ایرانیان باید قاعدتاً در آینده هم برای زدودن این لکهء ننگ یعنی امپریالیسم از دامن تاریخ بشری که ضمناً دشمنان سوگند خوردهء مردم ایرانند، لباس رزم به تن کنند.
آقای اصفهانی اسرائیل را «بنیادگرائی نژاد پرست و نسل کش» می دانند.
بنابراین چه چیز بدیهی تر از این که مردم ایران اگر نه لزوماً به محو اسرائیل از نقشهء جهان، که دستکم به دشمنی با این رژیم نژاد پرست و نسل کش مبادرت کنند.
آقای اصفهانی با «بیماری استقرار دمکراسی از دمشق تا تهران» مخالفند و دلخور از این که با روی کار آمدن اوباما این ویروس ریشه کن نشده و مشغول بازسازی خویش به منظور بازتکثیر خویش است.
بنابراین مردم ایران باید در ایران آرمانی آقای اصفهانی طرح «استفرار دمکراسی از دمشق تا تهران» را به زباله دان بریزند و مراقب باشند که ویروس این بیماری که خود را در موجود سه سلولی واحدی بنام «بوش – رامسفلد – چینی» بروز داده و از طریق «حاکمان جنگ طلب اسرائیل»، خاورمیانه را یکسر آلوده کرده و می کند، از سطح جهان محو شود.

آقای اصفهانی به برخی «پرنسیپ های ارزشی!» معتقدند که اگر به این «پرنسیپ های ارزشی شان» لطمه ای نخورد، به هیچ روی و به هیچ عنوان و به هچ بهانه یی ـ هرگز در هیچ زمانی نمی خواسته و نمی خواهند و نخواهد خواست که بر تضادهای موجود در میان نیرو های اپوزیسیون دامن زنند.
پس تا اینجا این ایران آرمانی جناب اصفهانی مبتنی خواهد بود بر یک سری «پرنسیپ های ارزشی!» از جمله مبارزه با امپریالیسم و «حاکمان جنگ طلب اسرائیل» و مبارزه با ویروس بیماری «استفراردمکراسی از دمشق تا تهران».
مردم ایران قطعاً متوجه هستند که ایران آرمانی جناب اصفهانی را، دستکم در عرصهء سیاست خارجی، هم اکنون حتا از جنس مرغوب ترش در اختیار دارند. سیاست های داخلی و خارجی شان را «پرنسیپ های ارزشی!» تعیین می کند، هم دشمنی با امپریالیسم و استکبار دارند و هم با صهیونیسم در نبردند. منتظر بمانیم تا با افاضات بیشتری از ایشان آشنا شویم و پی ببریم آقای خامنه ای و سپاه پاسداران و آقای احمدی نژاد کدام بخش هائی از آرمان های ایشان را نادیده گرفته اند که ایشان را اینچنین بخشم آورده است.
۲٨٨۴۷ - تاریخ انتشار : ۱۰ تير ۱٣٨۹       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۲۱)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست