از : فرهاد زانیچ خواه
عنوان : چرا دموکراسی شورائی یا کارگر در نطفه خفه شد؟
آقای قراگوزلو در پاراگراف ۴ این نوشته موضوع بسیار مهمی را شروع کرده که بنظر من بسیار حائز اهمیت ست اگر در این موضوع بحث کنیم و به توافق برسیم بسیاری از مسائل بعدی تاریخ راحت تر هضم خواهد شد.
« باری در این مقاله – که به نوعی بخش دوم مقاله ی "دموکراسی نئولیبرال در بن بست" است – برآنم تا نشان دهم که دموکراسی سوسیالیستی (کارگری) به منزله ی عالی ترین مرحله ی تکامل دموکراسی از سوی مارکس تئوریزه شده و تحت عنوان دیکتاتوری پرولتاریا یا حاکمیت اکثریت (حاکمیت دولت کارگران) تدوین گردیده و از سوی بلشویک ها به نام دموکراسی شورایی یا دموکراسی کارگری نیز به کار رفته است. گیرم نوزاد آن دموکراسی به دلایل مختلف از جمله عدم انتقال طبقاتی، ناکامی در لغو مالکیت خصوصی، شکل بندی سرمایه داری دولتی (اقتصاد بازار + برنامه) بوروکراتیسم حزبی و... در نطفه خفه شده است.»
چرا دموکراسی شورائی یا کارگر در نطفه خفه شد؟
آیا «دلایل مختلف » همان ست که آقای قراگوزلو بر شمرده؟
٣۱۵۹۵ - تاریخ انتشار : ۲۶ مهر ۱٣٨۹
|
از : روشنگر
عنوان : باعث خوشحالی است
واقعا باعث خوشحالی است که مقالات دکتر قراگوزلو در دسترس علاقمندان بیشتری قرار گرفته است. بعد از سالها انجماد فکری در اپوزیسیون به اصطلاح چپ این مقالات بحث های جالبی را در روشنفکران و فعالین سیاسی بوجود آورده است. در اینجا از نویسنده محترم تشکر می کنم که به ارتقا فکری فعالین سیاسی کمک می کنند. در ضمن خواندن نظرات جناب صبوری نیز خیلی مفید بوده اند. خوشحال می شوم ایشان نیز نظرات خود را در صورت امکان وقت با ما در میان بگذارند. موفق باشید.
٣۱۵٨۹ - تاریخ انتشار : ۲۶ مهر ۱٣٨۹
|
از : رهگذر
عنوان : اهداف دور از دسترس بدون توجه به ملزومات آن ناشی از عدم شناخت واقعیات جامعه است
حضرت قراگوزلو، شما به کمتر از وضعیت آرمانی درحال حاضر رضایت نمیدهید. نیل به جامعه آرمانی فارغ از بهرهکشی بر اساس خواست اکثریت جامعه ملزوماتی طلب میکند که آگاهی و تشکیلات در صدر آن است. شما و امثالهم اگر واقعا خواستار تغییر وضعیت موجود هستید، چه راهکاری را در ایران فعلی پیشنهاد میکنید؟ تنزهطلبی و متهمکردن تقریبا تمامی فعالین سیاسی به هواداری اقتصاد بازار محور، دور از واقعیت است. شما درشرایط وضعیت بسیار ضعیف تشکیلاتی کارگران، چگونه خواستار ایجاد دمکراسی کارگری هستید. بخش تولیدی اقتصاد در رقابت نفس گیر با واردات با ورشکستگی کامل مواجه است. در این شرایط، مسئله اشتغال و تامین نیازمندیهای اولیه خانواده هدف اول کارگران است. بدون تقویت اقتصاد ملی، قدرتمندی و تشکل کارگران، توهم مضحکی بیش نیست. گام اول، مبارزه با استبداد فاسد و غارتگر است. در شرایط نسبتا آزاد میتوانید از نیروهای مولد دفاع کرده و گامهای عملی در پیشبرد برنامه عدالتخواهی خود بردارید. با فحاشی به موسوی فقط به تحکیم باند فاسد و غارتگر خامنهای کمک میکنید. موسوی حداقل در دوران نخستوزیری نشان داد که مدافع اقتصاد ملی مولد است. هنر مبارزه، محقق کردن ممکنات با صرف هزینه لازم است. منفعت عامه مردم و زحمتکشان در امروزه روز در تزلزل حاکمیت فاسد و ضد بشر است. اهداف دور از دسترس بدون توجه به ملزومات آن ناشی از عدم شناخت واقعیات جامعه است.
٣۱۵٨۶ - تاریخ انتشار : ۲۶ مهر ۱٣٨۹
|
از : فرهاد امیر کاظمی
عنوان : گنجی و سازگارا
به نطر من ماجرا خیلی روشن است و دوستانی که تازه از راه رسیده اند کمی به خود تکان بدهند و در نت عناوینی مانند موسسه کیتو و دالاس را پیدا کنند تا به ماهیت لیبرال های محترم پی ببرند. ننیم میلیون دلار به اکبر گنجی برای پیشبرد دموکراسی و آزادی در ایران . واقعا شرم آور است . ماجرا بقدری شور شد که حتی صدای مرتضی محیط که خود را طرفدار سبزها می داند را در آورد. واقعا عضویت محسن سازگارا در موسسه دالاس چگونه تفسیر می شود . این چه مبارزه ای است که باید مورد حمایت جورج بوش جنایت کار یاشد. از سایت اخبار روز می خواهم برای روشن شدن ماجرا قضیه کیتو و دالاس را برای خوانندگان جوگیر خود روشن کند تا بدانند که این اصلاح طلبان با پول چه کسانی مشغول اصلاحات هستند. مبارک است پیوند بوش و موسوی و گنجی و سازگارا و و سروش و پوپر و هایک و فریدمن و ریکاردو و آدام اسمیت .
٣۱۵٨۵ - تاریخ انتشار : ۲۶ مهر ۱٣٨۹
|
از : صبوری
عنوان : باغ بی برگی
جای تاسف است که در یکی از کامنت ها منتقدی نیافتم که از صفحه سه به بعد مقاله نکته ای قابل نقد یافته باشد. نویسنده تاریخ تحول دموکراسی را دوره می کند رابطه دیالکتیکی دموکراسی و آزادی را توضیح می دهد وثابت می کند دموکراسی اگر اعمال سیاست اکثریت بر اقلیت باشد آنگاه دموکراسی کارگری (اغلب مخالفان مفهوم مارکسیستی کارگر را نمی فهمند و آنرا با مفهوم رایج مخدوش می کنند.) دمکراسی گروه بزرگتری از انسانها می باشد. فردی اعتراض می کند که این خیال بافی ها چیست. حتی اگر به زعم آن حضرت دموکراسی که نه از آزادی بهره جوئی و استثمارکه از آزادی برابری دفاع می کند رویائی است آیا الآن رویائی فکر کردن گناه است یا اصلآ رویائی فکر کردن محکوم است؟
اگر فردی مثل قره گوزلو معتقد است که ما به انتهای تاریخ نرسیده ایم و هنوز راه درازی داریم که طی کنیم در شگفتم چرا این مطلب جماعتی را عصبی می کند.آیا این عصبیت نشان از اثر گفته های قره گوزلو ندارد؟ ندیدم این سینه چاگان سبز توضیح دهند که آیا با برابری موافقند یا فکر می کنند فعلآ زود است از آن صحبت کرد.اگر انسان را برابر نمی دانند که من با آنها صحبتی ندارم مشتی نژادپرست هستند وبس ولی اگر به برابری انسان اعتقاد دارند اما معتقند رسیدن به این هدف زمان میبرد آنگاه واضح توضیح دهند برنامه آنها برای ایجاد جامعه برابر چیست. قره گوزلو ثابت می کند علیرغم نتایج اسفبار سرمایه داری دولتی روسیه بنام سوسیالیزم پروژه سوسیالیزم منسوخ شده نیست هر آنچه در جوامع سرمایه داری امروز ارزش انسانی دارد ما حصل جنبش سوسیالیستی و کارگری بوده. تجربه چند دهه اخیر نشان می دهد در غیاب جنبش کارگری قدرتمند سرمایه داری با حمله به دست آوردهای کارگری ماهیت وحشی ضد انسانی خود را نشان می دهند.
در مورد جنبش سبز هم قره گوزلو معتقد است اتحادی نا نوشته از نیروهای بازار محور تشکیل شده اینها قصدشان روانکاری جرخ استثمار و طولانی کردن عمر روابط سرمایه داری است. من تا کنون ندیدم حتی موسوی و کروبی و خاتمی و عمله اکله اشان در غرب و اپوزیسیون لیبرال صحبتی یا کلمه ای علیه روابط نا برابر اقتصادی بیان کرده باشند. پس وی اتهام نمی زند حقیقتی تلخ را بیان می کند بعضی چنان آشفته می شوند که گویا وی بدروغ گفته مثلآ نگهدار سوسیالیست است .
٣۱۵۷٨ - تاریخ انتشار : ۲۶ مهر ۱٣٨۹
|
از : JAHAN
عنوان : یک کار ساده
به گمان من یک صفت برژوایی به هر جنبشی که در آینده در ایران شکل خواهد گرفت بچسبانید تا خیال آقای قراگوزلو راحت شود. راستی دمکراسی کارگری چه فرقی با دمکراسی غیر کارگری دارد؟
٣۱۵۷۴ - تاریخ انتشار : ۲۵ مهر ۱٣٨۹
|
از : خواننده
عنوان : این حاشیه امن، مبارکتان باد آقای قراگزلو!
آیا واقعا مشکل امروز ما مبارزه با دیکتاتوری در کنار توده های حاضر در این جنبش است، یا تبلیغ «مرحله سوزانی» و برداشتن سنگ بزرگی که علامت نزدن است؟
مترادف کردن نام چند نفر که به انجام وظایف محوله در صدای آمریکا مشغولند، در هم آمیختن خشک و تر، و... و... با جنبش، و به جای دیکتاتوری، مستمرا کسانی را که در حال حاضر دارند با این دیکتاتوری می جنگند به زیر ضرب بردن، برای آقای قرگزلو که در ایران به راحتی در حال کار و انتشار کتاب و بیا و برو هستند، حاشیه امن ایجاد می کند، و کسانی که نسرین ستوده ها (از همراهان این جنبش) را در زیر شکنجه تا مرحله مرگ می برند، طبیعی است که دست و بال کسی را نبندند که او و امثال او و کل جنبشی را که علیه آن هاست در عمل به عنوان دشمن اصلی معرفی می کند. این حاشیه امن، مبارکتان باد آقای قراگزلو! مرا با شما سخنی نیست.
این را برای خوانندگان نوشته هایتان نوشتم.
٣۱۵۶٨ - تاریخ انتشار : ۲۵ مهر ۱٣٨۹
|
از : آرش
عنوان : حیران از سردبیری سایت: کامنت را با چنین ادبیاتی تحقیر و توهین می دانند و منتشر نمی کنند اما...
حیران از سردبیری سایت اخبار روز: کامنت را با چنین ادبیاتی تحقیر و توهین می دانند و منتشر نمی کنند اما...
"...حالا دیگر اصلاح طلبان با تلفیقی از مسهل پوپر + هایک + فریدمن اجابت مزاج می کنند!)
گروه ۵ لندن و ۳ واشنگتن بر همین پروسه شکل گرفت. اعضای این ستاد قرار بود در دولت آینده ی شیخ مهدی کروبی عهده دار مناصبی شوند. از عبدالکریم سروش تا عطاءالله مهاجرانی و همسرش – که رسماً به سود کروبی تبلیغ می کردند – علی رغم اشتباهات کودکانه یی همچون تاکتیک اسب تروا؛ در مدتی کوتاه توانستند، اپوزیسیون بورژوایی قدیمی را که از دو سه دهه ی پیش در غرب جا خوش کرده بود کنار بزنند و خود معرکه دار میدان کسب یا ترمیم قدرت سیاسی شوند. طی ۱۸ ماه گذشته افراد دیگری از ایران به این کمپین اضافه شده و به سرعت یک پای ثابث VOA و BBC و غیره را ساخته اند. این جماعت با دفاع بی چون و چرا از موسوی، کروبی، خاتمی و حتا رفسنجانی خود را نماینده یا سخن گو یا اتاق فکر جنبش سبز در خارج از کشور می خوانند. از سوی دیگر اپوزیسیون بورژواییِ افعی شده در غرب که اکنون اعتبار خود را نزد ارباب کم ارج می-بیند، ناامید از ائتلاف با سکولاریسم شبه فلسفی فقهی کدیور و سروش و گنجی و لیبرالیسم نهضتی عبدالعلی بازرگان برای اعاده ی حیثیت ضعیف شده ی خود و اثبات این ادعا که "ما حق آب و گِل داریم و تا ما هستیم اصلاح طلبان دولتیِ رانده شده کاره یی نیستند" به تدریج پرچم عقب مانده ی "جنبش سبز" را با عبارت فریب کارانه ی "جنبش دموکراسی خواهانه ی مردم ایران" عوض کرده و با بلند کردن پلاکارد ارتجاعی فدرالیسم و سکولاریسم نو و پلورالیسم و مدرنیسم و نظراتی از این قبیل سخت در تقلای احیای موقعیت بر باد رفته ی خویش هستند. "
آقاجان یه دیکتاتوری بیرحم گلوی مردم را گرفته داره همه را خفه می کنه. خب معلومه هم واکنش نشون میدن. برای درک این را که نباید انیشتن بود؟ جانم شما به دیگران چه کار داری... کار خودت را بکن.
٣۱۵۶۶ - تاریخ انتشار : ۲۵ مهر ۱٣٨۹
|
از : کیوان مهماندار
عنوان : چه باید کرد
جامعه ایران جامعه ای سرمایه داری ست و بورژوازی از صد سال پیش تا کنون به ندازه کافی رشد کرده و این رشد از سال ۱۳۳۲ و کودتای آمریکا - دربار شتاب گرفته و بعد از اصلاحات کشکی سال ۱۳۴۱ بورژوازی ایران تماما وابسته و ضد کارگر شده است این هشدار را دادم که دوستان به عمق مقالات آقای قراگوزلو با تامل فزونتری بیندیشند و بیخودی برای سرمایه داری کراواتی جبهه مشارکت و سکولاریستی نوری علا داد نزنند
می خواهم بدانم که در چنین شرایطی برای تحقق دموکراسی کارگری چه باید کرد؟ دوستان من را راهنمائی کنند.
٣۱۵۶۲ - تاریخ انتشار : ۲۵ مهر ۱٣٨۹
|
از : پیمان یزدی
عنوان : چرا سبزها؟
بودن یا نبودن ؟ مساله این است
وسوسه این نیست
بسیار خوب فرض کنیم این سبزهای طرفدار سرمایه داری نیز از کل جهان پاک شدند خب بعدش؟ به نظر من مشکل اصلی چنانکه دکتر محیط نیز در نقد نظرات دکتر قراگوزلو گفت در حال حاضر ارتجاع پیشا سرمایه داری ست و ما باید از سبزها حمایت کنیم تا به دموکراسی برسیم. دموکراسی بهتر از دیکتاتوری است هر عقل سلیمی این را می فهمد
این که چرا جناب قراگوزلو با این سماجت به سبزها چسبیده را نمی دانم.
٣۱۵۶۰ - تاریخ انتشار : ۲۵ مهر ۱٣٨۹
|