یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

آقایان ملی – مذهبی
این اصلاح طلبی نیست، عوامفریبی است!
- همایون فرزاد

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : بهروز

عنوان : اصلاح طلبان و بند نافی که بریده نمی شود
اصلاح طلبان حتی جماعتی که راهی فرنگ شده نمی توانند بندناف خود را از پیکر جمهوری اسلامی ببرند زیرا می دانند فقدان نیروی سرکوبگری که سیستماتیک معضلات لاینحل اجتماعی را به عقب می راند باعث ظهور جنبش های عظیم ساختارشکنانه ای می شود که اصلاح طلبان در آن همچون کاغذ پاره در توفان خواهند بود. البته این به معنای نفی واقعیت های اجتماعی نیست. تمام گرایش های موجود از اصلاح طلبان و پیروان ولی فقیه و مجاهدین هر کدام به نحوی به پایه اجتماعی خود وصل می شوند اما در یک انقلاب مداوم و پیگیر هر نیروی عقب مانده تر مجبور است صندلی را برای نیروی پیشروتر خالی کند، و صد البته اصلاح طلبان در این صف مرگ بعد از حکومت قرار دارند. سخنان امثال گنجی و علیجانی و رحمانی مشمئز کننده است اما این نباید ما را در یافتن پایگاه اجتماعی آنان و چگونگی نفی مادی معنوی این گرایش دچار غفلت کند.
۵٨۴۷۷ - تاریخ انتشار : ۱۹ آبان ۱٣۹۲       

    از : بهروز

عنوان : اصلاح طلبان و بند نافی که بریده نمی شود
اصلاح طلبان حتی جماعتی که راهی فرنگ شده نمی توانند بندناف خود را از پیکر جمهوری اسلامی ببرند زیرا می دانند فقدان نیروی سرکوبگری که سیستماتیک معضلات لاینحل اجتماعی را به عقب می راند باعث ظهور جنبش های عظیم ساختارشکنانه ای می شود که اصلاح طلبان در آن همچون کاغذ پاره در توفان خواهند بود. البته این به معنای نفی واقعیت های اجتماعی نیست. تمام گرایش های موجود از اصلاح طلبان و پیروان ولی فقیه و مجاهدین هر کدام به نحوی به پایه اجتماعی خود وصل می شوند اما در یک انقلاب مداوم و پیگیر هر نیروی عقب مانده تر مجبور است صندلی را برای نیروی پیشروتر خالی کند، و صد البته اصلاح طلبان در این صف مرگ بعد از حکومت قرار دارند. سخنان امثال گنجی و علیجانی و رحمانی مشمئز کننده است اما این نباید ما را در یافتن پایگاه اجتماعی آنان و چگونگی نفی مادی معنوی این گرایش دچار غفلت کند.
۵٨۴۶۰ - تاریخ انتشار : ۱۹ آبان ۱٣۹۲       

    از : هوشنگ فرخجسته

عنوان : با عرض پوزش از همه بخصوص آقای کیا
قسمت اول کامنت قبلی اینجانب، پاسخ به آقای کیا می باشد که اشتباهی نوشتم به آقای راد
۵٨۴۴٨ - تاریخ انتشار : ۱٨ آبان ۱٣۹۲       

    از : هوشنگ فرخجسته

عنوان : برای دوستان : راد و کیا
آقای راد، فرض را بر این بگذارید که خوانندگان اصل زمان و مکان را می شناسند و می دانند که که همه تغییر کرده اند و مواضع امروز جریانات را از طریق رسانه ها دنبال می کنند. میزان جاذبه هر جریانی درونی می باشد و به نسبت موفقیت آنها در برخورد با گذشته خود ضورت میگیرد. اعم از طرفداران حکومت گذشته ، حکومت فعلی و جریانات مخالف دو رژیم و متاسفانه نظر سنجی برای این تغییرات نداریم و مواضع امروزی جریانات در ارتباط با ضرورت های تغییر اجتماعی بنفع مردم ملاک است و در مورد گذشته حتما معیارهای تاریخی و حقوقی همیشه اعتبار دارد و دنبال خواهد شد. ادغام مسائل سیاسی روز با سوابق جریانات به این صورت نه تنها سازنده نیست بلکه بنفع حکومت انحصار گر تمام میوشد.
آقای مسعود راد:
اگر صورت مسئله روشن و دقیق نباشد فقط ممکن است الابختکی به نتیجه ای "قابل قبول " رسید.
مثلا ؛ با پاسخ به سئوال بر اندازی از راه انقلاب یا مسالمت آمیز در این نوشته خود به نتیجه نمی رسی.

وقایع جاری ایران در ارتباط با مذاکرات اتمی و اعدامها در داخل کشور و صدها مورد دیگر بین جناحهای حکومتی و مخالفان آن از یک طرف و جهان مخالف و موافق جمهوری اسلامی از طرف دیگر آن با اشکال مختلف بر خورد میشود. مردم در سراسر ایران نیز با حساسیت موضوعات را دنیال می کنند.

آیا مردم فقط منتظرند تا حکومت با مذاکرات محرمانه ء خود جبران تخلف های گذشته را در پشت در های بسته انجام دهد تا تحریمهای اقتصادی بمرور حذف شود و هر غلطی خواست در داخل ایران انجام دهد.

در هرصورت مردم می بینند که حکومت مجبور است برای تخلف های خود در برابر گروه ۵ +۱ کوتاه بیاید ولی دربرابر مردم گردنکشی می کند.
"اصلاح طلبان" حکومتی در میان چگونه برخورد می کنند؟
ملاک شما در دفاع جانانه از آنان چیست؟
آیا در برابر اعدامهای شرورانه کنونی حرفی زده اند؟
۵٨۴٣۵ - تاریخ انتشار : ۱٨ آبان ۱٣۹۲       

    از : مسعود راد

عنوان : اصلاح طلبان، متحد طبیعی آزادیخواهان سکولار
این درست است که اصلاح طلبان (حکومتی و غیر حکومتی شامل ملی- مذهبی ها) مشکلی با ماندگاری حکومت اسلامی ندارند و حتی خواهان آن هستند. اما از آنجا که تضاد اصلی آنها با شخص خامنه ای (نه ولایت فقیه) است، برای آزادیخواهان مفیدترند تا مثلا حزب توده، و یا فدائیان اکثریت.
البته، این نکته اگر معتقد به براندازی کامل حکومت از طریق انقلاب باشی نکته خیلی مهمی نیست و همه شان برایت واقعا یک کرباس می شوند. انقلاب سیاه و سفید است و در آن مخالف و دشمن یک نقش بازی می کنند و همه شان را می شود به یک تیغ راند.
اما اگر معتقد به براندازی با استفاده از روشهای مسالمت آمیز باشی، ناچاری مبارزه را مرحله ای به پیش ببری. یعنی نه تنها میبایستی بین مخالفان و دشمنان تفاوت قائل شوی، بلکه حتی لازم است دشمنان را اولویت بندی کنی تا بدانی نیروی مبارزه را کجا باید صرف کنی. طبیعی است که در این صورت خامنه ای و ذوب شدگانش در بالای لیست، و اصلاح طلبان مذهبی در پایین لیست قرار میگیرند.
لطفا توجه کنید که اصلاح طلبان (شامل ملی- مذهبی ها) به خاطر ارتباطات عمدتا مذهبی شان، و همینطور حضور قبلی شان در حکومت، نیروی انسانی قابل توجهی در داخل دارند و بسیار آسانتر از مخالفین غیرمذهبی امکان جذب نیرو و به راه انداختن تجمع را دارند.
عمده اصلاح طلبان، و بخصوص هوادارانشان ایرانیان وطن دوستی هستند که اسلام را برای ایران می خواهند و نه ایران را برای اسلام. طبیعی است که چنین نیرویی میتواند متحد طبیعی آزادیخواهان سکولار برای رهاندن کشور از دست مافیای بیت رهبری و سپاه در مقطع کنونی باشد. همانطور که کاپیتالیستهای غربی متحد طبیعی کمونیستهای شوروی در مبارزه با فاشیزم هیتلر شدند.
نتیجه اینکه این درست است که ما اختلاف اساسی با بنیان فکری اصلاح طلبان مذهبی داریم، اما در شرایط کنونی این اختلاف چیزی بیش از رقابت فکری نیست و نباید موجب تغییر جهت نوک پیکان اعتراضات از بیت و سپاه شود.
۵٨۴۲٣ - تاریخ انتشار : ۱۷ آبان ۱٣۹۲       

    از : کیا

عنوان : به تبصره نویس
مجاهدان دوره شصت را خائن مینامیدند ،چون با عراق همکاری کردن و ظاهراً کوردها را شیمیایی زدند و به ایران حمله کردند .

اکنون که همه از ملی‌ گرا ،اصول گرا ،اصلاح‌طلب ،حتا چپها با رابطه با آمریکا با هم مسابقه دارند ،مجاهدین آمریکایی هستند.

به این میگویم پارادکس!

راه ما از همگرایی تنگ ،انسجام همه نیروهای ضدّ دیکتاتوری می‌گذرد.
۵٨۴۰۲ - تاریخ انتشار : ۱۷ آبان ۱٣۹۲       

    از : تبصره نویس

عنوان : تبصره بر یادداشت کیا
کیا راست می گوید که «مجاهدین موجودند و مثل قبل هم نیستند. ما نمیتوانیم کشتار‌های ۶۷ که اکثریت آن مجاهدین بودند را به خود ربط دهیم».
فقط اگر یک جمله کوچک دیگر را با استناد به جمله اول کیا به استدلال او اضافه کنیم نتیجه کامل تری می گیریم:
«مجاهدین موجودند و مثل قبل هم نیستند. ما نمیتوانیم کشتار‌های ۶۷ که اکثریت آن مجاهدین بودند را به خود ربط دهیم» و همچنین نمی توانیم شهدای مجاهدین در کشتار های دهه شصت را به این مجاهدین که «موجودند و مثل قبل هم نیستند» نسبت دهیم.

آن ها برای چیز دیگری می جنگیدند در تضاد کامل با آنچه امروز رهبران مجاهدین برای آن می جنگند.
آن ها برای آزادی می جنگیدند نه اختناق مهیبی که همین حالا در تشکیلات مجاهدین حاکم است و فضاحت هایی که مخصوصا در دو سه ماه اخیر به وسیله نفرات خیلی نزدیک به خودشان که کوچک ترین ارتباطی هم با رژیم ندارند افشا شده است و دارد افشا می شود.

آن ها برای استقلال می جنگیدند و مبارزه با وابستگی، و با نفرت از جنایات امپریالیسم در جهان، و با نفرت از جنایات اسراییل. نه برای به گدایی رفتن پیش جان بواتون ها و رودی جولیانی ها و مسئولان سیا و ژنرال هایی که ده ها هزار عراقی و افغانی را کشته اند و از جنگ برگشته اند و در مراسم مجاهدین در باره استقلال و آزادی و آزادسازی ایران سخنرانی می کنند.

آن ها برای راست ترین راستگرایان دولت اسراییل و آمریکا و کمک به آن ها و تشویق هرچه بیشتر آن ها به حمله به ایران و نابود کردن مردم نمی جنگیدند و برای این نبود که کشته شدند.

آن ها برای عدالت اقتصادی و جامعه بی طبقه می جنگیدند، نه برای تضمین های مکتوب رهبران مجاهدین به امپریالیست ها برای تأمین منافع اقتصادی آن ها در «ایران آینده»!! که چیزی نیست جز تثبیت یک نظام طبقاتی تحت سلطه سرمایه داری جهانی.

کیا کاملاً درست می گوید که ««مجاهدین موجودند و مثل قبل هم نیستند.»
و درست به همین دلیل است که حساب مجاهدین در قبل را نمی توان به حساب مجاهدین در حال حاضر ریخت.

کسی که تمام نیرویش را به کار می برد تا کثیف ترین جناح های امپریالیستی و دولت اسراییل، مردم کشور خودش را نابود کنند، حسابش از اپوزیسیون مردمی جداست. و اپوزیسیونی که با او مرزبندی نداشته باشد و او را در خود راه ندهد نمی تواند یک اپوزیسیون مردمی باشد.
۵٨٣٨٨ - تاریخ انتشار : ۱۶ آبان ۱٣۹۲       

    از : کیا

عنوان : پارادوکس مجاهدین
مجاهدین را به عنوان چماق استفاده کردن و دیگران را شانتاژ کردن به سلاح اپوزیسیون نیست!

مجاهدین موجودند و مثل قبل هم نیستند .

ما نمیتوانیم کشتار‌های ۶۷ که اکثریت آن مجاهدین بودند را به خود ربط دهیم و مجاهدین را از خود برهانیم ،درست آنچه مجاهدین با بقیه اپوزیسیون انجام میدهند!

احتیاج به زبان مشترکی است!
۵٨٣۷٣ - تاریخ انتشار : ۱۶ آبان ۱٣۹۲       

    از : بنده خدا

عنوان : با اینهمه ادعا از چاپ نظر اینجانب خودداری کردید.
با اینهمه ادعا از چاپ نظر اینجانب خودداری کردید.دستتان درد نکند..
۵٨٣۷۰ - تاریخ انتشار : ۱۶ آبان ۱٣۹۲       

    از : ناباور

عنوان : پوزش
از جناب همایون فرزاد، صمیمانه پوزش می طلبم. من ایشان را با «فرزاد قائم»، اشتباه گرفته بودم.
بسیار متأسفم، و ضمن حفظ نقطه نظر خود در مورد ضرورت متمرکز کردن حملات بر خامنه ای و قوه قضائیه و اهرم های دیگر او (در ضمن غافل نبودن از انتقاد به روحانی و دیگران) از بابت اشتباه خاصی که در مورد نام ایشان با نام نویسنده آن سلسلسله مقالات ، کرده ام، از نویسنده محترم این مقاله، بار دیگر عذرخواهی می کنم.
۵٨٣۶۶ - تاریخ انتشار : ۱۵ آبان ۱٣۹۲       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۲۰)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست