از : حقیقت
عنوان : حقیقت را قربانی نکنید
دربرخورد به نظراتِ دیگران، این توجیه و "استدلال" بی مایه و مضحکی است که:
" تو بهتر می زنی بستان بزن" یا "اگر این مقالات را دوست نداری لازم نیست بخوانی" یا "اگر از این نویسنده خوشت نمی آید مقالاتش را نخوان " و یا کامنت ننویس و..و..
نتیجه این که یعنی:
ای منقدین و منتقدین دم فرو بندید و خفه شوید و بگذارید "استاد بزرگ" و همه فن حریفِ ما هرچه خواست ، از درست و غلط ، التقاطی و نامربوط و جعلی، تحریف و بی پایه کردن مارکسیسم-لنینیسم، به ما دانش آموزان بله بله تزریق کند
ای کسی که خودت نمی توانی بهتر بزنی پس دم برنیاور و انتقاد (توهین) نکن. یعنی حقیقت را قربانی به به و چه چه کن و بگذار ولی امر ما هرجور که خواست براند. حالا فرصتِ همراه شدن با مبارزات کارگران و فعالین کارگری می باشد.
اصلأ شماها را چه به این فضولی ها..خفقان بگیرید و چوب لای چرخ ما نگذارید.
و یعنی "کسی که رای نداده حق نظر نداره"
۴۵٣۴۹ - تاریخ انتشار : ۱۷ ارديبهشت ۱٣۹۱
|
از : peerooz
عنوان : مبارزه " طبقات "
گر چه اینکه جناب قراگوزلو در سابق چه میکرده و چه مینوشته ممکن است
برای گروهی از خوانندگان مهم باشد ولی شاید ربط زیادی به موضوع نوشتجات
اخیرایشان در این سایت نداشته باشد.
اینجا بحث در باره مبارزه " طبقات " است ، اگر به آن معتقد باشیم. قبلا بگویم
که من کمونیست نیستم و کمونیست نخواهم شد ، نه اینکه کمونیسم بد است؛ بعکس ، کمونیسم بقول اینها Is too good to be true و بهتر از آنست که در عالم خاکی بدست آید. اما برای آنها که باور دارند و به " طبقه کارگر" معتقدند ، عقاید ایشان - اگر درست فهمیده باشم - دراین باره جالب است و آن اینکه مفهوم کارگر را باید از کارگر صنعتی توسعه داده و به چیزی مانند حقوق بگیر تبدیل کرد.
میدانیم که کاپیتالیسم امروزه به امپریالیسم جهانی تقریبا بلا منازع تبدیل شده و با همه عیوب و سستی ها ، قویترین نیروی نظامی - امنیتی - اطلاعاتی - تبلیغاتی- تکنولوژی را داراست و از چنان توان مالی برخوردار است که تا مدتها خواهد توانست به این وضعیت ادامه دهد.
اگر کمونیسم شانس مجددی داشته باشد در اتحاد هرچه بیشتر نیروهای ضد سرمایه داریست. چیزی که من نمیفهمم اینست که چرا ایشان تعریف از کمونیسم را چنان محدود میکنند که اکثر نیروهای چپ - سوسیالیسم - کمونیسم ، خارج از این تعریف قرار میگیرند جز آنکه فکر کنیم ایشان جمع اضدادند و یا چنان افراطی اند که میگویند این دیگ اگر برای من نمیجوشد بجهنم که نجوشد.
۴۵٣٣۲ - تاریخ انتشار : ۱۶ ارديبهشت ۱٣۹۱
|
از : محسن شاهنده
عنوان : یک تقدیم نامه دیگر
رضا شهابی فعال جسور کارگری در بدترین حالت جسمی گرفتار است. و بعد عده ای دارند مانند کیهان برای این و آن خط و نشان می کشند. اگر یک نویسنده مانند قراگوزلو تنها دارائی اش یعنی قلم و محصول آن {مقالاتش} را می تواند به رضا تقدیم کند پس ما نیز می توانیم به هر شکل به کمک او بشتابیم
موضوع دیگری که می خواستم یاد آوری کنم تذکر دوستانه به یک کامنت نویس حرفه ای و ثابت قدم و دارای رسالت ویژه برای دفاع از دیگران و البته مشتری پرو پا قرص مقالات محمد قراگوزلو است.
آقا یا خان سعید لابد می دانند که پس از تصادف ناصر زرافشان که به مصدومیت شدید ایشان انجامید محمد قراگوزلو کل مقالاتی را که آن زمان می نوشت تحت عنوان امکان یابی نئولیبرالیسم به زرافشان تقدیم کرد. در همین سایت میتوانید مراجعه کنید. در نتیجه می خواستم بگویم که تلاش برای ایجاد تشتت در چپ داخل مانند حرکت مشکوک همان ها که می شناسید راه به جائی نخواهد برد
عرض خود می بری و زحمت ما ...
راستی رفیق تابان عزیز
این کامنت که دیگر تند نیست. امکان دارد آن را درج کنی. باور کن من را ممنون و مرهون خواهی کرد
پیش به سوی اتحاد میان نیروهای چپ و ترقی خواه
زنده باد سوسیالیزم
۴۵٣۲۱ - تاریخ انتشار : ۱۶ ارديبهشت ۱٣۹۱
|
از : نادر دانش
عنوان : جانا سخن از زبان ما می گوئی
به دوست عزیز لقمان که از زبان ما نیز سخن گفته است. اما نقد قراگوزلو به چپ به عقیده من چندان سیخکی هم نیست. چپ چند پاره ما و یا بقول رفیق پارسا نیکجو چپ چل پاره ما( مقاله رفیق پارسا را در همین سایت بخوانید) مرتب پیشوند و پسوند کارگر به خود می چسباند اما برای روز کارگر یک اعتصاب در کارخانه پشمک سازی ورامین هم ندارد. نشسته کنار گود و می گوید لنگش کن. سه ساعت پیش در تلویزیون آمریکا آقای فلاحتی از آقای محمد رضا شالگونی چند بار پرسید شما و سازمانتان به عنوان راه کارگر برای سازمان دهی کارگران ایرانی چه کرده اید؟ و آقای شالگونی شروع کرد به کلی بافی. بار دیگر مجری سئوالش را تکرار کرد و بار دیگر آقای شالگونی کلی گوئی کرد. انتقاد رفیق قراگوزلو که چپ را "هپروتی" میداند از همین جاست. او به انگلس اقتدا می کند. و می گوید چپ در تبعید ایران دارد پیر می شود و می میرد و به جای رشد و بزرگ شدن مرتب به هسته ها و محفل های یکی دونفره انشعاب می کند. آیا این گیر دادن است.
نکته مهم دیگر این است که رفیق می گوید بابا جان پیش بینی مارکس و انگلس درباره وقوع انقلاب حتمی در انگلستان غلط از آب در آمد و انقلاب در روسیه تزاری شد . آیا این گیر دادن است. رفیق می گوید که مگر نه اینکه گفته شد امپریالیزم بالاترین مرحله سرمایه داری است؟ بسیار خوب این بالاترین مرحله با چه مکانیزمی متلاشی می شود. لطفا جواب کلیشه ای ندهید.
این ها گیر دادن نیست.... اینها نظرات ضد سوسیالیستی نیست. برعکس کسانی که پوزیتویزم مارکس را انکار می کنند یا نخوانده ملا شده اند یا از مارکس می خواهند پیامبر بسازند. دریغ از یک جواب علمی و تئوریک به این سلسله مقالات.
هپروتی و فسیل شدن چپ ایران یک واقعیت است و اگر جوانان کمونیست نتوانند در این چپ یک رنسانس بوجود بیاورند بار دیگر تجربه سیاه دهه ۶۰ تکرار خواهد شد. منهی با این تفاوت که این بار به جای جمهوری اسلامی چپ به دست خود ؛ خودش را نابود خواهد کرد.
انتقادات رفیق را جدی بگیریم و او را بدون تمجید و ستایش بی ربط درک کنیم. این توقع زیادی نیست.
۴۵٣۲۰ - تاریخ انتشار : ۱۶ ارديبهشت ۱٣۹۱
|
از : ناهید کشاورز
عنوان : واقع بینی
انتقاد من بی تعارف از رفیق قراگوزلو این است که چرا مقالاتش را در سایت هائی می گزارد که انکان عقده گشائی به جماعتی تازه از راه رسیده می دهد.
و اما چند تذکر
۱. من از هوادران قدیمی سازمان اقلیت هستم و به اندازه کافی هزینه داده ام
۲. طرف سخنم با افرادی مثل سعید نیست که پشت رفیق زرافشان پناهان می شوند و تا مقاله ای از رفیق قراگوزلو منتشر میشود خودشان را به سرخط می رسانند و کامنت می نویسند . من دو توصیه به این دوست عزیز دارم
الف. می گویند " تو بهتر می زنی بستان بزن" برادر گرامی چرا از دیگران مایه می گزاری
ب. من در نوشته ها و مقالات رفیق زرافشان تا آن جائی که جستجو کردم مقالات مساسلی در مورد روند دستمزد در جریتن های مختلف سیاسی راست و چپ ندیدم. و البته این اشکالی ندارد. اشکال این است که انسان با اسامی قلابی پشت دیگران قایم شود و در شرایطی که مدعی است که مقالات رفیق تکراری است مانند پر سیمرغی که اتش زده می شود خودش را به معرکه برساند و کامنت نویسی کند. سئوال این است که اگر مقالات تکراری است نخوان! اگر دیگری بهتر نوشته برو همان ها را بخوان. و اصلا مگر شما بیکارید که مقالات تکراری را می خوانید.
ت. من البته در این سایت تا کنون کامنت نگذاشته ام و در سایت اقلیت چند بار زیز مقالات رفیق کامنت گذاشته ام اما تمام کامنت ها را خوانده ام. اگر در سر پیری حافظه ام خراب نشده باشد به یاد می آورم که همواره یک پای ثابت کامنت های بی ربط در پای مقالات رفیق قراگوزلو همین جناب آقای سعید بوده است. من به ایشان و دوستان عزیز دیگر به عنوان یک کمونیست پیشنهاد می کنم که بجای این کامنت پراکنی ها بردارید روی این مقالات نقد بنویسید و یا مقالات بهتری را که مدعی هستید خروار خروار روی زمین ریخته جمع کنید و در همین سایت یا درجاهای دیگر منتشر کنید. شما که جسارت ندارید با نام خود کامنت بگذارید و بیهوده سعی می کنید از حسن شهرت رفیق ناصر زرافشان سو استفاده کنید در واقع همان مسیری را می روید که ناامیدان رفته اند. شما می خواهید میان رفقای چپ داخل ایحاد تفرقه کنید و اخبار روز باید نسبت به این خطر هوشمندانه رفتار کند
۳.در سایت اخبار روز خوشبختانه همه جور سلیقه و تفکر سیاسی مقاله می نویسند. از آقای رئیس دانا که سوسیال دموکرت است و آقایان مالجو و صداقت که کینری هستند و از اندیشه های استیگلیتز دفاع می کنند تا رفیق قراگوزلو که چپ رادیکال را نمایندگی می کند. در نتیجه در چنین کلکسیونی شما هم اگر دانشی دارید - که گویا مدعی آن هستید ۰ بفرمائید این گوی و این میدان
۴. من هیچ ادعائی ندارم و فقط یک خواننده و سمپات ساده مقالات رفیق هستم و معتقدم که این مقالات با زیرکی اهداف درستی را دنبال می کند و باور دارم که در حال حاضر مشکل اساسی و سد راه سوسیالیسم کارگری و کمونیستی همانا سوسیال دموکرات ها و سبزها و لیبرال ها هستند. اگر کسی به باند راست و احمدی نژاد توهم داشته باشد باید او را مزدور خواند نه متوهم. در نتیجه مشکل چپ برخورد تئوریک با سوسیال دموکراسی است که چپ ایران نشان داده در سال های گذشته نسبت به برخود تئوریک با آن نا توان بوده است. من در کشور سوئد زندگی می کنم با این مناظره میان آقایان (زنده یاد) مهرداد مشایخی و علی جوادی را دیده امو دیده ام که آقای جوادی نتوانست در برابر آقای مشایخی از کمونیزم دفاع کند. اگر این ضعف نیست پس چیست؟
۵ . منتظرم که رهنمودهای حکیمانه دوستان را بخوانم. لطفا به جای شعار لطف کنید و لینک مقالاتی که در نقد دستمزد در سوسیال دموکراسی نوشته شده است را برای این بنده کمترین بفرستید و یا بنویسید تا مستفیض شویم. در غیر این صورت بهتر نیست
به این سخن سعدی تمکین کنیم که
تا مرد سخن نگفته باشد
عیب و هنرش نهفته باشد
در ضمن منتظریم که یک جمله ضد مارکسیستی را از نوشته های موجود رفیق نقل کنید تا آن را بالای مسجد جامع درج کنیم. مگر هر که چگوارا را نقد کرد و هر که گفت مشی چریکی متعلق به دوران گذشته است ضد مارکسیست است؟
منتظریم
از آقای تابان با وجود همه اختلاف نظری که باایشان و جریان شان دارم به خاطر پوشش مقالات رفیق سپاسگزارم. به این خاطر که میدانم سایت اخبار روز پر بیننده ترین سایت چپ ایران است.
دست مریزاد
۴۵٣۱۹ - تاریخ انتشار : ۱۶ ارديبهشت ۱٣۹۱
|
از : لقمان ح
عنوان : صداقت
"صداقت" جان بیا روراست باشیم داداش . حمله چیه برادر از کی تا حالا به نقد و انتقاد می گن حمله . حالا چرا قراگوزلو نباید به اصلاح طلبان و چپ ها نقد کنه ؟ این قانون از کجا در اومده ؟ نقدای قراگوزلو به اصلاح طلبان به جای خودش ولی نقدای او به چپ ها چی بوده که شما این جور دلخور شدی . ایشون به چپ گفته بابا این درست نیس که چپا مثل باقی اپوزیسیون بگن دلیل اینکه مردم تو انتخابات شرکت نمی کنن و رای نمی دن اینه که از بیرون بهشون گفتن تحریم خوبه . یه جاهائی هم گفته چپ پیر و فرتوت و هپروتی و کنار گود نشین . البته منم فکر می کنم یه جور دیگه می گفت نه این جور سیخکی بهتر می شد . ولی خب ما کسانی رو می خونیم که به غیر از این که دائم به اصلاح طلبا و لیبرالا نقدای چند طبقه می کنن و گاهی به سوسیال دموکراتا گیر می دن ، چپا رو هم به هیچ ترتیبی بی نصیب نمی ذارن . به ادبیاتشون نگاهی بنداز از این چیزا فراوون می بینی : چپ سنتی ، چپ عقب مونده ، چپ دهاتی ، چپ غیرکارگری ، چپ کاغذی ، چپ مرده ، چپ مهجور ، چپ بی نور ، چپ اله چپ بله . شما که قراگوزلو رو نفی می کنی چون به چپا نقد کرده حتما جزو این کسان نیستی وگرنه اسمتو "صداقت" نمی ذاشتی. خوب حالا که نیستی خودت مقایسه کن این چیزائی که قراگوزلو در باره چپ گفته با اون چیزایی که این کسان گفتن بذار تو ترازو ببین کدوم سنگین تره . حالا شما بند کردی به قراگوزلو که چرا به چپ گفته بالای چشمت ابروست ولی به اونائی که نقدشون تو کفه ترازو خیلی سنگین تره لب تر نمی کنی . شما که فکر نمی کنی نقد اصلاح طلبا و لیبرالا و سوسیال دموکراتا و چپا فقط حق یه دسته هست و باقی و مخصوصا داخلیا نباید تو این چیزا فضولی کنن یا وقتی وارد این برنامه ها می شن باید نقش خروس خوش خوون بازی کنن . مطمئنم که این منظورت نیست وگرنه بازم اسمتو یه چیز دیگه می ذاشتی . شما از یه طرف دیگه هم نوشتی که با تغییرکردن وتغییر موضع دادن آدما مشکلی نداری . خلاصه "صداقت" جون ما بالاخره حالی نشدیم داستان شما و مشکل شما چیه .
سلام آقای تابان . این تیکه کامنت اینجانب نه به کسی توهین کرده و نه برای کسی سینه زده پس جان ما سانسور نکیند . خیلی متشکرم
۴۵٣۰۷ - تاریخ انتشار : ۱۵ ارديبهشت ۱٣۹۱
|
از : رضا سالاری
عنوان : قرض و وابستگی اقتصادی
بنظر نمیرسد نتایج واقعیت های انتخاباتی در جوامع غربی مطابق گفته شما
« شکست احزاب سوسیالیست یونان (پاپاندرئو) و اسپانیا (زاپاترو) از احزاب راست میانه و پیروزی حزب سوسیالیست فرانسه بر جریان مشابه راست در دور اول انتخابات به همراه اعتلای نسبی (۱۸ درصدی) نئوفاشیستهای باند به جا مانده از لوپن موید سردرگمیها و اغتشاشاتی است که در حوزههای مختلف اقتصادی سیاسی در گرفته و به تبع آن افکار عمومی را نیز به تردیدهای جدی کشیده است. »
فقط ناشی از اغتشاشات و سردر گمی های افکاری و تصمیماتی مردم باشد. دلایل علمی اقتصادی−اجتماعی قوی این وضع و نتایج را ببار آورده.
مشکل اصلی در فروپاشی و ناکامی رهبران دول اروپایی در دورانتخابات بعدیشان، ناآگاهی، ناتوانی و ناکامی آنها در انجام و اجرای تعهدات و وعده و عیدهای قبل از انتخاباتشان میباشد.
۱. ناآگاهی از عمق مشکلات پیچیده اقتصادی کشور که پشتوانه ای جز قرض و وام های کلان بیلیونی و تریلیونی ندارد! رهبر کشوری که پایه اقتصاد آن بر قرض و و وام و پشتوانه و اعتبار استوار است، چاره ای جز تسلیم به نظام غالب سرمایه داری ندارد. مهم نیست این رهبر از جانب حزب چپها، سوسیالیست ها، دموکراتها، لیبرالها، محافظه کارها باشد و یا از جمهوری خواهان و یا حتی فاشیستها باشد. پایان کار همه ایجاد تنفر بیشتر در مردم است و ترک اریکه قدرت دولتشان.
۲. ناتوانی در اجرای هر برنامه طرح ریزی شده قبل از پیروزی انتخاباتشان بهمان علت مهم زیربار قرض بودن کشور و ناتوانی در یافتن راهی برای رهایی از قرض نهادینه شده. معمولاً رهبر و دولت جدید اگر متمایل به چپ باشد دوباره به افزایش مقروضات کشور کمک میکند و بسمت رکود اقتصادی سر میخورد و نارضایتی را گسترش میدهد و اگر دولتی متمایل به راست باشد با کوچک کردن دولت و اخراج کارمندان دولت و خصوصی سازی و افزا یش مالیات و پرداخت قروض از جیب مردم موجبات و موارد تنفر مردم از خود را برای انتخابات بعدی فراهم میکند. وابستگی اقتصادی و در نتیجه عدم استقلال و قدرت اقتصادی−سیاسی لازم موجب ناتوانی است! قدرت اقتصادی امروز چین و فرانسه را با توجه به نسبت ناهمگن جمعیت آنها مقایسه کنید. کدامیک مستقلتر و موفقتر میتواند برنامه ریزی و طرح بلند مدت داشته باشد؟ چرا؟
۳. ناکامی در اجرای برنامه و طرح پیش از انتخاباتی خود بدلیل مطلق و بزرگ کردن و دیدن طرح خود و کوچک کردن و دیدن مسائل و مشکلات متضاد با طرح خود و اوضاع اقتصادی اروپا و جهان اطراف و تغییرات مدام آنها. مثلاً ندیدن و ندانستن عمق تفاوتها و تضادها در طبقات مختلف مردم. مثلاً آوردن طرح افزایش مالیات سارکوزی بیشتر موجب ضرر واغتشاش و تشنج در طبقات کارگر و متوسط گشته تا زیان طبقه مرفه ای که او مدعیست.
نتیجه : سبب اغتشاش سه مورد بالا، بعلاوه تاحدی تأثیرات بی مسئولیتی هم از طرف مردم رفاه طلب و تنبل عصر و زمان بشر مدرن بیش از حد حریص و رفاه طلب و مصرف گرا، و هم بشر فقیر نامدرن و بیسواد و ناآگاه پرزادو ولد جوامع عقب افتاده است. هردو بنحوی بسهم خود در ایجاد شرایط تنگتر و بدتر یا بطور مستقیم و یا غیرمستقیم دخیل و موثرند!
۴۵٣۰۶ - تاریخ انتشار : ۱۵ ارديبهشت ۱٣۹۱
|
از : سعید
عنوان : صداقت و نه دست پیش گرفتن
خانم ناهید کشاورز و موافقان! سلام
من بعد از مدتی که حوصلهً پاسخ دادن به شانتاژها را نداشته ام می خواهم چند جمله و شاید آخرین جملاتم را در این آشفته بازار ناصداقتی و تهمت ولشکرکشی بنویسم.
۱-این نوع مقالات برخلافِ نظر خود آقای قره گوزلو و موافقانش نه چیز تازه و نویی است و نه اولین بار است که نوشته می شود. اگر موافقان اطلاعی ندارند و چشمشان فقط یک سویه می بیند بد و بیراه گفتن به منقدین و شانتاژ آنها لازم نیست. صدها مطلب از این نوع به زبانهای دیگر و نیز فارسی و ترجمه به قلم های مختلف از قبیل قلم ادم بی ادعا و ثابت قدمی چون آقای ناصر زرافشان و دیگران نوشته شده است.
۲- بحث بر سر نقد مقالات دکتر نیست چون فضای بخش عمدهً این نوشته ها آن چنان توهین و تمسخرآمیز است که جایی برای نقد باقی نمی گذارد و پاسخی همان
گونه را باعث می شود. من به هیچ وجه با توهینات و بددهنی های یکی دونوشته
در رد آقای قره گوزلو موافق نیستم اما آیا خود این آقا و موافقان راهی بهتر رفته اند؟
۳- بله خانم عزیز صحبت بر سر نگاه انتقادی به خود داشتن است نه ناصداقتی و دست پیش گرفتن. من با کامنت آقا یا خانم صداقت موافقم.آقای دکتر زمانی که موضع دیگری داشت با بددهنی و لحن نامناسب به مارکسیست ها و چپ ها حمله می کرد و اینک بعداز افول اصلاحات و سوسیال دمکراسی با همان لحن همچنان به مارکسیست ها و نیز به همان هایی که در کنارشان بوده حمله می کند. گویی راه دفاع را همیشه در حمله جستجو می کند.
۴- چرا به نوشته های ایشان اینگونه برخورد می شود؟. چون محتوای این نوشته ها این گونه برخوردها را می طلبد. پس شاید هدفی ازاین نوع نوشتن هست!!؟؟.
۵- نمونه ای از شانتاژ را عرض کنم. دربسیاری از کامنت ها به سعید برخورد شده که چه کرده است و توهین و تخریب و گناه کبیره. من ساکت نشستم و در عجب که کدام توهین و بددهنی و تحقیر از طرفِ سعید؟!. اگر انتقاد و پرسش و برجسته کردن تناقضات، توهین و تخریب محسوب می شود، بله سعید توهین و تخریب کرده است.
از تهمت زنان می خواهم فقط یک نمونه توهین و تخریب ازجانب سعید را نشان دهند.
واقعأ نمیدانم این توهین ها کجاست؟
۵- اما سعید یک چیز را خوب می داند: که فرهنگ استبدادی شاهی -شیخی حاکم بر میهن، به نابینایی ذهنی و سطحی نگری انجامیده و با«نوچه»گیری و «نوچه» سازی قصد دارد دهان منقدین و منتقدین را به شیوه ً ثابتی ها و شریعتمداری ها بگیرد. وخوب هم می داندکه با شرافت قلمی و مبارزهً سیاسی اش (به سیاق دکتر)بر علیه رژیم شاه و شیخ، تسلیم هیچ شانتاژی نمی شود و به مبارزه با این فرهنگِ گردنکشی و بت سازی شاهی-شیخی و برای «برچیدن این بساط»،چه در بساط موافقان و چه در بساط مخالفان ، ادامه می دهد
۴۵٣۰۱ - تاریخ انتشار : ۱۵ ارديبهشت ۱٣۹۱
|
از : حمید رضائی
عنوان : دو لینک در جواب هوچیان
آقای تابان عزیز
ترا به شرافت برادر شهیدتان دیگر این دو لینک را که در دفاع از سلسله مقالات رفیق قراگوزلو نوشته شده است ممیزی نکنید
لینک اول مربوط است به مقاله رفیق آبتین درفش
http://www.hafteh.de/?p=۲۸۳۷۳&cpage=۱#comment-۱۲۰۷۴
لینک دوم هم متلق است به مقاله بسیار مستند رفیق نیلوفر ساشائی
http://www.azadi-b.com/J/۲۰۱۲/۰۵/post_۷۴.html
درج این لینک ها برای شما زحمت زیادی ندارد. هر چه باشد مریخی هائی که فضای سایت ما(اخبار روز) را به هم زده اند هیچ ربطی به چپ و جنبش کارگری ندارند اما رفیق قراگوزلو حداقل سه سال است که در سایت شما می نویسد
به هر حال خود دانید
عدم درج این کامنتها ذره ای از ارزش و اعتبار مقالات و مبارزات رفیق نمی کاهد
۴۵۲۹۷ - تاریخ انتشار : ۱۵ ارديبهشت ۱٣۹۱
|
از : مهران گلنام
عنوان : نقد سوسیال دموکراسی اولویت سوسیالیست هاست
من علاقه ای به خواندن کامنت ها ندارم و بر این باورم که بیشتر این کامنتها با متن مقاله ارتباطی ندارد. اما با شناختی که از سایت اخبار روز و مدیریت آگاه و هوشمند آن دارم فکر می کردم که آقای تابان در دام کمپین کامنت های انحرافی نیفتد اما متاسفانه چنین شد. به کامنت های یک و دو و سه دقیق شوید . خوانندگانی که مقاله را بدرست مطالعه کرده اند وارد شده و سئوالات جدی و مهمی را پیش کشیده اند اما ناگهان سر و کله یک آدم مجازی پیدا شده و روند بحث را به سمت دیگری برده است. شما اگر توانستید در تمام مقالات این سایت و در تمام کامنت ها حتی یک بار نام و نشانی از این جناب و دوستان نا امید و مایوسش بیابید من سکوت خواهم کرد. این جماعت در هیچ سایت چپ و سوسیالیستی جا ندارند و فقط برای تخریب و تحریف بحث و انحراف آن از مقابله با سرمایه داری حاکم به جدل های بیمارگونه سر و کله شان پیدا می شود. من البته طرفدار سانسور نیستم اما چند تن از دوستان که جواب این آقا یا خانم محمد سبزی (جنبش سبز؟) را داده بودند از این نکته گلایه داشتند که کامنت شان که ارجاع به مقالاتی در پاسخ به فحش نویسی های "مقاله گون" است درج نشده است. توجه داشته باشید که در اینجا مسئله اساسی و مهم دفاع از آقای قراگوزلو نیست. ایشان خود هم صاحب قلم هستند و هم آن قدر توان تئوریک و اعصاب قوی دارند که بتوانند از پس این کمپین ها بر بیایند. مسئله به نظر من این است که برخی در صدد تخریب فعالان چپ داخل هستند و جائی پیدا نمی کنند و چون توان پلمیک نظری ندارند با کامنت پراکنی اقدام به انحراف موضوع می کنند.
من نیز مانند پروفسور ایگلتون و جناب قراگوزلو معتقدم نقد سوسیال دموکراسی از اولویت های استراتژیک چپ است. فراموش نکنیم که همین سوسیال دموکراسی تا کنون چند انشعاب در چپ ایران دامن زده است که یکی از مشهورترین آنها انشعاب در کومه له و ایجاد جریان روند سوسیالیستی است. در نتیجه جناب قراگوزلو مشکل را اساسی و اصولی شناخته اند و می دانند که نقدشان را به کجا باید وارد کنند. و این را هم اضافه کنم که خیلی از چپ های قدیمی ما با این استدلال که سوسیالیسم در ایران زودرس است رفته اند و سوسیال دموکرت شده اند. در نتیجه بر خلاف اوهام آن کامنت گذار دیگر نه جنبش اصلاحات مرده است و نه سوسیال دموکراسی.
۴۵۲۹۶ - تاریخ انتشار : ۱۵ ارديبهشت ۱٣۹۱
|