از : رحمان مرعشی
عنوان : ای شاعر عزیز
آخر آقای خویی قرن ۲۱ بعداز فجایع نیمه قرن گذشته که اتفاقا کل تاتارهای کریمه هم از بزرگترین قربانیان گروهی آن بودند، زشتی این کارها را صد چندان میکند. یک شاعر لغات زیادی برای توصیف خشونت در ید توانایی کلامی خود دارد. چرا نام ملتی را اینچنین به شیوه محافل افراطی نژادپرست بکار میبرید؟
٣۶٨۲۲ - تاریخ انتشار : ۲۱ فروردين ۱٣۹۰
|
از : شب نشین از تهران
عنوان : لعنت
چرا اقایان نظر مرا که لعنت فرستادم بر باعث و بانیان اصلی این جنایات منتشر نمی کنید. اخر در کدام خانه در کدام کاروانسرا در کدام شهر در کدام کشور اجازه می دهند مهمانان ناخوانده ای در آن ماوا کنند. چرا نظر مرا که با خواستی ست از خمینی و خامنه ای و مسعود رجوی و مریم رجوی منتشر نمی کنید. باید حکما و حتما همنظر شما باشم؟؟ اگر چند فحش به فارسها بدهم نظرم را منتشر خواهید کرد؟؟؟
٣۶٨۲۰ - تاریخ انتشار : ۲۱ فروردين ۱٣۹۰
|
از : مسعود بی بیان
عنوان : سکوت نیروهای آزادیخواه و دموکرات مانند تمام اشتباهات گدشته از پیشانی تاریخ پاک نخواهد شد.
من دانشجوی دهه۵۰ در کلاس های استاد خوئی بودم و آموزش های او را بسیار در زندگی بکار گرفتم و مانند او یاران فدائی ام شهید شدند و مانند او در تبعید هستم.
امروز باید برای انسانهائی که در قرار گاه اشرف بین زندگی و مرگ قرار دارند کاری کرد.
استاد خوئی بدرستی به قدرت برزگ اعتمادی ندارد و امیدش تمام آزادیخواهان جهانست.
اگر کسی در مذاکرات پشت پرده ی حکومت های دیکتاتوری مثل شاه و شیخ با سران قدرت ها تردیدی دارد که آنها برای نابودی نیروهای مردمی ،آزادیخواه و عدالتخواه همدست هستند بهترست تحقیق نمایند و خوش بینی سیاسی را کنار بگذارند..
فقط خواستم در اینجا نظر تمام انساندوستان را به این موضوع جلب کنم که در سالهای اخیر سیاست پناهنده پذیری کشورهای اروپائی به حداقل سطح خود تنزل نموده و مرزهای خود را بشدت بسته و تمام موازین کنوانسیون ژنو را زیر پا نهاده اند.
نگرانم اگر بر فرض محال رهبران مجاهدین از خر شیطان پائین بیایند و به خروج نیروهای خود از عراق تمکین نماید در شرائط امروز جهان امکان پدیرفتن مجاهدین بسیار سخت تر از گذشته می باشد.
بیم آن میرود مانند همان سازشی که برلوسکونی و قذافی برای جلوگیری از عبور پناهجویان آفریقائی از مدیترانه برقرار شده نیروهای مجاهدین نیز در یک بازی کثیف قربانی مطامع اروپا شوند.
چرا منوچهر هزارخانی ، مهدی سامع و سایر نیروهائی که هنوز ارتباط خود را با شورای مقاومت حفظ کرده اند به فکر نجات نیروهای قرار گاه اشرف نیستند. هر روز وضع بازگشت نیروها به اروپا و آمریکا دشوار تر میشود. سکوت نیروهای آزادیخواه و دموکرات مانند تمام اشتباهات گدشته از پیشانی تاریخ پاک نخواهد شد.
٣۶٨۱۷ - تاریخ انتشار : ۲۱ فروردين ۱٣۹۰
|
از : علی قره جه لو
عنوان : درباره اصطلاح
اعتراض آقای خوئی را درباره یورش به کمپ اشرف عراق توسط نیروهای نظامی حکومت عراق خواندم و با آن موافقم. ولی با آنچه موافق نیستم اصطلاح "تاتاروار" ایشان است! این کلمه هم مثل "ترک تازی" ، " عرب تازی" ... بار منفی و هم بوی تحقیر و نژاد پرستی می دهد. آقای خوئی بویژه که خود اصلیت ترک دارند، مطلقا باید از بکار بردن اصطلاحاتی که خاص پان ایرانیست های نژاد پرست است حذر کنند، زیرا موجودیت این دار و دسته ها به ضدیت با ترک و عرب گره خورده، و آنها بدون تبلیخ نفرت و دشمنی قادر به ادامه حیات نیستند!
٣۶٨۱۵ - تاریخ انتشار : ۲۱ فروردين ۱٣۹۰
|
از : رحمان مرعشی
عنوان : ای شاعر عزیز
آخر آقای خویی قرن ۲۱ بعداز فجایع نیمه قرن گذشته که اتفاقا کل تاتارهای کریمه هم از بزرگترین قربانیان گروهی آن بودند، زشتی این کارها را صد چندان میکند. یک شاعر لغات زیادی برای توصیف خشونت در ید توانایی کلامی خود دارد. چرا نام ملتی را اینچنین به شیوه محافل افراطی نژادپرست بکار میبرید؟
٣۶٨۱۱ - تاریخ انتشار : ۲۱ فروردين ۱٣۹۰
|
از : الف ب باران
عنوان : زمان زمان دفاع از آزادگی،آزدیخواهی و انسانیت است و در آن اجباری هم نیست !
وظیفه هر انسان آزادهای است که در مقابل ظلم و یا هر جنایتی مقاومت کرده و در توان خود آنرا افشا و محکوم نماید.این اعتقادات جدا از خطی مشی و طرز فکر سازمانی و یا فردی صورت خواهد گرفت و عاری از نقد و انتقادات گذشته خواهد بود.تمام احزاب ، سازمانها و آزادگان ایران و جهان دستگیری آقایان موسوی و کروبی را محکوم کردند بدون در نظر گرفتن سوابق گذشته و حال آنها ! هر کس که مجاهد نباشد طبیعی است که با این سازمان اختلاف نظر دارد و این اختلاف نظر دلیلی بر رها کردن افراد این سازمان در مقابل سگهای رها شده حکومت جنایتکار و فاسد وابسته عراقی ندارد.حمله به مجاهدین در حضور وزیر دفاع آمریکا در عراق صورت میگیرد و از طرف دیگر علی اکبر صالحی وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی حکومت عراق را برای این عمل تقدیر مینماید! همین امر ماهییت این سازمان را نشان میدهد! زمان زمان تصفیه حسابهای گذشته نیست ، زمان زمان دفاع از آزادگی،آزدیخواهی و انسانیت است و در آن هم اجباری نیست ! دست جنایتکاران و سگهای منتظر به حمله عراقی هم باید از اردوگاه اشرف دور باشد و حفاظت آن به سازمان پناهندگان بین لمللی وابسته به سازمان ملل سپرده شود...
٣۶٨۱۰ - تاریخ انتشار : ۲۱ فروردين ۱٣۹۰
|
از : منوچهر جمالی
عنوان : شهرک سربسته اشرف درعراق ، برضد اصل حاکمیت حکومت عراقست
آیا اصل حاکمیت یک حکومت ، با وجود شهری درآن کشور که سربسته وجدا ازآن حکومتست ، همخوانست ؟ گمان نمیکنم ، هیچ حکومتی چنین چیزی را بپذیرد . این حکومت درحکومتست . دفاع ازمظلومیت آنان که چنین حکومت درحکومتی را طالبند ، نفی حق حاکمیت ملت عراقست
٣۶٨۰۷ - تاریخ انتشار : ۲۱ فروردين ۱٣۹۰
|
از : افشین ا
عنوان : بیایید کدورت های سیاسی را کنار بگداریم
با تشکر از اقای اسماعیل خویی کار بسیار زیبایی بود و هست اما پیشنهاد می کنم به اقای خویی که وجهه ادبی و سیاسی خوبی در بین تمامی گروهای چپ و راست با هرمرام و مسلکی دارند ریش سفیدی و بزرگواری کنند بیایند پیوند تمام گروه ها را با اقای رضا پهلوی تسهیل سازند تا با کنار گذاشتن کدورت های سیاسی برای ملت ایران یک کار مثبتی انجام شود تا متحدانه به مبارزه و نجات ملت ایران کمک کرده باشیم.
فکر نکنم این گروه های سیاسی حاضر باشند این چند سال باقی مانده عمرشان را فقط با شعار دادن بگذرانند و هیچ کاری انجام نشود .
رضا پهلوی بهترین گزینه در چنین شرایطی است که اگر به او کمک شود و اتحادی از دیگر گروه ها صورت بگیرد زودتر کمک می شود تا به رهایی ایران از چنگال مزدوران جمهوری اسلامی ختم شود.
تا کی باید منتظر باشیم تا فرزندان ما را در عراق و ایران به خاک و خون بکشانند و ما به دنبال تفرقه افکنی و متحد نشدن خودمان باشیم ؟
٣۶٨۰۱ - تاریخ انتشار : ۲۱ فروردين ۱٣۹۰
|
از : فرید راستگو
عنوان : جنایت محکوم است ولی مجاهدین هم...
وظیفه تمامی انسانهای دمکرات است که هر جنایتی را در هر گوشه ای از دنیا که توسط هر دسته و گروه و دولتی باشد محکوم کنند. من هم مثل آقای خوئی و دیگر آزادیخواهان ایرانی این جنایت و کشتار را محکوم می کنم و یاد گرفته ام از حق و حقوق انسانی انسان در هر کجای دنیا دفاع کنم حتی اگر بدترین انسان روی زمین باشد. این که جنایات دولت عراق محکوم است و باید محکوم شود حرفی حسابی است و ما آنرا شدیداً محکوم می کنیم. ولی اینکه رهبران مجاهدین پایگاه اشرف را دکانی برای خود ساخته اند حرف دیگری است. در واقع رهبران مجاهدین این عده را اسیر گرفته اند برای مقاصد سیاسی خود. رهبری مجاهدین روزی به عشق صدام رفتند عراق تا بتوانند با کمک دشمن ایران یعنی صدام حسین به قدرت برسند حالا که صدام سرنگون شده است، پس مجاهدین هدفشان از استقرار در کمپ اشرف چیست؟ رهبران مجاهدین به خوبی می دانند اگر این افراد که اکثراً سنی حدود ۵۰ سال یا بیشتر دارند کمپ اشرف را ترک کنند در دنیا پراگنده میشوند و به دنبال کار و زندگی شان خواهند رفت حتی اگر هوادار مجاهدین بمانند. در اینصورت دیگر نیروئی برای مجاهدین نمی ماند تا رهبران این فرقه از صدقه سر آنان دکان سیاسی خود را داشته باشند و به زد و بند با قدرت های خارجی به پردازند برای رسیدن به قدرت در ایران.
ولی مجاهدین دیر یا زود مجبوراً عراق را ترک کنند. چون امروز آنان در پناه آمریکا هستند ولی هر زمان که آمریکا عراق را ترک کند که ظاهراً باید تا سال آینده آرام آرام ترک کند. بعد رفتن آمریکا از عراق مجاهدین بخاطر رابطه ننگینی که با صدام داشتند توسط شیعه ها و کردها قتل عام میشوند. بنا براین برای جلوگیری از این کشتار انسانی باید نیروهای دمکرات ایرانی کاری کنند تا رهبری مجاهدین فکری به حال هواداران اسیر خود در کمپ اشرف کند. که هر آن ممکن است ما شاهد قتل و کشتار هولناکی از هموطنانمان در کمپ اشرف باشیم که به مراتب از این کشتار دو سال اخیر وحشتناکتر خواهد بود. آن زمان در مقابل کشتار انجام شده چه کسی را باید محکوم کنیم؟
موفق باشید: فرید راستگو
٣۶۷۹۹ - تاریخ انتشار : ۲۱ فروردين ۱٣۹۰
|
از : یکی از خوانندگان مطلب
عنوان : یک توضیح ضروری (در باره «خوب، اما ناتمام»)
فکر می کنم که دیشب چون بسیار خسته بودم، حرفم را آنگونه که به راحتی قابل خواندن باشد ننوشته بودم.
اگر بخواهم راحت تر بنویسم، حرف من این است:
عمل آقای اسماعیل خویی در محکوم کردن جنایت مشترک حکومت دست نشانده امپریالیسم و فرمانبردار حکومت سنگسار و جنایت در ایران، عملی کاملا به جا و درست است.
اما آنچه این عمل شایسته را شایسته تر می کند، تذکر صریح و روشن به رهبری مجاهدین دادن است که دست از این بازی با خون بردارد.
ـ آیا بدون حمله نظامی همه جانبه از هوا و دریا و زمین توسط آمریکا به ایران، حتی قابل تصور هست که «ارتش آزادی بخش» مجاهدین بتواند حتی یک کیلومتر هم از سر جای خود به سمت مرز های ایران حرکت کند؟
ـ آیا اگر بر فرض، چنین هم شود، این «ارتش» خواهد توانست به جز ابزاری بودن در خدمت ویران کردن ایران به وسیله آمریکا و ناتو و دیگران، نقش دیگری هم ایفا کند؟
ـ آیا اصلا می توان روی قول و قرار با امپریالیسم حساب باز کرد؟ آن هم قول و قرار با نئوکان ها؟ اوباما ها که این طور هستند، آن ها دیگر چه طور خواهند بود؟ سئوال بیهوده ای است. همان طور خواهند بود که در زمان حاکمیت اشان دیده ایم.
و آیا کسی که از این فاجعه متأثر می شود، باید منتظر بماند تا مشابه این فاجعه، که قبلا هم چند بار اتفاق افتاده است، باز هم اتفاق بیافتد و او باز هم اظهار تأثر کند؟
بقیه اش را دیگر نمی نویسم. اشارتی کافی است...
٣۶۷۹۴ - تاریخ انتشار : ۲۱ فروردين ۱٣۹۰
|