یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

جرعه‌ای بزرگ از جام زهر دوم

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : ئاواره

عنوان : جامع و دقیق و بجا
مقاله ای بسیار جامع وجالب بود. خلاصه ای از تاریخ عملی و جوهری جمهوری اسلامی بود. این مقاله در کنار فرد شناسی و تیپ شناسی دکتر مسعود نقره کار میتوانند، یک دائره المعارف کامل جمهوری اسلامی را برای آیندگان تشکیل دهند.
اقای نیکفر در دام پراگماتیسم مهندسکان بیکاره نمی افتد، که گویا هر خیمه شب بازی که توسط قدرت به صحنه میرود را تکاملی بزرگ وسترگ در مناسبات اجتماعی نامگذاری وبزک می کنند، هرتاکتیکی را که رژیم از سر استیصال به آن رو می آورد، حاصل کار فلان جناح و فلان عقلاء و غیره و تحولی شکوهمند و ... جار می زنند.
جان کلام شان هم اینست که مردم پشتیبانی کردند یا مردم خواهان آنند، کشور از خطر عظیمی رست... ولی میدانیم و میدانند که مردم هزاران و هزاران بار در تاریخ گول خورده اند و می خورند. مثال بیشمار است. ونیز ایران در حال حاضر یکی از ویرانگرترین رژیمهای خود را تجربه می کند. اقای نیکفر روشنفکر است و وظیفه روشنفکر کشف حیقت است نه کف زدن برای رونق کار و بار قدرت و یا دنباله روی از توده مردم درمانده و محروم از آزادی.
من در این مقاله نمی بینم که آقای نیکفر از توافق موجود ناخرسند باشند، بر عکس کاملا خوشحال است، امما نمی گذارد که ویرانگران سرزمین ایران و غده سرطانی داعش شیعه ای قسر در برود و آنهمه ویرانی دراداب و عرف، طبیعت، اقتصاد و انهمه اشک و اه و ناله مردمان این سرزمین را به باد فراموشی بسپارند و مسئولیتشان را درایجاد آنهمه فلاکت رابه هیچ بگیرند.
قلمشان پایدار و پرتوان باد.
۶۷۴۶۵ - تاریخ انتشار : ۱۴ فروردين ۱٣۹۴       

    از : علی کبیری

عنوان : وقاحت رژیم و دروغ به این بزرگی!!
متن اصلی توافقنامه به انگلیسی را مرورکردم. مفاد آن با آنچه که خبرگزاری مهر و ایسنا به فارسی برای هموطنانی که دسترسی به آن برایشان ممکن نیست یا به زبان انگلیسی تسلط ندارند، کاملاً متفاوت است. عنوان موافقتنامه :

Parameters for a Joint Comprehensive Plan of Action regarding the Islamic Republic of Iran’s Nuclear Program

چند نکته‍ی مهم آن بقرارزیرند:

۱- ایران موافقت کرده است که تعداد سانتریفیوژها را به کمتر از یک سوم کاهش دهد. (تعداد فعلی سانتریفیوژها درحال حاضر بالغ بر ۱۹۰۰۰ است که طبق این توافق به ۶۱۴۰ دستگاه که فقط ۵۰۶۰ دستگاه برای غنی سازی وآن هم با درجه‍ی خلوص ۳.۶۷ درصد به مدت ده سال تقلیل یافته ونوع آنها هم IR-۱ نسل اول است که همان سانتریفیوژهای از رده خارج شده با سرعت کم میباشند که جمهوری اسلامی دربیشتراز ۲۰ سال قبل استفاده میکرد.)

۲- ایران موافقت کرده است که در ۱۵ سال آینده از غنی سازی بیشتر از ۳.۶۷ خودداری خواهدکرد. (این تسلیم بدون قید وشرط ایران درمقابل غرب و همسایگان است که اگر حتی آنها اقدام به بلندپروازیهای اتمی کردند، ایران طبق این موافقتنامه حق اقدام متقابل را ازخود سلب کرده است.)

۳- ایران موافقت کرده است تا مقدار اورانیوم موجود را که بالغ بر ۱۰۰۰۰ کیلوگرم است، به ۳۰۰ کیلوگرم با خلوص ۳.۶۷ درصدکاهش دهد. (تصور کنید که چقدر سرمایه برای دستیابی به ۱۰۰۰۰ کیلو اورانیوم در مدت ۲۰ سال گذشته صرف شده است که باید دور ریخته شود.)

۴- کلیه‍ی سانتریفیوژهای پیشرفته تر از IR-۱ به انبارهائی زیر نظارت آژانس بین المللی اتمی منتقل خواهندشد.

۵- ایرا ن به مدت ۱۵ سال حق غنی سازی در سایت فردو رانداشته و دوسوم سانتریفیوژها و زیر ساختهای آن از بین برده میشوند.

۶- غنی سازی به مدت ۱۰ سال فقط درنطنز با استفاده از سانتریفیوژهای نسل اول IR-۱ به تعداد ۵۰۶۰ دستگاه وبا غلظت ۳.۶۷ درصد انجام خواهد شد.

۷- ۱۰۰۰ دستگاه سانتریفیوژهای نوع IR-۲M درنطنز و IR-۲ و IR-۴ و IR-۵ و IR-۶ و IR-۸ به مدت ۱۰ سال به انبارهای زیر نظارت آژانس اتمی منتقل شده و ایران حق استفاده ازآنها رانخواهد داشت.

۸- آژانس به کلیه‍ی سایتهای اتمی ایران ومعادن آن به مدت ۲۵ سال دسترسی خواهدداشت.

۹- ایران بطور کامل به مدت ۲۰ سال برنامه‍ی سانتریفیوژسازی را تعطیل خواهدکرد.

۱۰- کلیه‍ی زیرساختهای غنی سازی اورانیوم در نطنز و فردو برچیده خواهند شد.

۱۱- ایران موافقت کرده است اطلاعات مکفی درمورد تسلیحات نظامی مورد سوء ظن خود را در اسرع وقت به اطلاع آژانس برساند.

۱۲- تجهیزات اصلی رآکتور اتمی اراک معدوم شده وبجای آن باکمک متخصصین ۱+۵ رآکتور مناسبی طرح ونصب خواهد شد.

۱۳- کلیه‍ی زباله های اتمی به خارج ازایران حمل خواهند شد.

۱۴- ایران حق ندارد بیشتراز مقدار مورد نیاز رآکتور آینده‍ی اراک، اب سنگین ذخیره کند.

۱۵- در ۱۵ سال آینده، ایران حق ساخت رآکتور آب سنگین راندارد.

۱۶- درصورت پیروی ایران از مفاد موافقتنامه با ۱+۵ ، به تدریج تحریمها برداشته خواهند شد. معهذا درصورت عدم پیروی ایران از مفاد فوق، تحریمها دوباره برقرارخواهند شد.

حال توجه کنید که پس از بیش از بیست سال عملیات مخفی، توسل به بازار سیاه برای تهیه‍ی تجهیزات و ساخت تأسیسات و تحمیل میلیاردها دلار سرمایه های ملت وکشور، اکنون کارجمهوری اسلامی به جائی رسیده است که باید به نقطه‍ی اولیه که همان ۲۰ سال پیش است برگردد. بهتراست این موافقتنامه را با قرارداد ترکمانچای مقایسه کرده و آنرا “ترکمانچای اتمی” بنامیم. به این میگویند “خیانت به منافع مردم وکشور.”
تاکی این حکومت جهل وجنون وخیانت میخواهد مردم را درناآگاهی نگهداشته و سرمایه های ملی را به باد دهد؟ ۲۰ سال تلفات وقت و عُمر وسرمایه های ملی!! زهی وقاحت! زهی ننگ! زهی بی شرفی!
۶۷۴۶۴ - تاریخ انتشار : ۱۴ فروردين ۱٣۹۴       

    از : بهروز الف

عنوان : منتظر یورش سربازان گمنام امام باشید
براستی شهامت نوشتن چنین مقاله ای در چنین روزی در این دوره زمانه ی سینه چاکی و دست بوسی درگاه امام ۱۴ در پوشش "حمایت و در کنار بودن مردم" از نوادر هست. به سهم خود از اقای نیکفر بخاطر نشان دادن بیدار بودن وجدان، شهامت، و سرافراشته سخن گفتن (در دورانی که چنین لغاتی از فرهنگ عمومی پاک شده و سراغی از آن گرفته نمیشود) تشکر میکنم.
برخلاف هوچیگران "حامیان مردم به ستوه آمده از تحریم ها" (نمونه آنها را میتوانید در پای نوشت همین مقاله بیابید) با باز شدن سرکیسه ثروت مردم ایران ضبط شده توسط کشورهای استثمارگر و برداشتن تحریم و به جریان افتادن دلالی (سرمایه داری اسلامی) در وحله اول خانه سازی و فروش خانه در کانادا اوج میگیرد و سپس در آمریکا و جنوب فرانسه و صد البته سرزمین دولت فخمیه انگلیس. منتظر به به چه چه گویی های "کارشناسان ایران" در برنامه های بی بی سی، صدای آمریکا، رادیو فرانسه و دویچه وله باشید. همین فردا هست که با دلار های وارداتی آقازاده ها با چمدان پر راهی کشورهای شیطان بزرگ و کوچک و متوسط میشوند و در مقابل فقر بیشتر، اعدام و شلاق بیشتر نصیب مردم و رژیمیان و بلند گو بدستان آنها به ریش هر چه مردم ساده دل هست میخندند. ضمن آنکه مهم نیست که حتمن از باند آقازاده ها باشید، کافی است با آنها حشر و نشر داشته باشید و چند مقاله در ارتباط با "پیروزی مردم" از بستن قرارداد بنویسید حال مهم نیست در این شعبده بازی "مذاکره" جندی میلیون دلار خرج هتل، هواپیما، لباس های گران قیمت اعضای "مذاکره کننده" شده هست.
۶۷۴۶٣ - تاریخ انتشار : ۱۴ فروردين ۱٣۹۴       

    از : کمال حسینی

عنوان : ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی .........
۱-"و حالیا مردم! کنجکاو شوید، شهامت داشته باشید......."..امیدوارم خوانندگان نوشته آقای نیکفر در ایران درس "شهامت " دادن ایشان را جدی نگیرند در غیر این صورت آنها هم همچون نیکفر صحنه اصلی مبارزه را ترک کرده و به مکان گرم و نرم خارج از کشور فرار می کردند و در کنار ایشان به "ترسوها" و "بزدلهایی " که در ایران مانده اند درس "شهامت" می دادند .
۲-ادبیات حاکم بر نوشته نیکفرتبلور شرایط روحی و روانی روشنفکری است که با مردم و جامعه خود بیگانه شده است , جایگاه نیکفر در اردوگاه چپ است که این بیگانگی را غم انگیزتر می کند , از ویژه گیهای چپ ها در کنار مردم بودن آنها بوده است ....ای کاش نیکفر هرگز ایران را ترک نمی کرد .
۳-ریشه عصبانیت نیکفر در کجاست ؟ چرا یک روشنفکر چپ نباید از انزوا خارج شدن کشور خود خوشحال باشد ؟ چه فرقی می کند که نوشیدن جام زهر و یا زندگی مسبب این خروج از انزوا باشد ؟ مگر نه این است که ریشه بسیاری از فساد ها در کشور ما همین انزوا ی جهانی بوده است ؟ آقای نیکفر شما از بازگشت ایران به جامعه جهانی ناراحت هستید به این خاطر که حاکمان از قبیله شما نیستند ؟ مگر شما هم بر این باورید که "دیگی که برای من نجوشد بهتر است که سر سگ در آن بجوشد " .......؟
۶۷۴۶۱ - تاریخ انتشار : ۱۴ فروردين ۱٣۹۴       

    از : masoud memar

عنوان : سیاست روز و چشم انداز به آینده
رویکرد و نقش جامعه در تحولات سیاسی روز با رویکرد و نقش امثال آقای نیکفر کاملأ متفاوت است و دلایل فراوانی دارد . به میزان آگاهی جامعه از تاریخ معاصر نیز باید توجه کرد که نه تنها از پس و پیش رویدادها و روند بیش از سه دهه آگاه است بلکه در بطنش زیسته است از یک دانشجوی اخراجی تا کسانی که بدن خود یا عضوی از آن مثل کلیه خود را فروخته است یا با سه شغل امورات خانواده را میچرخاند. یک تفاوت عمده را میتوان در چشم انداز به آینده دید که امثال آقای نیکفر با رجعت به رویدادهای ۵۷ میخواهد تحولات روز را سیاستگذاری کند و جایگاهی برای سیاستگذاری بدون فروپاشی سیستم برای خود نمی بیند. در طرف دیگر جامعه در مجموع بیش از دو دهه از این سد عبور کرده است و بدنبال زمینی و نهادینه کردن خواسته هایش هزینه میپردازد و نیروهای دگراندیش قابل دسترسی را وارد این کارزار رودررو میکند و امثال زیباکلام ها را به مناظره با شریعتمداری ها ارگانیزه میکند یا دانشجویان شیراز بیخودی از امثال مطهری ها دعوت بعمل نمی آورد و خبرساز میکند و بچالش میکشد چه با سخنرانی چه با حمله به سخنرانی تاریخ را مینویسد . رویکرد جامعه در ۸۸ کاملأ نشان داد که چگونه در همین سیستم غیردموکراتیک بدنبال بکرسی نشاندن امثال موسوی یا کروبی در مقابل جناح دیگر بود وهست . آیا دگراندیشان موافق فروپاشی قادرند در آینده نزدیک و در همین سیستم سیاسی ولو با تغییراتی در کرسی مجلسی بنشینند که نماینده بخش متحجر جامعه نیز در آن نماینده خود را دارد؟
۶۷۴۶۰ - تاریخ انتشار : ۱۴ فروردين ۱٣۹۴       

    از : مجید اصلانی

عنوان : راه حل آرائه دهید
تمام اینها که أقای نیکفر گفته اند درست است بسیار دردناک بوده و بر هزینه. ولی بدون شک وادار کردن حکومت به تعامل با غرب و به خصوص أمریکا خود جزئی از مبارزه مردم ایران برای صلح ،ازادی و دموکراسی است و برای همین هم هست که اکثر مردم از این تفاهم خوشحالند،ما هم در یک کلام باید خوشحال باشیم.
۶۷۴۵۹ - تاریخ انتشار : ۱۴ فروردين ۱٣۹۴       

    از : شاهین انزلی

عنوان : من هم حق دارم دلواپس باشم
من هم حق دارم دلواپس باشم

بعضی از دوستان گله مند بودند از نظرات من در مورد مذاکرات هسته ی در لوزان !؟ ، از آن زمانی که مذاکرات هسته ی آغاز شده بود من هم مثل همه چه در محل کار و یا در حین ورزش از طریق اینترنت و رادیو در جریان

مذاکرات بودم و با حساسیت مسایل را دنبال میکردم اما نظر من طور دیگری بود و آنکه از همان زمانی که خامنه ی صحبت از نرمش قهرمانانه کرد دقیقن یک قدم به عقب قدم برداشت و سیاست هسته ی را که حق مسلمش میدانست ( البته تحت شعار ما ) را بنوعی در تحت فشار تحریم های اقتصادی و منزوی شدن هر چه بیشتر در جهان بدنبال مذاکره رفت ، اما همچنان ماجراجوی می نمود بخصوص با چاشنی نظامی گری که فکر میکرد کمک خوبی در مذاکرات خواهد شد ؟ نمونه آن مداخلات نظامی در سوریه ، عراق و این اواخر یمن که دست بالا را داشته و بدشان نمیامد که بعنوان یک حرکت کمکی در مذاکرات هسته ی استفاده کند اما همه میدانیم که نمیتوانست به آن صورتی پیش رو که آقا میخواست و در کنار آن سیاست برد ،برد هم نمیتوانست جوابگو باشد چون هم ازلحاظ بین المللی و هم از لحاظ داخلی نظام درزیرفشار بود ، در نتیجه نظام دو راه بیشتر نداشت یا باید در مذاکرات از خواسته های خود تا آخرین لحظه در جهت رفع تحریم ها در همه ابعاد و در کنار آن فعالیت هسته ی پافشاری میکرد که نهایتن وضع وخیم تر میشد و نظام شکننده تر و یا بایستی تن به خواسته های آنطرف ۵+۱ میداد که باز هم هر خواسته ی بود باز بهتر از شکست در مذاکرات بود ، خوب با سیاست نرمش قهرمانانه که نمیتوان به خواسته های قهرمانانه رسید و یا با شعار برد ، برد !؟ درست مثل یک دعوا بین یک نفربه چند نفر است که نهایتن بازنده همان یکنفرخواهد بود در این میان با مشاورهای بیش از یک هفته ی جواد ظریف در لوزان و بخصوص با بیت خامنه ی و شخص وی نتیجه تن دادن به خواسته های آنطرف شد و نوشته شدن این بیانیه که اسمش را برد ،برد گذاشته اند که من بردی ندیدم ؟ اگر بیانیه را خوب بخوانیم میبینیم عدم اطمینان به نظام هنوز وجود دارد بخصوص در سخنرانی اوباما و جان کری بعد از نگارش بیانیه ، و همین نظام بمانند کبوتر پر قیچی در مسایل هسته ی باید هر لحظه بدون اما و آیا درب کنترل را برای غرب باز نگه دارد ؟؟! خوب در این میان یک شادی به مردم میرسد که آن هم برداشته شدن تدریجی همراه با کنترل از راه دور غرب از لحاظ اقتصادی برای اقتصاد ایران ( نظام اسلامی ) و مردم میباشد که من هم از شادی این مردم و کمر راست کردنهای آنها در زیرفشار اقتصادی شاد هستم ، اما میماند جنبه داخلی و کم شدن فشار بر جامعه مدنی ایران و اعدام ها ، زندانیان ووووو آیا شما مطمئن هستید که با برداشته شدن تحریم ها میتوان امید به تغییر در داخل داشت ، آزادی زندانیان آمریکای ، ایرانی در آینده نزدیک از طرف نظام را نمیتوان باز گشای فضای کشور دانست ؟ بنظر من هیچ
چشم اندازی بعد از توافق نهایی و کم شدن فشار های اقتصادی برای جامعه
درونی ایران وجود ندارد و جامعه مدنی ایران هنوز باید منتظر مشکلات بیشتری
باشد ، از این جهت با در نظر گرفتن نتایج مثبت این بیانیه و توافق احتمالی آن و
شادی مردم با شعار زنده باد جواد ظریف نمیتوان آن را برد ، برد دید ، برد داشت
اما برای آنطرف و باخت برای

این طرف ؟ نظام برای رسیدن به این توافق بایستی عقب نشینی میکرد تا نتیجه
میگرفت ، من شادم از شادی مردم و دلواپسم از جامعه مدنی و دموکراسی خواهی ایران ؟
۶۷۴۵٨ - تاریخ انتشار : ۱۴ فروردين ۱٣۹۴       

    از : مهدی حکیم

عنوان : روشنگرانه و روشنفکرانه
دوستانی که از تحلیل جامع، روشنگرانه و روشنفکرانه آقای نیکفر انتقاد می کنند که همسو با احساس و مواضع امروز مردم ایران نیست فراموش می کنند که آقای نیکفر یک روشنفکر و یک ژورنالیست است نه سیاستمدار! به نظرم این مقاله نوشته ای قوی نازک بین اما روشنفکرانه است که در عرصه چه باید کرد سیاسی نمی توان آنرا بکار بست.
۶۷۴۵۶ - تاریخ انتشار : ۱۴ فروردين ۱٣۹۴       

    از : مجید اصلانی

عنوان : راه حل آرائه دهید
تمام اینها که أقای نیکفر گفته اند درست است بسیار دردناک بوده و بر هزینه. ولی بدون شک وادار کردن حکومت به تعامل با غرب و به خصوص أمریکا خود جزئی از مبارزه مردم ایران برای صلح ،ازادی و دموکراسی است و برای همین هم هست که اکثر مردم از این تفاهم خوشحالند،ما هم در یک کلام باید خوشحال باشیم.
۶۷۴۵۵ - تاریخ انتشار : ۱۴ فروردين ۱٣۹۴       

    از : کامران رئوفی

عنوان : پاسخ ب اقای امیری.
دوست گرامی علی امیری . قرار نیست هر چند سال یکبار رژیم میلیارد ها دولار پول مردم را بباد دهد . و وقتی کفگیرش به ته دیگ خورد ، ما برای او هورا بکشیم . این وظیفه هر انسان آ گاهی است که از رژیم سئوال کند ، مسئول این همه خسارات کیست. ؟ ایا تاکی ملت ایران باید هزینه فتح کربلا واخیرن یمن را باید بپردازند.؟
۶۷۴۵٣ - تاریخ انتشار : ۱۴ فروردين ۱٣۹۴       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (٣۴)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست