یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

آنگاه که نفرت به وجود تبدیل می شود - فرخ نعمت پور

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : ‫البرز

عنوان : زندگی زیباست
‫وقتی به نوشتار حاضر و غالب نظرات پیرامون آن می نگرم، سئوالاتی ‫مدام در مغز کوچکم دور می زنند،

‫اینها را چه می شود،

‫اینها که ‫همه زخم خورده کسی دیگرند، چرا چنین به قصدِ جان، به هم پریده اند،

‫آیا اینها همانانند که مدعی رهنمونی مردم به دنیای عدالت اجتماعی اند

‫آیا معنای انتقاد و انتقاد از خود، خود زنی به قصد کُشت و نابودی کامل است

سالها بود، که خواندند و خواندیم که «...زندگی زیباست...» چون وجود خود را در پیوند با مردم بپا خاسته علیه استبداد دیدیم

‫روی سخنم با شمایی است، که چنین به قصد کُشت در حال زدن خود هستید، معنای زیبایی زندگی نزد شما چیست
۶۱۲۰۰ - تاریخ انتشار : ۱٣ اسفند ۱٣۹۲       

    از : حمید حمیدی

عنوان : تاسف
فرخ عزیز.وقتی تیتر مطلب شما را دیدم،ادامه ندادم.اول اینکه نوشته مهدی اصلانی در ارتباط با نظریات رقیه دانشگری به مثابه یک فرد که نظراتش را منتشر نموده،متوجه هیچ فرد حقیقی به غیر از رقیه نمی باشد.در نوشته مهدی اصلانی هیچ نامی از شما برده نشده و معلوم نیست شما در مقام دفاع از چه چیزی،مهدی اصلانی را با لاجوردی قیاس می کنید.روزگاری همین جلاد در غالب پیاده نظام سازمانی که شما امروز در آن عضو هستید،رفیقان من و امثال من بودند.نوشته شما در واقع بیشتر برای دفاع از خود بود.بیش از اینها کسانی که نمیتوانستند به مقابله با افراد دیگر بروند،وقتی با آن فرد مواجه می شدند،اول تیغی بر خود می کشیدند که هم طرف مقابل را از خون بترسانند و هم به قول معروف خون جلوی چشمانشان را بگیرد.پاسخ شما سرشار از خشونت بود. به قول شمامهدی اصلانی این خشونت را از لاجوردی کسب کرده،شما خشونت خود را از چه افرادی کسب کرده ای؟باید برای امثال شما که به دروغ وعده بهروزی و سعادت ،به انسانها میدهید،متاسف بود.پرسش این است که آیا مضمون و محتوی صحبت های مهدی اصلانی که با زبان مخصوص خود او مطرح میشود،درست است یا خیر؟شما بیش از آنکه به مضمون و محتوی بپردازی یک ارزش گذاری رفتاری نموده ای که تمامی افراد هم می توانند مثل شما بر مخالفان خود ارزش گذاری نمایند.فراموش کرده اید که رهبر فلان فرقه می گفت:هر که با ما نیست ،بر ماست.فرخ عزیز،اگر من به جای مهدی اصلانی بودم از شما به مثابه یکی از شهروندان اروپائی به دادگاه اروپا شکایت می بردم و متن شکایت خود را به استناد اسناد و مدارکی که بنده،لاجوردی آینده و جلاد شما هستم را از شما انسان متمدن که دچار پیشگوئی نمیشوید را خواستار میشدم.امیدوارم این متن منتشر گردد.
۶۱۱٨٨ - تاریخ انتشار : ۱۲ اسفند ۱٣۹۲       

    از : ایکاروس

عنوان : تسلط جلاد
شرم اگر آنگونه که مارکس می گوید ، خشمی انقلابی در پی نداشته باشد ، شرمی گناه آلود و مذهبی خواهد بود و شرم رقیه دانشگری اگر نخواهد همراه با خشمی انقلابی باشد اشتباه دیگری در زندگی سیاسی او خواهد بود. او از حامیان "شکوفایی " بود سپس شرمگینانه کنج عزلت گزید و اکنون به سخن آمده است . باشد که این همان خشم انقلابی مورد نظر مارکس باشد. ولی مگر مهدی اصلانی چه می گوید که اینگونه بر سرش باریدن گرفته و کوربینانه به خشم متهمش می کنند. او نیز از رقیه می خواهد که سکوت نکند، و در افشای بانیان این دمل چرکین "شکوفایی" که همچنان در "اکثریت" جا خوش کرده است بکوشد و اگر چنین نبود، خوشحالی و حمایت رفیق تابان و بعضی دیگر را به دنبال نداشت. اما آقای نعمتی از چه روی اینقدر از خشم مهدی اصلانی پریشان است و به پریشان گویی پرداخته است. ایا نوشته او حاکی از خشمی کور نیست که مهدی اصلانی را بعد از دوره زندانش همچنان تحت تسلط جلاد (لاجوردی) دانسته و او را جلاد آینده می خواند؟ اگر او و امثال او در زندان به زعم شما تحت تسلط جلاد بوده و هنوز این تسلط ادامه دارد، شما که در بیرون از زندان بودید و آگاهانه تحت تسلط جلاد برای رضایتمندی و خوشایندش رفیقتان غبرایی را به عنوان قربانی تقدیمش کردید باید دو چندان این تحت سلطگی را همراه داشته باشید. سیاست "شکوفایی" تنها "چیزکی" در درون شما نبوده که با گفتن خطا کردیم به پایان برسد، اگر جراحی نشود، در بزنگاه و تند پیچ جنبش "گندهکی" بیرون می زند
۶۱۱٨۴ - تاریخ انتشار : ۱۲ اسفند ۱٣۹۲       

    از : پا به سن

عنوان : خطاب masoud memar
دوست عزیز ممنون از توجه شما، مورد خطاب من سردبیر بودند. از شرکت شما در سردبیری اخبار روز متاسفانه اطلاع نداشتم.
فکر میکنم افراد بالغ سیاسی ، هر که می خواهد باشد، نباید در فضای احساسی روی مسائل سیاسی متمرکز شود چون نتیجه همان ها خواهد بود که همه شاهد هستیم. ضمنن اینجا محل بازی نیست، (که اول شروع که بعدن...) اولی معلم دومی نیست.
دشنام با کلمات شاعرانه از بحث سیاسی سازنده دور است، هر که میخواهد باشد.
با مهر
۶۱۱۷٨ - تاریخ انتشار : ۱۲ اسفند ۱٣۹۲       

    از : مسعود بهبودی

عنوان : حدیث مکرر بهروز و معمار
وجه مشترک بهروز و معمار این است که هر دو با کله ای از بتن، بزعم خود از دیوار بتنی «می گذرند» و حرف واحدی را مرتب پی می گیرند.
یاد آیت الله العظمی راشد به خیر!
معمار از دیوار بتی ماورای راست «می گذرد» و بهروز از دیوار بتنی ماورای چپ.
تف اکثریت حتی به پیکار و اقلیت و مجاهدین و اشرفیت و دیگر جریانات هپیلی هپو شرف دارد.
مقایسه سازمان اکثریت با آنها به مقایسه جبهه ملی با هادی غفاریسم و خلخالیسم شباهت دارد.
۶۱۱۶۹ - تاریخ انتشار : ۱۲ اسفند ۱٣۹۲       

    از : masoud memar

عنوان : خطاب به پا به سن
آیا جوی که شما از آن نام میبرید ٫ دستآورد واکنش امثال آقایان اصلانی نیست ؟ کجای نوشته ایشان برخورد سیاسی با فاکت و برهان است؟ این ایشان هستند که حکم صادر میکنند و مینویسند: « شما و سازمان‌تان متاسفانه در جرم معاونت داشته‌اید » از ایشان بپرسید آیا حکم ایشان در دادگاه خویش در مورد معاونت و گناههای نابخشودنی چیست ؟ ملا نصرالدین اولین بار که شتر را دید شروع کرد به نیایش خدا که به این موجود بال و پر نداده تا بربامش بنشیند و خانه خرابش کند.
۶۱۱۶۷ - تاریخ انتشار : ۱۲ اسفند ۱٣۹۲       

    از : پا به سن

عنوان : انشای تلافی
سردبیر محترم سایت وزین اخبار روز
به نظر میرسد که نوشته ها حول متن رفیق دانشگری، کم کم از موضوع خارج میشود و بخش سیاسی سایت با انشاء هایی چند خطی که تحلیل و جدل سیاسی در آن یافت نمیشود، گذارده میشود. حداقل در بخش سیاسی انتظار خواننده این است که به متنی در عرصه ی سیاست پرداخت شود، مثلن با فاکت و برهان با نوشته اصلانی برخورد شود و نه اینکه به او نقش جلاد و بازجو در اینده و حال بدهیم!
با مهر
۶۱۱۶۲ - تاریخ انتشار : ۱۲ اسفند ۱٣۹۲       

    از : بهروز

عنوان : چرا ترس
آقای فرخ، که نامتان هم خیلی با مسماست، کسانی که ریگی در کفش ندارند خود را در جایگاه قربانی در مقابل کسی چون اصلانی نمی بینند. و بسیار جالب است که خود اصلانی هم از صفوف شما - پیروان اکثریت - بیرون آمده و چنین تلخ می نویسد که تاب تحمل را از شما ستانده. اگر یکی از هواداران اقلیت، پیکار، چریک فدایی خلق این ها را می نوشت او را با چه مقایسه می کردید. در کلام لطافت افکنانه! شما همان کلام فرهنگ مدارانه و مداراجویانه!! نوسکه ها و شیدمان ها در برابر رزا لوکزامبورگ و کارل لینکنخت پیداست.
۶۱۱۵۷ - تاریخ انتشار : ۱۲ اسفند ۱٣۹۲       

    از : masoud memar

عنوان : حضور محترم فرخ نعمت پور
غیر ازمطالب درستی که شما به آنها اشاره کردید ٫ دلایل علمی ( نه دلایل غیر علمی طبقاتی و ذهنی گرایانه ) دیگری نیز وجود که از دید و باورها نشأت میگیرد و استبداد را دوام و بازتولید میکند ٫ از نظر علمی شعور انسان مهمترین تمایز آن با دیگر موجودات است. گفتمان و فلسفه ای که شعور انسان را با دید طبقاتی یا توده ای یا امت یا بازیچه این و آن بسخره بگیرد و برایش وظایف و باورهای کلیشه ای و آماده انتظار داشته باشد ٫ در صحنه سیاسی در صورت شکست و پیروزی ٫ مستبدانه عمل خواهد کرد و به خواست و شعور جامعه بی توجهی خواهد کرد.
امثال لاجوردی ها در زندان هم مستبد بودند لازم نبود در قدرت قرار گیرند تا عملکردش مشخص شود رجوی ها هم همینطور در پروژه شکست چه دماری از روزگار خودی درآوردند چه رسد در جایگاه قدرت با غیرخودی ها. دقیقأ این چیزی است که در روند و افکار عمومی جامعه میتوان کاملأ مشاهده کرد و به گفتمان تمامیتخواهی بدیده تردید نگریست و این یک تحول بزرگ اجتماعی است که دفاتر پیشرو ها ! را در نبود سرباز داوطلب بسته نگاه داشته است و با ارتقاء شعور اجتماعی زمین بازی بر مستبدان بسته تر میشود. و بر درجه پرخاش مستبدین افزوده میشود.
۶۱۱۴۷ - تاریخ انتشار : ۱۱ اسفند ۱٣۹۲       

    از : دوست قدیمی مستعار

عنوان : اشتباه سردبیر
اشتباه سردبیر اخبار روز یک بحث جدی و مهم را به انحراف کشاند.
مقاله اقای اصلانی بحث سیاسی و نظری را به بحث شخصی و عقده گشاپی هوادار سابق علیه رهبران سابق خود منحرف کرد و واکنش آن را هم در نوشته اقای نعمت پور می بینیم.
خانم دانشگری علاوه بر انتقاد از خود بحث مسولیت فردی را مطرح کرد . اقای کریمی بحث را به واکنش جمعی بسط داد.
در ادامه بحث این امکان بود که اعضا؛ کادرها و رهبران اکثریت با نگاهی و تازه و از منظر مسولیت فردی به کارنامه خود بنگرند . سردبیر احبار روز با انتشار نوشته اقای اصلانی این بحث های جدی نظری و سیاسی را از مسیر اصلی خود منحرف کرد. این نوشته و دیگر نوشته های اقای اصلانی نشانه ان است که ایشان سواد و توان بحث های نظری و سیاسی را ندارد. این البته عیب نیست. من هم ندارم. اما ایشان با انشانویسی؛ با دشنام دادن به رهبران اکثریت ؛ با ذکر مصیبت زندانیان و اعدام شدگان وارد بحث های سیاسی و نظری می شود و این بحث ها را به بحث های شخصی بی ارزش و احساساتی و سانتی مانتال و گاه به دعواهای شبه لمپنی بدل می کند. اقای اصلانی هوادار همین رهبران بوده و حالا از هواداری خودش منتفر است و به جای انتقاد از خود ؛ تنفر از هواداری خود را به تنفر از دیگران بدل کرده است و با شیوه بازجویان با همه برخورد می کند

واکنش ان را هم در مقاله فرخ نعمت پور می بینیم.
راستی اقای سردبیر اگر نوشته اقای اصلانی را منتشر نکرده بودید و اجازه داده بودید بحث در مجرای اصلی خود پیش می رفت بهتر نبود
۶۱۱۴٣ - تاریخ انتشار : ۱۱ اسفند ۱٣۹۲       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۲۴)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست