یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

پاره ای از حقیقت، حقیقت نیست! - فریدون احمدی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : mmm mmm

عنوان : توضیح
توضیح دبیرخانه شورای مرکزی سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)

پیرامون مطلب "پاره‌ای از حقیقت ، حقیقت نیست"


در سایت اخبار روز و کارآنلاین مطلبی با عنوان "پاره ای از حقیقت، حقیقت نیست" به قلم رفیق فریدون احمدی درج شده است. او در این مطلب به یکی از مصوبات شورای مرکزی سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) اشاره کرده و نوشته است: "کمیسیونی که چند سال پیش تحت عنوان "کمیسیون بررسی عملکرد رهبری" تشکیل شد و می بایست به بررسی عملکرد افراد و ارگانهای مسئول در سالهای ۶۲-۵۹، علل و عوامل ضربات سال ۶۵ و به موضوع دوران اقامت رهبری سازمان در اتحاد شوروی بپردازد، بعد تر به "کمیسیون ثبت عملکرد رهبری" تغییرنام و وظیفه داده شد و اخیرا نیز وظیفه جمع آوری اسناد به آن واگذار شده است."
متاسفانه رفیق احمدی بدون مراجعه به قرار مصوب شورای مرکزی و ارگانهای مربوطه، گزارش نادقیقی از مصوبات شورای مرکزی را در بیرون از سازمان منتشر کرده است. لازم به توضیح است که:

۱ - شورای مرکزی مطابق قرار مصوبه، وظیفه کمیسیون را در زمان تشکیل آن بدین صورت مشخص کرده بود:" وظیفه کمیسیون در این مرحله تا کنگره، جمع آوری و دسته بندی اطلاعات ثبت شده و نشده در مورد تصمیم و عملکرد رهبری است" (به نقل از قرار مصوبه جلسه شورای مرکزی در تاریخ ۲۰۰۴.۱۰.۲۴). شورای مرکزی وظیفه ای را که نویسنده به آن اشاره می کند، به کمیسیون محول نکرده بود.

۲ - رفیق فریدون احمدی در آن دوره عضو شورای مرکزی سازمان بود و به قرار مبنی بر: "جمع آوری و دسته بندی اطلاعات ثبت شده و نشده در مورد تصمیم و عملکرد رهبری" رای مثبت داده بود و از جانب وی هم قراری مبنی بر بررسی عملکرد افراد و ارگانهای مسئول در سالهای ۶۲-۵۹ و علل و عوامل ضربات سال ۱۳۶۵ به اجلاس شورای مرکزی ارائه نشده بود.

۳ - از آن زمان تا کنون تغییری در وظیفه قبلی کمیسیون صورت نگرفته است، بلکه جمع آوری اسناد سازمان از کنگره اول تا کنگره دهم به وظایف این کمیسیون افزوده شده است.

۴ - رفیق احمدی در نوشته اش نسبت به "اسناد منتشر نشده" و "امانتداری" و صلاحیت نگهداری از آن اسناد و امکان دسترسی به آنها ابراز نگرانی کرده و سند مصوبه کنگره نخست سازمان در "بررسی اجمالی خطاهای سازمان ..." را ضمیمه نوشته خود کرده است. شایان ذکر است که همین سند بیش از یک دهه است که برروی سایت سازمان قرار گرفته و همگان به آن امکان دسترسی دارند.

دبیرخانه شورای مرکزی سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
۲۷ فروردین سال ۱۳۸۷ (۱۵ آوریل سال ۲۰۰۷)
۶۹۶ - تاریخ انتشار : ۲۹ فروردين ۱٣٨۷       

    از : arvan Kiani

عنوان : بحث بدون سانسور ایرانی
هر ایرانی به برتری خود مومن است و می خواهد اولین و مهمترین باشد. می خواهد «من انحصاری» خود را بر دیگران تحمیل کند. من! من! من! من بهتر می دانم، من بیشتر دارم، من به همه کار قادرم. دنیا با من آغاز می شود. من همهٌ جهانم. من! من! من! ... هر گروهی از ایرانیان که گرد هم آیند بلافاصله سلسله مراتب درست می کنند. من اول، تو دوم، او سوم. اما دوم و سوم این ترتیب را نمی پذیرند و هر شگرد و ترفندی را به کار می برند تا زیر پای اولی را جارو کنند
۶۱۹ - تاریخ انتشار : ۲۴ فروردين ۱٣٨۷       

    از : نظر نظردهنده

عنوان : فرار بزرگ
این فالانژ با وقاحت کامل می گوئید که" من کلا با لمپن جماعت دهن به دهن نمی شوم. اما آرزوی شفای عاجل برای کاربر نظر دهنده دارم."!

جل الخالق! اولا لمپن خود بزدل او تشریف دارند. این او بود که با اولین نظر خود شروع به عریده کشی کرد و با تهمت "حقوق بگیر" و "جنون" به من فکر کرد که می تواند مرا از اینجا فراری دهد و مانند امام آدمکش خود و بقیه سربازان گمراه امام جنایت پیشه شروع به حملات شخصی به کسی کرد که اصلا نمی شناسد چرا که من یزدی و دارودسته همدست ملایان آدمکش را شیاد خطاب کردم! من این بزدل را مخاطب قرار نداده بودم بلکه یکی از عاشقان امام آدمکشان را شیاد نامیدم و همین مورد باعث شد که او با چماق "جنون" و حقوق بگیر" به من حمله ور شود اما حالا مردیکه فالانژ خود را تاخچه بالا گذاشته و دست پیش گرفته که پس نیفته! این بزدل خودش را لو داده که از همان خودی های این رژیم آدمکشان هست اما حالا دست به فرار بزرگ زده و می خواهد که خود را بالاتر از این حرفها نشان دهد! واقعا که چه موجود ذلیلی هست!
۶۱۶ - تاریخ انتشار : ۲٣ فروردين ۱٣٨۷       

    از : ساسان دانش ور

عنوان : آرزوی شفا
من کلا با لمپن جماعت دهن به دهن نمی شوم. اما آرزوی شفای عاجل برای کاربر نظر دهنده دارم.
۶۱۰ - تاریخ انتشار : ۲٣ فروردين ۱٣٨۷       

    از : نظر نظردهنده

عنوان : حاج آقا ترشی نخوره یه چیزی میشه!
این نابغه مانند بقیه پاسداران بیسواد جمهوری وحشت مانند عبدی و حجاریان از چماقداری در بخش نظرات به تحلیل گر سیاسی تبدیل شد! در یک تحلیل نبوغ آمیز اظهار نظر کرده اند که "لازمه ارائه یک تحلیل واقعی، تعیین جایگاه خود در جبهه های موجود در سطح جهان است. نمی شود در آن واحد در چند جبهه شمشیر زد."! به به! واقعا از این بهتر نمی شد جفنگ سرهم کرد! این رقم مزخرفات را می توان در سیاه نامه های آدمکشان اسلامی فراوان یافت. برادر دانشور یا دانشمند زیادی ترشی میل نفرمائید زیرا به این نبوغ عظیم شما صدمات جدی ممکن است وارد شود و نتوانید در جبهه ای شمشیر بزنید!!!
۶۰٨ - تاریخ انتشار : ۲٣ فروردين ۱٣٨۷       

    از : ساسان دانش ور

عنوان : سوسیال دمکراسی یا نئولیبرالیزم؟!
دوستی با نام کیوان بسیار ضعیف سعی کرده حد اقل سوسیال دمکرات بودن فریدون احمدی را به کرسی بنشاند.
البته سوسیال دمکراسی برای کسی که هنوز می خواهد بدین نام مفتخر شود مفهومی بسیار فراگیر است. تونی بلر و شرودر هر دو در راس احزاب سوسیال دمکرات انگلیس و آلمان قرار داشتند اما هیچ فرد صادقی نمی تواند منکر تاثیر سیاست های مخرب این دو آنجا که بر زندگی طبقات کم درآمد این دو کشور باشد.
اگر منظور گیوان از سوسیال دمکراسی این باشد بله احمدی یک سوسیال دمکرات است که البته از نوع مقلد آن.
اما از کنایه و زخم و زبان های معمول در این بحث که بگذریم باید پذیرفت که بعد از فروپاشی شوروی چه در احزاب سوسیال دمکرات و چه در احزاب کمونیست اروپا دو راه (پیشنهادی) در برابر هم قرار گرفتند:
اول نظری که پیشنهاد به پذیرش پیروزی سرمایه داری می کرد و در نتیجه تسلیم را به جنبش چپ جهانی تجویز می کرد. (عاقبت شرودر که در هیئت مدیره کنسرن مافیایی گاز روسیه مشغول بکار شده و یا عاقبت تونی بلر باندازه کافی پرده از انگیزه های لیدرهای این جریان بر میدارد.)
دوم پیشنهاد مبنی بر جستجوی راه سوم. دوستانی که از نزدیک با تحولات آلمان در ارتباط باشند خوب می دانند که این گروه از توفیق روز افزونی بر خوردار می شوند. اتحاد طیف چپ حزب سوسیال دمکرات آلمان با حزب سویالیسم دمکراتیک آلمان که با استقبال روزافزون جامعه آلمان روبرو شده و می رود که دمکراسی چهار حزبی آلمان را برهم بریزد، تاییدی بر توفیق این راه سوم می باشد.
تا آنجا که به سازمان اکثریت بر می گردد، این سازمان که بدرستی اشاره شده ارتباط ارگانیکی با ایران ندارد، بیشتر چشم به احزاب آلمان دوخته و در بین احزاب مطرح در این کشور حزب سبزها را که در آن حکم احساسات بر منطق می چربد را بعنوان الگو پذیرفته. البته بدین شکل که بیشتر سعی در تقلید و کپی برداری از این حزب را دارند. از این روست که سازمان اکثریت از یک سو با مشروطه طلبان نشصت و برخاست دارد (مثل سبزها با دمکرات مسیحی ها) و از سوی دیگر با راه کار گر بیانیه مشترک صادر میکند. (مانند شرکت سبزها در حرکت های اجتماعی در کنار کمونیستها و ...). در اصل این سازمان سعی می کند در هر دیگی سری داشته باشد. از این روست که امثال فریدون احمدی و جمشید طاهری پور ( هر دو نئولیبرال و خواهان ائتلاف با فرزند شاه) با طیف فرخ نگهدار و رضا جوشنی و یا حتی با امثال رحیم عبدالرحیم پور که گاهی چپ و گاهی راست می زند در یک تشکیلات همزیستی می کنند. از ین رو نباید از این سازمان انتظار تحلیل واقع بینانه ای از اوضاع ایران و یا کلا جهان داشت. لازمه ارائه یک تحلیل واقعی، تعیین جایگاه خود در جبهه های موجود در سطح جهان است. نمی شود در آن واحد در چند جبهه شمشیر زد.
۶۰۵ - تاریخ انتشار : ۲٣ فروردين ۱٣٨۷       

    از : نظر نظردهنده

عنوان : چه درسی؟
جناب کیوان چه درسی باید یاد می گرفتیم که نگرفتیم؟! اشتباه می کنید که فکر می کنید که عقده های چند ده ساله با اکثریت داریم و هدف عقده کشی است. واقعیت است که این سازمان صدمات جدی به رشد سیاسی مردم ایران وارد کرده است و در مواردی عملا همراهی و همکاری با رژیم فاشیستی حاکم کرده است. این یک تهمت نیست و شواهد و دلایل بسیاری موجود است که این را اثبات می کند. باید این موارد بیشتر بازگو شوند تا نسل جوان و مبارز ایرانی بتوانند آگاهانه تر برای سرنگونی رژیم ضد انسانی اقدام کنند و بتوانند دوست و دشمن را بهتر شناسائی کنند.
۵۹۹ - تاریخ انتشار : ۲۲ فروردين ۱٣٨۷       

    از : جیج غانی

عنوان : آرامش اولین شرط تبادل نظر
کیوان عزیز سلام و خسته نباشی

آرامش اولین شرط تبادل نظر است. من هم با شما موافقم و همین جا آرامش شما را می ستایم.

اما تا آنجائی که به من مربوط می شود؛ چه زن باشم و چه مرد؛ من اساسا در سایت هائی که نظرات "نگهداران" رژیم اسلامی را منتشر می فرمایند سرنمی زنم. فکر هم نمی کنم که برای برخورد به نظرات "سوسیال دموکراتیک" حضرات متشکل در "مجمع المحافل سراسری اکثریت" در نفی انقلاب و در نفی سایر مقولات کمونیستی بایستی به ایشان تک تک و جدا جدا برخورد کنم.

اگر مطلب من برای شما قابل فهم نیست شرمنده ام. این آن چیزی است که برای دفاع از لزوم عبور دموکراتیک از این نظام؛ جهت استقرار آزادی، استقلال و عدالت؛ در چنته داشتم. من ضمن اعلان شرمندگی از ناتوانی در دفاع شایسته از کمونیسم از شما خواهشمندم یکبار دیگر مطلب آقای فریدون احمدی و حاشیه نویسی من را بخوانید.

من برای این کوشش حداقل چهار بار مطلب آقای احمدی را؛ برای فهم بهتر آن؛ خواندم و بعد دست به قلم بردم. از شما هم خواهش می کنم یکبار دیگر دو مطلب را به دقت مطالعه فرمائید، شاید مطلب من در دفاع از کمونیسم و مفاهیم مربوط به آن بیشتر قابل فهم شود. دوست عزیز بنظر من برای احساس و درک یک ترانه نیز حداقل چند بار بایستی آنرا گوش کرد.

اگر شما بر این باورید که با یکبار خواندن مطالب "پیچیده" ای حول مقولهء انقلاب و نفی انقلاب قادر به درک جوهر مطلب می باشید از نظر من سخت در اشتباهید. لطفا در خواندن نظرات دیگران کمی بیشتر همت نمائید و وقتی هم که چیزی را نمی فهمید لطفا در کمال صداقت بنویسید کدام بخش را نمی فهمید تا نگارنده آن قسمت را توضیح دهد.

به هر تقدیر اگر شما همت کردید، مطلب مرا مجددا خواندید و انتقادات خود را به طور مشخص مطرح فرمودید، در گام نخست از شما سپاسگزار خواهم بود، آنها رابگوش خواهم گرفت و در گام بعدی در همین صفحه آمادهء پاسخگوئی به انتقادات شما و سایر دوستان و رفقای دموکرات خواهم بود.

از صمیم قلب برای هموطنان دموکراتی چون شما آرزوی موفقیت دارم.
۵۹۷ - تاریخ انتشار : ۲۲ فروردين ۱٣٨۷       

    از : جواد حسینی

عنوان : نکاتی مثبت
فرمایشات جناب کیوان دارای نکاتی مثبت است. واقعیت آن است که مباحث طرح شده براستی از هر دری سخنی است. از یک سو ما شاهد حضور موجود مریض و بیسوادی چون "R یک مارکسیست" هستیم که در حالیکه شهروندی یک کشور "امپریالیستی" را گدایی کرده، در کمال وقاحت از استالین دفاع میکند (او حتی شهامت آن را ندارد که به بیسوادی خود در مورد برخورد حزب کمونیست شوروی با استالین اعتراف کند) و سنگ آیت الله کیانوری و دارودسته اش را به سینه میزند. دیگران نیز از این موقعیت استفاده کرده و به دنبال تصفیه حساب های شخصی خود با تشکیلات اکثریت هستند.
امیدوارم که روزی واقع بینی جایگزین تعصبات ایدئولوژیکی شود.
۵۹۶ - تاریخ انتشار : ۲۲ فروردين ۱٣٨۷       

    از : R یک مارکسیست

عنوان : پاسخی به آقای کیوان
جناب آقای کیوان والا من نفهمیدم که از چه چیزی باید درس بگیرم!

اما با شما موافقم که بحث ها بسیار گسترده شدند و از هر دری سخنی به میان آمد. و به نظر من دلیلش اینست که نیروهای چپ دیگه از دست این لیبرالهای چپ نما خسته شدند. اینها به قدری بی شرم هستند که در یک حزب کمونیستی اعلامیه میدهند و کمیسون کمونیستی را به رسمیت نمیشناسند و از سوسیال دموکراسی حمایت میکنند.

جناب کیوان گفتند که باید در باره سوسیال دموکراسی بحث شود. اما موضوع اصلاً این نیست. موضوع اینست که اگر آن آقایان و خانم ها مثل نگهدار و احمدی به این نتیجه رسیدند که کمونیزم بده و سوسیال دموکراسی خوبه! خیلی خب پاشند و از آن حزب برند بیرون. اونها حق ندارند که آرمان حزبی را که هزاران فدائی در راهش به شهادت رسیدند تغییر دهند. موضوع اینه. اینها چون از اعتبار نام جزب با خبرند نفع را در این دیدند که به جای خارج شدن از حزب اونرا بدزدند.
وگرنه بحث بر خوب یا بد بودن سوسیال دموکراسی یک چیز دیگر است.

اما این بحث ها مفید هستند از چند نظر. اولاً‌ نیروهای چپ با عقاید مختلف هم آشنا میشوند که میتواند دریچه ای برای نزدیکتر شدن اونها بشه. دوماً آدمهای مریض و عقده ای مثل جواد حسینی که معلومه با انقلاب مردم از آلاف و علوفی که در نظام قبلی نصیبش شده بود محروم شده عقده گشائی کنه و عقده ای نمیره.
۵۹۵ - تاریخ انتشار : ۲۲ فروردين ۱٣٨۷       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (٣۶)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست