یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

اعتدال به جای"عدالت"! - محمد قراگوزلو

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : صبوری

عنوان : به یاران
شما ادعا کرده اید که در سه مورد قراگوزلو لنینیسم را رد کرده
۱- وحدت ایدئولوژیک
۲- دیکتاتوری پرولتاریا
۳- حضور بورژوازی در حزب

من رفیقانه از شما می خواهم از درون نوشته هایش بدون حاشیه نویسی و تلاش برای وارونه نمودن حقیقت این را تنها با سند نشان دهید.
البته من مطمئن هستم بهانه خواهید آورد و به شیوه علما فرار بجلو خواهید نمود و اسم مستعارتان عوض خواهد شد و همچنان تقریر های اینچنینی حکمی بدون سند از شما خواهیم دید

تمام مقالات قراگوزلو در وب هست خواهش دارم وقتی اظهار نظری می کنید مستندش کنید. البته من مذهبی نیستم و مارکسیستم و به وحی هم اعتقا د ندارم بنابراین اگر وی بعضی اشتباهات را نقد کرده دلیل مارکسیست بودنش است قطعأ هر لحظه بر دانش مبارزه طبقاتی افزوده خواهد شد
۵۵٣۲۴ - تاریخ انتشار : ٣۰ خرداد ۱٣۹۲       

    از : الف باران

عنوان : مخالفین لنین نمی توانند مدافعین سوسیالیسم باشند.
آقای کاوه سواد کوهی؛شما با چه استدلالاتی اظهار میدارید که : "...مقالات رفیق قراگوزلو اگر نگویم بهترین در شمار بهترین تحلیل ها و نوشته هایی است که در چپ منتشر می شود ."
حزب طبقه کارگر بر سه اصل استوار است ، وحدت در ایدئولوژی، وحدت در سیاست و وحدت در تشکیلات. لنین در کتب خویش از جمله در آثار خود : "چه باید کرد"، "دو تاکتیک سوسیال دموکراسی" و "یک گام به پیش دو گام به پس"، در هر کدام از این زمینه ها سخن گفته و با استدلال به اهمیت مبانی وحدت در حزب طبقه کارگر پرداخته است.
در تمام مقالات آقای قراگوزلو نقض این اصول وجود داشته و دارد . وجود فراکسیون در حزب نفی دیکتاتوری پرولتاریا و حضور بورژوازی در حزب است که آقای قراگوزلو از این سیاست سرسختانه دفاع میکنند . تمام تلاش آقای قراگوزلو برای تخریب لنینیسم (لنینیسم در معرض نقد لوکزامبورگ ) ،برای تخریب سوسیالیسم تاسیس شده و وجود داشته در زمان لنین و استالین بوده است . مخالفین لنین نمی توانند مدافعین سوسیالیسم باشند.
۵۵٣۱۷ - تاریخ انتشار : ٣۰ خرداد ۱٣۹۲       

    از : ا. شایان

عنوان : شرایط را چگونه می شود تغییر داد
آقای دکتر تحلیل طبقاتی کرده اند، با دیدگاه ضد سرمایه داری، ولی مساله این است که در نبود تشکل و احزاب مدافع منافع طبقه کارگر(تعمد دارم که از سوسیالیسم و کمونیسم اسمی نبرم)، چطور می شود از یک انتخابات آن هم در شرایطی که رژیم مذهبی به مردم تحمیل کرده انتظار داشت که مساله «عدالت» را حل کند؟ بنا بر این مساله رعایت حقوق شهروندی و آزادیهای سیاسی، و برداشته شدن سانسور، اهمیت فوق العاده در امکان شکل گرفتن تشکل ها و احزاب مدافع طبقه کارگر و برابری خواه دارد. از این که بگذریم، مساله مهم دیگر، نقش و توانایی طبقات جامعه، در بهم زدن شرایط کنونی برای تغییر به سمت عدالت و دموکراسی است. به این خاطر است که نگارنده بر این باورم که منوط و منحصر کردن تغییرات و دگرگونی شرایط کنونی را، به سازمان یابی طبقه کارگر، فرصت سوزی های بسیار برای تغییر به سمت گاهش فشار پلیسی و سرکوبگری همراه خواهد داشت. از این جهت است که باید نقشه طبقه متوسط برای یک دوره عبور از شرایط اختناق و سرکوب، مورد توجه قرار بگیرد. گستردگی و خواستهای فرهنگی و سیاسی این طبقه می تواند این رژیم امنیتی - نظامی را به عقب نشینی در برابر مردم و رعایت بخشی از حقوق آنان بکند که این به نوبه خود می تواند در خدمت سازمانیابی طبقه کارگر هم باشد
۵۵۲۹۰ - تاریخ انتشار : ۲۹ خرداد ۱٣۹۲       

    از : کاوه سواد کوهی

عنوان : بورژوازی ملی کفن شده
قصد نداشتم وارد بحث های کامنتی شوم. تا کنون نیز زیر مقاله ای کامنت ننوشته ام. اما احساس کروم دارد به زحمات نویسنده و تحلیل گر بسیار دوست داشتنی ما ظلم میشود. من به عنوان یک سوسیالیست خیلی قدیمی که سال های طولانی عمرم را با جریان های خط دو و سه سپری کرده ام فکر می کنم نوشته ها. و مقالات رفیق قراگوزلو اگر نگویم بهترین در شمار بهترین تحلیل ها و نوشته هایی است که در چپ منتشر می شود. نمی دانم شاید یکی از دلایل آن این باشد که قراگوزلو بحث های مارکسیستی را به شکل آکادمیک هم خوانده است و تحلیل ها و مقالاتش به یک دستگاه منیجم نظری آکادمیک هم متکی است و شاید به خاطر آشنایی این رفیق با مبانی سوسیالیزم کلاسیک است. هر چه هست من در این مقالات مبانی محکم سوسیالیزم علمی مارکس و انگلس را به وضوح می بینم.
به همین خاطر هم شاید درک دقیق آنها برای بعضی از دوستان ساده نباشد. کما اینکه دوست عزیزی نوشته است که بورژوازی ملی است یا باید رشد کند. من نمی دان که این عزیز تا کجا سوسیالیزم را می شناسد اما من ایشان را به کتاب بسیار مهم امپریالیزم لنین ارجاع می دهم.و به کتاب زنده یاد سلطان زاده که در مورد انکشاف بورژوازی و منسوخ شدن بورژوازی ملی و مستقل نوشته است.
به هر حال در میان کمونیست ها این بحث هایی که دوست عزیز پنهان و دیگران کرده اند تمام شده است و نمی توان با این استنادات در نهایت نتیجه گرفت که:
بله رفقا!
چون بورژوازی ملی است پس بشتابید و انتخاب شدن حسن روحانی را جشن بگیرید
ببخشید از این که تصدیع اوقات کردم
در ضمن کامنت دوست گرامی صبوری هم قابل توجه است.
مخلص همه رفقا
کاوه سواد کوهی
۵۵۲٨۶ - تاریخ انتشار : ۲۹ خرداد ۱٣۹۲       

    از : خواننده

عنوان : درود بر آقای پنهان
بنده هم نظراتی شبیه نظراتِ شما نوشته بودم که چون تندتر بود و «می توانست» به اهانت تعبیر شود، احتمالاً (و از این دیدگاه به حق) از سوی «اخبار روز» درج نشد.

من فکر نمی کنم این «اهانت» باشد که نویسنده را به این متهم کنم که با واقعیات، و با زمان، ارتباطِ چندان منظقی ئی ندارند.

با احترام به شما و به نویسنده
۵۵۲٨۲ - تاریخ انتشار : ۲۹ خرداد ۱٣۹۲       

    از : صبوری

عنوان : پنهان یا ...
پنهان عزیز انتقاد وارد به دکتر قراگوزلو اینکه متأسفانه وی برای کمونیست ها می نویسد . مقالاتش پیچیده است و آنها که آشنا با مضامین مارکسیستی نیستند آنرا غالبأ نمی فهمند.به شعر شاملو شباهت دارد برای همه نیست. برای فهمیدنش باید مطالعه کرد و گاهی چند بار خواندش. دوستانه بگویم شما هم چندان متوجه نشدید. قراگوزلو می گوید انتخابات برای تجدید آرایش نظام سرمایه داری انجام می شود و شو و مضحکه هم نیست گرچه در ایران مثل سرمایه داری اش شلخته و انحصاری و بد ریخت است.
هر جا مزد بگیری باشد که فاقد وسائل تولیدی است نظام آنجا سرمایه داری است
۵۵۲٨۰ - تاریخ انتشار : ۲۹ خرداد ۱٣۹۲       

    از : ‫پنهان

عنوان : ترجیح فقر بر هر نوع سرمایه و سرمایه سازی
‫جناب قراگوزلو، ‫اهم محتوای مقاله فتوایی و منولوگ شما مملو از اخبار و نگرش های یک بعدی ،احکام مغلطه آمیز و اتهامات ناقص و واژگان عاریه ‫گرفته شده از فرهنگ سوسیالیستی غرب میباشد. ‫با وجود اینکه که خود را محقق و متفکری چپ معرفی میکنید، بدون اینکه واژگان "بورژوازی" و "کارگری" را قبلن تعریف کرده باشید، آنهارا ده ها بار در مقاله مورد استفاده قرار داده و از طریق برچسب بورژوازی زدن به افراد مختلف به تحلیل کار و سرمایه و تضاد طبقاتی آنان پرداخته و با محکوم کردن تمام چپ "غیر از قراگوزلو" میپردازید و زمین و زمان را با انگ و برچسب خالی از هرگونه دیالوگ و ضد−گفتمان بهم میدوزید.

اگر منظورتان از "بورژوازی" ‫همان مفهوم اصیل اروپایی است، که باید بگویم هنوز از بدو تاریخ قدیم و جدید ایران تا به امروز، از جمله از نقطه عطف تاریخی انقلاب مشروطه تا به امروز، ‫درایران چنین طبقه ای نه وجود داشته و نه تاکنون بوجود آمده و شکل گرفته.

همینطور اگر مراد و منظورتان از ‫"کارگر و پرولتاریا" ‫همان مفهوم اصیل اروپایی است، که باید بگویم هنوز از بدو تاریخ قدیم و جدید ایران تا به امروز، از جمله از نقطه عطف تاریخی انقلاب مشروطه تا به امروز، چنین طبقه ای نه وجود داشته و نه تاکنون بوجود آمده و شکل گرفته.

جوامع ایران طبقات و تعریف خاص خودش را میطلبد که هنوز چیزی ایرانشمول ارائه نشده است. ‫تحلیل طبقاتی شما حتا قادر به پوشش و ارائه تعریف درستی از موجوداتی همچون "احمدی نژاد" و طیف وسیعی از پوپولیستها و کارمندان دولت، کارگران زمین و کارخانه، فرودستان نظام و "روحانی" و طیف وسیعی از آخوندها، بازاریها، تجار، دلالان، سرمایه داران، تکنوکراتها و واردکنندگان صنعت و تکنولوژی خارج از کشور نیست. بهمین دلیل شما احمدی نژاد و دولتش را کارگری تر و مفید تر از دولتهای روحانی و خاتمی و رفسنجانی ارزیابی میکنید!

گویی ‫شما فقر را بر هر نوع سرمایه و سرمایه سازی و هرگونه برنامه توسعه اقتصادی− سیاسی ترجیح میدهید! ‫درحالیکه بدون توسعه اقتصادی − البته به نظر شما فقط انباشت سرمایه، ولی به نظر من هم افزون و توزیع سرمایه و هم کار و کاهش بیکاری و فقر− توسعه های سیاسی و مدنی− از جمله آزادی بیان بنده و شما و ویا همان دموکراسی نهادینه شده − میسر نخواهد بود. یکی از علت هایکه ‫چرا این دموکراسی نسبی هنوز در ایران مستقر نشده، نبود همان طبقه بورژوازی بومی مورد تنفر شماست.

۵۵۲۷۶ - تاریخ انتشار : ۲۹ خرداد ۱٣۹۲       

    از : شاهین صفاپور

عنوان : شاید چپ بیدار شود
خیلی جالب است. آقای اوباما می گوید که رای مردم به حسن روحانی مالفت با نظر رهبر جمهوری اسلامی است و مخالفت ضمنی با روحانیون محافظه کار سنتی است و ما در بیانیه حزب کمونیست کارگری که در همین سایت اخبار روز منتشر شده می بینیم که این کمونیست؟؟؟ های خیالی نیز در بیانیه انتخاباتی خود همان تحلیل نامربوط را مطرح می کند و به گونه اس صحبت می کند که انگار مردمی که برای جشن و خوشحالی به خیابان آمدند همه هواداران این حزب بودند و برای سرنگونی آمده بودند. نه باا جون این جور نیست. تا زمانی که چپ ما نتواند در یک مورد مانند انتخابات یک تحلیل منطقی و معقول و واقع بینانه بیرون بدهد اوضاع و احوالش کماکان حاد و بحرانی و خراب خواهد بود.
من هم به نوبه خود از رفیق تشکر میکنم و فکر می کنم که این نوشته کوتاه علاوع بر تفسیر درست انتخابات ایران یک تلنگر رفیقانه به چپ نیز هست. امیدوارم که با این مواضه سازنده رفیقانه برخورد شود.
۵۵۲۴۷ - تاریخ انتشار : ۲٨ خرداد ۱٣۹۲       

    از : زهره صادقی آذر

عنوان : زنده بادسازمان یابی سوسیالیستی طبقه کارگر
من نیز به سهم خود از مقاله و تحلیل واقع بینانه رفیق تشکر می کنم و بر خلاف بهروز معتقدم این مقاله توانسته موج هیجان زده روحانی پروری را بشکند و برداشت دقیقی از موقعیت دو جناح ضدانقلاب بورژوا امپریالیستی ایران ارائه دهد. با صبوری هم موافقم که دست به جای حساس گذاشته است. متاسفانه همانطور که رفیق نویسنده نیز بدرستی گفته است چپهای ایران بجای روی وردن به امر مهم سازماندهی همه رفته اند سراغ تبلیغات و تلویزیون. از اقلیت و راه کارگر و اتحاد چپ و غبره. و مصاحبه های کیلویی پخش می کنند. ۷ سال است که حزب کمونیست ایران تلویزیون دارد اما نتوانسته است با تلویزیون های بورژوائی رقابت که چه عرض کنم تناسب یک به هزار ایجاد کند.
زنده باد سازمان یابی سوسیالیستی طبقه کارگر
۵۵۲۴۴ - تاریخ انتشار : ۲٨ خرداد ۱٣۹۲       

    از : بهروز

عنوان : اشتباه از نوع دیگر
همان طور که به گفته آقای قراگوزلو نمایش صرف خواند "انتخابات" در ایران اشتباهی است که بر مبنای آن اشتباهات دیگر شکل میگیرد تغییر و تحول و دست به دست شدن قدرت بین جناح های رژیم را به بده و بستان های جناح های بورژوازی ایران نسبت دادن اشتباه است. تا کنون هیچ تحلیل علمی که رابطه و تناظر یک به یک جناح های رژیم با بخش های مادی بورژوازی ایران را نشان دهد ارائه نشده است. پیش فرض بورژوایی خواندن رژیم خشت کجی است که دیوار کج سی ساله ای را در میان نظریه پردازان جنبش چپ بالا برده است و به تبع آن شکست ها سیاسی و پراتیکی را سبب شده است. تحلیل های دلبخواه دادن و گاهی احمدی نژاد را نماینده بورژوازی تازه به دوران رسیده خواندن (جالب است که بعضی تحیلیل می کردند که احمدی نژاد نماینده جناحی از بورژوازی است که در اثر اعطای وام های زود بازده تشکیل شده است! یعنی نماینده طبقه طبقه را به وجود آورده است!). اصلا نیاز به نمایش های توده ای چه به صورت خیابانی و چه انتخاباتی به منظور سرکوب جنبش های دمکراتیک در ایران پدیده ایست که در نظام های بورژوا-دیکتاتوری متعارف دیده نمی شود. آن ها بیشتر میل به سیاست زدایی از جامعه دارند. و دهها فاکت دیگر که وجود دارد که با تحلیل سطحی نظیر آن چه قراگوزلو با شور و حرارت ارائه میدهد در تناقض است.
۵۵۲٣۵ - تاریخ انتشار : ۲٨ خرداد ۱٣۹۲       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۲٣)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست