یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

فرخ نگهدار و تاریخی سراسر جعلی - ایرج مصداقی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : دانشجوی تاریخ

عنوان : شهادت و شهامت
قبل از هر چیز باید از شهامت آقای اصغر ایزدی را ستود که حاضر شد در چنین جوی که طرفداران آقای فرخ نگهدار عمدا می کوشند آن را مسموم کنند، در مورد یکی از اصلی ترین موضوعات مورد بحث آقای ایراج مصداقی شهادت دهد. جای تاسف بسیار است که عده ای فرد را (فارغ از هر قضاوتی که در باره او و عملکردش داریم) به راحتی بر یک جریان و از آن مهم تر، بر نقل درست و تحریف نشده تاریخ ترجیح می دهند. مساله این مقاله، به گمان من نه شخص آقای فرخ نگهدار (که ناگزیر که البته بخشی از بحث است) بلکه، شیوه ای از نگارش تاریخ معاصر است که نتیجه اش چیزی جز ندانستن واقعیت ها برای نسل های بعدی نیست. متهم کردن آقای ایزدی به اینکه با استناد به برگه های بازجویی آقای فرخ نگهدار سخن گفته، واقعا نمونه ای از تلاش عمدی برای گل آلود کردن آب به قصد ادامه بحث اصلی است. اول اینکه آقای ایزدی چگونه به اسناد ساواک که اکنون در اختیار وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی است دسترسی دارد. روشن است که شهادت او برپایه اطلاعات و آگاهی زندانیان آن دوران است. روشن است که به عنوان مثال، آقای فرخ نگهدار نمی توانست به بیژن جزنی(که سخت پیگیر کوچکترین جزییات بود) دروغ بگوید که در برگه های بازجویی چه نوشته. او اگر به دروغ هم در برگه های بازجویی خود مدعی شده بود برای در امان ماندن و نپیوستن به جنبش چریکی از ایران فرار کرده، ناگزیر باید به بیژن جزنی و دیگر رفقایش توضیح می داد که برای رد گم کردن به بازجویان ساواک چنین گفته و اصل ماجرا آن بوده که به قصد زدن پایگاه و یا نمایندگی سازمانی که هنوز تاسیس نشده بود و به دستور حمید اشرف راهی خارج شده است. چرا هیچ کس، این موضوع را تایید نمی کند. در مورد برگه های بازجویی آقای فرخ نگهدار اتفاقا جالب است که پرسیده شود چرا آقای محمود نادری و وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی به عمد، و مطلقا هیچ اشاره ای به برگه های بازجویی آقای نگهدار نکرده اند و چرا، در حالی که آقای نگهدار برخلاف اکثریت رفقایش، کتاب منتشر شده وزارت اطلاعات را ستوده، اکنون آقای احمد اکبری، استناد به چنین کتابی را نادرست می داند. هرچند البته و خوشبختانه از اساس استنادی به این کتاب نشده است و آقای ایزدی حتی نام کسانی را که می توان با دقت بیشتر در این باره توضیح دهند ذکر کرده است. من قبلا هم نوشته بودم و البته می شد انتظار داشت که طرفداران آقای فرخ نگهدار به کلی این درخواست را نادیده بگیرند که به جای تهمت زدن به نویسنده مقاله، یا فشار بر سایت اخبار روز، مستندات و دلایل خود برای نادرست بودن مدعای آقای ایرج مصداقی را منتشر کنند و از این طریق، خدمتی به روایت تاریخ تحریف نشده انجام دهند.
۶۷۹۱۹ - تاریخ انتشار : ۲ ارديبهشت ۱٣۹۴       

    از : احمد اکبری

عنوان : شهادت بر چه پایه ای
اصغر ایزدی عزیز!
شما برچه پایه ای شهادت می دهید: "فرخ نگهدار به خاطر آن که در مبارزه چریکی شرکت نکند می خواسته به افغانستان برود و دستگیر می شود." آیا سند و مدرک شما ورقه ها و اظهارات در زمان بازجوئی است؟ آیا شما به "عنوان یک چریک فدائی خلق زندانی دهه ۵۰ " همانند محمود نادری (نویسنده کتاب چریکهای فدائی خلق) اظهارات بازجوئی را مبنای شهادت قرار می دهید؟ مدرک شما غیر از اظهارات بازجوئی که در آن سالها همبندان فرخ از آن اطلاع داشتند، چیست؟

چگونه می توان رفتن به افغانستان را با عدم شرکت در مبارزه چریکی توضیح داد. در آن سال ها صدها مبارز چپ بودند که به صفوف جنبش فدائی نپیوستند و به افغانستان! هم نرفتند و مبارزه خودشان را ادامه دادند.

من تا جائی که می دانم حمید اشرف از فرخ نگهدار خواسته بود که به خارج از کشور برود. با انگیزه  زدن پایگاه در خارج از کشور. فرخ به بازجوها گفته است که برای اینکه به مبارزه مسلحانه نپیوندد می خواسته به خارج از کشور برود.

امیدوارم شما شهادت خودتان را مستند کنید. البته نه با استناد به بازجوئی ها.
۶۷۹۱۷ - تاریخ انتشار : ۲ ارديبهشت ۱٣۹۴       

    از : کمال شاه ویسی

عنوان : درخواست عاجزانه
عاجزانه از دلسوزان چپ درخواست می‌کنم دخالت کنند و اجازه ندهند مراجعه کنندگان به تارنمای وزین اخبار روز با خواندن نظرات کامنت گزارانی که ناشیانه از چپ و فدایی دفاع می‌کنند بیش از این باعث شرمندگی گردند. دوستانی که هرچه می‌گردم هیچ نوشته‌ای به نام آن ها پیدا نمی کنم و از نگارش چند خط فارسی صحیح ناتوان هستند، نویسنده را متهم به کم دانشی و ناتوانی از تحلیل سیاسی می نمایند و اتهام‌های رنگارنگ متوجه وی می‌کنند به چپ لطمه می‌زنند که روزی فرهیختگان جامعه را نمایندگی می‌کرد. برای مقابله با یک نظر نیاز به تولید و ارائه نظری فاخر و تأثیر گذار است.
۶۷۹۱۶ - تاریخ انتشار : ۲ ارديبهشت ۱٣۹۴       

    از : امیر ایرانی

عنوان : دو سر گاف
جناب الف منتظر، گاهی وقتها متن چنان است که دو سر گاف است(نه دو سر طلا)!."گاف" می تواند:حرف اول برون آمدهء رودگان باشد!
۶۷۹۱۴ - تاریخ انتشار : ۲ ارديبهشت ۱٣۹۴       

    از : ایرج مصداقی

عنوان : فرار از پاسخگویی و مسئولیت پذیری
آن‌چه در دو سال گذشته راجع به مسعود رجوی نوشتم و یا همین مقاله که در آن از جنبه‌ی تاریخی ادعاهای فرخ نگهدار را زیر سوال بردم و لااقل بخشی از آن مورد تأیید آقای اصغر ایزدی یکی از زندانیان به نام چریک دهه‌ی ۵۰ قرار گرفت چنانچه در هر کشور اروپایی و یا آمریکا جایی که دوستان کامنت نویس در دهه‌های گذشته‌ در آن زندگی‌ کرده‌اند اتفاق افتاده بود لااقل در سازمان و حزب و گروه مربوطه زلزله به پا می‌‌شد و قبل از هرچیز رهبر مورد اتهام مجبور به پاسخگویی می‌شد نه این که چون مسعود رجوی و فرخ نگهدار خود به پشت پرده پناه برد و سینه‌چاکان را روانه‌ی میدان کنند. در دنیای مدرن و پیشرفته گاه به کار بردن یک کلمه‌ی نامناسب رهبران سیاسی را مجبور به استعفا می‌کند. آیا هریک از شما نمونه‌هایش را سراغ ندارید؟ وقتی که در قدرت نیستید تمرین پاسخگویی و مسئولیت‌پذیری نمی‌کنید آیا در قدرت پاسخگو و مسئولیت پذیر می‌شوید؟
به کامنت‌های ارائه شده از سوی کسانی که شاخص‌ حرکت‌شان فرخ نگهدار است توجه کنید. اگر این افراد در ایران بودند و در قدرت، و نشریه‌ای «مقام ولایت» را به زیر سوال می‌کشید چیزی از آن نشریه باقی می‌گذاشتند؟ آیا فقط با هجوم از طریق کامنت به مسئول نشریه فشار می‌آوردند که چرا چنین مقاله‌ای را انتشار داده است؟ آیا بدتر از «انصار حزب‌الله» نمی‌کردند؟‌
آیا استدلال‌ و منطقی که در پاسخ به مقاله به کار می‌برند شما را به این نتیجه نمی رساند که با «عوام‌الناس» سرکار دارید.
به‌خود آیید! بیخود نیست خامنه‌ای رهبر کشورمان است و احمدی نژاد و روحانی و ... رئیس جمهور کشورمان.
در بهترین حالتش چنان تراژدی‌ای درست می‌کنند که گویا پابند و دست‌بند و چشم‌بند به متهم زده‌ای و در مقام بازجو و زندان‌بانی خشن او را از ابتدایی‌ترین حقوق‌اش محروم کرده‌ای و این زبان بسته در گوشه‌ای افتاده دستش به جایی نمی‌رسد و با غل و زنجیر او را به دادگاه آوردی با شاهدینی کذایی و گوش به فرمان و قضاتی از نوع خلخالی و گیلانی و نیری و او ترس‌خورده اتهاماتش را بریده بریده می‌شنود، و در زیر شکنجه نه قدرت پاسخگویی دارد و نه تریبونی که در آن فریاد بزند و نه گوشی شنوا که بشنود و قس علیهذا.
ما از کودکی روضه طفلان مسلم شنیده‌ایم و چگونه از چشم عوام‌الناس اشک گرفتن را یاد گرفته‌‌ایم. متاسفانه با همه‌ی ادعایی که داریم همچنان در همان دوران دست و پا می‌زنیم.
۶۷۹۰۴ - تاریخ انتشار : ۲ ارديبهشت ۱٣۹۴       

    از : ایکاروس

عنوان : سطح بینش و تحلیل
واقعا" انسان از سطح تحلیل و بینش بسیار سطحی برخی کامنت گذاران باصطلاح چپ متاسف می شود. عباراتی همچون "فرخ نگهدار یک فدایی شناسنامه دار است" و "مجاهد را چه به انتقاد از فدایی" یا اینکه فرخ نگهدار سابقه ای طولانی در جنبش فدایی دارد انسان را به یاد طرفداران متعصب تیم استقلال و پرسپولیس می اندازد که باید تا آخر پرسپولیسی یا استقلالی بود. گویی امکان ندارد کسی قبلا" فدایی باشد و سپس در طی زمان با نظرات سازمان خود زاویه پیدا کرده و نظراتش متمایل به سازمان دیگری شود. فارغ از اینکه آقای مصداقی درست یا غلط گفته باشد(هرچند اشاره به برخی رفتارهای شخصی افراد روشنگر مواضع و فهم شخصیت سیاسی آنها می باشد) ، آقای نگهدار و همفکرانش که بعضا" هنوز در "سازمان اکثریت" حضور دارند نمی توانند نماد چپ بوده چرا که به بسیاری از پرنسب های چپ و مارکسیسم پشت کرده و ساز دیگری می زنند و به همین خاطر است که برخی هواداران "اکثریت" خواهان اخراج رسمی او هستند. ملاک ارزیابی فعالین سیاسی نه سابقه طولانی فعالیت و یا وابستگی به این و یا آن جریان سابقه دار که جهت و شاخص فعالیت آنهاست که به کدام سمت در حرکتند. به یاد بیاوریم که مارکس و انگلس و لنین چگونه محبوبترین رهبران کارگری را به دلیل انحراف مواضع و بینش سیاسیشان از منافع جنبش کارگری با قاطعیت طرد کرده و کنار می گذاشتند.
۶۷٨۹۹ - تاریخ انتشار : ۲ ارديبهشت ۱٣۹۴       

    از : الف منتظر

عنوان : سر و ته خواندن متن
آقای نامی شاکری ، شما از فرط عجله متن را سر و ته خوانده‌اید. عبارتی که چشم‌تان را گرفته در پایان متن است. متن با آن شروع نمی شود. دوکیلومتر که بخوانی تازه به آن می‌رسی.
۶۷٨۹٨ - تاریخ انتشار : ۲ ارديبهشت ۱٣۹۴       

    از : الف منتظر

عنوان : قابل توجه ، قابل توجه
توجه «فداییان فرخ نگهدار» را به شهادت اصغر ایزدی که عمرش درازباد جلب می‌کنم. او به عنوان یک چریک فدایی که مو لای درزش نمی‌رود با خواندن این مقاله گفته «به عنوان یک چریک فدائی خلق زندانی دهه ۵۰ شهادت می دهم که فرخ نگهدار به خاطر آن که در مبارزه چریکی شرکت نکند می خواسته به افغانستان برود و دستگیر می شود. به همین خاطر در زندان و درمیان رفقای زندانی چریک فدائی خلق منزلتی نداشت. فرخ نگهدار در زندان از افراد اصلی تشکیلات فدائی طرفدار رفیق بیژن جزنی نبود.»
شواهد امر دال بر این است که «فداییان فرخ نگهدار» همچون خود ایشان آن را ندیده‌اند!!!!!
۶۷٨۹۵ - تاریخ انتشار : ۲ ارديبهشت ۱٣۹۴       

    از : کیم: میر

عنوان : باش تا صبح دولتت بدمد !!
همه در دام این فرد افتادن . برای او بلحاظ روانشناسی مهم نیست که چه نوشتند و بچه پرداخته شد بلکه مهم آنست تعداد زیادی را با انتخاب "بجای "سوزه بدنبال خود کشید.این فرد و بعض دیگر حرفه ای های رسانه های دیداری و شنیداری معتاد ب بخود شیفتگی )خود هستنند . اینان ببیماری "نارسسیت"یا خود شیفتگی از درجه شدید آن مبتلا و انواع خفیف دگر بیماریهای روحی و روانی را یکجا دارند. از ابتدا کسانیکه بگروه ها و سازمانهای نوع "مجاهدین " اعم از دینی یا سکولار میپوندند نشانهای ابتدائی این عارضه را دارند و در جوامع رشد نایافته و کمتر رشد یافته بیشتر از کشورهای صنعتی و مدرن گریبان افراد را میگیرد وانواع ان از ادعاهای "پیامبری "امامت"مخترع"تا خواب"دیدن امامان ودادن "ماموریت "و "واسطه"بودن و رهبری "دسته گروه و حزب "و..........را شامل میشود ودر مقابل آن عرفان و معنویت و مانند اینها که روی دیگر این سکه است و در شرایط حاد و درهم ریختگی بحد اعلی رشد یافته و مسری میشود (بهمین کامنت ها توجه کنید)و اما این فرد "سوزه"خود را خوب انتخاب کرده و مدتها بخاص بودن و نقشه ترسمی فکر و ذرست بهدف زدن را تمرین کرده بود . (اشتباه ست اگر آقای نگهدار در مقام پاسخ برآ,ید اولن نوشته او ارزش علمی و تحقیقی ندارد و بی حب وبغض نیست ثانین او را مفتی نشئه میکند)و جنانکه در سازمان متبوع او از این دست افراد از ابتدا و از تقی شهرام گرفته (هیچگاه مارکسیست نبوده و نشده و متاسفانه وبیهوده او را منتسب کردند )تا مسعود رجوی و ایرج مصداقی و بقیه که رشته سر دراز ذارد باز نخواهد ایستاد . این آقا میدیا و تلویزیون روزنامه مجله تک برگی و حتی برنامه کودک را از چهره خود محروم نساخته . وچون خود را ابر مرد "رابین هود" ائده لوگ " نظریه پرداز"نظرکرذه"ودارای هوش سرشار میداند روزی جند صندوق برای خود انواع "نوشابه" و "دوغ"باز میکند و دیگر سرشاخ شدن با پائینی ها و حتی متوسط ها را در حد شان خود نمیداند و بعد از اینهمه دبذبه و کبکبه حال باید هماورد بخواهد پس از کشتی گرفتن با آقای رجوی "زمانی حتی نا سزا شینیدن از اورا سربلندی و اوج شخصیت میدانسته اکنون روذر رو او را مورد خطاب مستقیم قرار میدهد و چنان جرئت و جسارت یافته و با تسلط بر خود چه کسی بهتر از "فرخ نگهدار" حال از جبهه مقابل سراغ گردن گلفت شان میرود البته یحتمل با مشورت از بعضی که در "همنشنی بهاری"گفته ها گفت و سفته سفت و دل محکم داشت از عاقبت کار .و بیمن همذات آن و هم روان نان که از رسته خرده بورزوازی عجول (با کمی اغماض) بمقصود رسیذ و برای اینکه آتش نفسرد در میانه نزول اجلال فرموده و مزین کرده و قلم مبارک بحیلت دگمه آراسته و هیمه دانش وذکاوت را بین النظرین برآتش ریخته که همجنان پرلهیب بماند از این ببعد عصر کاریزمای او آغاز گردد {عاقبت ما بچه روزهائی افتاده}چنانکه معهود باشد چون بجمیع دانش ها و ورزش ها احاطه دارد در حیطه فضای مجاز و سایر در دگر مقولات نیز ورورد کرده و هماورد هائی در ورزش , هوانوردی ,کوه نوردی نیز مشغول بپائین کشیدن مدعیان هستنند تا رهبریت رو کمال باشد . البته این اندک باشداز بسیار اینک مجال آن نباشد
۶۷٨۹۴ - تاریخ انتشار : ۲ ارديبهشت ۱٣۹۴       

    از : البرز

عنوان : عدم پایبندی ایشان به تعصبات کور و بی معنا
بهروزـ الف گرامی، مینویسی، «...به نوشته های آقا و یا خانمی بنام البرز رجوع تان میدهم...» در این باره باید بگویم، جنسیت، مرد یا زن بودن نظر دهنده تأثیری در کیفیت نظر ندارد، به بیانی دیگر، آنچه که در یک نظر ارائه شده مهم است، محتوای پیام و نظر است. بنابراین اگر شما بتوانی، هنگام خواندنِ نظراتم، لحظه ای نگاهِ پیشداورانه ات را کنار بگذاری، در خواهی یافت، معنای مبارزه از زاویه نگاهِ من، گسترش دامنه کینه، کدورت و دشمنی نبوده، بل معتقدم مبارزین برای غلبه بر استبداد نیاز به گسترش دوستی ها دارند

در اواخر دهه چهل شمسی عدد قابل توجهی از مبارزین ضد استبداد توانستند با گردِ هم نشستن سچفخا را تأسیس کنند. بعد از رویداد بزرگِ بهمن ۵۷، که منجر به سقوطِ استبداد محمدرضاشاهی شد، متأسفانه سچفخا دچار انشعابات متعددی گردید. و از جایی که، تمامی و هر یک از منشعبین همچنان خود را ادامه دهندگان راهِ فدائیان اولیه تعریف کرده و می کنند. لذا معتقدم، که عبارت «جنبش فدائی»، عبارت و عنوانی است کاملا بجا و درست، چرا که، این عنوان مجموعه فدائیان را، بی تبعیض، در شمول خود دارد

می نویسی، «...شاید درست نباشد ولی واقعیت این بود که [بیژن جزنی] برای یار کشی، منفعلین و واداده ها را دور خود به بهانه غلط بودن بایکوت جمع کرده بود...» از این جملات میشود درک کرد، که شما، هیچ نوع حقی برای دیگری، که اندیشه ای متفاوت دارد، قائل نیستی. و هر آنچه که در چارچوب پذیرفته شده ات نگنجد غلط به حساب آورده، و صاحبان اندیشه های متفاوت و دیگر را، « منفعل، واداده» ارزیابی می کنی

می نویسی، «...در آن سالهای جهنمی اوائل ۵۰ و دستگیری گروه گروه حامیان مبارزه مسلحانه، بسیاری با ورود در زندان وا دادند ولی شرایط طوری بود که به مجیز گویی شاهنشاه آری[عاری] از مهر برای راهی[رهایی] از زندان نمیپرداختند، اینان خود را کنار کشیده بودند و دیگران هم آنها را بایکوت...»
وقتی به متنِ نظرت نگاه می کنم، احساسم این است که، شما انسانی هستی، آشنا به نظم و قواعدِ نوشتار فارسی، اما با این همه نوشتارت خالی از اغلاط فاحش املائی نیست. و مطمئنا اغلاط املائیت را به عمد و از روی قصد مرتکب نشده ای. شما «عاری» را «آری» می نویسی، چون در لحظه نوشتن توجه به معنای کلمه نداشته ای. در دنیای سیاست هم چنین است، سیاسیون به سیاست آنگونه میپردازند، که گمان بر صحتشان دارند

همانگونه که قبلا هم نوشتم، انسانِ زنده محتاج وصی نیست. بنابراین همانگونه که شما به خود اجازه می دهی که سخنی را بگویی یا نگویی، دیگران هم همین حق را دارند. و در این مبحثی که آقای مصداقی پیش کشیده، بحث در موردِ یک انسان است، که خوشبختانه خود میتواند، اگر بخواهد و لازم ببیند، به اتهاماتِ آقای مصداقی پاسخ گوید

اما لازم میدانم که بنویسم، اگر آقای فرخ نگهدار شایستگی هایی نداشت، لزوما نمیتوانست به عنوان دبیر اول در سالهای متعددی از سوی اعضای سازمان تحمل شود. و نکته برجسته دیگر، زندگیِ انسانی به نام آقای فرخ نگهدار، عدم پایبندی ایشان به تعصبات کور و بی معناست
۶۷٨۹٣ - تاریخ انتشار : ۲ ارديبهشت ۱٣۹۴       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (٨۵)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست