سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

در دفاع از کار فرهنگی - هژیر پلاسچی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : ت آذرخش

عنوان : به جای اتهام زدن ....
ضمن اعلام موافقت با نظرات طرح شده توسط R یک مارکسیست، باید بگویم که کاش آقای پلاسچی مطلب انتقادی خود را با ادبیاتی سنگین تر می نوشت. و در ادامه این نکته را هم باید اشاره کنم اگر گروه ها و سازمان های چپ در قبال آن گروه از توده ای ها که به قول آقای پلاسچی «با انبانی از ترجمه‌های نوظهور از اولیانفسکی و ایوانف و «اُسکی‌ها» و «اُف‌های» دیگر. با انبوهی از نویسندگان چیره‌دستی که بدون هیچ فاصله‌یی از «اُسکی‌ها» و «اُف‌ها» تحلیل‌های آنها را به زبان خودشان تکرار می‌کردند... باختند»، ‌اتفاقا نشان می دهد که دوستان چپ فقط نامی از چپ را به یدک می کشیدند و عمل خود را بدون بهره گرفتن از تئوری به اجرا در آوردند،‌در حالی که همگان گفته مشهور لنین را در مورد ارتباط عمل انقلابی با تئوری انقلابی به خاطر داریم.اینکه دوستان به همین راحتی خود را باختند، تنها مایه تاسف است و نباید کس دیگر را متهم کرد. درعین حال، هنوز قریب به ۲۵ سال است که این اتهام زنی ها ادامه دارد، اما آیا دوستان چپ کوشیده اند با افزایش سطح آگاهی و ایدئولوژیک، وارد دیالوگ سازنده با حزب توده ایران شوند؟ به نظر من بهتر این است که دوستان چپ گرای ما به جای انگ زدن، بد نیست که عملکرد خود را هم نقد کنند.
۷۲۵ - تاریخ انتشار : ٣۱ فروردين ۱٣٨۷       

    از : R یک مارکسیست

عنوان : لزوم واکاوی حزب توده
قبل از هر چیز از رفیق س- کاظمی به خاطر مطلب تأمل برانگیزشان ممنونم.

متأسفانه در مورد حزب توده یک سری توهمات و دروغ هایی شکل گرفته که کم کم تبدیل به بدیهیات شده. خب تکلیف نیروهای دست راستی از سلطنت طلبان گرفته تا بخش شوونیستی ملیون و نئولیبرالهایی مثل موسی غنی نژاد و محمد قوچانی روشن است و دلیل کینه آنها از حزب توده به خاطر مواضع انقلابی و مترقی این حزب است. اما بسیاری از رفقای چپ و نیروهای مترقی جزء منتقدین حزب توده هستند که بسیاری مواقع انتقادات آنها منصفانه نیست.

تکلیف نیروهای دست راستی معلوم است و به دلیل دشمنی طبقاتی هیچ توافقی با آنها نه شدنی است, نه لازم است و نه نیروهای مترقی و چپ مایل هستند که با آنها به توافق برسند. اما نیروهای چپ ,ملی و مترقی می بایست در یک گفتمان انتقادی و رفیقانه بدون حب و بغض به تحلیل سیاستها, دستاوردها و اشتباهات حزب توده بنشینند. این کار توهمات را می زداید اشتباهات استراتژیک شناخته خواهند شد و بستر مناسبی برای عمل در آینده بوجود خواهد آورد.

مطلب رفیق پلاسچی با آنکه من با بسیاری مطالب آن مخالف هستم دریچه بسیار خوبی برای بحث وکنکاش در مورد حزب توده است. امیدوارم که رفقا در این حزب وارد این مبحث شوند.
۷۲۴ - تاریخ انتشار : ٣۱ فروردين ۱٣٨۷       

    از : س - کاظمی

عنوان : اغراق نکنیم
همان قدر که در باره نقش حزب توده در سقوط دولت ملی دکتر مصدق نباید اغراق کرد، در باره نقش این حزب در تقویت رژیم کنونی نیز نباید اغراق کرد. حتی اگر حزب توده پا به داخل کشور هم نمی گذاشت، تاثیر قابل توجهی در سرپا ماندن رژیم خمینی نداشت. نباید به قدرت سرسام آور خمینی و پایگاه بی بروگرد - ولو مقطعی او - و سایر عوامل داخلی و خارجی کم بها داد. اگر قرار است در نقش گروه های داخلی در مورد حاکمیت دیکتاتوری مذهبی در ایران نمره داده شود، من ده برابر حزب توده، به نقش ملیون و نهضت آزادی و "ملی - مذهبی" های بعدی رای می دهم. و بسیار بیشتر از آن ها به نقش مخرب قیام مسلحانه و زودهنگام مجاهدین. بزرگ نمایی های حزب توده در شروع حکومت اسلامی، که نباید ما را گمراه کند. بهتر نیست که حزب توده را ظرف زمانی خودش تحلیل کنیم و نه بعد از مشاهده سی سال جنایت آخوندها. کلیه گروه های سیاسی - به ویژه چپ ها - انقلاب ضد سلطنتی را به رسمیت شناختند. اگر چند صباحی از قیام نگذشته، تعدادی ژنرال سلطنت طلب، کودتا می کردند و انقلاب را شکست می دادند و موج خون به راه می انداختند، و شاه فراری را - مثل فردای کودتای ۲۸ مرداد - با سلام و صلوات به تخت می نشاندند و روز از نو و روزی از نو، ما الان به حزب توده تف و لعنت نمی فرستادیم که چرا وقتی از کودتای نوژه خبر داشتی ، حکومت را در جریان قرار ندادی؟ متاسفانه ماها- به دلیل طینت مذهبی ریشه کن ناپذیر خود - عادت کرده ایم ملعون ابدی بسازیم. کما این که مذهبیون ما هنوز بعد از ۱۴۰۰ سال در دعاها برای قاتلین امام حسین لعنت می فرستند. ای کاش به جای این همه پراکندگی در اپوزیسیون اقلا یک هیات داوری نسبتا بی طرفی به وجود می آوردیم که به نقش گروه ها در تثبیت جمهوری اسلامی نمره می داد و در آن وقت معلوم می شد که حزب توده در کجای این جدول قرار دارد. این حرف های حقیر، اصلا به معنی کاستن از انتقاداتم نسبت به حزب توده تلقی نشود. ولی بیایید از اغراق گویی در باره هرکس و حتی حکومتیان بپرهیزیم.
۷۲٣ - تاریخ انتشار : ٣۱ فروردين ۱٣٨۷       

    از : عذرا ایرانی

عنوان : بازخوانی مارکسیسم
متدلوژی برخورد با ما پدید ه ها می تواند در تحلیل ها و نتیجه گیری ها تاثیر متفاوت بگذرد. اگر نقطه ی شروع حرکت بررسی مارکسیسم باشد و دکترین متفکران چپ و برنامه های احزاب چپ را برای گذار از سرمایه داری به سوسیالسیم را ارزیابی کنیم انحراف از ایده های لنین و با پیروزی انقلاب اکتبر شروع میشود. وقتی هر جامعه ای در هر سطح از تکامل اجتماعی می تواند با کمونیست ها با اشکال سیاسی یا نظامی کسب قدرت نماید در ادامه میرسد به سوسیالیسم در افغانستان و اتیوپی و کشورهاپی که حداقل مصالح و ملزومات نداشتند.
از این زاویه حزب توده از همان آغاز تشکیل تا کودتای ۲۸ مرداد نه بر اساس آموزشهای مار کسیسم بلکه بر اساس تجربیات بعداز انقلاب اکتبر و آموزش های مارکسیسم ٍ لنینیسم صورت گرفت که باعث مواضع و عملکردهای عجیب غریبی شد که حزب توده از خود بجاگذارد. نقطه حرکت حزب توده به عنوان یک منقد مارکسیست می توانست مبارزه علیه ارتجاع داخلی و دفاع از آزادی و دموکراسی برای بسط قوانین مردمی و پیشرفت جامعه ی مدنی و تحقق آماج های انقلاب مشروطه باشد. در این راستا بسیاری از انحراف ها می توانست اتفاق نیفتد و ماجرای آذربایجان منتفی میشد و در رابطه با ملی شدن نفت آنهمه فضاحت صورت نمی گرفت با مقوله ی حکومت و سلطنت بهتر برخورد میشد . متاسفانه این برخورد در منقدین حزب در بعداز ۲۸ مرداد هم وجود داشت و بعداز انقلاب هم تکرار شد و هنوز هم ادامه دارد. ایران قبل از هرچیز به یک ساختار اقتصادی اجتماعی پیشرفته نیاز دارد تا تمام اقشار برای بالا بردن سطح کمی و کیفی آن همدل شوند بدون دستیابی به چنین جامعه ی پیشرفته سرمایه داری با تمام قواعد بازی آن بخصوص دموکراسی و پای بندی به منشور حقوق بشر گذار به سوسیالیسم بوی «راه رشد غیر سرمایه داری» خواهد داد . بسیاری توده ایها را سرزنش میکنند و لی در عمل همان را به شکل دیگری طرح و اجرا می کنند.
۷۲۱ - تاریخ انتشار : ٣۱ فروردين ۱٣٨۷       

    از : زهره

عنوان : حزب توده یکی از ارکان بقا رژیم
موضوعی را که شما مطرح کرده اید بسیار قابل تامل است ولی حزب توده خیلی بیشتر از راست بودنش به جنبش دمکراتیک و مقاومت مردمی علیه رژیم اسلامی لطمه زده است. اگر به خاطرات رفسنجانی مراجعه کنید، در موارد مختلف میبینید که سران حزب توده، کیانوری و عمویی، بطور داوطلبانه و بدفعات زیاد در مورد گروهها و فعالین سیاسی اطلاعات مهمی را در اختیار رژیم میگذاشتند. از اینرو حزب توده یکی از عوامل اصلی در بقای جمهوری اسلامی است و بهتر است که عمیقتر به آن پرداخت. با سپاس.
۷۱۷ - تاریخ انتشار : ٣۱ فروردين ۱٣٨۷       

  

 
چاپ کن

نظرات (۵)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست